سبک زندگی غلط از چنان پتانسیل پرقدرتی در ایجاد تغییرات فرهنگی برخوردار است که میتواند موجب شود یک جامعه با سابقه تمدن هزار ساله مولفههای یک زندگی سالم، اخلاقی و آرمانی را در کوتاهمدت با ارزشهای نداشته غربی تاخت بزند.
بخشی از این تغییرات میتواند ناشی از فشار شبیخون فرهنگی دشمن باشد اما آنها که خود ارزشهایشان را داوطلبانه در معرض حراج میگذارند راهکارهای مبارزه فرهنگی را کی و کجا پیشفروش کردهاند که اکنون در پیچ تاریخ دست خالی به نظاره جنگی تمامعیار نشستهاند؟
مساله روابط ایران با همسایگان منطقهای ممکن است به نظر بسیاری از آحاد جامعه ساده و دور از هر نوع پیچیدگی به نظر برسد اما با یک جستوجوی کوتاه در میان تفکرات مردم خودمان و ملتهای همسایه درمییابیم که ارتباطات ساده و دوستانه ایرانی- عراقی، ایرانی- افغان یا ایرانی– بحرینی تا چه اندازه برای مستکبران جنگطلب گران تمام شده است. چند سالی میشود که ناتو در افغانستان از روابط گسترده ایران با برادران افغان رنج میبرد و سخت نگران نفوذ فرهنگ و ارزشهای ایرانی در افغانستان است. پس آستینهای دست تفرقهافکن را بالا زده تا به رسالت 150 سالهاش برای هزارمینبار در منطقه دامن بزند. هیچ تالار گفتوگوی اینترنتی را نمییابید که یک یا چند ایرانی و شهروندان افغان بر سر مسائل مختلف با یکدیگر در حال جنگ لفظی نباشند. بعضا برخوردهای زننده ایرانیها با قوم مسلمان و برادر همسایه، عرق شرم بر پیشانی هر آن که بویی از انسانیت برده است مینشاند. تفاخر به ملیت و برتریجویی نژادی کی به ارزشهای ایرانی اضافه شد که اینگونه بیمحابا و بیشرم بر عرب و عجم میتازیم؟ «نازیسم» فکری کی ایران را درنوردید که اندیشمندان ایرانی فرصت مبارزه با آن را از دست دادند؟ «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» را کجا با صفت زشت و کریه «ایرانپرستی» تاخت زدیم که امروز شرمنده، مقابل هزاران افغان باید بایستیم و خجالتزده پوزش بطلبیم بابت ارزشهایی که خودمان موجبات از دست رفتنشان را فراهم کردیم.
ایرانی! اگر به دنبال منافع ملی هستی خوب نگاه کن ببین چگونه شبکههای ماهوارهای استعمار پیر از خشم افغانها علیه همسایه قدرتمندشان به وجد آمدهاند. دیپلماسی یعنی رابطه منفعتطلبانه! این را هم افغانها باید بدانند و هم ایرانیها! یقین داشته باشیم که رابطه کشورهای همسایه با یکدیگر برای هر دو طرف سودمند خواهد بود. آن که در وانفسای فقر و عقبافتادگی همسایه ایران بر طبل تفرقه میکوبد تا پاکستان و ایران را عامل بدبختی ملت مظلوم افغانستان معرفی کند قطعا دشمن است. بسیاری از افغانها هنوز تصور میکنند شبکه ضاله بیبیسی از سر خیرخواهی اخبار و مشکلاتشان را در «نوبت شما» مطرح میکند هر چند آنها که پروژههای خوشرنگ و لعاب استعمار پیر را با گوشت و پوستشان لمس کردهاند هم تعدادشان زیاد است.
برادران افغان! پیش از اینکه نسل مجاهدین افغانستان پهناور و پرنعمت برای همیشه تمام شوند خاطرات دوران مبارزه با دولتهای استعمارگر منطقهای و فرامنطقهای را ثبت کنید تا نسلهای بعدی افغانستان خباثتهای انگلیس، آمریکا و شوروی را برای همیشه از یاد نبرند. ایام عزت افغانها به حول و قوه الهی نزدیک است. ایرانی شرمنده است که نتوانست میهماننواز کاملی باشد اما همین ایرانی 40 سال است که نانش را دستکم با 5/1 میلیون برادر و خواهر افغان در یک کاسه تقسیم میکند. اگر دولت جمهوری اسلامی ایران سرمایهگذاری بر بازوی افغانها را بر بزرگداشت و پر و بال دادن به فکر افغانستان برتری داد امروز پشیمان است و تلاش دارد یاوری افغانی– ایرانی برای رشد فرهنگی افغانستان بزرگ باشد.
ایران برخلاف طرحهای استعماری که غرب تلاش دارد در افغانستان پیاده کند هرگز از عقبماندگی فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی افغانها سودی نبرده است. حتی اگر بخواهیم کمی جدیتر بحث کنیم ناچار به بازگو کردن تاثیرات منفی سقوط دولتهای مردمی در افغانستان و تبعات امنیتی و اقتصادی به قدرت رسیدن سیاستمداران وابسته و بعضا آلت دست استعمار خواهیم شد. همان میزان که عراق قدرتمند و مردمی امنیت مرزهای ایران را تامین میکند و ناامنی منطقهای را کاهش میدهد، ایران قدرتمند نیز میتواند با سرمایهگذاری اقتصادی در افغانستان امن کلید گشایش آینده پررونق افغانها باشد و به تبع آن دولت و ملت ایران نیز سود این معاملات شیرین را به وطن خواهند برد.
پس باید بیاموزیم ناامنی افغانستان برای همسایه ایرانیاش سودی که ندارد هیچ، مانعی بزرگ در برابر رشد اقتصادی 2 کشور نیز خواهد بود. در مقابل بیگانگانی که به بهانه مبارزه با طالبان خیمه سنگین نظامیشان را بر سر مردم مظلوم افغانستان هوار کردند نه مرزی با این کشور دارند و نه علاقهای برای پایان ماجرای ناامنیهای نظامی که منشأ ناامنی اقتصادی نیز محسوب میشوند، دارند. غرب بیش از یک دهه افغانستان را اشغال کرد تا شر طالبان را از سر دنیا کم کند، چطور شده که اکنون صحبت از پایان دولت مردمی افغانستان و سقوط کابل بعد از خروج نیروهای ائتلاف در سال 2014 میشود؟! هدف از آغاز این جنگ خانمانسوز با هزاران کشته و معلول و بیخانمان چه بود؟ حضور 12ساله غربیها در منطقه؟ 5برابر شدن کشت خشخاش؟ با وحشت زندگی کردن زنان و کودکان افغان از ترس حمله مجدد طالبان یا نیروهای ناتو؟ عزا شدن صدها عروسی؟ بیرونق شدن کشاورزی و نابود شدن آثار باستانی افغانها؟ تحقیر یک ملت با فرهنگی هزار ساله؟ ناامن کردن مرزهای ایران؟ تبدیل یک کشور به پایگاهی نظامی؟
هنوز هم بهترین جاده افغانستان همان است که به دست ایرانیها ساخته شد. شکی نیست که مردم نجیب افغانستان بیش از کاباره و کافینت و مراکز آموزش زبان انگلیسی برای ترویج فرهنگ غربی نیازمند واکسن فلج اطفال و نسخههای رایگان درمان سل هستند. افغانها جاده و مدرسه و مصالح برای ساخت و ساز میخواهند نه بودجههای تصویب شده در اتحادیه اروپایی که معلوم نیست در میانه راه کجا غیب میشوند! دریغ از یک پروژه بینالمللی به اتمام رسیده! دریغ از شکست طالبان و محو ناامنی! دریغ از یک جو رونق اقتصادی! دریغ از فرهنگ و تاریخی که در کوچه پسکوچههای استعمار به دست فراموشی سپرده میشود!
استعمار مدعی است ایران دشمن افغانستان امن است. اگر چنین است چطور ائتلاف نیروهای بینالمللی طاقت مبارزه با ایران را ندارند؟! وقت آن رسیده که نیروهای قدر قدرت جهانی که ادعای مدیریت کل عالم و حل مشکلات بشریت را دارند مسؤولیت بیعرضگیها و اقدامات پلیدشان را بپذیرند. نسخههایی مثل قتل مجاهد نستوه برهانالدین ربانی یک روز بعد از خروج از ایران به نام «صلح» دیگر جواب نمیدهند چون ملت افغانستان هوشیارانه به تماشای بازیهای کثیف استعمارگران نشستهاند. این بار اگر تروریسم با پولهای کلان واریز شده از آمریکا و انگلیس با مترسکی به نام بنلادن در ویترین کشوری ظهور کرد اجازه دهید «مردم محلی» خود از هر که خواستند کمک بگیرند تا پای ایران به عنوان قدرتی فرامنطقهای «خدای ناکرده» به معادلات جهانی باز نشود. کشتن مجازی بنلادنها در بازیهای کامپیوتری شاید در آمریکا جواب بدهد اما مردم خاورمیانه از بهره هوشی بالایی برخوردارند. بنلادنها، لولوهای ترسناک استعمار هستند که هر بار در منطقهای ظهور میکنند. یک روز در بوسنی، روزی دیگر در یوگسلاوی، روزی هم در عراق و افغانستان! زمانی هم در لیبی! اهداف مشترک است و مترسکها رنگارنگ!
افغانستان ناچار است روی پای خود بایستد. صحبت از کشوری است که دستکم 50 سال با عصای استعمار بر زمین سرد کوبیده شده است. ایام القای «ناتوانی» مادرزادی افغانستان پهناور، ثروتمند و خوشآتیه به پایان رسیده است. طالبان نسخه خطرناک آمریکایی– انگلیسی برای هموار کردن حضور بلندمدت استعمارگران در منطقه بوده و هست. آشفته کردن چنین نقشههای کثیفی تنها از ملت شریف افغانستان ساخته است. دست دوستی و کمک دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران به عنوان برادری دلسوز و مسلمان به سمت دولت و ملت افغانستان دراز است. این تصمیم برعهده افغانهاست که این دست را بر دست استعمار برتری دهند یا دیگری را برگزینند. اراده افغانستان هر چه باشد ایرانی خیرخواه کشورهای مسلمان منطقه باقی خواهد ماند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com