جلیلی از نظر فرهنگی هم اصلح است

به گزارش بولتن نیوز، دکتر محمدهادی همایون استاد دانشگاه و معاون سابق وزیر ارشاد در گفتگو با ستاد مردمی حیات طیبه به بررسی دلایل اصلح بودن دکتر جلیلی در حوزه فرهنگ و تشریح برنامه‌های ایشان در این حوزه پرداخت. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

چرا شما دکتر جلیلی را در حوزه‌ی فرهنگ اصلح می‌دانید و نقدتان به برنامه‌ی سایرین چیست؟

باور دکتر جلیلی در خصوص گفتمان انقلاب اسلامی عمیق و فرهنگی است و ایشان می‌توانند کل جهت‌گیری دولت را در این خصوص با خود همراه کنند. با توجه به تجربیات بنده، از دیگر نکاتی که در این زمینه وجود دارد مقوله‌ی اصلاحات ساختاری حوزه‌ی فرهنگ است. به نظرم این حوزه نسبت به سایر حوزه‌ها بیشتر نیاز به اصلاحات ساختاری دارد. و در نهایت مبحثی که ایشان در خصوص آزاد سازی ظرفیت‌ها مطرح می‌کنند در موضوع فرهنگ از آن جهت بسیار حائذ اهمیت است که منجر به مشارکت مردمی در فعالیت‌های فرهنگی می‌شود.

به نظرم برنامه‌های فرهنگی دکتر جلیلی دارای یک چارچوب نظری مشخص است ولی در برنامه‌ی بعضی کاندیداها این چارچوب نظری مشخص دیده نمی‌شود. این برنامه کاملاً با اهداف انقلاب اسلامی تطابق دارد و نکته‌ی آخر این است که شخص ایشان از نسل انقلاب است و باید بپذیریم که در این 35 سال که از انقلاب گذشته، انقلاب توانسته است افراد مورد نظر خود را تربیت کند.

نگاه دولت آقای دکتر جلیلی به فرهنگ را چطور ارزیابی می‌کنید تا کاستی‌های گذشته دیگر رخ ندهد؟

دو نوع نگاه به حوزه‌ی فرهنگ وجود دارد. در نگاه اول فرهنگ در کنار سایر حوزه‌ها قرار می‌گیرد و همیشه آن‌ها آنقدر فشار می‌آورند که فرهنگ ذبح می‌شود ولی نگاه دوم این است که همه‌ی حوزه‌ها را زیرنظام فرهنگ بدانیم. در این نگاه از هر جایی شروع کنیم، فرهنگی است.

در ادبیات دکتر جلیلی چندبار بحث تمدن‌سازی مطرح شده است، ارتباط این مبحث با صدور انقلاب در چیست؟

مبحث تمدن‌سازی در ادبیات حضرت آقاست. ما به دنبال نوع جدیدی از زیست منطبق بر اصول و ارزش‌های فرهنگی است. ما اعتقاد داریم که با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی شروع می‌شود و زمینه‌ساز ظهور خواهد بود. اساساً مسئله‌ی صدور انقلاب و تمدن‌سازی در چارچوب فرهنگ می‌گنجد. این مبحث به هیچ‌وجه موضوعی اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی نیست.

اصلاحات ساختاری مدنظر دکتر جلیلی در حوزه‌ی فرهنگ چیست؟

اکنون در حوزه‌ی فرهنگ همه‌ی امور در وزارت ارشاد خلاصه نمی‌شود. مثلاً سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم که با وجود مأموریت‌های متفاوت ولی در اساس باید در حوزه‌ی فرهنگ تمرکز داشته باشند و این ظرفیت باید از طریق ایجاد هماهنگی با سایر نهادها و ذیل شورای عالی انقلاب فرهنگی تثبیت شود و کل موضوع فرهنگ به عنوان روح کلی در اداره‌ی کشور لحاظ شود.