سابقه برگزاری نشست های ضدایرانی در باکو چیست و در نگاه کلی تر ریشه برگزاری این نشست ها را چگونه تحلیل می کنید؟
در ابتدا باید یادآور شد که این نشست اولین نشست ضد ایرانی نبوده، بلکه در سال گذشته نیز در آذربایجان شاهد برگزاری چنین نشستی بوده ایم و متاسفانه وزارتخارجه ایران برخورد درخوری در این خصوص نکرد. اما در مورد اخیر به طور رسمی وزارتخارجه سفیر را فراخواند و اعتراض کرده که از این منظر بازتاب مطبوعاتی وسیعی پیدا کرده است.
اصولا در جمهوری آذربایجان از زمان شوروی سابق ادبیاتی راترویج کرده و یا بهتر است بگوییم تاریخ سازی کردند، به دلیل آنکه آنها مدعی هستند جمهوری آذربایجان سرزمینی است که از شمال ارس شروع شده و تا قزوین ادامه پیدا می کند. این موضوع حتی درکتاب های تاریخ دانش آموزان دبستان در آذربایجان آمده و نقشه ای وجود دارد که مدعی است این جمهوری از نظر جغرافیای تاریخی تا نزدیکی قزوین، همدان، ارومیه، زنجان و آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل را شامل می شود و سپس در جنگ های ایران و روس آذربایجان را میان خود تقسیم کرده اند. آنها این تاریخ بی هویت را جلع کردند و به مردم خود نیز القا می کنند. این موضوع پس از فروپاشی شوروی و به ویژه پس از آنکه جمهوری آذربایجان مستقل شد، بیشتر ترویج شده است. آنها به جای آنکه بر مشترکات فرهنگی و تاریخی و دینی که در سال های طولانی میان مردم ایران و جمهوری آذربایجان وجود داشته، تاکید کنند بر ادبیاتی که ساخته اند تکیه کرده که به قسمت آذری نشین ایران، عنوان آذربایجان جنوبی داده و آذربایجان شمالی که به جمهوری آذربایجان فعلی گفته می شود.
در مقابل این دیدگاه تاریخی عده ای در ایران این بحث را مطرح کردند که نام ناحیه شمال ارس هیچ گاه آذربایجان نبوده بلکه آران بوده است که اساسا این موضوع نیز ادعای تاریخی بی ریشه ای است. درنتیجه تمامی این مسائل جنگی را از نظر تبلیغاتی و رسانه ای دامن زده که باور من هیچ کدام از این دو کشور یعنی آذربایجان و ایران حق ندارند چنین ادعاهایی را مطرح کنند، به دلیل آنکه آن منطقه هویتی دارد و از سال 1991 تشکیل شده و ایران نیز این کشور را به رسمیت شناخته است و متقابلا آنها نیز با جمهوری اسلامی ایران روابط خوبی داشتند. گرایش های پان ترکیستی در جمهوری آذربایجان تلاش می کنند تا این مساله را از طریق دامن زدن به اختلاف ها زنده نگه دارند. یکی از اقداماتی که در این راستا انجام می دهند همین نشستی است که اخیرا برگزار شده است.
آیا در تشدید این اختلاف ها دیگر قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای هم نقشی دارند؟
بله. به نظر می رسد که از اینگونه نشست ها هم امریکا و همچنین ترکیه و دولت آذربایجان حمایت می کنند. اگرچه دولت آذربایجان این موضوع را تکذیب کرده و اعلام کرده اند که در برگزاری این نشست نقشی نداشتند، اما کاملا مشخص است که از آن حمایت می کنند. تصور باطل آنها این است که بتوانند از طریق دامن زدن به جریانات پان ترکسیتی و آذری فشار بیشتری بر جمهوری اسلامی ایران وارد کنند. در حالیکه اگر بنا باشد چنین سیاستی نتیجه دهد جز آنکه تیرگی روابط دوکشور همسایه که دامن زدن به اختلافات آنها توسط اسرائیل و دشمنان روابط دو کشور دوست صورت می گیرد، نفعی برای کشوری دیگری ندارد. اصولا این سیاست دامن زدن به مشکلات قومی آب به آسیاب ریختن کسانی است که دوست دارند تا منطقه قفقاز نا امن بوده و درگیری باشد تا بتوانند از آب گل آلود ماهی بگیرند. نمونه آن نیز در قره باغ است. اگر بنا بود تا به امروز مسائل قومی نتیجه بخش باشد مساله لزگی ها در جمهوری آذربایجان که اقلیت قومی هستند، می توانست اثرگذار باشد و یا تالشی ها که مطرح هستند. بنابراین اگر بنا باشد به مساله قومیت ها دامن زده شود مشکلات فراوانی برای ایران و جمهوری آذربایجان به وجود خواهد آمد که به نفع هیچ کدام از طرف نیست.
این روزها سطح روابط دوکشور چگونه است و استراژی ایران در مقابل این مسائل چگونه باید باشد؟
به باور من سطح روابط دو کشور اگرچه در طول یک سال اخیر دچار تنش شده است اما در مجموع دو کشور همسایه ملاحظات همسایگی یگدیگر را تا به امروز داشته اند. به نظر می رسد روابط علیرغم تمامی کارشکنی ها در برخی مسائل اقتصادی نسبتا خوب بوده اما به آن میزانی که باید هنوز نرسیده و در بخش سیاسی نیز رفت و آمدهای منظمی میان تهران و باکو در طول این چند سال در سطوح مختلف وجود داشته است. اما کارشکنی هایی نیز از سوی محافلی که داخل جمهوری آذربایجان وجود دارد و علاقه ای ندارند تا روابط میان دو کشور ارتقا پیدا کند، همیشه وجود داشته است. در این میان اسرائیلی ها با تمامی امکانات خود در این زمینه فعال بوده و کارشکنی می کنند.
نکته مهم دیگری در خصوص استراتژی ایران این است که اساسا اگر بنا به استفاده از اینگونه اجلاس ها باشد، آذری های ایران در اردبیل، تبریز و ارومیه یا زنجان باید پاسخ اینگونه یاوه گویی ها را دهند. چراکه تعداد این افراد خارج از ایران شاید حدود 200 نفر بیشتر نباشد که به نظر می رسد باید پاسخ مناسب از سوی آذری های ایران داده شود که سال های سال در جهت حفظ میهن تلاش کردند، در طول این سال ها در راه استقلال و آزادی شهید دادند چه در دوره جنبش مشروطیت و یا در دروه پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی آذری ها درصفوف اول دفاع از کشور بوده اند، بنابراین در چنین شرایطی که اینگونه ادعاها مطرح می شود بهترین پاسخگوها بیش از آنکه دولتی باشند باید از سوی محافل ملی و ایران دوستی که در داخل شهرهای آذرنشین حضور دارند، باشند.
در نتیجه اگر بنا باشد به اینگونه شیوه ها متوصل شوند، در خصوص این موضوع جمهوری آذربایجان در وهله نخست ضربه پذیرتر است، چراکه در مساله قره باغ که با ارمنستان درگیر است و یا در خصوص تالش و سایر گروه های قومی دچار مشکلات عدیده ای است، بنابراین بازی کردن با گرایش های قومی به نفع جمهوری آذربایجان نیز نخواهد بود و ضربه آن را ابتدا خود این کشور خواهد دید. در عین حال من بر این باورم در داخل کشور ایران نیز نباید به این اختلاف ها دامن زده شود، چراکه به نفع ایران نیست که با کشور همسایه خود یعنی جمهوری آذبایجان تنش داشته باشد و باید مقابل اینگونه مسائل سدی گذاشته شود.
شما به نقش رژیم صهیونیستی و امریکا اشاره کردید . میزان تاثیرگذاری آنها در این جریان تا چه اندازه است؟
واقعیت این است که در مقاطع مختلف تاثیر خود را داشته اند. یکی از تلاش های عمده سفیر امریکا در جمهوری آذربایجان در سال های گذشته این بوده است تا در این کشور مرکزیتی از ایرانی هایی که با دلایل سیاسی حضور دارند و فعالیت های پان ترکسیم انجام می دهند، تشکیل دهد، با آنکه آنها تجربه پیشه وری را دارند که وی چگونه ابزار روس ها بود و چگونه روس ها به او هم خیانت کرده و او را قربانی توافقاتی کردند که با دولت مرکزی در دوره قوام داشتند، اما بازهم این تجربه را تکرار می کنند.
بنابراین با توجه به اینکه وابستگی ها وجود داشته و آنها می دانند که اینگونه وابستگی ها نفعی برای دولت مرکزی نخواهد داشت، اما متاسفانه گرایش هایی در داخل جمهوری آذربایجان وجود دارد که حتی در دولت نیز حضور دارند و سیاست اشتباهی را در طول چند سال گذشته دنبال کرده اند که تاثیر خود را نیز داشته است، که در غیر اینصورت در طول این سال ها روابط ایران و جمهوری آذربایجان می توانست بسیار بیشتراز آنچه که امروزه وجود دارد رشد کند.
نکته دیگری که باید ذکر کرد این است که نباید تمامی مشکلات را از آن سو دانست، بلکه از سوی ایران نیز اقداماتی شده که تاثیر منفی داشته است. اما اگر عادلانه قضاوت کنیم از سوی آذربایجانی ها تحرک لازم برای بهبود روابط با ایران وجود نداشته است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
مردم آذریابجان همه چیز را میفهمند و احتیاجی
به دلسوزی امثال علی اف ندارند ...
جناب بهشتی پور شما گفتید انها میگویند که تا قزوین اذریایجان بوده و بعد جدا شده و ایران هم میگوید انجا اران بوده هر دو غلط است جناب برای اینکه دروغ و غرض انها را عنوان کنید چرا حقیقت ایران را هم مخدوش کردید ؟؟ چه کسی گفته اینکه انجا اران بوده غلط است با اجازتون قبل از اینکه اران شود حتی نامش البانیا بوده و بعد به اران تبدیل شده چرا میگوئید ادعای ایران اشتباه و غلط است از شما میخواهم لطفا بیک کتاب فروشی در شهرتان مراجعه کنید و کتاب 600 صفحه ای زنده یاد " عنایت الله رضا " را بخوانید این مرد یزرگ در کهنسالی سالهای اخر عمر خود را صرف تهیه این کتاب مستند کرد و این کتاب با ارزش را برای همیشه همیشه باقی گذاشت تا با اسناد موثق ان دهان یاوه گویان را تا همیشه ی همیشه پوزه بند بزند و هم ما انرا بخوانیم خصوصا شما زمانیکه اظهار نظر و فضل میفرمائید اطلاعات موثق و کافی داشته باشید تا فریاد به حق و منطبق با اسناد تاریخی ایران را اشتباه قلمداد نکنید ! گقته ایران ادعا نیست حقیقت محض است و واکنش کیهان و برخی نماینده های ما کاملا بجا و بر حق است . برای انتقاد بجا از یاوه گویان هیچ لزومی به خود زنی کردن نداریم تا بتوانیم حرق خود را بزنیم . ایران اشتباه نگفته ایران ادعای بی جا ندارد ایران اغازگر هیچگونه فتنه گری در مورد همسایگان خود نبوده ولو که برخی همسایه ها ما با امضا های قرادادی و تحمیلی بیگانگان از کشور ما جدا شده و امروزه کشوری شده اند و قرارداد جدائی انها از ایران هم موعدش مدت هاست یسر امده .
بهتر است داخل ایران هم رفتارها بهبود یابد!
مجید جان شوونیزم نه شوونیست. در ضمن همه آذری ها ایرانی هستند و این عده ای که حرف های بزرگتر از دهنشان می رنند از حول هوس پرخوری، نخورده بالا آورده اند.
آقا جعفر گل!
بدل نگیر ، یک طنز بود برای انبساط خاطر جمع دوستان بولتن
در فرهنگ سیاسی پسوند " ایسم " ی که بدنبال یک "کلمه" می آید برای معرفی "مکتب" ، "نحله فکر" ی و یا "سیستم" اداری و اجرائی مد نظز منظور میگردد در صورتیکه این پسوند برای معرفی پیروان آن مکتب ، تبدیل به "یست" میگردد. مثل "آنارشیم" و "آنارشیست" ، " امپریالیسم" و "امپریالیست" ، "کمونیسم " و "کمونیست" ، " فاشیسم" و " فاشیست" ، "شوونیسم" و "شوونیست" ....
چون شما در کامنت خوب تان از عبارت " ... که با تحرکاتشان دل ما را آزردند" استفاده کرده بودید برداشت این بوده است که منظور جنابعالی افراد شوونیست با گرایشات فکری "شوونیسم" ی است . اگر حطایی صورت گرفته پوزش می شود.
در ضمن مخلص تمام دوستان خوب و صمیمی "بولتنی"
آقا جعفر گل!
در ضمن آن عبارت " .... این عده ای که حرف های بزرگتر از دهنشان می رنند از حول هوس پرخوری، نخورده بالا آورده اند" در کامنت بنده برای همان افراد "شوونیست" ی مورد نظر جنابعالی بوده است که سر در گریبان و آخور بیگانگان دارند و هوس کرده اند تا به خیال خود تیشه به ریشه یکپارچگی و حاکمیت ملی این کشور بزنند ...
اگر سوء برداشتی اتفاق افتاده مجددا و صمیمانه عذرخواهی می شود.
این قرارداد ننگین، بدلیل اینکه در شرایط نا برابر بسته شده بود از همان ابتدا باطل شمرده می شود و از دیدگاه حقوقی مردود است.
این از طبیعت ما ایرانی ها است که هر وقت بخشی از میهن مورد تهاجم و تعرض قرار بگیرد همه یک دست و یک رنگ می شویم.
هر مشت خاک ایران و هر قطره خلیج فارس از خون جوانان ایرانی از عرب ، فارس، آذری، کرد، تزک و بلوچ و ... آغشته است.
با سركار خانم چكش و جناب آقاي شمس كاملا موافقم.
ما همه ایرانی هستیم . ایران ما سرزمینی با قومیت ها و فرهنگ های مختلف است، فارس، آذری ، کرد، عرب، ترک، ترکمن، ارمنی، گیلگ، ، بلوچ ، لر ، آشوری و ...
تمام ما در ایجاد و شکوفائی فرهنگی که بنام فرهنگ ایرانی خوانده میشود بنوبه خود سهیم بوده ایم و آنرا عاشقانه و بی ریا دوست داریم. ب
رخی از قومیت ها و فرهنگ های ایرانی، همانندها و خویشاوندانی در آنطرف مرز های پیرامونی سرزمینی ایران دارند که عاشقانه بر همبستگی های ما ایرانیان غبطه می خورند. به ابراز احساسات صمیمانه آنها از صمیم قلب احترام می گذاریم و با فروتنی آنها را قدر می شناسیم .
ما ایرانی ها در آنطرف و این طرف مرزها رشته تور دام بد خواهان و مزدوران سیاه کارتل ها و تراست های نفتی را پنبه می کنیم و لانه کرکسان و بنیاد بی بنیان فتنه شان را بر سرشان خراب می کنیم تا دنیایی نو بر اندازیم ...
طبیعتا این خصلت استکبار و سلطه طلبان ، ریشه در منافع مادی آنها و چشم طمع شان به ذخایر غنی مادی و انسانی کشورمان ایران دارد.
هموطن عزیز !
همین مسیر همدان را که اشاره کرده اید در سمت های شرق ، غرب و جنوب کشور ادامه بدهید تا به اطراف ساوه ، اصفهان ، اهواز و شیراز برسید . در این مناطق روستا های پراکنده زیادی را خواهید یافت که مردمان ساکن آنها را تیره هایی از اقوام ترک تشکیل میدهند که ربان ترکی را با گویش های محتلفی که در طول سالیان دراز گذشته ار امتزاج با زبان فارسی ، کردی و لری شکل گرفته صحبت می کنند و در برخی موارد (جشن ها و عروسی ها، عزا و دیگر مراسم ها) آداب و رسوم متفاوت و ویژه ای خودشان را دارند و در طول سالیان دراز با سایر اقوام پیرامونی زندگی عمیقا مشترک انفکاک ناپذیر و همگون و یکپارچه و در صلح و صفا زندگی کرده اند ...