هبت اله شیری : اسکار امسال یک تلنگر برای کسانی بود که هنوز باور نکرده اند که این جشنواره سینمایی نیز مانند همتایان اروپایی اش به دنبال پیشبرد دیپلماسی عمومی دولتهای غربی است.
به گزارش بولتن نیوز، دیپلماسی عمومی تلاشهای یک دولت برای اطلاع رسانی، ایجاد درک متقابل و نیز تاثیر بر افکار عمومی ملت های دیگر می باشد. این تلاشها عبارتند از: تبادلات علمی-دانشجویی، فرهنگی، ورزشی، بکارگیری رسانه های رادیویی، تلویزیونی، اینترنتی و ...
دیپلماسی عمومی، برخلاف دیپلماسی سنتی چند ویژگی دارد: اول آنکه مخاطب آن فرق می کند؛ مخاطب دیپلماسی عمومی افکار عمومی است و دیگر اینکه می خواهد مردم به گونه ای فکر کنند که آن دولت می خواهد و به دنبال ایجاد پشتیبانی اخلاقی و ارزشی برای آن است. بنابراین افکار عمومی جایگاه بلندی در دیپلماسی عمومی پیدا کرده است، اگر دولت آمریكا بخواهد كشوری را تهدید كند، رسانهها قبلاً افكار عمومی را آماده میكنند و یا اگر بخواهد تحریمی را علیه كشوری اعمال كند رسانهها از ماهها قبل با برنامهسازی فضا را آماده میكنند.
البته آمریکایی ها این
موضوع را پنهان نکرده اند و بارها آن را اعلام نیز کرده اند اما اینکه چرا بسیاری
در ایران حاضر نیستند این موضوع را بپذیرند جای سئوال دارد، برای مثال یکی از
سیاستمداران آمریکایی
با نگاهی به برگزیدگان اسکار در چند سال اخیر می توان نمونه های عینی از آنچه دیپلماسی عمومی آمریکا به دنبال آن است را مشاهده کرد:
اول)چندی پیش قدم زنان در یکی از شهر کتابهای تهران به سراغ قسمت کتابهای انگلیسی زبان رفتم و در عین ناباوری داستان فیلم اول اسکار چندسال پیش را دیدم، موضوع فیلم در مورد همجنس گرایی بود، با گذر از آنکه این فیلم به دلیل مقام اسکاری که می گیرد توسط بسیاری دیده می شود، تولیدات مرتبط با آن را می توانید حتی در شهر کتابهای تهران نیز ببینید، آیا شبه روشنفکران نیز دیدن این فیلم و یا مطالعه این کتاب را برای دختران و پسران خود که به دنبال آموزش زبان انگلیسی هستند تجویز می کنند؟ بسیار ساده لوحانه است که بیاندیشیم انتخاب این فیلم تنها به دلیل توانایی های سینمایی اش بوده است. مطرح کردن موضوعی اینچنین ضد دین و ضد انسانی در جشنواره اسکار مسلما کمک شایانی به پذیرش این موضوع در افکار جهانی خواهد داشت و در مسیر سیاستهای سینمای صهیونیسم خواهد بود.
دوم) هنگامی که فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی ، جایزه اسکار سال گذشته را گرفت، بسیاری ساده لوحانه خوشحال از دریافت این جایزه بودند اما آیا این اسکار تنها یک جایزه به فیلمی خوب ( به انتخاب داوران) بود ، گذشته از تاثیرات منفی و ضد ایرانی این فیلم بر نگاه مخاطبان جهانی (بنا به تایید بسیاری از سایتهای معتبر نظرسنجی عربی و انگلیسی ) این فیلم به دنبال باز کردن راهی جدید برای سینمای ایران نیز بود که یکی از شواهد آن را می توان در یک خانواده محترم مسعود بخشی دید که ماهنامه پریمیر هم این فیلم سینمایی را به نمایش گذاشتن فساد و خشونت معرفی می کند. فیلم مسعود بخشی نیز با الگوی فیلم فرهادی پیش رفت و برای شرکت در جشنواره های جهانی و البته جشنواره صهیونیستی کن ساخته شد! بخشی در دفاع از فیلمش دعوت به ترمیم اخلاقی جامعه را یادآور می شود، سخنی تکراری که با برابر قرار دادن آن با ارسال های جهانی بی معنایی اش هویدا می شود.
سوم) دیگر شاید بهتر باشد نامی جدید برای اسکار انتخابی کنیم، جایگاهی برای پیشبرد دیپلماسی عمومی ایالات متحده علیه ایران که از یک سال تا سال بعد تنها روشش تغییر می کند، اعطای جایزه اسکار به آرگو نیز ادامه دهنده راهی است که دیپلماسی رسانه ای آمریکا برایش طراحی می کند، دستور کار اسکار امسال برای سینمای ایران در سال آتی چیست؟ تحریف تاریخ؟ و وظیفه سینمای انقلاب اسلامی در این میان چیست؟
هرچند همه این اتفاقات نشان از قدرت انقلاب اسلامی ایران دارد که تازیانه های بی تاثیری از هر سو بر آن می تازند تا اندکی از پیشرفت و نفوذ آن بر دلها و جانهای مشتاق مردم جهان بکاهند، اما سینمای انقلاب اسلامی در میان وظایفی سنگین دارد، سینماگران متعهد باید با تبیین دقیق گفتمان انقلاب اسلامی فیملهایی برای جهان تشنه عدالت، صلح و آزادی بسازند، سینمایی که تنها مدافع ارزشهای انسانی در جهان سینمایی است که اسکار، کن و برلین برایش دستور کار صادر می کنند، سینما گران این انقلاب باید با درک این جمله مقام معظم رهبری که حرکت در این مسیر جهاد است، باید با حرکتهای جهادی گامهایی تاثیرگذار و ماندگار در عرصه هنر بردارند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com