وطن امروز :
گروه
سیاسی: «red line» یا همان خط قرمز موضوعی است که این روزها محل بحث و
اختلاف نظر مقامات رژیم صهیونیستی و مقامات ایالات متحده آمریکا بر سر
موضوع هستهای ایران شده است. بنیامین نتانیاهو که به دنبال گرفتن حداکثر
امتیازات از باراک اوباما تا قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری
آمریکاست؛ معتقد است رئیسجمهور آمریکا باید صراحتا برای فعالیتهای
هستهای ایران یک خط قرمز تعیین کند و عبور از آن خط قرمز را به منزله
فرمان جنگ علیه ایران تلقی کند. کارشناسان راهبردی در تهران عقیده دارند
«تعریف خط قرمز در مقابل ایران» و «تعریف اقدام علیه ایران در صورت عبور از
خط قرمز» مهمترین نقطه اختلاف اسرائیل و آمریکا در بحثهای راهبردیشان
درباره ایران است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی روز 12
شهریور 1391 (2 سپتامبر 2012) در جلسه کابینه این رژیم از آمریکا به دلیل
عدم تعیین یک خط قرمز شفاف در مقابل برنامه هستهای ایران انتقاد کرد.
بنابر گزارش جفری هلر برای خبرگزاری رویترز از بیتالمقدس، نتانیاهو گفته
است: «من معتقدم واقعيت بايد بيان شود؛ جامعه بينالمللي يک خط قرمز شفاف
براي ايران تعيين نکرده است و ايران عزم و اراده بينالمللي را براي متوقف
کردن برنامه هستهاي اين کشور مشاهده نميکند. در صورتي که ايران اين خطوط
قرمز روشن و عزم و اراده واقعي را مشاهده نکند از حرکت در مسير برنامه
هستهاي خود باز نميايستد». برخی کارشناسان در تهران که گفت وگوهای
راهبردی اسرائیل و آمریکا درباره ایران را تعقیب میکنند عقیده دارند،
نتانیاهو در این اظهارات به اصلیترین مساله مورد اختلاف با آمریکا اشاره
کرده است. این کارشناسان معتقدند مهمترین مساله از دید اسرائیل این است که
آمریکا رسما و علنا یک خط قرمز مشخص در مقابل برنامه هستهای ایران قرار
دهد و این نکته را هم روشن کند که در صورت عبور ایران از این خط قرمز واکنش
آمریکا چه خواهد بود. این مسالهای است که آمریکا تاکنون از آن طفره رفته
است. یک کارشناس به «ایران هستهای» گفت: «اسرائیلیها نمیخواهند به ایران
حمله کنند بلکه میخواهند با روی میز گذاشتن تهدید حمله به ایران برای
آمریکا نوعی تنگنای راهبردی در حوزه تصمیمگیری ایجاد کنند و طیف
تصمیمگیریهای آمریکا درباره ایران را محدود کرده و در مسیری خاص جهتدهی
کنند». وی ادامه داد: «مشکل اسرائیل این است که حس میکند آمریکا در واقع
هیچ خط قرمزی در مقابل برنامه هستهای ایران ندارد و اگر ایران مقاومت کند
آمریکا آماده است در نهایت حتی با یک ایران مسلح به سلاح هستهای هم زندگی
کند». برخی اطلاعات دریافتی «ایران هستهای» نشاندهنده آن است که این
مساله قلب بیاعتمادی فعلی آمریکا و اسرائیل به یکدیگر است تا جایی که
اسرائیلیها تصمیم گرفتهاند روی مذاکرات ایران و 1+5 کار جاسوسی انجام
دهند تا جلوی ارائه گزارشهای غلط احتمالی از جانب آمریکا به آنها گرفته
شود. همچنین اسرائیلیها از انگلیس به عنوان نوعی نفوذی در مذاکرات استفاده
میکنند که یکی از ماموریتهای آن ارائه روایت دقیق از جلسه و پر کردن
خلل احتمالی گزارشهای ارسالی آمریکا به تلآویو است.
نتانیاهو و کابینه
اینکه موضوع «حمله به ایران» تا چه اندازه میتواند به عنوان یک اهرم
فشار در محاسبات ایالات متحده و رژیم صهیونیستی علیه ایران به حساب آید،
یک موضوع مهم است. موضوع اختلاف نظر عمیق در کابینه نتانیاهو درباره جنگ با
ایران را کسی نمیتواند پنهان کند. به گزارش «وطن امروز»، پاول لِنداوی در
«دِر اشتاندارد» نوشته است: شیمون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی اخیرا در
مراسم جشن تولد 89 سالگیاش با صراحتی نامعمول و با تأکید نسبت به تکروی
بدون همکاری با آمریکا هشدار داد. نه تنها پرز بلکه مفسران موافق با
اسرائیل و مشاوران اوباما در واشنگتن با تمام توان به نتانیاهو نسبت به
پیامدهای چنین حملهای هشدار دادهاند. اینان میگویند از طرفی اسرائیل
نمیتواند به تنهایی جلوی برنامه ایران را برای ساخت بمب اتمی بگیرد از طرف
دیگر ایالات متحده اطمینان داده در صورت کوتاه نیامدن ایران حتی پس از
برقراری تحریمهای سختتر، خود در موقع مقتضی اقدام نظامی خواهد کرد. در
ادامه این مطلب به اقدام همزمان 20 نویسنده برجسته اسرائیلی علیه نتانیاهو
اشاره شده است. در این مطلب آمده است: «در اقدامی بینظیر حدود 20 نویسنده
برجسته اسرائیلی از جمله آموس اوز و داوید گروسمان و زرویا شالو از
نتانیاهو خواستهاند کاملا به قانون اساسی عمل کند که طبق آن کشور تنها بر
اساس تصمیم همه دولت (بنابراین نه تنها کابینه امنیتی) اجازه دارد وارد جنگ
شود. بعد از آنکه رئیس دولت واکنشی نشان نداد نویسندگان نامهای به
دادستان کل اسرائیل نوشتند تا نخستوزیر را وادار به موضعگیری کنند. در
صورت لزوم نویسندگان میخواهند به دیوانعالی کشور مراجعه کنند». همچنین
افراد متنفذ در رهبری ارتش و سازمانهای اطلاعاتی خطرهای تکروی نظامی را
بیشتر از امکانهای موفقیت آن میدانند. لنداوی در انتهای این مطلب تصریح
کرده است: «احتمالا قرار است حرفهای جنگطلبانه تندروهای اطراف نتانیاهو،
آنگونه که تاکنون بوده، فشار را بر رئیسجمهور آمریکا، اوباما قبل از ششم
نوامبر بالا ببرد و نیز تشدید تحریمها را سرعت بخشد. البته بازی بیاحتیاط
نتانیاهو ممکن است همچون بومرنگ به اسرائیل بازگردد و کشور کوچک در تهدید
را بیشتر منزوی کند». مخالفتهای داخلی در تلآویو نیز از جمله مواردی است
که در جمهوری اسلامی ایران تحلیلگران میزان واقعیت اهرم حمله نظامی را
تنزل دادهاند. دیوید ایگناتوس، سردبیر سابق هرالد تریبیون و یادداشتنویس
دائم واشنگتن پست طی مقالهای در «وینر تسایتونگ» درباره این تردیدهای
داخلی در کابینه نتانیاهو نوشت: وقتی اسرائیل و ایران در این تابستان وارد
مسیر رویارویی بر سر برنامه اتمی این کشور شدند ایرانیها در عین حال با
آمریکا و دیگر کشورهای مهم گفتوگو کردند تا بدیل سیاسی برای جنگ بیابند.
از آن زمان به بعد شایعهها درباره حمله نظامی اسرائیل فزونی میگیرد. اما
گفتوگوها به کجا کشید؟ گفتوگوهای 1+5 به دلیلماه رمضان که برای مسلمانان
مقدس است قطع شد اما قرار است بزودی از سرگرفته شود. در گفتوگوهایم با
کارشناسانی از ایران البته نتوانستم نشانه مشخصی مبنی بر پیشرفت بیابم که
احتمالا بتواند جلوی خطر جنگ را بگیرد، اگر چه چندین فکر بهدردبخور رخ
نمودهاند. راه سیاسی برای مسؤولان آمریکایی تاکنون دلسردکننده بوده است
اما این راه همچنان مهم میماند، زیرا گزینه نظامی پر از خطر است بویژه
برای اسرائیل و هدف درازمدتش مبنی بر جلوگیری از ایران در دستیابی به سلاح
هستهای. حمله نظامی اسرائیل ممکن است برنامه اتمی ایران را چند سالی به
عقب بیندازد اما احتمالا ائتلاف بینالمللی را علیه ایران نابود خواهد کرد و
رونقی در کار روحانیون در ایران و در منطقه خواهد داد و به این ترتیب راه
ایران را برای رسیدن به بمب آسانتر خواهد کرد. به علت این خطرهای احتمالی
بسیاری از مسؤولان سابق و فعلی دستگاه امنیتی اسرائیل مخالفند که
نخستوزیر، بنیامین نتانیاهو حمله نظامی را در نظر آورد. نویسنده در
انتهای مقاله خود تاکید کرده است: با توجه به رفتار غیرقابل انتظار
نتانیاهو، واشنگتن حتما به «خط تلفن سرخ» در خلیج فارس نیاز دارد. «مايکل
هايدن» مدير سابق آژانس اطلاعات مرکزي آمريکا نیز در گفتوگو با روزنامه
هاآرتص گفت: اکنون زمان تصميمگيري درباره حمله به ايران نيست و اسرائيل
بدون کمک آمريکا در اين جنگ شکست ميخورد. او درباره این استدلال خود گفت:
علم فيزيک و هندسه به ما ميگويد منابع اسرائيل محدود است و هيچ اطميناني
وجود ندارد که همه اهداف اين حمله مشخص باشد.
اوباما و چوپان دروغگو
اختلاف آمریکا و رژیم صهیونیستی بر سر موضوع ایران باعث شده است این
روزها تحلیلگران زیادی درباره این اختلاف اظهارنظر کنند. با این حال آنچه
بسیار اهمیت دارد این است که تصمیمگیرنده اصلی یعنی آمریکا چه تصمیمی را
در قبال این موضوع اتخاذ خواهد کرد. به نظر میرسد نوعی بیاعتمادی نسبت به
نتانیاهو در کاخ سفید وجود دارد. بیدلیل نیست که سفیر سابق آمریکا در
تلآویو به نتانیاهو لقب «چوپان دروغگو» داده است. مارتين اينديک، در گفت
وگویی با راديو ارتش اسرائيل اعلام کرد دولت اوباما معتقد بود اسرائيل قصد
داشت بهار گذشته به ايران حمله کند اما زماني که چنين حملهاي صورت نگرفت
احساس کرد توسط اسرائيل فريب خورده است. وی تاکید کرد: «به دنبال آن
ايالات متحده ياد گرفته است با تهديدات اسرائيل زندگي کند که شکل کلاسيک
چوپان دروغگو را به خود گرفته است». ظاهرا مقصود ایندیک از فریب خوردن
آمریکا این است که واشنگتن به دلیل جدی گرفتن تهدیدهای اسرائیل علیه ایران،
برخی تحریمهای غیرضروری را اعمال کرد و همچنین برخی فرصتهای دیپلماتیک
در مقابل ایران را از دست داد.