گروه اقتصادی: در حالی که مردم ایران با هر روز گرانی دلار، کاهش قدرت خرید و فشار اقتصادی بیشتری مواجه میشوند، بانکها و برخی شرکتهای خاص در سایه این تحولات، سودهای نجومی به جیب میزنند. گزارشهای جدید از بانکهای بزرگ کشور نشان میدهد که بانک ملت و بانک تجارت در سال ۱۴۰۳ از افزایش نرخ ارز، به ترتیب ۱۴۹ هزار میلیارد تومان و ۱۸.۲ هزار میلیارد تومان سود بردهاند. این اعداد بهخوبی نشان میدهند که چگونه تغییرات اقتصادی به سود برخی نهادهای مالی تمام میشود، در حالی که شهروندان عادی هزینه آن را پرداخت میکنند.
چگونه بانکها از دلار سود میبرند؟
به گزارش بولتن نیوزبانکها در ایران یکی از بازیگران اصلی بازار ارز هستند. آنها علاوه بر خرید و فروش ارز، تسهیلات ارزی نیز ارائه میکنند و در حوزههایی مانند واردات، صادرات و سرمایهگذاریهای ارزی فعالیت دارند. هنگامی که نرخ دلار افزایش مییابد، ارزش داراییهای ارزی بانکها بالا میرود و درآمد ناشی از تسعیر ارز (تفاوت قیمت خرید و فروش ارز) به سود خالص آنها اضافه میشود. این مکانیزم، در شرایطی که ریال در حال کاهش ارزش است، عملاً بانکها را به یکی از ذینفعان اصلی گرانی دلار تبدیل میکند.
نمونهای از این روند را میتوان در سود خالص بانک ملت مشاهده کرد که در سال ۱۴۰۳، مبلغی بالغ بر ۱۴۹ هزار میلیارد تومان اعلام شده است.
پتروشیمیها و بانکها؛ یک ارتباط پرسود
نکته جالب اینجاست که در میان سهامداران عمده بانک ملت، شرکت پتروشیمی فنآوران با ۴.۵ درصد سهم دیده میشود. این ارتباط، سؤالات مهمی را مطرح میکند:
آیا افزایش نرخ ارز، علاوه بر بانکها، برای برخی شرکتهای پتروشیمی نیز سودآور است؟
چرا شرکتهای پتروشیمی که صادرات دلاری دارند، از سهامداران بانکهای بزرگ کشور هستند؟
آیا بانکها و پتروشیمیها در کنار هم، از افزایش نرخ دلار سود میبرند در حالی که عموم مردم زیر بار گرانیها خم شدهاند؟
مردم؛ بازندگان همیشگی بازی ارز
افزایش نرخ ارز تأثیر مستقیمی بر زندگی مردم دارد؛ از گرانتر شدن مواد غذایی و کالاهای اساسی گرفته تا کاهش قدرت خرید و افزایش تورم. در این میان، در حالی که مردم هر روز با مشکلات اقتصادی بیشتری دستوپنجه نرم میکنند، بانکها و برخی نهادهای اقتصادی از این وضعیت بهعنوان فرصتی برای کسب درآمدهای هنگفت استفاده میکنند.
این روند، یک بار دیگر این سؤال را در ذهن مردم ایجاد میکند که چرا سیاستهای ارزی و اقتصادی کشور، همیشه به نفع نهادهای بزرگ و به ضرر شهروندان عادی رقم میخورد؟ آیا وقت آن نرسیده که ساختار اقتصادی کشور، به جای حمایت از سوداگران ارزی، به فکر معیشت مردم باشد؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
1. عدم داشتن استراتژی مشخص: بسیاری از کسانی که وارد بازار ارز میشوند بدون داشتن یک استراتژی جامع و مدیریت ریسک، وارد معامله میشوند که این باعث زیانهای پیدرپی میشود.
2. رفتار احساسی: معاملهگران اغلب تحت تأثیر هیجان و احساسات خود قرار میگیرند و تصمیمات غیرمنطقی میگیرند، مانند خرید در اوج قیمتها و فروش در کف.
3. عدم مدیریت ریسک: بدون استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک مانند حد ضرر و تعیین اندازه مناسب پوزیشن، احتمال ضرر در بازارهای نوسانی ارز بالا میرود.
4. عدم استفاده از تحلیلهای دقیق: کسانی که صرفاً به شایعات و توصیههای دیگران توجه میکنند و از تحلیلهای فنی و بنیادی استفاده نمیکنند، در معرض ضرر بیشتری هستند.
5. عدم تطابق با شرایط بازار: بازار ارز همواره در حال تغییر است و معاملهگران باید با شرایط جدید و تحولات اقتصادی و سیاسی هماهنگ شوند. کسانی که نمیتوانند خود را تطبیق دهند، در بلندمدت زیان خواهند دید.
بازار ارز به شدت نوسانی است و موفقیت در آن نیازمند دانش، تجربه، و استراتژیهای مناسب است.
1. عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات: برخی صادرکنندگان ارز حاصل از صادرات را به کشور بازنمیگردانند یا با تأخیر زیاد آن را وارد چرخه اقتصادی میکنند، که منجر به کمبود ارز در بازار داخلی و افزایش نرخ ارز میشود.
2. کماظهاری ارزش کالاهای صادراتی: در برخی موارد، صادرکنندگان ارزش واقعی کالای صادراتی را کمتر از میزان واقعی اعلام میکنند تا میزان ارزی که باید به کشور بازگردانند، کاهش یابد. این کار با همکاری برخی کارکنان گمرک یا با استفاده از روشهای غیرشفاف انجام میشود.
3. صادرات صوری: برخی افراد یا شرکتها اقدام به صادرات کالاهای بیارزش یا کمارزش میکنند تا از معافیتهای مالیاتی یا تسهیلات ارزی بهرهمند شوند، بدون اینکه عملاً ارز قابلتوجهی وارد کشور کنند.
4. ثبت فاکتورهای جعلی و دستکاری ارزش کالاها: در برخی موارد، صادرکنندگان با همکاری برخی عوامل گمرکی، ارزش کالاهای خود را کمتر از مقدار واقعی اعلام میکنند تا از پرداخت تعهدات ارزی و مالیاتی فرار کنند.
5. خروج سرمایه از کشور: این افراد با استفاده از درآمدهای ارزی خود، داراییهایی مانند املاک یا سرمایهگذاریهای دیگر را در خارج از کشور خریداری میکنند، که به خروج سرمایه و کاهش قدرت اقتصادی کشور منجر میشود.
این اقدامات در حالی رخ میدهد که برخی از نهادهای نظارتی و دستگاههای اجرایی نیز ممکن است به دلیل ضعف نظارت یا وجود فساد، نقش غیرمستقیمی در تسهیل این روند داشته باشند. در نهایت، بازندگان اصلی این بازی، مردم عادی هستند که با افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی، قدرت خریدشان کاهش مییابد.
1. صادرات صوری و کماظهاری ارزش کالاها
برخی صادرکنندگان با همکاری عوامل گمرک، کالاهای خود را با قیمتهای بسیار پایینتر از ارزش واقعی اظهار میکنند تا میزان ارزی که باید بازگردانند، کمتر شود.
در برخی موارد، کالاهای کمارزش یا حتی بدون ارزش واقعی از کشور خارج میشود تا در مقابل آن ارز به کشور بازنگردد.
2. استفاده از کارتهای بازرگانی یکبار مصرف
برخی افراد با ثبت شرکتهای صوری و دریافت کارتهای بازرگانی یکبار مصرف، اقدام به صادرات میکنند اما ارز حاصل از آن را به کشور بازنمیگردانند.
پس از مدتی، این کارتها مسدود شده و پیگیری قانونی صادرکنندگان اصلی دشوار میشود.
این تخلف معمولاً با حمایت برخی عوامل در گمرک یا نبود نظارت دقیق بر مالکیت واقعی کارتهای بازرگانی صورت میگیرد.
3. جهتدهی تجارت به مسیرهای غیرواقعی
برخی مقررات و مجوزهای گمرکی، مسیر تجارت را به جای شفافیت و رقابت سالم، به سمت رانت و دلالی سوق داده است.
صدور بخشنامههای متناقض و ناگهانی، باعث میشود تنها گروههای خاصی از تسهیلات صادراتی یا معافیتهای گمرکی بهرهمند شوند.
برخی شرکتها با ارتباطات خاص، امتیازات ویژهای در ترخیص کالا یا تسهیل صادرات دریافت میکنند که رقابت سالم را از بین میبرد.
4. نقش گمرک در بحران نظام ارزی
به دلیل ضعف نظارت بر بازگشت ارز صادراتی، میلیاردها دلار ارز از کشور خارج شده و به چرخه اقتصادی بازنگشته است.
برخی شرکتها به دلیل نبود شفافیت در گمرک، کالاهای خود را به نام دیگران صادر میکنند تا مسئولیت بازگشت ارز را نپذیرند.
گمرک میتواند با سیستمهای ردیابی دقیقتر و تعامل مؤثر با بانک مرکزی و وزارت صمت، نظارت بهتری بر این تخلفات داشته باشد.
1. حذف نیروهای متخصص و جایگزینی با افراد غیرمتخصص یا سفارشی
در ۲ تا ۳ سال اخیر، بسیاری از کارمندان متعهد و باسابقه گمرک که بر روی کنترل فرآیندهای تجاری و جلوگیری از فساد نظارت داشتند، از سیستم خارج شدهاند.
در برخی موارد، این افراد بهدلیل ایستادگی در برابر تخلفات، تحت فشار قرار گرفته یا حتی با پروندهسازیهای هدفمند از سیستم کنار گذاشته شدهاند.
جایگزینی این افراد با نیروهای کمتجربه یا وابسته به شبکههای خاص، باعث افزایش تخلفات و کاهش کیفیت نظارت شده است.
2. هجمههای سازمانیافته علیه کارمندان سالم
برخی جریانهای نفوذی در گمرک و سازمانهای تجاری، با هدف تسهیل تخلفات اقتصادی، کارمندان سالم را مورد حمله رسانهای، اداری و حتی قضایی قرار دادهاند.
پروندههای متعددی در محاکم قضایی علیه این کارمندان شکل گرفته که برخی از آنها، ناشی از سناریوهای ساختگی برای حذف نخبگان این حوزه بوده است.
این فضا باعث شده که کارمندان باقیمانده، انگیزهای برای مقابله با فساد نداشته باشند و در نتیجه، روندهای مخرب در نظام تجاری کشور تقویت شود.
3. تأثیر بر ناترازی ارزی و تخریب نظام ارزی
با کنار گذاشتن نیروهای متخصص، کنترل بر صادرات و بازگشت ارز حاصل از آن ضعیف شده و این موضوع باعث افزایش خروج سرمایه و کمبود ارز در کشور شده است.
شبکههای نفوذی در گمرک، از این شرایط برای اجرای سیاستهای فسادزا مانند صادرات صوری، کماظهاری، و استفاده از کارتهای بازرگانی اجارهای استفاده کردهاند.
این اقدامات، در نهایت منجر به افزایش نرخ ارز، بیثباتی اقتصادی، و فشار مضاعف بر تولیدکنندگان داخلی شده است.
4. ضرورت اصلاحات ساختاری و بازگرداندن نیروهای کارآمد
پاکسازی گمرک از عناصر فاسد و رانتجو و بازگرداندن نیروهای متخصص باید در اولویت باشد.
افزایش نظارت بر عملکرد گمرک از طریق سامانههای هوشمند و شفافسازی فرآیندها، میتواند جلوی بسیاری از تخلفات را بگیرد.
تضمین حمایت قانونی از کارمندان متعهد و جلوگیری از پروندهسازیهای هدفمند، باعث خواهد شد که نخبگان این حوزه بتوانند دوباره نقش نظارتی خود را ایفا کنند.
1. بیشبود ارزش در صادرات و عدم بازگشت ارز
برخی صادرکنندگان ارزش واقعی کالاهای صادراتی را بیش از حد اعلام میکنند تا بتوانند ارز بیشتری از سامانههای رسمی یا بانک مرکزی دریافت کنند.
در عمل، این ارزها به جای استفاده برای واردات یا بازگشت به چرخه اقتصادی، به خارج از کشور منتقل میشود.
در برخی موارد، این تخلفات با همکاری عوامل گمرک و عدم نظارت دقیق بر ارزشگذاری کالاهای صادراتی انجام میشود.
2. بیشبود ارزش در واردات و خروج غیرقانونی ارز
در سمت واردات، برخی شرکتها ارزش کالاهای خود را بیشتر از مقدار واقعی اعلام میکنند تا بتوانند ارز بیشتری از منابع دولتی دریافت کنند.
این ارز اضافی، اغلب در خارج از کشور به حسابهای شخصی منتقل میشود و بخش زیادی از آن هرگز به کشور بازنمیگردد.
برخی از این شرکتها با همکاری بانکهای عامل و نظارت ضعیف گمرک، از این روش برای خروج ارز از کشور سوءاستفاده میکنند.
3. تسویه غیرقانونی ارز در بانکهای عامل
برخی بانکهای عامل، بدون رعایت مقررات ارزی بانک مرکزی، تسویههای غیرقانونی انجام میدهند که باعث ناترازی در حسابهای ارزی کشور میشود.
در برخی موارد، بانکها به شرکتهای خاصی امکان انتقال و تسویه ارز بدون مستندات معتبر را دادهاند که این مسئله باعث خروج بیضابطه ارز از کشور شده است.
نبود نظارت کافی بر روی منشأ و مقصد ارزهای تخصیصی، زمینه را برای پولشویی و فساد گسترده در نظام بانکی و ارزی کشور فراهم کرده است.
4. تأثیرات بر بحران ارزی کشور
کاهش شدید منابع ارزی به دلیل خروج ارز از کشور بدون پشتوانه تجاری واقعی.
افزایش نرخ ارز و ناترازی ارزی به دلیل عدم بازگشت ارزهای صادراتی و تخصیص بیضابطه ارز برای واردات غیرواقعی.
افزایش فساد در نظام ارزی و بانکی و تقویت شبکههای رانت و پولشویی.
ایجاد رانت برای برخی صادرکنندگان و واردکنندگان خاص که با استفاده از این روشها، به سودهای کلان رسیدهاند، در حالی که اقتصاد کشور دچار بحران شده است.
راهکارها برای مقابله با این تخلفات
1. نظارت دقیقتر بر ارزشگذاری کالاهای صادراتی و وارداتی از طریق سامانههای هوشمند و تطبیق با قیمتهای جهانی.
2. الزام بانکهای عامل به رعایت استانداردهای شفافیت مالی و ایجاد سامانههای ردیابی مبادلات ارزی.
3. برخورد قاطع با صادرکنندگانی که ارز خود را به کشور بازنمیگردانند و جلوگیری از استفاده مجدد آنها از تسهیلات ارزی.
4. اصلاح قوانین گمرکی و بانکی برای جلوگیری از سوءاستفاده از بیشبود ارزش در معاملات تجاری.
می باید در کشور پیگیری و اجرا شود
همه بانکها جمع آوری شوند
مردم هم فقط در یک بانک،
آنهم بانک مرکزی حساب داشته باشند،
میشود؟ نمیشود؟
پس بُردبُرد برخی ها چه میشود؟
اینجا هنوز جنگ نشده، ولی سایه های جنگ
بانکها سالهاست با رقص پا و شوخ و شنگ
اینجا هنوز است که گلوله جنگی فرود نیامده
سایه شوم بانک بر سَر عوام چون بختک آمده
آنسوتر جنگ هنوز بر همسایه بالا سایه افکنده
اولین شرکت تحریمی هم، فی الفور بازگشته!
همانا آریستون ایتالیایی با اعلام رسمی ...
اینجابانکها خود یک جنگجو و جنگ طلب
غول منابع، دادن تسهیلات و بعد، کلان طلب
اندوخته در هولدینگ ها سرمایه گذاری کرده
با بوق تبليغی هوار هوار گویی فیل هوا کرده
این رشد بادکنکی بانکی ها
حتی متحیر کرده یانکی ها
یعنی بیایند اینجا و لُنگ پهن کنند
تا بلکه بتوانند گنجشکی رنگ کنند
و هرکه را آمد در اینجا بانکی نو ساخت
رفت، تسهیلات به اقمار خودش پرداخت
مثل : آن بهره بردارِ نمادی از تخت جمشید!
مثل : آن غول پیکر چی چی مال آینده نگر!
که «حجم انبوه» از سرمایه هایش را .....
به شرکت های اقماری خودش بخشید
ایران است و بهشت فرصتها
ایران است و نبود نظارتها
ایران است و پستو آن کارها
ایران است بَسی شگفتانه ها
ایران است و بَس نابرابری ها
ایران است و کثیر پا گُنده ها
که به هرسوی بنگری، رد پاها؟
باور کنید، اگر اجازت داده شود
آنطرفی ها هجوم آورند، تراست ها
به بهشت غول ها و «سرمایه بَرها»
1. نفوذ در مشاغل کلیدی گمرکات بزرگ کشور
در سالهای اخیر، مدیریت گمرکات استراتژیک بهصورت سازمانیافته در اختیار افراد خاصی قرار گرفته است که اغلب از یک منطقه جغرافیایی خاص هستند.
این افراد با استفاده از روابط سیاسی و اداری، فرآیندهای گمرکی را به نفع خود تغییر دادهاند و از نظارتهای جدی فرار میکنند.
تسلط این گروه بر پستهای کلیدی مانند مدیریت گمرک، تعیین ارزش کالا، بازرسی، و صدور مجوزهای خاص، زمینه را برای تخلفات گسترده فراهم کرده است.
2. تسهیل تخلفات در صادرات و واردات توسط این شبکهها
کماظهاری و بیشاظهاری در ارزش کالاهای صادراتی و وارداتی، با حمایت مستقیم این افراد، بدون ترس از پیگیری قانونی انجام میشود.
استفاده از کارتهای بازرگانی اجارهای و یکبار مصرف برای عدم بازگشت ارز صادراتی، با پوشش همین شبکههای مافیایی انجام میشود.
در گمرکات بزرگ مانند بندر رجایی و بوشهر، محمولههای قاچاق به راحتی از مسیرهای خاص ترخیص میشوند، زیرا افراد مسئول در این مناطق، از قبل هماهنگ شدهاند.
3. حمایت از این شبکه توسط برخی دستگاههای نظارتی
برخی نهادهای نظارتی به جای برخورد با این فساد، به حمایت از این شبکهها پرداختهاند یا در بهترین حالت، با بیتفاوتی و ضعف نظارتی، به این تخلفات اجازه دادهاند که گسترش پیدا کند.
گزارشهای فساد و تخلفات کلان در برخی گمرکات، معمولاً یا مختومه میشود یا صرفاً با تغییرات جزئی در چیدمان مدیران، بدون برخورد قضایی واقعی، به فراموشی سپرده میشود.
در برخی موارد، افرادی که در این شبکهها فعال هستند، پس از تغییر دولتها همچنان در قدرت باقی مانده و حتی به جایگاههای بالاتری ارتقا یافتهاند.
4. تأثیر این فساد سازمانیافته بر بحران ارزی کشور
عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات به دلیل استفاده از شرکتهای صوری و کارتهای بازرگانی اجارهای.
خروج گسترده سرمایه از کشور از طریق معاملات صوری و پولشویی.
ایجاد رانت برای گروههای خاص و حذف رقابت سالم در تجارت خارجی.
افزایش ناترازی ارزی و فشار بیشتر بر نرخ ارز و اقتصاد کشور.
5. راهکارهای مقابله با این شبکههای فساد
1. بازرسی دقیق از ساختار مدیریتی گمرکات حساس و ایجاد تغییرات در پستهای کلیدی برای شکستن حلقههای نفوذ.
2. اجرای سیستمهای شفافیت مالی و تجاری مانند رهگیری هوشمند کالاها و کنترل ارزشگذاری صادرات و واردات.
3. ایجاد یک نهاد مستقل برای نظارت بر عملکرد گمرکات، خارج از نفوذ گروههای خاص.
4. مقابله قضایی و برخورد قاطع با افرادی که در این شبکههای فساد مشارکت دارند، بدون توجه به وابستگیهای سیاسی یا منطقهای آنها.
1. حذف سیستماتیک کارمندان سالم از گمرکات و سازمانهای تجاری
کارمندانی که حاضر به همکاری با شبکههای فساد نیستند، تحت فشار قرار میگیرند و بهمرور از تصمیمگیریها کنار گذاشته میشوند.
پروندهسازیهای صوری و اتهامات ساختگی، یکی از ابزارهای رایج برای حذف نیروهای سالم است. این افراد به بهانههای مختلف مانند تخلفات مالی و اداری بیاساس، ناتوانی در مدیریت، یا حتی دلایل امنیتی از سیستم خارج میشوند.
در برخی موارد، کارمندان سالم به واحدهای کماهمیت و دورافتاده منتقل شده و از مسیرهای کلیدی تصمیمگیری کنار گذاشته میشوند.
2. حمایت شبکههای قضایی و نظارتی از باندهای فساد
بسیاری از گزارشهای فساد و تخلفات، یا به دادگاه ارجاع نمیشود، یا در صورت ارجاع، بهسرعت مختومه میشود.
برخی از عوامل شبکههای قضایی، به جای حمایت از کارمندان سالم، از باندهای مافیایی پشتیبانی میکنند و حتی در مواقعی با صدور احکام غیرعادلانه، کارمندان شرافتمند را محکوم میکنند.
برخی از نهادهای نظارتی، بهجای برخورد با ریشههای فساد، گزارشهای تخلفات را بایگانی کرده یا با عوامل فاسد معامله میکنند.
3. تأثیر این روند بر بحران ارزی و ناترازی اقتصادی
با حذف کارمندان سالم، فضای گمرکات و سازمانهای تجاری برای فساد بیشتر باز میشود و روندهایی مانند کماظهاری، بیشاظهاری، قاچاق، عدم بازگشت ارز صادراتی و تخصیص رانتی ارز، بدون هیچ مانعی ادامه پیدا میکند.
نبود نیروی نظارتی واقعی در گمرکات و سازمانهای کلیدی باعث شده که میلیاردها دلار ارز از کشور خارج شود، بدون اینکه به چرخه اقتصادی بازگردد.
افزایش قاچاق و خروج سرمایه از کشور، باعث کاهش منابع ارزی و افزایش نرخ ارز شده و فشار سنگینی بر اقتصاد کشور وارد کرده است.
4. راهکارهای اصلاح این وضعیت
1. ایجاد یک نهاد مستقل برای حفاظت از کارمندان سالم و حمایت از افشاگران فساد در گمرکات و سازمانهای تجاری.
2. تحقیق و تفحص مستقل از روند حذف کارمندان سالم و بررسی نقش شبکههای فساد در انتصابهای غیرشفاف.
3. شفافسازی فرآیندهای گمرکی و مالی با استفاده از سامانههای هوشمند برای کاهش نفوذ فساد در فرآیندهای تصمیمگیری.
4. برخورد قضایی جدی با باندهای فساد در گمرکات و سازمانهای مرتبط، بدون ملاحظات سیاسی یا منطقهای.
اگر حکومت این کار را انجام دهد هیچکس نمیتواند جلویش را بگیرد و با توجه به اینکه این اموال از گرده مردم و با پول مردم فراهم آمده است، به راحتی این اقدام میتواند در راستای منافع جامعه و به نفع مردم باشد.
در ضمن این کشور تا چه موقع میخواهد اینگونه بی ضابطه و ناهنجار با این تعداد بانک در کشور ادامه دهد؟ کدام کشور دنیا این تعداد بانک دایر دارد که همه هم به سبکی خون مردم را در شیشه کنند و هیچ گونه کمکی به تولید کشور نکنند؟ و قانون بانکداری مسخره شان به نام اسلام و به صورتی باشد که روی بانکداری یهودی ها را سفید کرده باشد؟
این اشکال و ایراد از بانک مرکزی ایران است که توسط سرمایه داران و مایه داران و غارتگران جامعه اداره میشود و از خودش اختیاری ندارد! و این فیلم جدید بانک مرکزی مبنی بر ضرب العجل برای دادن لیست اموال غیر منقول و یا تذکر برای عدم دخالت در بازار ارز و این قبیل هم به شوخی رد خواهد شد و هیچ اتفاق مهمی صورت نخواهد گرفت!
این نظم مسخره و ویرانگری که در مقوله بانک ها در جامعه حاکم است، تغییرش و جراحی اش هم شجاعت میخواهد و هم دانش و قاطعیت. انجام آن هم بدون خون ریزی و زد و خورد امکان ندارد یاعلی