وطن امروز:
زهرا طباخي: بچه که بودیم مادر یادمان داده بود وقتی تلفن منزل را جواب میدهیم ابتدا سوال کنیم «جنابعالی؟!» پشت بندش هم تاکید پشت تاکید که تا یکی گفت من از دوستان بابا هستم یا از طرف مامان زنگ میزنم اخبار منزل را مثل بلبل ارائه ندهیم. ایام گذشت و بزرگ شدیم، خبر پشت خبر که نمایندگان مجلس شورای اسلامی یکی بعد دیگری «تخلیه تلفنی» میشوند و به اسم مصاحبه خبری اخبار به ظاهر ساده را در اختیار عوامل دشمن قرار میدهند. زرنگترها فقط درباره قضایای داخلی با خبرنگاران منافقین و اپوزیسیون «گپ و گفت دوستانه» برگزار کردهاند اما عمق فاجعه وقتی مشخص میشود که بدانیم چنین حوادث ضایعی برای بعضی نمایندگان بیش از یک بار رخ داده است. تاریخ گواه است که تلاش دشمن برای تخلیه تلفنی مسؤولان و حتی مردم عادی
نه تنها تازگی ندارد بلکه اتفاقا از سابقهای طولانی برخوردار است. پیش از این منافقین خلق از این روش ساده اما کارآمد برای جمعآوری اطلاعات به ظاهر ساده اما حیاتی استفاده میکردند. اتفاقا در بسیاری از حوادث پیش از این نیز مردم عادی و آموزش ندیده از مسؤولان بسیار بهتر عمل کرده بودند مثلا در یک مورد آشکار که قبلتر در سیمای ملی پخش شده است یکی از ماموران منافقین تلاش میکند یک «بقال» را راضی کند در یک نظرسنجی انتخاباتی تلفنی شرکت کند.
پیرمرد به قدر 5 دقیقه، زن پشت خط را سین جیم میکند و در پایان میگوید من که میدانم تو از خارج کشور تماس گرفتهای! یک مرگ برضد انقلاب حواله «خانم منافق» میکند و «بوووووووووووووق»! یک بقال آموزش ندیده اما هوشمند مکالمه را به همین راحتی «مدیریت» کرده و پایان میدهد. بعدها وقتی از این مغازهدار شریف پرسیده شد از کجا فهمیدی زن پشت خط از خارج زنگ زده، گفت: «معلوم بود! صدا از دور میرسید و خشخش هم داشت!» در همان زمان هم البته کم نبودند افرادی که اطلاعات طبقهبندی شده را با این عنوان که طرف از جانب «حاجآقا» تماس گرفته لو دادند. روش معمول تخلیه اطلاعات استفاده از جنس مونث است چرا که ثابت شده افراد به یک «زن» بسیار راحتتر از یک مرد اطمینان میکنند و احساس خطر کمتری در مواجهه با زنان دارند. این نمونهها عنوان شد تا مشخص شود تخلیه تلفنی شگردی کارگشا بوده و هست اما نه در سطح رسانهای! منافقین رسانهای در رویهای غیراخلاقی عنوان «رسانه»شان را پنهان کرده و به بیان نامی جعلی یا حتی واقعی اما غیرمعروف بسنده میکنند اما این دلیل نمیشود «نماینده مجلس» آموزش دیده ما به این راحتی دم به تله دشمن دهد. بنا نبوده که دشمن همیشه «صداقتپیشه» باشد! راحت بودن مسیر دستیابی به کرسی مجلس موجب شده است افراد با سادهانگاری توجیهناپذیر، بدون «مدیر رسانهای» سالها در عرصه سیاست فعالیت کنند. بسیاری از نمایندگان مجلس و حتی مسؤولان دولتی گمان میکنند ارتباطگیری با افکار عمومی یک امر غیرتخصصی و پیش پا افتاده است. پس بدون توجه به مخاطرات پیش رو «تلفن همراه»شان را شخصا مدیریت میکنند و حتی در صحن مجلس با این و آن مصاحبه میکنند! بیدقتی امنیتی و شلختهکاری اطلاعاتی این بار آبروی شخصی نمایندگان مجلس شورای اسلامی را برد اما آیا میتوان میان آبروی شخصی نماینده یک ملت و حیثیت عمومی همیشه خطکشی کرد؟ مدیر روابط عمومی یک مسؤول برجسته با حقوق و مزایایی اندک از آبروریزیهای بزرگ در اندازه ملی جلوگیری میکند. اگر نمایندگان توصیهپذیر نیستند میتوان با تصویب قانون، ارتباطگیری شخصی غیرحضوری و بیضابطه را قانونمند کرد. راهکارهای جلوگیری از چنین حوادثی فراوان است بویژه در محیطی مثل مجلس شورای اسلامی که مسیرهای ارتباطگیری نمایندگان تعریف شده است. ارتباطات رسانهای کور با هدف افزایش تعداد نقلقولهای رسانهای از یک نماینده یا مسؤول دولتی با جاهطلبی یک خبرنگار فراری بیجیره و مواجب مانده در پشت مرز به راحتی تخریب میشود. نمایندگان محترم میتوانند به جای مصاحبه پشت مصاحبه و ماست مالی رسانهای بیدقتیهای قابل پیشگیری؛ رویهای امن، مطمئن و معقولانه را برای اطلاعرسانی و ارتباط موثر با اصحاب رسانه در پیش گیرند. به طور کلی هم گفتنی است تعدد مصاحبه خبری اغلب به این جهت در دستور کار نمایندگان و مسؤولان قرار میگیرد که فضای رسانهای کشور بسیار «بیصاحب» است. روند کسب مجوز تاسیس سایت خبری یا روزنامه بسیار سریع، ارزان و راحت است. از همین رو است که نمایندگان مجلس ترجیح میدهند به هیچ خبرنگاری «نه» نگویند چرا که عواقب جواب منفی دادن به برخی در پارهای از موارد گریبانگیر آبرو و حیثیت افراد میشود. عدهای هم دست رد به سینه هیچ گروه رسانهای نمیزنند تا در بزنگاههای سیاسی از روابط عمومی گسترده خود بهره برند. همان خبرنگار بدبختی که از سر بیچیزی برای کسب درآمد حداقلی دست به چنین حقههای کثیف و غیراخلاقی میزند خوب میداند که اگر در آمریکا یا اروپا با مخفی کردن هویت خود و رسانهاش اقدام به مصاحبهگیری از افراد معمولی بدون مسؤولیت دولتی هم میزد چه بسا شغلش را برای همیشه از دست میداد اما بالاخره به نحوی باید چرخ این زندگی فلاکتبار و پرهزینه را چرخاند. چه بسا که برآیند چنین اعمالی در کل به نفع جمهوری اسلامی تمام شود، چرا که جمعآوری کور اطلاعات توسط اشخاصی که نمیتوانند مطامع سیاسی یا اقتصادیشان را در جمعآوری خبر کنترل کنند به سیستمی که محتاج دقت بالا در شکل و محتوای اخبار گردآوری شده برای تصمیمگیری در سطح کلان دیپلماسی است بشدت ضربه وارد میکند. واضح است مسؤولان موظف به رعایت همه نکات حفاظتی هستند فارغ از اینکه اخبار به ظاهر ساده و کممصرف داخلی کارکردی در نتیجهگیریهای سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی دشمن دارد یا خیر. دامگذاری اطلاعاتی یک پروسه بیپایان است؛ لازمه سقوط نکردن در چنین ورطهای؛ دقت بالا، سختگیری شخصی و دستکم نگرفتندشمن است.