وطن امروز:
متفکران و نظریهپردازانغربی قریب به 20 سال است برای مبارزه با دولتها و حکومتهای غیردلخواه از روشهایخشونتآمیز پرهیز میکنند، چرا که پروژههایی مثل کودتا، حملات تروریستی و جنگ از عواقبی مانند تلفات غیرنظامی و هزینههای سنگین اقتصادی و اجتماعی برخوردار است. علاوه بر آن ممکن است شما چریک خوبی باشید و تیم شما مهارتهای اصلی مبارزه را هم بداند ولی فاقد مهارتهای فرعی لازم برای مرحله گذار از خشونت باشید. پس بهترین راه این است که خود مردم تصمیم بگیرند از شر آنها که غرب نمیپسندد، خلاص شوند. در هر حکومتی هم یک گروه ناراضی که برای بازگشت به سفره پررونق حکومت حاضر به معامله است، پیدا میشود. اینگونه شد که دولتهای اطراف روسیه یکی پس از دیگری با انقلابهای رنگ و وارنگ خشونتپرهیز سقوط کردند.
بعد از انقلاب اسلامي ايران، سیاسیون زیادی بودند که به مجاهدین پیوستند، ایام گذشت تا زمان جدا شدن و مبارزه مسلحانه این گروهک سیاسی- نظامی در کشور فرارسید. سیاسیون و متدینان در مراحل مختلف از این گروه سیاسی که ترور و جنایت را اکنون سرلوحه خود قرار داده بود، برائت جستند اما این حقیقت انکارناپذیر است که بسیاری از آنها که در فتنه 88 پایشان لغزید اجزای سابق گروهک منافقین بودند که به ظاهر از آنها بریده بودند اما پروندههای امنیتیشان نشان از قطع نشدن روابط با بخشی از اذناب داخلی داشت. شخص موسوی یکی از مهمترین عناصری است که تجربه نشان داد هنوز وابسته فکری مجاهدین محسوب میشود. از طرفی فرزندان همین گروه نیز در تلههای اطلاعاتی منافقین و حتی دیگر گروهکها گرفتار شدند و همین موضوع از یک خانواده در ظاهر انقلابی و مومن، گروهکی کوچک و خطرناک ساخته بود.
بعضی از این افراد به علت افراط در فتنهگری از صحنه سیاست کشور حذف شدند اما گروه بزرگی بدون اعلام برائت از فتنهسازیهای سابق حتی بدون اعلام واقعیت «دروغ بودن پروژه تقلب» خود را آماده میسازند تا در عرصههای بعدی دستیابی به اریکه قدرت پرتوان ظاهر شوند!
بخشی نیز با «تواب» نامیدن خود تلاش کردند گذشته پلیدشان را در اذهان عمومي کمرنگ جلوه دهند. اینها همان گروهی هستند که بعضا اعترافاتشان از رسانهها پخش شد اما بعد از آزادی نهتنها توبهکارانه زندگی نکردند، بلکه منکر اعترافاتشان نیز در برخی موارد شدند.
این اتفاقات در حالی پشت سر هم در مقابل چشمان بهتزده مردم روی داد که پرونده بسیاری از این افراد سرشار از انواع دنیاخواهی و هواپرستی بوده است. پرونده بعضی از همین اصلاحطلبان که اکنون دندان تیز کردهاند تا در دولت احمدینژاد که تا مدتها بعد از تنفیذ، وی را رئیسجمهور کشور هم نمیدانستند، مشاور و معاون شوند، آمیخته با انواع فساد اعم از اقتصادی، سیاسی و حتی خانوادگی است. غفلت دولت سابقا ارزشی احمدینژاد موجب شد شیفتگان قدرت بر خر مراد خدمت سوار شوند و مجددا در عرصه سیاست کشور جولان دهند. همه آحاد جامعه فارغ از اندازه مسؤولیتی که بر دوش دارند، باید توجه داشته باشند تشخیص خائن از توبهکار واقعی چندان هم ساده نیست! آنکه یکبار خیانتش را با دست و قلم و رسانهاش به نمایش گذاشت و امروز با مهر «تواب» بر پیشانی در بین خلق زندگی میکند، موقعیتش خطرناک است و قطعا شایسته سپردن مجدد کرسیهای حساس خدمت با این عنوان که با حزب و گروه دلخواه ما همراه است، نیست. قطع نکردن دست و زبان فتنهگری که یک روز رای ملت را فاقد اعتبار میشمارد و روزی دیگر مردم کشورش را نفهم و بیلیاقت خطاب میکند، خبر از درپیش بودن فتنههای جدید میدهد. فتنهگر امنیتی برای حیات سیاسی نیازمند سرمایه است پس ابایی از فتنهگری اقتصادی ندارد. هرجا هم که ثروت انباشته شد به دنبالش شیطان نفس دواندوان میتازد. این طور میشود که آقازادگان بعضی ظاهرسازان، امروز در ویلای پدر پارتیهای آنچنانی به راه میاندازند. دیگری در زندان مشغول بازپسدهی عقوبت فتنه است، در حالی که همسرش بیرون از زندان ادامهدهنده مسیر باطل است. آن یکی فساد اخلاقی فرزندانش را به روشنفکری نسبت میدهد و با غرور از روابط آزاد جنسی پسرش دفاع میکند! دیگری هر زمان که خانوادهاش را به ویلای دوستش میفرستاد لباس سیاست را از تن خارج کرده - با دوستانی که اکنون جزوات «چگونه یک حکومت سکولار در ایران تشکیل دهیم» را برای قمپزیسیون تدریس میکنند- در استخر منزل مجلس لهو و لعب تشکیل میدادند! بیشرفی سیاسی برخی اصلاحطلبان سابق و فتنهگران امروز به اندازهای عمیق است که اگر جمهوری اسلامی آبرویشان را حفظ نکند در دنیا دیگر جایی نخواهند داشت ایران که هیچ! تواب تا زمانی در امان است که مجددا رویه فتنهگری در پیش نگیرد. قطعا دستگاههای امنیتی پرده از فساد شخصیتی فتنهگران اعظم برنخواهند داشت، چرا که اسلام دست مسلمین را در چنین موضوعاتی بسته است اما این بدان معنا نیست که در صورت تلاش برای ارتباطگیری با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه یا اقدام برای ایجاد نابسامانیهای اقتصادی و فتنههای سیاسی در امان باشند. سپاه و وزارت اطلاعات موظفند مردم را به عنوان ولینعمتان خود از پشتپرده فتنههایی که هر روز در کشور خنثی میشود، باخبر کنند. تلاش برای حفظ آبروی سیاسی برخی قدمای انقلاب موجب شده است آنها که در ایام فتنه به واسطه تابعیت آمریکاییشان کشور را با خانواده ترک کردند، اکنون برای انتخابات ریاستجمهوری پیشرو آماده شوند! گریختگان از خدمت که مترصد نشسته بودند تا تماشا کنند بعد از سقوط جمهوری اسلامی حکومت به کدام گله میرسد، اکنون خود را سردار مبارزه با فتنه میخوانند! ایران کشور مردمانی است که همچون فولاد آبدیده از سختیها هراسی ندارند و بهخوبی آموختهاند چطور از گردنههای سخت با تمسک به ریسمان تقوا و ایمان سربلند بیرون آیند. ایام میگذرد و اقتدار جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف جهانی طنینانداز میشود اما بعید است مهر «خیانت» از پیشانی برخی پاک شود.
ای فتنه گران بیدار باشید و بدانید زمین خدا گرد است هر چقدر هم که بدویی باز به سر جای اولت میرسی مگر ........
مگر اینکه اسمانی شوی و عروج کنی واز زمین جدا بشی
شما تا ابد فقط به دور خود می چرخید