به گزارش بولتن نیوز، نگاهي به كشورهاي متمدن و انتخابات رياست جمهوري در كشورهاي توسعه يافته و نوع تبليغات كانديداها در اين كشورها براي انتخابات رياست جمهوري گوياي آن است كه كانديداها در اين كشور ها تمام تلاش خود را مي كنند تا اولا مورد تمسخر بخش روشنفكر و باسواد جامعه قرار نگيرند و دوما شعارهاي خود را در قالب برنامه به مردم ارائه كنند؛ شعارهايي مانند افزايش رفاه اجتماعي و گسترش تامين اجتماعي همراه با رشد اقتصادي و كاهش بيكاري در جامعه.
اين كانديداها كه معمولا به دو يا سه نفر بيشتر محدود نمي شوند كساني هستند كه شاخص هاي لازم براي در دست گرفتن سكان يك كشور در حوزه اقتصاد و روابط بين الملل را دارا بوده و با مطالعه و آگاهي كامل از شاخص ها و توانمنديهاي كشور وارد عرصه انتخابات مي شوند.
به واقع اينكه هر كسي كه يكي دو روز يا چند سالي مسئوليتي در دست داشت و بر اساس قوانين از او به عنوان رجل سياسي ياد كردند به يك باره اعلام كانديداتوری نمي كند. به طور مثال از كسي كه 8 سال نماينده مجلس شوراي اسلامي بوده و در كميسيون فرهنگي و يا ورزشي ويا از اين قبيل عضويت داشته است شايد بتوان به عنوان يك رجل سياسي نام برد ولي آن رجلي شرايط لازم براي رياست جمهوري يا نخست وزيري! را دارد كه رجل اقتصادي و رجل در حوزه سياست خارجي هم باشد. يعني داشتن تنها يك گزينه از گزينه هاي مورد نظر رياست جمهوري نمي تواند كفايت لازم براي رئيس جمهور شدن را داشته باشد.
علاوه
بر تمام اينها فردي كه براي رياست جمهوري خود را كانديد مي كند بايد از چندين سال
قبل تيم وزراي خود را به همراه برنامه هايش ارائه داده باشد و در زمان کاندید شدن در تمامي بخشهاي كشور طرح هاي خود را
منتشر كرده و ديتيل آنها را به وسيله جرايد و رسانه هاي جمعي در اختيار عموم قرار
دهد.
دقيق تر اين كه يك رئيس جمهور شخصي است سوپر سياستمدار، سوپر اقتصاد دان و سوپر حقوق دان كه علاوه بر اين كه با مشاوره گرفتن از وزرايش مي تواند خالق حركتها و تصميم هاي بزرگ براي جامعه اش باشد بلكه قادر است از تجارب و دانش كابينه دانش مدار خود به بهترين نحو ممكن بهره گرفته و البته از اشتباهات محاسباتي احتمالي هم جلوگيري به عمل آورد. اما متاسفانه در اكثر مواقع هيچ يك از اين گزينه ها در كانديداها ايراني ديده نمي شود و همه كانديداها تقريبا پس از ورود به ساختمان رياست جمهوري تازه شروع مي كنند به آزمون و خطا و كلنجار رفتن با پول هاي باد آورده حاصل از دلارهاي نفتي براي پوشش دادن به اشتباهات و ناتوانيهاي خود در هدايت اقتصادي و اجتماعي كشور.
اينكه يك فردي يك زماني در جايي فرمانده بوده است يا اينكه يك شخصي در شهرداري كارهايي انجام داده و يا ديگر شخص آدم با حجب و حيا و شريفي است و يا اينكه فردی مي خواهد شير نفتي توزيع كند، دوايي نيست كه درمان اقتصاد 400 ميليارد دلاري ايران باشد و نتيجه اي نخواهد داشت جز اينكه هر روزمان ما مثل امروز می شود " دريغ از ديروز" و ارزش پولمان دود آسمان و اشتباهاتمان وبال گردن دوست قديم و دشمن امروز می شود.
يك رئيس جمهور در ايران بايد ابتدا مسلمان باشد، به قانون اساسي معتقد باشد و نظام جمهوري اسلامي را قبول داشته باشد و پس از آن داراي آن مشخصه هايي باشد كه گفتيم و شاخص هايي كه در ذيل به آن اشاره مي كنيم و در بيش از 150 كشور دنيا به آنها بها داده مي شود:
1- درك بالا از مسائل سياسي داخلي
2- درك بالا از مسائل سياسي بين الملل
3- درك بالا از مسائل اقتصادي داخلي
4- درك بالا از مسائل اقتصادي بين الملل
5- علم و تجربه كافي در حوزه اقتصاد كلان
6- دانش و تجربه كافي در مديريتهاي اجرايي كلان اقتصادي
7- آزاد انديش
8- نقد پذير
9- داراي قابليت پذيرش اشتباهات و اصلاح عملكرد
10- شخصيت قوي
11- خود نظم و انظبات
12- داراي هيبت، ظاهر فيزيكي و رفتاري در شان و منزلت كشور
13- اميدوار به آينده
14- توان ثبات بخشيدن به ارزش پول ملي و كنترل بازار پولي و مالي
15- توان ثبات بخشيدن به بازار و اقتصاد كشور
16- توان كاهش نرخ بيكاري
17- توان افزايش رشد اقتصادي و تراز بازرگاني خارجي
18- قدرت اصلاحات در بخش هايي از اقتصاد كشور كه داراي بيماري مضمن هستند
19- قدرت مقابله قاطع با مفاسد اقتصادي چه در بين نزديكان چه در بين افراد داخل قدرت
20- عدم استفاده از روشهاي پوپوليستي براي شانه خالي كردن از بار مسئوليتي كه ملت بر گردن او نهاده است.
21- داراي پيشينه پاك چه از نظر اقتصادي و چه از نظر اجتماعي و سياسي
22- واقعا بتواند در زندگي مردم تغيير ايجاد كند
23- متولد ايران و يك ايراني باشد
24- داراي تحصيلات آكادميك باشد
25- داراي لاوي هاي گسترده و ارتباطات قدرتمند باشد
26- از انتصابات فاميلي و رفيق بازي در سطح گسترده خود داري كند
و اگر آن چيزي كه نوشتيم در نظر گرفته نشود و هر شخص خود را مستعد رئيس جمهور شدن بداند در اين صورت است كه صف كانديداتور رياست جمهوري احتمالا از صف كانديداتوري مجلس شوراي اسلامي در مجموع استانهاي كشور بيشتر خواهد شد. چيزي كه در سال انتخاباتی 1392 بعيد به نظر نمي رسد و اين از مزاياي تولد هر 9 ماه يك بار صدها رجل جديد در ايران است كه به واسطه روابط قوي قوم و خويشي به بار نشسته و اقتصاد ايران را به راهي كه مي بينيم سوق داده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
درست اینست که رییس جمهور باید مشاوران اقتصادی و حقوقی کارآمدی را در بر داشته باشد ،
دیگر اینکه هم کاندیداها و هم مردم باید از دامنه اختیارات رییس جمهور و قانونمندی کشور آگاه باشند تا برای عامه مردم جای هیچ تنش و سوء تفاهمی نماند ، در انتخابات پیشین نیز کاندیدهای اصلاح طلبان دامنه اختیارات و قانونمندی کشور را نادیده گرفتند ، و اکنون نیز متاسفانه باید بگویم که اخیرا کاندیداهایی هستند که شعارهایی مردمفریبی میدهند که فراتر از دامنه قانون اساسی و از اختیارات رییس جمهور بدور است(همچون لغو خدمت سربازی و ایجاد نظام فدرالیستی و..)، و همین نشانگر آنست که شماری از کاندیداها شناخت و بصیرت خوبی از قانونمندی کشور و دور اندیشی در مصلحت کشوری را ندارند.
دیگر آنکه اقتصاد با فاکتورهای اجتماعی و سیاسی گره خورده است که باز این مصلحت کل نظام است که باید تصمیم گیرنده اصلی باشد. برای نمونه در بسیاری از کشورهای" پیشرفته اقتصادی"( بر خلاف نوشته شما این هیچ ربطی به متمدن بودن ندارد) فرق کاندیداها در اینست که هریک چگونه مالیاتها و بهره های بهزیستی رادر جامعه توضیع میکنند و بس، چون هم آنهاو نیز مردم از دامنه توان قانونی رییسجمهور و تیمش آگاهند،
این نوشتار بالا ویژگیهای رییسجمهور را چنان برشمرده است که انگار بهترین رییس جمهور باید دارای دیدگاهی مرکانتیلیستی (بازار گرایی) باشد و پول را محور بداند و بس، حالا من در اینجا نمیخواهم وارد بحث ایدئولوژیکی بشوم اما اگر اقتصاد بیمار بود باید نخست علتها را باز شناخت که افسوس گاهی اقتصاد دانان علت و معلول را با هم بخطا میگیرند و داروی نادرستی تجویز میکنند که چاره ساز نیست زیرا که شناخت ژرفی از بافت اجتماعی و وضعیت و روش زندگی مردم کوچه و بازار و اوضاع کشورشان و اقتصاد جهانی ندارند ، برای نمونه سیستم اقتصادی نئولیبرال که در آمریکا پاسخگوست نه در ایران و نه در کشورهای دیگر میتواند به اقتصاد بهبودی دهد، خواندن تئوریهای اقتصادی در محیط "آکادمیک" دلیل بر این نیست که کسی راه حل معجزه گری برای بهبود اقتصاد کشور داشته باشد .
شما میگویید "دارای هیبت فیزیکی ..در شان و منزلت کشور " یعنی اینکه ما اولویت را در خوش تیپی و کت شلوار و رنگ موی! و جثه کاندیدا بدانیم؟
23-متولد ایران و ایرانی باشد (خوب شد که بلاخره در بند بیست و سوم این را یادتان افتاد )
شما میگویید که ایشان باید"دارای: لابی(لاوی نادرست است) گسترده و ارتباط قدرتمند باشد"
و همین با بند دیگر تان در تناقض است "از انتصاب فامیلی و رفیق بازی .. خودداری کند"
و در ضمن اصلا خود لابی گری فساد انگیز است ودر شان جمهوری اسلامی نیست .
زنده باد دولت قانون
باید عرضکنم این مطلب گذشته از غلطهای املایی فاحش بسیار سبک وبی محتوا بود خصوصا در قسمت شرایط که ظاهرا ترجمه وکپی برداری از شرایط همان کشورهای متمدن!!! که در متن اشاره شده است واصلا سنخیتی با روال سایت ارزشی بولتن ندارد .
خلاصه اینکه این مطلب بیشتر به تبلیغ اقای هوشنگ امیر احمدی کاندیدای کشف شده توسط مشایی میماند تا شرایط جامع ریاست جمهوری اسلامی ایران!!!!
گذشته از نقصهای متعدد در این لیست مهمترین نقص ان که اگر کسی نداشته باشد با وجود همه این شرایط بدرد ابدارچی ریاست جمهوری هم نمیخورد:
((تعهد/ارزشی بودن/تقوا...ودریک کلام ولایتمداری.))