مردم تبريز كه در سده اخير يكي از مهمترين كانونهاي آگاهيبخشي ايرانيان به شمار ميرفتهاند، مراسم اربعين شهداي قيام نوزده دي قم را به رهبري روحانيت برپا ميدارند. در ساعت 5/9 صبح روز شنبه 29 بهمن 1356 مردم تبريز براي برگزاري مراسم چهلم شهداي قيام 19 ديماه قم قصد ورود به مسجد حاج ميرزا يوسفآقا واقع در بازار تبريز را دارند. سروان حقشناس؛ رئيس كلانتري ناحيهي 6 تبريز به دستور اسكندر آزموده؛ استاندار تبريز براي جلوگيري از تجمع و متفرق كردن آنها با لحني خشن، ضمن فحاشي به مردم و اهانت به حضرت امام خميني (ره) ميگويد: «در طويله بسته است، دنبال كارتان برويد». اين چنين بي ادبي و اهانت گستاخانه به حضرت امام خميني (ره) و مسجد، چنان به غيرت مردم برميخورد كه خشم از چهره هاي آنان باريدن ميگيرد. جواني دانشجو از غيرتمندان تبريز - شهيد محمد تجلا - كه از سخنان توهين آميز او به هيجان آمده ، به سروان حقشناس اعتراض ميكند. افسر كلانتري، مسلحانه به طرف او حمله ميبرد. جوان سينهاش را باز كرده و ميگويد: «بزن» رئيس كلانتري 6 با اسلحهاي كه در دست دارد قلب جوان را هدف گرفته ، شليك ميكند و جوان به شهادت ميرسد. شليك اسلحه كمري حق شناس و شهادت شهيد محمد تجلا همان و انفجار خشم ديني غيورمردان تبريزي همان. مردم با هر آنچه در دست دارند از سنگ و چوب به نيروهاي كلانتري كه مسجد را محاصره كردهاند ، حمله ميكنند و اين جرقه ، قيام شورانگيز 29 بهمن مردم تبريز را در دل تاريخ ايران براي هميشه ماندگار ميكند. مردم در حالي كه پيكر اولين شهيد قيام خويش را بر دست حمل ميكنند، از بازار خارج ميشوند. انقلابيون ديگري كه به سوي مسجد ميروند و ديگران به آنها پيوسته و 20 هزار نفر قيام تاريخي 29 بهمن 1356 تبريز را در سينهي تاريخ انقلاب اسلامي ايران ماندگار ميكنند.
قيام گستردهي مردم تبريز و قتل عام آن بازتاب وسيعي در سراسر ايران و محافل روحاني و غيرروحاني داشت. مراجع و آيات حوزهي علميهي قم اولين شخصيتهاي روحاني بودند كه در اين خصوص با اعلاميه و تلگراف موضعگيري نمودند. اتحاديهي انجمنهاي اسلامي دانشجويان اروپا، جنبش مسلمانان مبارز، كنفدراسيون محصلان و دانشجويان ايراني خارج از كشور، نهضت آزادي ايران نيز اعلاميه هايي نشر دادند. نشريهي «16 آذر» نشريهي كنفدراسيون محصلان و دانشجويان ايراني خارج از كشور نوشت: «قيام تبريز نه فقط برگي زرين به تاريخ مبارزات ضدارتجاعي و قهرمانانهي اهالي ستمكش اين شهر ميافزايد، بلكه لحظهاي درخشان در تاريخ پيكار خلقهاي ميهن است.» پس از قيام تبريز دانشجويان مبارز ايراني مقيم كشورهاي اروپايي و امريكايي دست به افشارگري زدند. در امريكا جو حاكم، چنان گرايش به شاه داشت كه هيچ نشريهي معتبر، غير از چند روزنامهي محلي و كم تيراژ حاضر به چاپ مطالب دانشجويان نشد. روزنامهي واشنگتن پست ، چند مقاله به اوضاع تبريز اختصاص داد ، نيويورك تايمز ضمن صحبت از شكافي كه رژيم برداشته ، در روزهاي بعد تعداد كشتهشدگان تبريز را از 6 به بالاتر از 70 نفر رساند و توضيح داد كه بلواي تبريز، بلوايي است پيچيده ، ولي ننوشت كه پيچيدگي بلوا در كجا نهفته است. تعدادي از دانشجويان مبارز ايراني مشغول به تحصيل در برلن شرقي (پايتخت جمهوري دمكراتيك سابق آلمان) سفارت ايران را در برلن به اشغال خود درآوردند و به افشاي جنايات شاه و پخش خبر مبارزهي مردم تبريز پرداختند، خبر اين جريان به سراسر جهان مخابره شد. دانشجويان مقيم اتريش نيز مقارن سفر وزير امور خارجهي ايران كه به دعوت صدراعظم و رئيس جمهور اتريش به آن كشور رفته بود، در خارج دانشگاه وين ، دست به تظاهراتي زدند و شعار خود را «حمام خون در ايران» قرار دادند. آنها ميگفتند تعداد بسيار زيادي از مردم به خصوص از شهر تبريز ضمن تظاهرات در زدوخوردهايي كه با پليس صورت گرفت ، كشته شدهاند.» خانم «ليزترگود» از تهران طي مقالهاي در گاردين از اينكه نسبت به تظاهركنندگان ضدرژيم در تبريز با ملايمت برخورد شده است ، اظهار تعجب كرده و ضمن آن به نقل از سخنان استاندار جديد آذربايجان نوشته كه او سياست خود را براساس تأمين حداكثر آزادي براي مردم قرار داده است.
قيام 29 بهمن تبريز مجزا و مجرد از نهضت حضرت امام خميني (قدس سره) معني و مفهومي ندارد ، اين قيام، حلقهي ارتباط قيام مردم قم و قيام حماسه آفرينان يزد و جهرم است. نتايج قيام تبريز، فصل مشترك حركت مردم سراسر ايران است كه به موارد زير ميتوان اشاره نمود:
1- رودررو قرار گرفتن مردم نه تنها با حكومت بلكه با اساس سلطنت و نهاد رژيم ، به طوري كه بعد از قيام مردم قم و تبريز شعار «مرگ بر شاه » در اكثر شهرهاي ايران داده ميشد. بنا بر نقل برخي از منابع در تبريز بود كه براي اولين بار شعار «مرگ بر شاه» شنيده شد.
2- مقبوليت و محبوبيت روزافزون زعامت سياسي و مذهبي حضرت امام خميني (ره) ، همان چيزي كه رژيم را براي مقابله با آن به نشر مقاله توهين آميز عليه امام واداشت.
3- افشاي پوچ بودن سياست حداكثر آزادي شاه و حقوق بشر كارتر.
4- دشمني و مبارزه با امپرياليسم امريكا و عوامل وابسته به بهائيت و صهيونيسم جهاني.
5- تداوم انقلاب و برگزاري مراسم چهلم قيام تبريز دست كم در پنجاه و پنج شهر كوچك و بزرگ. آيت الله حاج شيخ محمد صدوقي به مناسبت چهلمين روز شهداي تبريز مجلس بزرگداشتي روز پنجشنبه 20 ربيع الثاني مطابق با دهم فروردين 1357 از ساعت 9 الي 11 در مسجدروضه محمديه (حظيره) اعلام كرد.
6- تقارن چهلم شهداي تبريز با هجوم نيروهاي اسرائيل به جنوب لبنان و شهادت تعداد زيادي از مسلمانان لبنان و بازتاب گسترده آن در ايران ، ارتباط آرماني هر چه بيشتر مردم ايران و لبنان و فلسطين را فراهم آورد.
7- علما و روحانيون عيد سال 1357 را تحريم نمودند كه:
«روزي كه دگرگون شود احكام خدا عيد نداريم روزي كه ز مرجع شود اعلام عزا عيد نداريم روزي كه هزاران نفر از حق طلبان زير شكنجه تبعيد بود رهبر شايسته ما عيد نداريم.»
8- چهلم شهداي تبريز در شهرهاي متعددي برگزار شد. اما تظاهرات يزد برجستگي خاص يافت: «...با اين حال اين طور به نظر مي رسد كه خشونت هاي خياباني در شهر يزد شديدتر از شهرستان هاي ديگر بوده است. گزارش پليس از تظاهرات يزد حاكي است كه پس از آن كه نيروهاي امنيتي نتوانستند با استفاده از گاز اشك آور تظاهركنندگان را متفرق سازند به روي آنها آتش گشودند و همچنين گويا كه تظاهرات شهر يزد گسترش بيشتري نسبت به ساير شهرهاي ديگر داشته است».
9- و بدين ترتيب چهلم شهدا يكي پس از ديگري به مراسم اعتراض آميز گستردهتري تبديل ميشد. اعتراضاتي كه نظام خودكامهي پهلوي را در امواج سهمگين خود در هم شكست.
«يادشان گرامي و راهشان پر رهرو باد»
*کارشناس ارشد علوم سیاسی و عضو انجمن علوم سیاسی ایران
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com