به گزارش بولتن نیوز به نقل از کیهان
گفتيم پارازيت در كن نگفتيم كه شير تو شير راه بينداز
مجري برنامه پارازيت شبكه صداي آمريكا، بالاخره پس از يكسال تعليق و كشمكش، از اين شبكه اخراج شد.
گروه تحقيق و نظارت بر بخش فارسي صداي آمريكا پس از يكسال تحقيق، گزارشي را در خصوص اخراج اين مجري به كنگره ايالات متحده آمريكا تحويل داد كه در آن دلايل اخراج ذكر شده است. در اين گزارش به موضوع هميشگي فساد در مديريت بخش فارسي صداي آمريكا اشاره و صراحتاً به اين موضوع تأكيد شده است.
در بخشي از گزارش گروه تحقيق و نظارت بر بخش فارسي صداي آمريكا آمده است كه بحث فساد در مديريت بخش «فارسي صداي آمريكا» تازگي ندارد و تمام بخش هاي دولت آمريكا، وزارت خارجه، وزارت دفاع، كنگره آمريكا و حتي كاخ سفيد هم در جريان اين موضوع قرار دارند و خواهان برخورد با ريشه فساد در اين سرويس خبري هستند.
اين گزارش تأكيد مي كند: همين مديريت فاسد باعث شد تا شر كامبيز حسيني از سر اين رسانه كم شود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، اين گزارش مي افزايد: فرد مذكور بيش از اندازه مغرور شده و به اين باور رسيده بود كه ديگر كسي نمي تواند به وي آسيب برساند و هر روز بيشتر از روز پيش احساس محبوبيت مي كرد و انعطاف پذيري شخصيتي اش كمتر مي شد.
40 درصد صهيونيست ها مايل به ترك فلسطين اشغالي هستند
رئيس سابق سازمان امنيت داخلي رژيم صهيونيستي با اشاره به بحران هاي اقتصادي در اين رژيم تأكيد كرد اسرائيل به سوي تاريكي گام برمي دارد.
يووال ديسكين رئيس سابق دستگاه امنيت داخلي رژيم صهيونيستي در توصيف اوضاع كنوني رژيم صهيونيستي گفت اسرائيل به سوي تاريكي گام برمي دارد.
وي از شهرك نشينان صهيونيست خواست تا در انتخابات پارلماني كه قرار است در روز 22 ماه آينده ميلادي برگزار شود، براي پيشبرد روند تغيير در كشور و افزايش فشار بر نخبه هاي سياسي راي سفيد به صندوق بيندازند، چرا كه اسرائيل هيچ رهبري [ خوبي] ندارد.
به گزارش مشرق، ديسكين در واكنش به گزارش روزنامه هاآرتص در مورد تمايل بيش از 40درصد از شهرك نشينان براي ترك سرزمين هاي اشغالي گفت چرا آنها بايد به فرار از اسرائيل فكر كنند؟ اين گزارش بسيار مهم و نگران كننده است، البته اين تنها يك احساس نيست و يك مهاجرت واقعي به شمار مي رود، اين واقعيت است كه من از خيلي از اطرافيانم مي شنوم، اين رويكردهاي مردم ناشي از بحران هاي اقتصادي و بحران مديريتي در اسرائيل است.
خاطره زهرا اشراقي از تندروهايي كه خاتمي ها را شير مي كردند
رضا خاتمي اذعان كرد حاميان اصلاح طلبان در عرصه حرف و نظر خيلي راديكال هستند اما در عرصه عمل بسيار محافظه كارند.
وي كه خود از عناصر راديكال در دوره حاكميت اصلاح طلبان بود در مصاحبه با روزنامه اعتماد، حاميان جريان متبوع خود را جاي همه مردم جا زده و مي گويد: به نظر من مردم دارند از ما اصلاح طلب ها نااميد مي شوند چند روز پيش در بيمارستان خانمي به من گفت ما شما را به خاطر خيانتتان نمي بخشيم كه كشور را به اينها [اصولگرايان] داديد.
وي در عين حال مي گويد: مردم [حاميان تندرو اصلاح طلبان] از اصلاح طلبان راديكال ترند اما در عرصه نظر اگر پاي حرفشان بنشينيد خيلي راديكال هستند، اما در عرصه عمل بسيار محافظه كار هستند، هم به دليل تجربه تاريخي انقلاب[!] و هم به دليل اينكه توده هايي از هم جدا هستند و به قولي جامعه اتمي پيدا كرده ايم.
رضا خاتمي در اين مصاحبه با يكي گرفتن عناصر معارض انقلاب با مردم، انگ تناقض و محافظه كاري به مردم مي زند حال آن كه عناصر پرهياهو اما كم مايه، همان وابستگان به گروهك ها هستند كه به مشاركتي ها و ساير افراطيون نزديك شده و آنها را تحميق و تحريك به تندروي كردند و البته به هنگام ضرورت پشت آنان را خالي كردند.
سند اين ادعا اظهارات همسر رضا خاتمي در همين مصاحبه مشترك با روزنامه اعتماد است. زهرا اشراقي درباره دوره اصلاحات مي گويد: من خوب به ياد دارم فرداي دوم خرداد وقتي آقاي خاتمي برنده انتخابات شد ما به يك كافي شاپ رفتيم كه فضا پر از شور و هيجان و خوشحالي بود و صاحب كافي شاپ با پوسترهاي آقاي خاتمي ديوارهاي مغازه اش را پوشانده بود اما با ديدن من جمله اي گفت كه خيلي به فكر فرو رفتم، گفت چادرت را بردار آقاي خاتمي برنده شد، ديگر همه آزاديم! اين حرف مثل يك هشدار بود و من همانجا فهميدم كه اگر چارچوب اصلاح طلبي تبيين نشود خطر بزرگي آن را تهديد مي كند، به خودم گفتم تازه اول دردسر است، بعدها هم هر وقت مي گفتند اصلاح طلبي يك طيف گسترده است من مي فهميدم كه همين مساله مي تواند پاشنه آشيل اصلاحات شود.
يادآور مي شود وابستگان گروهك هاي نفاق در چند ماهه اول فتنه و آشوب در سال 88 مدعي بودند كه اگر سران فتنه دستگير شوند، ايران قيامت مي شود اما پس از دستگيري برخي از آنان و محدود شدن روابط برخي ديگر از آنان، همين مدعيان با وجود صادر شدن فراخوان هاي زنجيره اي متعدد حاضر نشدند در خيابان آفتابي شده و كمترين هزينه اي بپردازند.
عقلاي اصولگرا شما را همبازي آشوبگران مي دانند
جمعي از اعضاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات با خاتمي ديدار كردند.
خاتمي در اين ملاقات به روال مشي چند سال اخير خود- شروع از پله دوم- ادعا كرد مواضع برخي تريبون هاي ناظر و برگزاركننده انتخابات را كه بايد بي طرف باشند نگران كننده خواند. اشاره وي به اظهارات صريح آيت الله جنتي دبير شوراي نگهبان است كه تصريح كرده فعالان و همكاران فتنه نمي توانند وارد انتخابات شوند.
خاتمي با اشاره به انتشار برخي سخنان در تريبون هاي رسمي و غيررسمي و اعلام مواضع نگران كننده توسط برخي از افراد كه خود بايد ناظر و برگزاركننده بي طرف انتخابات باشند؛ افزود: در اين موقعيت شاهديم كه جريانات و افرادي كه دستشان در امر انتخابات باز است؛ مواضعي مي گيرند كه نگراني ها را در جمع كثيري از دوستداران و مدافعان انقلاب دوچندان مي كنند. امروز حتي ناظران انتخاباتي هم جانبدارانه برخورد مي كنند بنابراين آيا نبايد جريان اصلاحات نگران وضعيت موجود و آينده انتخابات باشد؟ بدون شك اين موضع گيري ها نمي تواند تضمين كننده برگزاري يك انتخابات خوب و در تراز جمهوري اسلامي ايران باشد.
وي ضمن اشاره به وجود احزاب و جريان هاي دلسوز انقلاب در جبهه اصلاحات گفت: اگر شرايطي كه همه گروه ها و دلسوزان كه در چارچوب قانون اساسي هستند و با اصل انقلاب و نظام همسويي دارند بتوانند در عرصه سياسي كشور فعال باشند مهيا نشود؛ بدون شك انتخابات مطلوبي هم برگزار نخواهد شد. هنگامي كه اين پرسش مطرح است كه آيا اصلاح طلبان كه به رغم وجود اصول مصرح قانون اساسي حق برگزاري كنگره و تجمعات دارند؛ مي توانند كنگره پيش رو را برگزار كنند يا خير؟ در اين شرايط چگونه بايد به حضور پررنگ جريانات سياسي در انتخابات سال آينده اميدوار بود؟ بنابراين برگزاري كنگره مي تواند خود علامت و نشانه اي ولو كوچك از سوي حاكميت براي حضور همه سلايق در انتخابات باشد.
خاتمي خواستار «تعامل با عقلاي اصولگرا» شد و افزود: اميدوارم شرايطي مهيا شود كه همه آنهايي كه دل در گرو اين انقلاب دارند و قلبشان براي نظام و مردم مي تپد؛ بتوانند با تمامي قوا در عرصه سياسي كشور فعال باشند. اين كنگره مي تواند ميزان دلسوزي جبهه اصلاحات نسبت به اصل انقلاب را نيز نشان دهد. من معتقدم نبايد اصولگرا و اصلاح طلب را به طور مطلق مقابل هم قرار دهيم. در ميان اصولگرايان افرادي هستند انديشمند، دلسوز و مدافع جمهوريت و اسلاميت نظام؛ هرچند كه آنها رقيب ما محسوب مي شوند اما هر دو دلسوز انقلابيم و بايد گفت و گو كنيم و تعامل داشته باشيم.
دعوت نهادهاي نظارتي و اجرايي انتخابات به بي طرفي در حالي است كه محافل فعالان در فتنه و آشوب 3 سال پيش- از جمله شخص خاتمي- در طرف جبهه آمريكا و انگليس و اسرائيل و گروهك هاي معاند ايستاده و به نيابت از آنها بسترساز آشوب و اغتشاش بودند. طبيعي است كه در برابر اين جماعت جفاكار و خيانتكار، بي طرفي معنا ندارد. از همين منظر، ادعاي «دلسوزي انقلاب و همسويي با نظام» با هيچ چسبي به جريان نفاق جديد نمي چسبد و تنها چاره كار، عذرخواهي مقصران و مجازات عوامل اصلي آن خيانت بزرگ است.
وزير دولت اصلاحات به خاتمي نمره صفر داد
وزير راه دولت اصلاحات به اظهارات خاتمي در زمينه تبيين اصلاحات اقتصادي و اجتماعي نمره صفر داد.
احمد خرم وزير راه دولت اصلاحات و جلال جلالي زاده عضو فراكسيون مشاركت در مجلس ششم، ضمن گفت و گو با روزنامه زنجيره اي آرمان به ارزيابي وضعيت اصلاح طلبان پرداختند. خرم درباره آشفتگي فكري و گفتماني اصلاح طلبان تصريح كرد: به نظر من، الان زمان مناسبي براي آسيب شناسي جريان اصلاحات نيست. پس از انتخابات سال 84 زمان بسيار خوبي بود كه اين جريان آسيب شناسي شود.
وي در عين حال با بيان اين كه جريان اصلاحات فاقد استراتژي مدون و گوياست، خاطرنشان كرد: مشخص نيست كه چگونه اصلاح طلبان به اين نتيجه رسيده اند كه 18 حزب تشكيل و در نتيجه آن، شوراي هماهنگي تشكيل شود. چه مطالعه اي پشتوانه اين حركت است؟ اين يك حركت خودجوش و غيركارشناسي بوده است كه ما را به اينجا رسانده است. وي اضافه كرد: آقاي خاتمي در حال حاضر بعد از 8 سال اصلاحات، متوجه برخي از اين نقاط شده اند. 5 سال پيش با اين مسئله مواجه بوديم كه آقاي خاتمي طي چهار جلسه مواضع اصلاح طلبي را تبيين كرد. من بعد از اين جلسات خدمت آقاي خاتمي رفتم و عنوان كردم كه مطالب مطرح شده در اين جلسات را به دقت گوش كردم و در بعد فرهنگي به طور ناقص، در بعد سياسي بسيار ضعيف و در بعد اجتماعي و اقتصادي صفر خلاصه شده است. اين با تعريفي كه خود آقاي خاتمي با توسعه و اصلاح طلبي داشت، منافات داشت. آقاي خاتمي معتقد بود كه توسعه بايد همه جانبه، متوازن و پايدار باشد. اين مواضع اصلاح طلبي كه آقاي خاتمي ارائه داد داراي اين ويژگي ها نبود.
جلالي زاده نيز در اين گفت و گو ضمن بيان اين كه خروجي دولت هاشمي، خاتمي اما خروجي دولت خاتمي، احمدي نژاد بود، تصريح كرد: اصلاح طلبان پس از دوم خرداد دچار غرور كاذب شدند و همين باعث شد كه در انتخابات شوراي شهر دوم راي نياورند.
وي اضافه كرد: متاسفانه گاهي اوقات احساسات بر رفتارهاي اصلاح طلبان غالب مي شد. به عنوان مثال حضور آقاي معين در انتخابات رياست جمهوري نهم مصداق اتخاذ احساساتي تصميمات بود. مصطفي معين به درخواست جوانان كانديدا شد.، بزرگان اصلاحات [حزب مشاركت] نيز تحت تاثير قرار گرفتند و به علت احترام به راي اكثريت نتوانستند سايرين را توجيه كنند كه نبايد معين به صحنه بيايد وقتي معين در شهر خودش هم راي نداشت، معلوم بود كه در ساير شهرها نيز راي نمي آورد. معين جز در يك استان جاي ديگري راي نداشت. كانديداتوري معين يك ريسك بزرگ بود.
وي همچنين درباره مديريت خاتمي گفته است: آقاي خاتمي نتوانست در كابينه خود هم وزاري موردنظر مردم را انتخاب كند و افرادي را انتخاب كرد كه مردم نسبت به آنها با ديد خوبي نگاه نمي كردند. برخي از اين وزرا اصلا در فكر اصلاحات نبودند.
در کل اصلاح به اصطلاح طلبها دو دسته هستن
1-فتنه گر بیرونی
2-فتنه گر درونی
عناصر فتنه گر درونی بسیار خطرناکتر هستند و الان بحث حضور چند تا از اینا که احتمالا هم تائید صلاحیت هم میشن وجود داره