به گزارش بولتن نیوز به نقل از کیهان، چند صباحی است که افسار قیمتها در بازار ارز به شکل عجیب و غریبی پاره شده و روزانه نرخ سکه و ارز با قیمتسازیهای سؤالبرانگیز برخی کانالهای بیهویت فضای مجازی افزایش مییابد. گرچه قیمتهای کنونی اساسا با منطق اقتصادی سازگار نیست و همانطور که در گزارش چند روز پیش کیهان تاکید کردیم این نرخها دارای حباب است اما با توجه به دغدغه عموم مردم در اینباره لازم است دوباره نگاهی به ماجرای چرایی افزایش نرخ ارز و مسائل پیرامونی آن داشته باشیم.
درباره دلایل بنیادی قیمت ارز پیشتر رئیس کل بانک مرکزی مطالبی را مطرح کرد. علی صالحآبادی نخستین دلیل افزایش نرخ ارز را افزایش نرخ بهره در بیش از ۹۰ کشور دنیا دانست همین دیروز رویترز اعلام کرد در معاملات چهارشنبه بازار جهانی ارز، ارزش دلار در برابر ین ژاپن بالا رفت. دلیل این رشد، بالا رفتن سود اوراق قرضه بدهی آمریکا بوده و علت آن هم امیدواریها نسبت به رشد اقتصادی چین در سایه کاهش محدودیتهای کرونایی بوده است.
نوسانات فصلی دلیل بعدی گرانی ارز از نگاه صالحآبادی بود که طبیعتا این مسئله هرساله در اواخر سال میلادی موضوعیت مییابد. ناآرامیها و اغتشاشات اخیر سومین دلیل و درنهایت انتظارات تورمی آخرین علت التهاب کنونی بازار ارز از زبان رئیس کل بانک مرکزی بوده است.
البته در این میان، جریان غربگرای داخل کشور که طی سالهای اخیر تلاش کرده دلیل هر مشکلی در کشور را بلافاصله به عدم سازش با غرب نسبت دهد در روزهای اخیر دوباره این گزاره را پیش کشیده و مدعی شده است که اگر تن به خواستههای آمریکا در برجام بدهیم مشکل ارز حل میشود.
در اینباره واقعا باید پرسید یک انسان عاقل چندبار باید از یک سوراخ گزیده شود؟ مگر در دوره تسلط شما بر قوه مجریه به تمام خواستههای آمریکا در قالب توافق خسارتبار برجام تن ندادیم؟ مگر فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشور را تا مرز تعطیلی کامل پیش نبردیم؟ مگر فردو را به یک مکان بیخاصیت تبدیل نکردیم؟ مگر آن همه اورانیوم غنیشده را که با زحمت فراوان تهیه شده را دودستی تحویل اجنبی ندادیم؟ آخرالامر چه چیزی گیرمان آمد «تقریبا هیچ!» این اعتراف مشهور جناب سیف رئیس کل بانک مرکزی دولت روحانی بود که چندماه پس از اجرای برجام در سال 95 بیان کرد. و اتفاقا بعدها در مصاحبهای بر این موضوع تاکید کرد به بخشهایی از اظهارات سیف توجه کنیم: «بعد از اینکه در آمریکا گفتم دستاورد برجام تقریبا هیچ بود، یکی دو مورد تلفن شد که فهمیدم اوضاع خوب نیست. وقتی به ایران آمدم دوستان در دولت برایم بیشتر توضیح دادند. اما آنچه که مسلم است من واقعیت را گفتم و حرف دلم را زدم. آقای رئیسجمهور(حسن روحانی) انتظارات زیادی را از برجام ترسیم کرده بود. مثلا همان زمانی که ایشان گفت در روز اول اجرای برجام هزار السی باز میشود من خصوصی به رئیس دفتر ایشان گفتم از کجا این اطلاعات به ایشان داده شده است؟ گویا این اطلاعات توسط یکی از اعضای اتاق بازرگانی به ایشان داده شده بود. توقع از برجام را بهصورت افراطی بالا برده بودند.توقع کارشناسی منطقی از برجام نمیتوانست اینقدر باشد. راجع به سوئیفت یادتان میآید چه فضایی بود؟ این سوئیفت اصلا هیچی نبود و همین الان هم هیچی نیست. آن زمان به یک تابو تبدیل شده بود. اشتباه استراتژیک دولت در سال ۹۵ اصرار بیمنطق بر بازگرداندن نرخ به محدوده ۳۷۰۰ تومان بود. در صورتی که گزارشها کارشناسی حاکی از این بود که نرخ باید در سال ۹۵ از ۴ هزار تومان عبور میکرد.»
علاوهبر اعترافات صریح سیف، رفتار غربیها با دولت روحانی و حتی شخص جواد ظریف که حتی اروپاییها حاضر نشدند یک باک بنزین به هواپیمای او بدهند نیز نشان داد که اساسا مشکلات اقتصادی با سازش در برابر غرب حل نمیشود و کسانی که به این ادعا دامن میزنند در خوشبینانهترین حالت دچار آلزایمر شدهاند.
برخی میگویند دولت خودش قیمت دلار را بالا میبرد تا کسری بودجهاش را حل کند. در اینباره رئیس کل بانک مرکزی دیروز پاسخ داد آن چیزی که عایدی دولت است از محل عرضه دلار در سامانه نیما است. در واقع سامانه نیما ثبات دارد، هم عرضهها و درآمد دولت خوب است بنابراین دولت هیچ انگیزهای برای افزایش قیمت دلار ندارد و قطعا (این ادعا) تکذیب میشود.
ضمن اینکه دولتی که تمام همّ و غمّ خود را بر کنترل قیمت کالاهای اساسی و تامین مواد اولیه کارخانجات قرار داده، چطور ممکن است متمایل به افزایش نرخ ارز باشد. دولت نهتنها از گرانی ارز هیچ نفعی نمیبرد، بلکه بارها اعلام کرده که نرخ فعلی ارز را غیرواقعی و زیانبار میداند.
در اینباره دو هفته پیش رئیس کل بانک مرکزی با اعلام اینکه از ابتدای سال تاکنون ۳۲.۱ میلیارد دلار ارز در سامانه نیما عرضه شده است، گفت: سال گذشته در همین مدت ۱۹.۶ میلیارد دلار بود که نشان از افزایش ۶۴ درصدی عرضه ارز در سامانه نیما دارد. گفتنی است بیش از دوسوم تقاضای ارز در این سامانه پاسخ میگیرد که این روزها نرخ دلار در آن زیر 29 هزار تومان است.
صالحآبادی همچنین با بیان اینکه تخصیص ارز کالاهای اساسی از ۳۰ روز به ۴۸ ساعت کاهش پیدا کرده است، گفت: کالاهای دیگری هم که در بازار رسمی تامین نمیشد در آینده نزدیک تامین خواهد شد. سقف تسهیلات ارزی برای کالاهای اساسی را از ۲۰ به ۶۰ میلیون دلار افزایش دادیم. عرضه ارز صادرکننده و دریافت ارز توسط واردکننده بهصورت مستقیم را در هفتههای آینده فراهم خواهیم کرد.
وی افزود: بدون برجام بسیاری از مطالبات ارزی را وصول کردیم و وضعیت ارزی کشور بسیار بهتر از سال قبل است و حتما جهشهای نرخ ارز تعدیل خواهد شد.
علاوه بر این احمد لواسانی از اعضای کانون صرافان هم در گفتوگو با خبرگزاری فارس تاکید کرد در حال حاضر وضعیت ارزی بانک مرکزی مطلوب است.
همچنین چندی قبل رئیس کل بانک مرکزی در نامهای از وزیر نفت از تلاشهای این وزارتخانه برای تأمین ارز مورد نیاز کشور و بازگشت مداوم ارز حاصل از صادرات برای پوشش نیازهای ارزی و افزایش حجم تجارت کشور تشکر کرده و نوشته بود افزایش قابلتوجه بازگشت ارز حاصل از صادرات نسبت به پارسال در نتیجه تلاش شرکتهای زیرمجموعه وزارت نفت بوده است.
پیش از آن، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران هم گفته بود «درآمدهای حاصل از صادرات نفت به کشور برمیگردد، یعنی وصول مطالبات انجام میشود. ما در شرکت ملی نفت ایران وظیفه داریم نفت را بفروشیم و پولش را تحویل بانک مرکزی دهیم. این بانک مرکزی است که تصمیم میگیرد از این پول چه استفادهای کند و چه اجناسی را وارد کند. آنچه وظیفه شرکت ملی نفت است بهدرستی در حال انجام است، چون پول حاصل از فروش نفت را دریافت میکنیم.»
بنابراین اوضاع ارزی و فروش نفت هم طبق گفتههای مسئولان و آمارهای موجود مناسب است.
حالا سؤالی که مطرح میشود اینکه چرا با وجود این وضعیت ما شاهد افسارگسیختگی هرروزه قیمتها در بازار ارز هستیم؟
نکته مهمی که نباید فراموش کنیم اینکه دشمنان ما یک جنگ ترکیبی را علیه ما آغاز کردهاند از اغتشاش در خیابان به بهانههای واهی گرفته تا تضعیف نیروهای انتظامی، هجمه به اعتقادات دینی و ارزشی و... شکی نیست که یکی از نقاطی که در جنگ ترکیبی اخیر مورد هجمه قرار گرفته آرامش در بازارهای کشور و خصوصا بازار ارز است.اینکه روزانه، شبانه و حتی در روزهای تعطیل که تمام صرافیها و بانکهای کشور تعطیلاند قیمتسازیهای کاذب از سوی برخی کانالهای بیهویت فضای مجازی صورت میگیرد و بلافاصله هم از سوی برخی رسانههای داخلی بازتاب داده میشود آیا بخشی از جنگ ترکیبی فوقالاشاره نیست؟
به نظر میرسد اگر قائل به جنگ همهجانبه دشمن علیه ملت ایران هستیم پس نباید فرصت را از دست بدهیم و همه ارکان نظام باید برای مقابله با این هجمه پای کار بیایند. مثلا قوه مقننه باید مشخص کند چرا تکلیف مالیات بر ارزش افزوده را مشخص نمیکند آنهم در حالی که گفته میشود این مالیات تا حدود زیادی میتواند مشکل التهاب در بازار ارز را حل کند. یا قوه قضائیه باید در برخورد قاطع و سریع با عوامل اخلالگر بازار ارز و کانالهای قیمتساز مجازی مماشات نداشته باشد.
و درنهایت قوه مجریه باید تصمیمات هماهنگ بگیرد نه اینکه یک بخشی از این قوه ناگهان بخشنامهای را ابلاغ کند که منجر به التهاب بیشتر بازار شود مثل اقدام خودسرانه بورس کالا در تغییر نرخ ارز مبنای محاسبه قیمت پایه محصولاتی مثل آلومینیوم، روی، مس، سرب، گروه محصولات پتروشیمی و...
جالب اینکه این اقدام با مخالفت وزارت صمت مواجه شد. مردم این ناهماهنگیها را نمیپسندند.
همچنین در اجرای سیاستها همه ارکان دولت باید ملزم به همکاری باشند مثلا سیاستهای ارزی باید با سیاستهای تجاری هماهنگ باشد تا خدای ناکرده بهگونهای نشود که تراکم ارز در یکجا زیاد شده و در جای دیگر ارز مازاد باشد.
اجرای همه موارد فوق با تصمیمات فوری سران قوا و نظارت آنها امری شدنی است و نظام اسلامی نشان داده میتواند از پس این مشکلات بربیاید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
ملتها یک ویژگی بسیار بد دارند که همیشه باعث بدبختی انهاست و ان هم اینکه در عین حال که می دانند سیاستمداران دروغگو و فریبکارند ، اما حرفهای انها را باور می کنند. و خیلی عجیب است که نه تنها دروغهای سیاستمداران را باور می کنند بلکه با حقیقت گویان و ارائه دهندگان راهکار نیز مقابله می کنند و همین ویژگی باعث شده تا همیشه بازیچه دست سیاستمداران شوند.
سیاستمداران حتی سعی می کنند اطلاعاتی به خورد ملتها دهند تا انها به افرادی احمق تبدیل شوند تا اگر یک زمان خواستند در مورد افکار و باورهایشان تغیر عقیده بدهند ، به خودشان اسیب برسانند.
افراد احمق وقتی تغیر عقیده می دهند فقط ترسناک و خطرناک می شوند.
بدون شک حقیقت در ذات دروغهاییست که در رسانه ها منتشر می شود.
اما چرا مردم نمی توانند حقیقت را پیدا کنند.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
قدرتمندان جهان برای گمراه نمودن ملتها و انحراف اذهان انها برای نرسیدن به حقایق ملتها را درگیر عشق و نفرت نسبت به موضوعات مختلف می کنند. زیرا عشق و نفرت هردو یک ویژگی مشترک دارند و انهم اینکه باعث می شوند ذهن افراد کور شود و افراد دیدگاه درستی نسبت به موضوعات و مسائل مختلفی که می بینند نداشته باشند و نتوانند حقیقت و واقعیت را از دروغها تشخیص دهند.
متاسفانه تعداد زیادی از رسانه ها برای انحراف اذهان از رسیدن به حقیقت موضوعات مبتذل و پیش پا افتاده و یا حتی موضوعات ظاهرا” علمی ، اگاهی دهنده ، هنری و… را منتشر می کنند.
تعداد زیاد سایتها و کانالهای سرگرم کننده اعم از جوک ، فیلم ، سرگرمی و … باعث پنهان شدن حقیقت در لابلای دروغها می شود..
انسانها با باورها و عادتهایشان و همچنین رؤیاهایشان زندگی می کنند و از حقیقت فرار می کنند و این باعث می شود که صاحبان قدرت و سرمایه ملتها را به هر شکلی که اراده کنند کنترل و مهندسی نمایند. و دروغها را در لباس حقیقت به انها باور دهند.
فرار از حقیقت انسانها باعث شده تا به جای ریشه یابی واقعی مشکلات و بحرانها ی جهانی مخصوصا” جنگها همواره به دنبال یک ناجی و قهرمان بگردند تا انها را نجات دهد. بیشتر انسانها در شرایط فعلی جهان همچون دختر بچه ای شده اند که در رؤیاهایش انتظار دارد فردی با اسب سفید بیاید، غول ستمگر را بکشد و با اوازدواج نماید و خوشبختش کند.
صاحبان قدرت و صاحبان سرمایه در جهان برای حفظ موقعیتشان همواره به دنبال بحران سازی در جهان می باشند. بحرانهایی که کنترل و هدایت این بحرانها در اختیار خودشان است. گاهی جنگ جهانی ، گاهی جنگ منطقه ای و نیابتی ، گاهی رواج قحطی،بیماری, گرسنگی و بیکاری و گاهی رواج تروریسم ان هم تروریسم دولتی که خطرناکترین نوع تروریسم است و …