بمناسبت چهارمين سالروز آغاز تلخ بیماری کرونا در ایران

گروه اجتماعی: دكتر حسين شهزادي فوق تخصص قلب كودكان  مركز قلب شهيد رجايي  بمناسبت چهارمين سالروز آغاز تلخ بیماری کرونا در ایران نوشت.

به گزارش بولتن نیوز، دكتر حسين شهزادي - فوق تخصص قلب كودكان - مركز قلب شهيد رجايي  بمناسبت چهارمين سالروز آغاز تلخ بیماری کرونا در ایران نوشت:

4 سال قبل ٬ در 30 بهمن سال 1398 ٬ خبري در بعضي از نشريات و خبرگزاري ها آمد ... سخنگوي وزارت بهداشت اعلام كرد : " ... به دنبال پيك بيماري هاي حاد تنفسي ظرف روزهاي اخير در قم  2 مورد در آزمايشات اوليه از نظر كرونا ويروس مثبت گزارش شدند اما متاسفانه هر دو بيمار با توجه به كهولت سن و نقص سيستم ايمني  در بخش مراقبت هاي ويژه فوت كردند..."

بيماري كرونا به سرعت در ايران گسترش يافت. در طي يك هفته ٬ آمار رسمي مبتلايان در ايران به 139 نفر و تعداد موارد فوت شده به 19 نفر رسيد و در طي دو هفته آمار مبتلايان به 2336 نفر و تعداد موارد فوت شده به 77 نفر رسيد و بيشتر استانهاي كشور درگير بيماري شدند و به سرعت ترس و وحشت و اضطراب همه جامعه را فرا گرفت.

گرچه انتظار اوليه اين بود كه اين بيماري مثل ساير بيماري هاي تنفسي فصلي زود كنترل شود ولي متاسفانه اين بيماري به سرعت جهان گير شد و هنوز بعد از گذشت 4 سال ٬ بيماري كرونا در ايران و جهان فعال است و قرباني مي گيرد.

بيماري كرونا هشت موج را در ايران ايجاد كرد كه تلخ ترين ٬ سنگين ترين و سياه ترين آن ٬ موج پنجم در تابستان سال 1400 و با شيوع سويه دلتا بود. مرگ روزانه ناشي از بيماري ٬ از 700 نفر در روز گذشت و سياه ترين روز كرونايي ايران ٬ دوم شهريور سال 1400 با قرباني شدن 709 نفر بود.

طبق اعلام سازمان بهداشت جهاني ٬ امروز پس از گذشت 4 سال از آغاز پاندمي بيماري كرونا در جهان و خروج از وضعيت اضطراري بيماري ٬ بيش از 700 ميليون نفر در جهان به اين بيماري مبتلا شده اند و بيش از 7 ميليون مرگ در جهان به علت بيماري كرونا ثبت شده است.

در ايران بر اساس آخرين آمار وزارت بهداشت ٬ بيش از 7 ميليون نفر به اين بيماري مبتلا شده اند و اين بيماري باعث از بين رفتن 146796 هموطن شده است.

گرچه امروز ديگر اين بيماري براي ما عادي شده است و ديگر كسي از شنيدن نامش وحشتي ندارد و لحظه ها ٬ روزها و شب هاي دلهره ٬ اضطراب ٬ وحشت ٬ تنهايي ٬ نا اميدي و حس مرگ خود و عزيزانمان را فراموش كرده ايم .... ولي يادمان باشد و فراموش نكنيم تلاش ٬ ايثار و از خودگذشتگي بزرگ مردان و زنان گمنام عرصه سلامت و بهداشت اين سرزمين را ...

بر اساس اعلام وزارت بهداشت 300 نفر از اين عزيزان جانشان را از دست دادند.

دل نوشته هاي كودكان :

" او یک پرستار است .... شب و روز در بخش عفونی که همه بیماران کرونایی بستری می شوند شیفت می دهد.... دور از خانه و خانواده اش ... و پسر 8ساله و دختر 6 ساله اش را یک ماه است که ندیده است .... 3 ماه است که پدر و مادرش را ندیده است ... او در بیمارستان می ماند و به بیماران می رسد که خوب بشوند و همه با هم به خانه برگردند ... او سفید مي پوشد تا مردم سیاه نپوشند ...  آن فرشته مادر من است .... دوستت دارم مادر..."

امیرعلی بخی پور- 8 ساله از یزد

" ممنونم، ممنونم از اینکه دوباره آغوش مادرم را به من بخشیدی. .. مادرم را روی تخت بیمارستان خواباندی در حالی که خودت روی کاشی های سردش خوابیدی ...  به او برای نفس کشیدن کمک کردی در حالی که خودت نفس کشیدن برایت سخت شده بود ... برای بازگرداندن او به آغوش خانواده تلاش کردی در حالی که خودت از خانواده ات دور شده بودی .... شايد  نتوانم درک کنم ولی می توانم تصور کنم که چه سختی ها و غم هایی را تجربه کردی ولی مانع تلاشت برای نجات جان مردم نشد .... متأسفم ....

متأسفم که باز هم جایت سرد است ...  زیر خاک ... توانستی جان مادرم را نجات دهی ولی جان خودت را نه ... کاری کردی او دوباره نفس بکشد ولی خودت نفس های آخرت را کشیدی ...  او را به آغوش خانواده برگرداندی ولی خودت از خانواده ات محروم شدی ..."

الینا بهرامی - 12 ساله از مریوان

" ای مظهر سلامت و مهربانی، آنگاه که با لباس سفیدت بر بالین بیماران می آیی٬ گویی دنیا دنیا آرامش و امنیت را به همراه می آوری ... لبخندت به زیبایی طلوع خورشید است و گرمی دستانت تا اعماق جان نفوذ می کند... سخن که می گویی تندرستی را به جان ها هدیه می دهی ...

خوب می دانم که با زیرکی و صبوری بسیار خستگی ها و نگرانی هایت را پنهان می کنی تا آرامش و سلامتی را به همه هدیه بدهی. .. عزيز جان، بدان که دوستدار و قدردان همیشگی تو باقی می مانم. "

ریحانه باقری- 8 ساله از تهران

" می دانستم که خانه ما با بقیه خانه ها فرق دارد اما نمیدانستم چرا ؟ وقتی همه شهر خواب بودند، وقتی همه دوستانم در آرامش بودند، وقتی همه مادر ها برای فرزندان شان لالایی می گفتند، تو نبودی اما من با یاد لبخند تو میخوابیدم و قصه هایی را که برایم خوانده بودی در ذهنم تجسم می کردم و با یاد دستان پر مهرت که نوازشم می کردی میخوابیدم....

من امسال بهترین سال تحویل را داشتم چرا که درس زندگی آموختم، درس عشق، فداکاری و خدمت به همنوعان.

آری خانه ما فرق دارد چرا که در آن یک قهرمان زندگی می کند یک قهرمان ملی، مادر خوبم مثل یک قهرمان به تو افتخار میکنم و مثل همیشه با دست های کوچکم برای سلامتی شما و همه پرستاران و پزشکان دعا می کنم. "

آرمیتا سادات عقیلی - 8 ساله از اصفهان

به ياد روزهاي تب دار وطن ....

                                 به ياد روزهاي وحشت و اضطراب و ناگزيري ....

                                                                                          به ياد روزهاي تنهايي و سكوت و اشك ....

به ياد روزهايي كه رفتن صدها انسان ، زخم بر قلبت مي زد ....

                                                                            به ياد عزيزان غريبانه سفر كرده .....

به ياد سوگ هاي خاموش و بي آغوش ....

و ....

به ياد آنهايي كه با عشق و ايثار تا پاي جان ايستادند ....

                                                                                 براي بودن تو ....

و اكنون در گذر از آن روزها .....

آرزو مي كنم كه آسمان قلبت هميشه آبي باشد ....

به اميد روزهاي بهتر

تهيه و تنظيم :

دكتر حسين شهزادي - فوق تخصص قلب كودكان - مركز قلب شهيد رجايي