به خاطر همین هر روز
به بهانه نماز جماعتی که تو مدرسه برگزار میشد چادر نمازمو میذاشتم تو کیفم
و تا میرسیدم به در آسانسور تند تند چادر سفیدو سرم می کردم. انقدر بچه
بودم که به ذهنم نمی رسید شاید کسی منو اینطوری ببینه یا اینکه نباید بیرون
خونه چادر سفید سرم کنم :)
یه بار اتفاقی یکی از اقوام منو دیده
بود و به مادرم گفته بود: سید خانم چرا واسه این بچه چادر مشکی نمیخری؟ من
هر روز صبح میبینم با چادر سفید داره میره مدرسه.
مامانم بنده خدا کلی تعجب کرده بود .
اینطوری شد که مامان و بابام وقتی علاقمو دیدن برام چادر مشکی خریدن و من رسما :) چادری شدم.
من چادر رو به زور و از روی اجبار انتخاب نکردم . مادرم چادر داشتند و خیلی از زیبایی های چادر که برای سن من قابل درک بود عملا با دیدن مادرم وارد قلبم شده بود .برای همین به نظرم پدر مادرایی که دوس دارن حجاب بچه هاشون چادر باشه نباید به زور و اجبار متوسل بشن . میتونن غیر مستقیم در قالب گفتن داستان از چادر تعریف کنن و از مزایاش هم به بچه ها بگن مطمئنا رو بچه هاشون اثر مثبت میذاره و به چادر علاقمند میشن
فاطمه ارسال با ایمیل با تشکر از سایت افسران
.................................
لینکهای مرتبط:
چگونه مفاهیم دینی را به فرزندانمان بیاموزیم؟
شما هم دعوتید: دعوت نامه ی اولین فراخوان وبلاگی من و چادرم با موضوع " چی شد چادری شدم؟"
خاطره های شرکت یافته در این فراخوان تا این لحظه
خادم الزهراهای این طرح : لیست خادمان افتخاری اولین فراخوان من و چادرم تا این لحظه
اطلاعیه: کتاب مجموعه خاطرات چی شد چادری شدم منتشر شد
اگه شما هم چادر رو به عنوان پوشش انتخاب کردید یا از چادر خاطره ی جالبی دارید لطفا همین الان خاطره تونو بفرستید و به همراهان این فراخوان وبلاگی بپیوندید
طرح های مشابه: چی شد اهل مسجد شدم؟ ، چی شد اهل نماز اول وقت شدم؟ ، چی شد با شهدا آشنا شدم؟
لبخند رضایت حضرت زهرا سلام الله علیها نصیبتون
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com