کد خبر: ۱۴۹۷۴۱
تاریخ انتشار:
کیفیت، مهم‎تر از کمیت

کدام حماسه سیاسی مضاعف؟

بولتن نیوز ، رهبر عزیز انقلاب، سال 1392 را سال «حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی» نامیدند. درباره حماسه سیاسی، ذهن‎‎ها بیش از هرچیز معطوف به مسأله انتخابات و میزان مشارکت مردم است؛ اما آیا این تنها وجه حماسی شدن انتخابات است؟

گسترش تلقی غربی از مفاهیم و مواجهه کلیشه‎ای با بیانات رهبر انقلاب از آفت‎‎هایی است که همیشه بدان مبتلا بوده و هستیم. زمانی که رهبر عزیزمان سال 1390 را سال جهاد اقتصادی نامیدند، باز هم  این مواجهه غربی-کلیشه‎ای گسترش یافت و آن زمان با نگارش یادداشتی درباره سیره و جهاد اقتصادی حضرت زهرا کوشیدم با این مواجهه مقابله کنم و الان نیز از نگارش مقاله حاضر همین قصد را دارم.

آن زمان واژه «جهاد» در ادبیات غربی و کلیشه‎ای فهمیده می‎شد و لذا در میان مولفه‎‎های مختلف آن، بر «تلاش فراوان» تأکید می‎گردید، و مولفه‎‎های دیگر آن، مانند صبر و استقامت، ایثار و فداکاری، اخلاص و توکل و... مورد غفلت قرار می‎گرفت؛ امروزه نیز در مورد واژه «حماسه»، فقط «کمیت» و «جنجال» مورد توجه قرار گرفته و از دو مفهوم «کیفیت» و «تعالی» که در این واژه نهفته است، غفلت می‎شود.

شاهد ساده‎ای بر این مدعا، نوع تحلیل‎‎هایی است که پیش و پس از تعیین صلاحیت نامزد‎های انتخابات ریاست‎جمهوری در کشور شاهد بوده‎ایم. عده‎ای در دقایق پایانی زمان ثبت نام، اعلام حضور کردند؛ که حضور برخی از آن‎ها این تحلیل را در پی داشت که انتخابات بسیار پرشورتر برگزار خواهد شد و حماسه سیاسی رقم خواهد خورد؛ و سپس عدم احراز صلاحیت برخی از ایشان، این تحلیل را در میان عده‎ای پدید آورد که حضور مردم کمرنگ خواهد شد و دیگر حماسه سیاسی رخ نمی‎دهد.

جدای از این‎که حضور و عدم حضور مردم را صرفا به آمدن یا نیامدن برخی افراد گره زدن، نوعی توهین به شعور جامعه است، اما می‎توان پذیرفت که حضور برخی از افراد مذکور «شور و جنجال» انتخابات را شدیدتر می‎کرد و چه‎بسا در «کمیت» آراء هم اثر می‎گذاشت؛ اما آیا این نگاه که ارکان «حماسه» را تنها در شور و جنجال و کمیت می‎داند، یک نگاه اسلامی است؟ برای این‎که مقصود بهتر معلوم شود، اشاره به برخی مثال‎‎های تاریخی مفید است: ما کدام جنگ‎ها را یک جنگ حماسی (با بار ارزشی مثبت) می‎دانیم؟ جنگ‎های نادرشاه افشار که بسیار پرشور و جنجال و پرکمیت بود و فتوحات مادی فراوانی به‎همراه داشت؛ یا واقعه عاشورا، که شور آن، نه در جنجال‎آفرینی و کمیت آن، بلکه در کیفیت و تعالی حاصل از آن بود؟
 
 واقعه عاشورا، در یک نگاه عمیق، حماسی‎ترین واقعه تاریخ بشریت است؛ چراکه نه فقط بر مردم آن زمان، یا بر شیعیان و مسلمانان جهان اثر گذاشته و می‎گذارد، بلکه حتی پس از گذشت 12 قرن یک نهضت ضداستعماری را توسط یک انسان بودایی (گاندی) رقم می‎زند (گاندی الگوی نهضت خود را امام حسین (علیه‎السلام)معرفی کرد). اما این بزرگترین حماسه تاریخ، زمانش کمتر از یک روز بود، مکانش در فاصله 80 کیلومتری از یک شهر (کوفه)، و حماسه‎آفرینانش حدود 100 نفر. از سوی دیگر با این‎که درباره جنگ جهانی اول و دوم، فیلم‎‎ها ساخته شده تا نوعی باور به حماسی بودن آنها، به مخاطب القا شود، اما هیچ یک آن را یک «حماسه» نمی‎دانیم؛ با این‎که زمانش چندین سال طول کشید، مکانش در قلب پایتخت‎های مهمترین کشور‎های دنیا بود، و رقم نقش‎آفرینانش چندین میلیون نفر.

پس شاخص حماسی بودن یا نبودن انتخابات فقط کمیت نیست. حماسی بودن حادثه‎ای مثل انتخابات دو رکن دارد: بُعد کمی، و بُعد کیفی. از لحاظ کمیت که سی و چند سال است که شاهدیم دشمنان نظام، هر دفعه به بهانه‎ای، وعده کم شدن حضور مردم را مطرح می‎کنند و الحمدلله هربار این پیش‎بینی‎شان نقش بر آب شده است و مردم با حضور پرشور خود بُعد کمی حماسه انتخابات را رقم زده‎اند.

اما بُعد کیفی آن، که کمتر مورد توجه قرار گرفته، امری است که سال به سال رو به ارتقا بوده و اگر از منظری عمیق در انتخابات امسال بیندیشیم خواهیم دید که نیامدن آن افراد نه‎تنها از حماسی شدن این واقعه نخواهد کاست، بلکه به‎ویژه از زاویه کیفی، آن را به حماسی بودن نزدیکتر خواهد کرد.
در این‎جا هیچ قضاوتی درباره خود آن افراد مدنظر نیست، بلکه تحلیلی صرفا اجتماعی از رفتار جامعه مدنظر است. اگر آن‎ها می‎آمدند جنجال و شاید کمیت بیشتر می‎شد، اما نه افزایشی از سر عقلانیت، بلکه افزایشی از باب عشق و نفرت.
 
 ریشه این جنجال این بود که بسیاری از مردم از سر عشق و بسیاری دیگر از سر نفرت وارد میدان می‎شدند؛ و مدار نظرات بر عشق و نفرت دور می‎زد تا بر تحلیل و تأمل؛ در نتیجه فضای احساسی دوقطبی‎ای پدید می‎آمد که مانع عقلانیت در تصمیم‎گیری آحاد جامعه می‎شد و رای‎‎ها بیش از آن‎که بر مدار بحث و تحلیل بچرخد، بر مدار قطبی شدن جامعه حرکت می‎کرد، و این واقعه اگرچه چه‎بسا اندکی بر تعداد آراء می‎افزود، اما سطح تحلیل‎ها را تنزل می‎داد و بازار اهانت و سیاه‎نمایی و بی‎اخلاقی و رسوا کردن همدیگر گرم می‎شد، گرچه ممکن است چنین فضایی به‎خاطر جنجال و کمیت حاصل از آن، در یک منطق کلیشه‎ای، یک حماسه قلمداد ‎شود؛ اما از منظر اسلامی، یک انحطاط اخلاقی است تا یک حماسه؛ شبیه وضعیتی که در انتخابات 88 رخ داد، که اگرچه به‎خاطر کمیتش می‎توانست یک حماسه به حساب آید، اما به‎خاطر غلبه بی‎اخلاقی‎‎ها و قانون‎گریزی‎‎ها و جنجال‎مداری‎ها، به یک فتنه تبدیل شد.
اگر کسی روند انتخابات ریاست‎جمهوری در کشور را در نظر بگیرد، یک رشد کیفی  را شاهد خواهد بود که بسیار مهمتر از رشد کمی آن است؛ و این آن بُعد از حماسه سیاسی مردم ماست که اغلب مورد غفلت واقع می‎شود. انتخابات حاضر یک گام به جلو محسوب می‎شود؛ زیرا:
اولا نتیجه برای هیچکس معلوم نیست و لذا بازار تحلیل‎‎ها گرم و گرمتر می‎شود و این رشد اجتماعی و سیاسی جامعه را در پی دارد؛

ثانیا در پی نیامدن افراد مذکور و شدت گرفتن تبلیغات رسانه‎‎های مخالف نظام، حضور مردم (که قطعا بیش از حضور مردم در کشور‎های مدعی دموکراسی مانند آمریکاست که کمتر از 50 درصد واجدین شرایط در آن شرکت میکنند) همانند گذشته حماسه‎ساز خواهد بود؛
 
وثالثا انتخابات، حتی اگر به دور دوم کشیده شود، بعید به‎نظر می‎رسد که به‎سمت یک فضای دوقطبی احساساتی (که مانع تصمیم‎گیری عقلایی است) کشیده شود؛ و اگر تعالی و کیفیت را دو رکن مهم‎ترِ «حماسه» بدانیم، چنین انتخاباتی بی‎تردید یک حماسه سیاسی خواهد بود
 
منبع :    دکتر حسین سوزنچی-پنجره
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین