فصل نقل و انتقالات هنوز آغاز نشده بود كه استقلال و پرسپوليس باز هم براي هم خط و نشان كشيدند.
يكي سراغ حقيقي رفت و ديگري عباس غلامرضايي را آورد. يكي رفت به دنبال
گزينهاي خارجي براي خط ميانياش و ديگري هم سراغ هافبك نيمكت نشين سپاهان
را گرفت. يكي اشجاري را خريد و آن يكي براي اينكه از قافله عقب نماند، خود
را مكلف كرد كه با حامد لك باب مذاكره را باز كند. همين اتفاقات كافي بود
تا دوباره مديران سرخابي تبديل شوند به چهرههاي اول نقل و انتقالات.
روزهاي تعطيل خيلي خوب با سر و صداهاي بيهوده مرداني كه جز خرج كردن كار
ديگري بلد نيستند و فقط و فقط مديريت را در خريدن و خرج كردن و دست بردن در
جيب دولت ميبينند شلوغ و داغ شد.
فقط كافي بود رويانيان و فتح
الله زاده يك بار در خلوت خود به نتايجي نگاه كنند كه طي فصول اخير با
تيمهاي خود گرفتهاند. هرچند رويانيان در تناسب با فتح اللهزاده (كه
تقريبا تبديل شده به مدير سنتي و هميشه در صحنه استقلال) عمر كمتري دارد،
اما هر دو بيشك ميتوانند نتيجه تمامي ولخرجيهاي خود را در جدول ردهبندي
ليگ به خوبي ببينند و بفهمند. امروز استقلال با خريدهاي سرسام آورش كجاست؟
كدام تيم قهرمان نيم فصل شد؟ هرچند قهرماني نيم فصل نه جامي براي باشگاه
به ارمغان ميآورد و نه افتخاري است كه در كارنامه ثبت شود، اما خود گوياي
حقيقتي تلخ است. تلخ براي استقلالي كه نيمي از تيم ملي را در بدنه خود ديد و
باز هم پايينتر از سپاهاني ايستاد كه تمام ستارههايش را از كف داده بود!
آيا استقلال براي رقابت با اين سپاهان باز هم نيازمند نيروهايي تازه در
تركيب خود بود؟
وضعيت پرسپوليس اما حقارت بار به نظر ميرسد. تيمي
كه از هفته دوم ليگ برتر تا امروز، حتي يك بار هم رتبهاي تك رقمي را براي
خود نديد. بارها و بارها ميان ردههاي هجدهم تا پانزدهم چرخيد در حالي كه
تركيبش را با تعداد زيادي از بازيكناني ميديد كه كارلوسكرش براي حضور در
جام جهاني روي آنها حساب ميكرد. پرسپوليس پايينتر از تيم هايي نشست كه نه
به اندازه او بودجه داشتند و نه هوادار و نه ستاره. آيا رويانيان باز هم
براي دست يافتن به موفقيت (چيزي كه از روز اول حضورش تا امروز هرگز رنگ و
رويش را هم نديده) نياز به خريد چهرههاي جديد دارد؟
خريدهاي
استقلال و پرسپوليس را ميتوان از دو زاويه ديد. اولي اشتباه مديران و
مربيان هر دوباشگاه در انتخابهاي اول فصل و ديگري تلاشهاي فتح الله زاده و
رويانيان براي فراري دادن خود از زير بار انتقادات! پرسپوليس هرچند كه
هرگز شالودهاي باثبات مانند سپاهان در مديريت و بودجه نداشته، اما همتايش
استقلال با مديريت فتح الله زاده نشان داده كه وجود ثبات هم نميتواند او
را به اين فكر فرو برد كه نگاهي بلند مدت براي باشگاه خود داشته باشد. به
خريدهاي او نگاه كنيد! همه ستاره، همه پير، همه باتجربه! همه نوعي ولخرجي. .
. درست مثل رويانيان! تفاوت استقلال و پرسپوليس البته فقط و فقط در اين
است كه آبيها روي نيمكت خود مردي دنيا ديده و آشنا با جنگ و حواشي مثل
قلعه نويي را داشتند و البته پرسپوليس پيرمردي كه خود حاشيه ساز و
دردسرآفرين بود را به عنوان مربي انتخاب كرد. هرچند كه اين هم خود نشاني
است از تدابير مديريتي رويانيان!
حالا پرسپوليس و استقلال باز هم
با دست كردن در جيب مردم و خرج مبالغي هنگفت (آن هم در روزهايي كه تمام
كشور خود را موظف به رقابت و مقاومت اقتصادي كرده اند) باز هم به راه قديمي
خود ادامه ميدهند. اين بار هم كسي نه از شواليه و نه از سردار دليلي قانع
كننده نخواهد خواست، آنها مختار هستند و آزاد... براي هر هزينهاي روي دست
دولت و ملت!