مارادونا رو ولش کن روزنامه ايران و خورشيد بچسب!

به گزارش بولتن نیوز، چه تفاوتي بين روزنامه ايران و ديگر روزنامه هاي كثير الانتشار كشور وجود دارد كه دولتيها را مكلف به دادن آگهي به اين روزنامه مي كند. آيا همين بي طرف بودن نيست كه وجه مميزه روزنامه ايران با ديگر روزنامه ها شده است! و آيا بي طرفي دليل اصلي واريز وجوه كلان حاصل از آگهي شركتهاي ثروتمند دولتي به حساب اين شركت نيست. آيا شركتهايي كه متعلق به بيت المال هستند براي اين مجبورند كه آگهي هايشان را به روزنامه ايران بدهند كه اين روزنامه تبليغات يك كانديداي خاص را انجام دهد و هر روز يا عكس و تيترش را بزند و يا اينكه از چپ و راست از وي حمايت كند.

آيا روزنامه ايران به جاي ورود كردن مسائل و درگيري هاي سياسي و فراجناحي بهتر نيست كه با توجه به اينكه از بيت المال ارتزاق مي كند و بخشی از بودجه دولت به آن اختصاص دارد و البته آگهي هاي تمام سازمانها را هم در حد امكان مال خود مي كند، به نوشتن گزارش و مقاله و اطلاع رساني بر اساس واقعيتهاي آماري كشور پرداخته و كمي هم از مردم كوچه و بازار حمايت كند.

آيا روزنامه ايران توان لازم را براي حمايت از دولت و بر اساس عملكرد آن در بخش هاي مختلف را ندارد. مطمئنا دولت محمود احمدي نژاد علي رغم تمام كاستي ها، در بسياري از بخشهاي اقتصادي و صنعتي خوب عمل كرده است و مي توان از اين بخشها براي حمايت از وي استفاده كرد.

انصافا روزنامه ايران در اين هشت سالي كه از دولت احمدي نژاد مي گذرد كدام دفعه يك گزارش كلان اقتصادي و بر اساس واقعيتهاي آماري صحيح داد و از رئيس جمهور كشور به شكلي حرفه اي حمايت كرد. آيا واقعا دولت احمدي نژاد در هيچ يك از بخشهاي كلان اقتصادي كشور موفق عمل نكرده است!.

چرا روزنامه ايران در گوشه اي نشسته است و تنها به عنوان مدافع، توپهاي مخالفان دولت را تنها به اوت مي زند. كار دفاع كه تنها اوت زدن نيست. يك دفاع خوب زماني خوب است كه تدارك لازم براي خط مياني و حمله تيم را از دفع توپهاي حريف فراهم كند و دائم موقعيت گل ايجاد كند!. اگر نه كه به قول خيلي ها بايد " روزنامه آرمان و شرق و اعتماد و صداي آمريكا و بي بي سي رو ولش كرد و فقط به روزنامه ايران و خورشيد چسبيد" .

آيا روزنامه ايران در اين سالها به رسالت خود به عنوان روزنامه دولت عمل كرده است.

البته موضوع هزينه از بيت المال براي پيروزي يك كانديداي خاص تنها به روزنامه ايران منحصر نمي شود بلكه اين موضوع را در روزنامه هايي مانند خورشيد هم به آشكار مي بينيم. روزنامه اي كه آن هم از پول حاصل از جيبهاي خالي بيمه شده هاي تامين اجتماعي ارتزاق مي كند و هم البته تريبوني است براي تبليغات انتخاباتي يك كانديداي خاص.

روزنامه خورشيد كه آن هم معلوم نيست چه هدفي را دنبال مي كند در واقع روزنامه اي است كه منتشر مي شود تا چند نفر بيكار نباشند. اصلا مشخص نيست كه اين روزنامه قرار است به چالشهاي بيمه شدگان تامين اجتماعي و اخبار پيرامون شركتهاي پرپيمان آن! بپردازد. يا اينكه هدف از آن گرفتن شصتا شصتا آگهي و البته حمايت تمام و كمال از كاندداهاي خاص در كنار قاضي مرتضوي عزيز است.

روزنامه خورشيد اگر قرار بود حرفه اي كار كند و براي مرتفع كردن مشكلات و بالنده كردن وضعيت بيمه شدگان تامين اجتماعي، خوب هر روز بايد شاهد گزارشهاي متعدد تكنيكال از وضعيت شركتهاي قدرقدرت تامين اجتماعي در آن بوديم. اما انصافا تا به حال اين روزنامه وزين! چند گزارش و نقد منصفانه از شركتهايي كه مالكيت آن متعلق به آحاد جامعه است ارائه كرده است. آيا فقط اينكه روزنامه اي با هزينه هايي ميلياردي باز شود براي اينكه از يكي دو نفر مدير حمايت كنيم مي تواند كمكي باشد به رشد و توسعه و بالنده كردن وضعيت اقتصادي كشور.

در آخر اينكه چرا اين دو روزنامه به جاي انجام كار حرفه اي و آنچه بايد انجام دهند فقط در حال تخريب و تكل رفتن هستند و يا با پشت پا زدن به حريف سعي دارند كه از تعداد گلهاي خورده بكاهند. به كي قسم بخوريم كه اگر پولي كه از محل بيت المال خرج اين دو روزنامه مي شود را براي يك تيم دسته سومي هزينه مي كردند اين تيم مي توانست امروز برزيل را هم در جام جهاني شش هيچ شكست دهد!.