وی که در سالهای اخیر پیش از فتنه 88 با یک واسطه به مسئول ستاد داخل ایران گروهک تروریستی منافقین وصل شده بود، در راستای اهداف آنها به تهییج دانشجویان اهتمام میورزید.
کیوان صمیمی بهبهانی به سال ۱۳۲۷ در آبادان متولد شد. وی فرزند حبیبالله صمیمی و عفت عسکری است. پدرش به دلیل آنکه دانش آموختهی دانشکده نفت بود پس از اتمام تحصیل در سطح کارشناسی به استخدام پالایشگاه آبادان درآمد. پدرش از طرفداران سر سخت مصدق بوده و مادرش نیز که از خانوادهای اشرافی بوده به تدریس در دبیرستان دخترانه اهواز مشغول بوده است. علیرغم اینکه رسانههای ملی مذهبی تلاش میکنند پدر وی را ضد استبداد ستمشاهی معرفی کنند اما در اثر خوش خدمتیهایش به رژیم شاهنشاهی به قائممقامی پتروشیمی شیراز رسید.
کیوان صمیمی در نوجوانی از طریق پسر خالهاش که دانشجوی دانشگاه شیراز بود با تفکرات منحرف و ضاله مصدق که به تعبیر حضرت امام(ره) مسلم نبود، آشنا میشود. وی پس از ورود به دانشگاه شریف وارد فضای سیاسی شد. برادرش کامران که برای تحصیل به دانشگاه برکلی رفته بود و عضو کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور بود.
ورود وی به دانشگاه مقارن میشود با شروع کلاسهای شریعتی در حسینیه ارشاد. صمیمی که پیش از این مجذوب مصدق شده بود، سحر کلام و تفکرات شریعتی وی را به خود جذب کرد چرا که مطالب مطروحه توسط شریعتی بیشترین قرابت را به مصدق داشت. وی در همانجا بود که با به اصطلاح روشنفکران دیگر آشنا شد، تا بتوانند در آینده با همکاری هم گروهکهای تروریستی فرقان و منافقین را راه بیاندازند.
صمیمی در سال 50 به سازمان مجاهدین خلق میپیوندد. اما در سال 1351 به دلیل تفکرات مارکسیستیش در جریان تظاهرات علیه نیکسون دستگیر میشود و به دلیل همکاری بسیار عالی با ساواک ستمشاهی به شش ماه زندان محکوم شد. پس از آزادی از زندان بر اساس قولی که به دوستان ساواکیش داده بود فعالیت سیاسی را کنار گذاشت.
پس از تمام شدن درس برادرش ساسان و بازگشت وی به تهران با همکاری کیوان صمیمی به گروه وحید افراخته از اعضای سازمان مجاهدین خلق پیوستند. پس از دستگیری وحید افراخته در تابستان 54 کیوان و برادرش نیز در مرداد ماه همان سال دستگیر میشوند.
کیوان صمیمی که پیش از دستگیری همکاریهایی نیز با حزب ملل و سید محمد موسوی بجنوردی داشته است پس از دستگیریش توسط ساواک از ارتباط پنهان سازمان مجاهدین خلق(منافقین) با حزب ملل پرده بر میدارد. این در حالی است که در رسانهها وی را مقاوم در برابر شکنجههای ساواک معرفی کردند به طوری که هیچ مبارزی را لو نداده است.
ساسان صمیمی به جرم دست داشتن در ترور توسط اعدام میشود، اما کیوان در دی ماه 1357 و در آستانه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی از زندان آزاد میشود. وی در زمانی که در زندان بود زمانی که تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق یه مارکسیست اتفاق افتاد در حالی که تمام نیروهای مبارز خط امام(ره) سفره خود را از مارکسیستها جدا کردند کیوان صمیمی بر اساس آموزههای التقاطی که در مکتب مصدق و شریعتی فراگرفته بود با آنها بر سر یک سفره مینشست.
کیوان صمیمی در بیمارستان برای معالجه خود زنی که در دوران محکومیتش کرده بود
کیوان صمیمی بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در 22 بهمن 1357 وی به دلیل آشنایی که با عزت الله سحابی در زندان پیدا کرده بود با همفکران دیگر سحابی مانند کاظم سامی و حبیبالله پیمان آشنا شد. البته این دوستان سحابی نیز دیدگاههای چپ آمریکایی داشتند که باعث قرابت زیاد بین صمیمی و آنها شد.
از سال 1358 صمیمی به حبیبالله پیمان در جنبش مسلمانان مبارز- شاخه تئوریک گروهک تروریستی منافقین- میپیوندد و در آنجا سازماندهی و تشکیلات تدریس میکند و با همکاری دو همفکر خود نیز شاخه کارگری جنبش مسلمانان مبارز را راهاندازی میکند.
کیوان صمیمی در حال مداوای بیماری
در سال 1360 به فعالیت مطبوعاتی روآورد و در نشریه پیام هاجر به مدیر مسئولی اعظم طالقانی که باز نشر دهنده تفکرات التقاطی گروهک منافقین، چپهای آمریکایی، نهضت آزادی و لیبرالها بود دیدگاههای به اصطلاح نئوسوسیالیستیاش را نشر میداد.
در اواخر سال 61 بودکه برادرش کامران به دلیل عضویت در محفل روحانی حزب برساخته صهیونیستها یعنی بهائیت بازداشت میشود و به جرم جاسوسی برای رژیم کودککش اسرائیل و همچنین همکاری با گروهک تروریستی منافقین به تیغ عدالت سپرده میشود. در همان دوران بود که کیوان صمیمی به کلاسهای درس امید نجفآبادی از شاگردان حسینعلی منتظری و از همکاران مهدی هاشمی معدوم که بعدها به جرم گناه شنیع لواط اعدام شد میرفت وی همچنین جلسات هفتگی نیز با برخی همفکران خود داشت که پیرامون تفکرات التقاطی اقبال لاهوری کار نظری میکردند که این جلسات تا زمان فتنه 88 ادامه داشت، که در سالهای پس از دوم خرداد به جذب برخی دانشجویان نیز به این جلسات مبادرت میورزید، این جلسات قرارگاه خوبی برای جذب نیروهای با استعداد برای گروهک تروریستی منافقین بود.
کیوان صمیمی در دیدار با دختر و دامادش پس از مرخصی از زندان
پس از روی کار آمدن دولت تکنوکرات سازندگی با دیدگاههای متسامحانه لیبرالیستی خود اجازه انتشار نشریهای به نام دریچه گفت و گو را به عناصر اپوزیسیون داد. کیوان صمیمی به همراه ده تن از همقطاران خویش در این نشریه مروج دیدگاههای سوسیال دموکراسی بودند. که البته به دلیل تبلیغ علیه نظام و ترویج اندیشههای مفسد و التقاطی، پس از انتشار شش شماره توقیف شد.
پس از تعطیلی دریچه گفت و گو وی به همراه چهار نفر از همفکرانش به نشریه ایران فردا به مدیر مسئولی عزت الله سحابی عزیمت کردند. او تا شماره 11 در هیئت تحریریهی ایران فردا مشغول بود. پس از آن در سال 77 در قالب یک گروهک 5 نفره اقدام به راهاندازی حزبی غیر قانونی به نام حزب آزادی مردم ایران کردند. پس از تشکیل این گروهک غیر قانونی درخواست نشریه تئوریک به نام نامه را به وزارت ارشاد داد.
کیوان صمیمی و دخترش
با روی کار آمدن دولت متساهل و شیفته غرب محمد خاتمی نشریه نامه به مدیر مسئولی کیوان صمیمی از وزارت ارشاد مهاجرانی مجوز انتشار گرفت تا فاز جدید جنگ نرم علیه نظام جمهوری اسلامی را کلید بزنند.
نشریه نامه که محفل حضور عناصر معاند نظام ونشر دهنده دیدگاههای نظری گروهک تروریستی منافقین بود دو دوره انتشار داشت دوره اول از سال 77 تا 76 که به صورت دو هفته نامه هشت صفحهای منتشر میشد. در این دوره که 15 شماره از این نشریه بیرون آمد عناصر معلوم الحالی چون عمادالدین باقی، علیرضا رجایی و وحید احراری از عناصر مهم راه اندازی نشریه بودند. پس از آن انتشار نامه به مدت یک سال متوقف میشود.
کیوان صمیمی-تقی رحمانی(عضو گروهک ملی-مذهبی و فتنهگر فراری)
پس از آن از اواخر تابستان سال 1378 منتشر شد و تا سال 1385 ادامه داشت در این دوره مجید تولایی از عناصر گروهک سازمان فدائیان خلق شاخه اکثریت مسئولیت سردبیری نشریه را برعهده داشته است. در سال 1385 با انتشار شعری از سیمین بهبهانی فمینیست و ضد انقلاب که سابقه حزب توده را نیز دارد بر روی جلد نشریه که در آن شعر به حضرت امام(ره) اهانت کرده بود توقیف شد.
از دیگر همکاران کیوان صمیمی در نشریه نامه که مکانی برای تجمع مرتبط با منافقین و ضد انقلاب بود میتوان به بهمن احمدی امویی(متهم فتنه 88 همسر ژیلا بنییعقوب و از عناصر گروهک ملی مذهبی)، نسرین ستوده(از عناصر مرتبط با بیگانگان)، تقی رحمانی(فتنهگر فراری و از عناصر گروهک ملی مذهبی)، احمدزیدآبادی(از عناصر گروهک ادوار تحکیم وحدت و از طرفداران تجزیه ایران)، رضا علیجانی(مرتبط با گروهک تروریستی منافقین و از عناصر گروهک ملی مذهبی) و ...
کیوان صمیمی در گروهکها و تشکلها متوهمانهای که با هدایت ضد انقلاب خارج نشین که با هدف ایجاد عملیات روانی و جذب سازماندهی نیروهای به اصطلاح برانداز راهاندازی میشد عضو بوده و حضوری فعال داشته است.
او از اعضای اصلی «شورای فعالان ملی- مذهبی» بوده است. او در این شورا با همان دیدگاه سوسیالیتی در شاخه کارگری فعال بوده است.
وی همچنین از بنیانگذاران و فعالان «کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب» بود. این کانون محل تجمع بخشی از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب بود که تفکرات التقاطی داشتند.
اودبیر «انجمن حمایت از حقوق شهروندی» بود که وظیفهاش حمایت از حقوق به اصطلاح از دست رفته بهائیان و ضد انقلاب بود. این که انجمن در ارتباط مستقیم با منافقین و سرویسهای جاسوسی بیگانه قرار داشت، وظیفه داشتند اخبار به اصطلاح حقوق بشری بهائیان را به رسانههای بیگانه داده و بدین ترتیب دشمنان مردم ایران با خوراکی که توسط این انجمن تهیه شده بود، عملیات روانی سنگینی را علیه نظام اسلامی انجام میدادند.
صمیمی رئیس «انجمن حامیان حق تحصیل»نیز بود. این انجمن که در ارتباط مستقیم با دستگاه جاسوسی شیطان بزرگ قرار دارد، به صورت مستقیم از این انجمن پشتیبانی مالی و رسانهای کرده به طوری که اخبار جمعآوری شده توسط آنها در رسانههای دولتی انگلیس و آمریکا پوشش داده میشود. این انجمن نیز وظیفهاش آن است که از حق به اصطلاح تحصیل جیرهخواران اسرائیل یعنی بهائیان و منافقین دفاع کند. کیوان صمیمی با عضویت در انجمنهای حامی بهائیان قصد آن داشت که عقدههای خویش را تخلیه کند.
کیوان صمیمی در کنار ضیا نبوی (مرتبط با منافقین)- مهدیه گلرو (مرتبط با منافقین)- وحید لعلیپور (مرتبط با منافقین)- امین احمدیان- سلمان سیما (مرتبط با منافقین)- عباس حکیمزاده (مرتبط با منافقین)- مبعث حضرت رسول(ص) 9 مرداد 1387
وی دبیر هیأت اجرایی «شورای ملی صلح» بود. این شورا که در 26 آبان 1386 به دعوت کانون مدافعان حقوق بشر و پیشنهاد شیرین عبادی(سلطنتطلب و حامی بهائیان) تشکیل شد. کانون مدافعان حقوق بشر با هدف وکالت رایگان برای جاسوسان و وابستگان اطلاعاتی غرب تشکیل شده بود. این به اصطلاح کانون یکی از ایستگاههای جاسوسی دشمن در تهران به شمار میرود.
صمیمی دبیر «کمیتهی پیگیری بازداشتهای خودسرانه» نیز بود. این کمیته نیز که با هدایت ضد انقلاب خارج نشین تشکیل شده بود. این کمیته وظیفه کمک رسانی مالی به عناصر ضد انقلاب بازداشت شده در ایران و همچنین مخابره اخبار به اصطلاح حقوق بشری به رسانههای معاند نظام اسلامی را بر عهده داشت.
او سردبیر نشریه اینترنتی «خرابات» و عضو «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات» بود.، و عضو شورای مرکزی «همبستگی برای دموکراسی» نیز بود.
کیوان صمیمی که وکالتش را نسرین ستوده از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر بر عهده داشت به جرم همکاری با گروهک تروریستی منافقین در تاریخ 23 خرداد 1388 بازداشت میشود. کیوان صمیمی که با یک رابط به مسئول ستاد داخل ایران گروهک تروریستی منافقین متصل شده بود با هدایت سرپل خود در مراسم دانشجویانی که با این گروهک در ارتباط بودند شرکت میکرد، تا هم سازماندهی نیروهای داخل کشورشان تقویت شده و همدیگر را بشناسند تا بتوانند با هماهنگی بیشتر اهداف شوم منافقین را به پیش ببرند و هم به خط دهی و هدایت آنها میپرداخت. ثمره این جلسات و نشستها پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 در اغتشاشات و آشوبهای خیابانی ظهور و بروز پیدا کرد.
نشست گروهک دفتر تحکیم وحدت بهمن 1387- مهدی عربشاهی(مرتبط با منافقین)-کیوان صمیمی-مصطفی تاجزاده
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
چهره کریه این ادم هرگز از یادم نمی رود در روزهای اولیه انقلاب از این چهره های منافق و شبه کمونیستی در مقابل دانشگاه تهران که برای بحث با ضدانقلابیون می رفتیم زیاد می دیدم هرگز فکر نمی کردم اینها هنوز در ایران فعالیت می کنند بازهم ادعایم را تکرار می کنم بسیاری از مسئولین ما در برهه های مختلف این انقلاب اعتقادی به انقلاب اسلامی نداشتند در همین روزهای اوج انقلابی گری جوانان نسل سوم انقلاب هم ندارند که به این خودفروخته گان اجازه فعالیت می دادند و بعضا می دهند
جوانان عزیز ما دوران اولیه انقلاب را ندیده و یا یادشان نمی اید یادشان نمی اید جنبش مسلمانان مبارز چه خیانتهایی به انقلاب کردند تحکیم وحدتی که می بایست یار انقلاب باشد لانه جاسوسان و خودفروختگان به فرهنگ دشمنان انقلاب شده بود ملی و مذهبی ها از آنها بدتر و دولت سازندگی و اصلاحات از همه انها بدتر .
خدا را شکر که چهره های این خائنین به مردم و انقلاب ایران روز به روز برای مردم ما بیشتر شناخته می شود خواهشا هر اطلاعاتی از این خائنین دارید برای نسل جوان و انقلابی ما در قالب اینگونه مقالات خبری ارائه بدهید .
فقط یک نکته که بنظرم کمی در این مقاله سیاه نمایی شده است شکل گرفتن تفکر این فرد از اندیشه های معلم انقلابی و شهید انقلاب دکتر شریعتی است من اصلا این اعتقاد را ندارم اینها از نام دکتر شریعتی سوء استفاده کرده اند دکتر شریعتی یکی از اثرگذارترین مردان این سرزمین در پیروزی انقلاب و در روشنگری نسل روشنفکر و جوانان و نوجوانان در سالهای تاریک ستم شاهی محسوب می شود هر چند قبول دارم دکتر شریعتی با توجه به عدم تسلطش به معارف اسلامی دچار بعضی خطاها شده است اما این دلیلی نمی شود که او را از کاروان انقلابیون واقعی این سرزمین پیاده کنیم و چنین افراد خبیثی را به این معلم شهید انقلاب وصل کنیم