گروه اقتصادی: شرکت بزرگ قطعهسازی که سودای خرید
خودروساز بزرگ کشور را همواره در سر داشته، با فشار رسانهای و به بهانه دارا بودن ۳۰ درصد از سهم
ایرانخودرو به دنبال کسب کرسی سوم هیات مدیره ایرانخودرو و مدیریت بر سرمایههای ارزشمند صنعت خودرو است. این درحالی است که مرور کارنامه این قطعهساز نشان میدهد، اقدام مهمی در راستای توسعه صنعت خودرو کشور توسط آن صورت نگرفته و نقطه عطف عملکردش صرفا در مونتاژکاری خودرو فاقد زنجیره ارزش تولید است.
به گزارش
بولتن نیوز، نگاهی به عملکرد و دستاورهای ایرانخودرو که از دههها پیش تاکنون به عنوان یکی از پایههای اصلی صنعت
خودروسازی ایران شناخته میشود، نشان میدهد این شرکت شبهدولتی توانسته است با اقداماتی همچون توسعه محصول، کاهش هزینههای تولید و بهبود زنجیره تامین، جایگاه خود را در بازار داخلی تقویت کند.
از دستاوردهای مهم این شرکت در شرایط تحریمی توسعه محصول ریرا بوده است. ایرانخودرو با تمرکز بر تولید داخلی و کاهش وابستگی به قطعات وارداتی، توانسته هزینههای تمام شده تولید را به طور قابل توجهی کاهش دهد.
عملکرد این شرکت همچنین در زمینه کاهش هزینه در زنجیره تامین نیز اقدامات مهمی انجام داده که نتایج مثبتی را به نفع مشتریان رقم زده است.
ایران خودرو با ایجاد یک زنجیره تامین گسترده، نقش مهمی در اشتغالزایی در سطح کشور داشته است. بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری در این شرکت، نشاندهنده حجم کار و اشتغالی است که این شرکت ایجاد کرده است. این زنجیره تامین نه تنها شامل کارخانههای تولید قطعات میشود، بلکه شبکهای از تامینکنندگان کوچک و بزرگ را نیز در بر میگیرد که به نوبه خود باعث رونق اقتصادی و اشتغالزایی میشوند.
اما در آن سوی ماجرا، شرکت کروز که کمترین تجربهای در توسعه صنعت خودرو کشور نداشته مدعی توان مدیریت و ساماندهی مشکلات بزرگترین خودروساز کشور است. شرکتی که بزرگترین و پراهمیتترین تجریه آن مدیریت شرکتی مونتاژکار با تیراژ محدود تولید و فاقد زنجیره تامین و تولید است. به منظور حفاظت از سرمایههای مردمی در صنعت خودرو و جلوگیری از شخصیسازی آن به جای خصوصیسازی، باید در بررسی صلاحیت منقاضیان خرید سهام ایرانخودرو پاسخ برخی سوالات درنظر گرفته شود:
۱.سابقه توسعهای در خودروسازی:
آیا شرکت متقاضی خرید سهام ایرانخودرو تاکنون در توسعه فناوریها و نوآوریهای مرتبط با صنعت خودروسازی نقشی داشته است؟ آیا محصولات یا خدماتی را ارائه داده که باعث پیشرفت این صنعت در کشور شود؟ یا اینکه صرفاً به فعالیتهای محدود و کوتاهمدت مانند مونتاژکاری خودروها بسنده کرده است؟
۲.ایجاد اشتغال:
این شرکت تاکنون چه میزان اشتغالزایی در حوزه خودروسازی و صنایع وابسته داشته است؟ آیا توانسته مشاغل پایدار و ارزشمند ایجاد کند یا فعالیتهایش بیشتر بر نیروی کار موقتی و غیراصولی متکی بوده است؟
۳.زنجیره ارزش خودرو:
آیا این شرکت دارای زنجیره ارزش مؤثر در صنعت خودرو است؟ به عبارت دیگر، آیا از طراحی و توسعه گرفته تا تولید، بازاریابی و خدمات پس از فروش در این زنجیره حضور دارد؟ یا اینکه تنها به یکی از این مراحل اکتفا کرده است؟
۴.مصرف ارزی و استقلال صنعتی:
فعالیتهای این شرکت چقدر وابسته به واردات قطعات و تجهیزات خارجی بوده است؟ آیا توانسته است سطح وابستگی به منابع خارجی را کاهش دهد یا اینکه صرفاً به افزایش مصرف ارزی دامن زده است؟
۵.دستاوردهای واقعی:
بهجز مونتاژکاری یا تولید محصولات با فناوری پایین، آیا این شرکت دستاوردهایی نظیر انتقال فناوری، ارتقای کیفیت محصولات داخلی، کاهش هزینه تولید، یا بهبود رقابتپذیری در بازار داخلی و خارجی داشته است؟
۶.برنامههای آینده:
این شرکت چه چشماندازی برای آینده صنعت خودروسازی کشور ارائه داده است؟ آیا برنامهای برای توسعه محصولات جدید، همکاریهای بینالمللی موثر، یا ارتقای بهرهوری و کاهش قیمت تمامشده محصولات دارد؟
نکته مهم این است که خصوصیسازی صنعت خودرو نباید صرفاً به انتقال مالکیت محدود شود، بلکه باید با هدف بهبود کیفیت، افزایش کارایی، کاهش هزینهها و ارتقای سطح فناوری در این صنعت انجام گیرد. بدون پاسخ شفاف و مستند به این سوالات، واگذاری سهام به این شرکت میتواند باعث بروز مشکلات جدیدی در صنعت خودروسازی و اقتصاد کشور شود.
در نهایت، ایران خودرو همچنان به عنوان یک شرکت دولتی با پتانسیلهای بزرگ، در حال تلاش برای بازیابی جایگاه خود در بازار جهانی است. دستاوردهای اخیر این شرکت نشان از توانایی بالایی دارد، اما چالشهای پیش رو نیز کم نیستند. آینده این شرکت به میزان زیادی به توانایی در مدیریت هزینهها، بهبود کیفیت و توسعه زنجیره ارزش خود بستگی دارد.
انتهای پیام/#