يكي از آفتهاي عرصه مديريتي در كشور ما اظهارنظرهاي كلي و بدون سند است. اين اظهارنظرهاي كلي درد بيدرماني شده است كه هر روز هم دامنه سرايتش بيشتر و بدتر ميشود.
از
همه بدتر زماني است كه يك مدير براي توجيه ناكارآمديهاي خودش به
اظهارنظرهاي كلي رو بياورد! مثلاً چند وقت پيش، يكي از مديران طي يك
اظهارنظر كلي گفت «تا ميخواهيم به مردم پول بدهيم نميگذارند! »عامه مردم
زماني كه اين سخن را ميشنوند بيدرنگ با گوينده آن، ابراز همزادپنداري و
نزديكي ميكنند و به كساني كه نميگذارند اين مدير، به مردم پول برساند،
بدبين ميشوند!
در حالي كه اصل ماجرا چيز ديگري است. واقعيت اين
است كه دادن پول به مردم به سبك موردنظر آن مدير، نه تنها خدمت به مردم
نيست بلكه تورم و مصائب اقتصادي و اجتماعي را به شدت افزايش ميدهد. گويا
ديگر اين يك روال شده كه يك مقام مسئول، طي يك اظهارنظر كلي، درباره عدهاي
افشاگري ميكند بي آنكه نامي از آنان ببرد! و قاطبه افكار عمومي هم ديگر
شرطي شدهاند كه يا خودشان دنبال اين اسامي بروند يا بيخيال دانستن اين
اسامي بشوند! اظهارنظرهاي كلي برخي مديران دقيقاً مصداق «سنگ مفت، گنجشك
مفت» شده!
در راستاي اين اظهارنظرهاي كلي، حميدرضا حاجيبابايي
وزير آموزش و پرورش ديروز در جمع فرهنگيان شهرستانهاي شاهرود، ميامي و
مناطق بسطام و بيارجمند خاطرنشان كرد كه بدخواهان نظام تعليم و تربيت را
رسوا خواهد كرد!
سؤالي كه پيش ميآيد اين است كه وزير آموزش و
پرورش با چه سبكي ميخواهد بدخواهان نظام تعليم و تربيت را رسوا كند؟ منظور
از بدخواهان چه كساني هستند؟ آيا با رسوا كردن اين افراد، مشكلات و
ضعفهاي نظام آموزشي ما حل ميشود؟ بدخواهان نظام آموزشي دقيقاً چه
بدخواهيهايي كردهاند و چه نقشههاي شومي در سر دارند؟! منظور از
بدخواهان، همان كساني هستند كه مواد مخدر و عرفانهاي پوشالي را در مدارس و
ميان دانشآموزان توزيع و تبليغ ميكنند؟ آيا منظور از بدخواهان، منتقدان
سياستها و عملكرد وزير محترم نيست؟!
چقدر سؤال؟! با اين وصف، براي
پاسخ به اين پرسشها قطعاً وزير محترم آموزش و پرورش بايد اسامي بدخواهان
نظام تعليم و تربيت را اعلام و رسانهاي كند. بنابراين، ما منتظر هستيم كه
اسامي بدخواهان نظام تعليم و تربيت را از زبان شخص وزير محترم بشنويم؛
البته مثل اعلام اسامي مفسدان اقتصادي و ۳۰۰ بدهكار بانكي نشود كه همه حسرت
به دل ماندهاند و دخيل اجابت بستهاند براي استماع اين اسامي مقدس!
زلزلهزدگان عزيز! چه ميكنيد با سرما؟!
ما
كه در تهران هستيم و بساط سيستمهاي گرمايشيمان چه در محيط كار و چه در
خانه به راه است، تا دو دقيقه هواي سرد اين روزها و شبها به ما ميخورد،
دادمان در ميآيد و به چه كنم چه كنم ميافتيم! اما خدا به داد
زلزلهزدههاي اهر و ورزقان و خراسان جنوبي برسد! واقعاً چه ميكنند با اين
سرماي جانسوز كه اين روزها بس ناجوانمردانه سرد شده؟! اوضاعشان چه طور
است؟ بچهها و مريض احوالهايشان اين روزها و شبهاي سرد را چطور سر
ميكنند؟! مشكل وسايل گرمابخش ندارند؟ نيازهاي ديگري مانند نياز به غذا و
دارو چطور؟ نكند اوضاعشان نابسامان است و شبها را تا صبح از سرما ميلرزند
و ما- به ويژه مديران- روي ناز بالشهايمان مستانه غلت ميزنيم؟!