گروه سیاسی-ابوذر سمیعی و مجتبی لشکربلوکی مدرس مدیریت استراتژیک و حمید زعیمی نوشتند: هیچ حواسمان نبود! در هیاهوی اعتراضات و هیجان جام جهانی چیزی که فراموش شد این است که روز جهانی معلول بود و ما هیچ توجهی نداشتیم. امسال هم آمد و رفت و ما هنوز رفتارمان با معلولان همانند سال پیش است.
به گزارش بولتن نیوز ، یک آمار تکان دهنده و عجیب: بر اساس آمارهای جهانی، حدودا 15% هر جامعه را افراد دارای معلولیت تشکیل میدهند؛ یعنی از هر 6 نفری که در اطراف شما هستند، یک نفر دارای نوعی از معلولیت است. اما تا کنون از خودمان پرسیده ایم که آیا این افراد در جهان واقعی نیز به همین میزان مشاهده میشوند؟ چرا معلول ها کمتر دیده می شوند؟ یکی از دلایلش می تواند این باشد: ما به گونه ای رفتار می کنیم که آن ها کنار گذاشته شده اند. مبلمان شهری، معیارهای استخدامی، شرایط کاری، خیابان، اتوبوس، مترو و سایر فضاهای عمومی برای شهروندان معلول دسترسپذیر نیست. با این شرایط آن ها امکان یا توان خروج از خانه را ندارند. این وضعیتی است که توسط همه افراد جامعه به شهروندان دارای معلولیت تحمیل شده. همین من و شما. یک بار دیگر جمله قبل را بخوانید. ما برای عدالت فریاد می کشیم اما خودمان .... یادمان باشد معلولیت امری اجتماعی است و نه یک مساله فردی.
توصیه های عملی:
برای شروع این پنج نکته را رعایت کنیم.
موانع فیزیکی برای افراد دارای معلولیت ایجاد نکنیم!
اگر طراح یا مهندس ساختمان هستیم، در طراحی مان حتما استانداردهای دسترسپذیری را رعایت کنیم.
هرگز خودرومان را در پارکینگ ویژه معلولان پارک نکنیم. همچنین وسیله نقلیهمان را در پیاده رو یا در مقابل پل قرار ندهیم.
موزاییکهای برجسته زرد رنگ وسط برخی پیادهروها، مسیر ویژه نابینایان است. از قرار دادن وسایل در این مسیر خودداری کنیم.
به هنگام نصب داربست در پیادهرو، حتما آن را ایمن کنیم تا افراد دارای آسیب بینایی با آن برخورد نکنند.
اندک بودن میزان حضور افراد دارای معلولیت در جامعه باعث شده آنها متفاوت به چشم بیایند و بیشتر از دیگران تحت نظر باشند. برخی افراد با حسن نیت آنها را رصد میکنند تا اگر نیاز به کمک داشتند اقدام کنند. حواسمان باشد به هر دلیلی به آنها خیره شویم، شدیداً آنها را مورد آزار قرار میدهیم و احتمال حضور دوباره آنها را در مجامع عمومی کمرنگتر میکنیم.
شاید برای بسیاری، تشخیص مرز میان ترحم و کمک و همدلی به راحتی ممکن نباشد. در همدلی، نوعی برابری نهفته است اما در ترحم، نگاه از بالا به پایین. گویی با ترحم، به طور ضمنی به فرد دارای معلولیت القاء میشود که تو ناتوان و محکوم به شکستی. محبت اغراق شده، لطف بیجا، نادیده گرفتن بی دلیل یک اشتباه، کمک ناخواسته و بیش از حد یا وابسته کننده، صحبت کردن با لحنی متفاوت و کودکانه و ... مصداقهای بارز ترحمند. در مواجهه با افراد دارای معلولیت، خودتان باشیم همین!
برخی از ما تصور میکنیم به هنگام روبرو شدن با افراد دارای معلولیت اجازه دارند از خصوصیترین مسائل آنها سوال بپرسند. اینکه یک فرد معلول چگونه و از چه زمانی دچار معلولیت شده؛ برای رفع این موضوع چه کارهای درمانی انجام داده؛ شاغل یا متاهل است و آیا اعضای خانوادهاش هم معلولیت دارند یا نه، به ما مربوط نیست! این را بفهمیم!
اینکه برخی فیلمسازان و نویسندگان برای تأدیب شخصیت منفی داستان، او را دچار معلولیت میکنند نتیجهاش این میشود که افراد به هنگام مواجهه با فرد معلول تصور میکنند احتمالا به خاطر گناه خودش یا خانوادهاش دچار مکافات شده. معلولیت نه برای پیشگیری از گناه است و نه عقوبت گناه. معلولیت امری زیستی-اجتماعی است که ممکن است همه افراد به طور موقت یا دائم، در زندگی آن را تجربه کنند.
نکات دیگر هم بود که فعلا به همین پنج نکته بسنده می کنیم.
از منظر «توسعه» اگر به قضیه بنگریم یکی از شاخصه های جامعه توسعه یافته، شمولیت و یا فراگیری است؛ شرایطی که تضمین می کند تمام شهروندان از فرصت ها و منابع لازم برای فعالیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برخوردارند و محرومیت و جاماندگی ندارند. مهندسی که هنگام طراحی ساختمان نیازهای معلولان را در نظر نمیگیرد؛ شهروندی که با دیدن یک فرد دارای معلول به او خیره میشود؛ معلمی که به یک دانشآموز معلول ترحم میکند؛ فیلمسازی که معلولیت را دستمایه تمسخر قرار میدهد؛ نویسندهای که از ادبیات ضد معلول استفاده میکند؛ نمونههای کوچکی از جامعهای هستند که حذف یک معلول کمک کردهاند. با رعایت حقوق افراد دارای معلولیت، امکان حضور فعالانه و موثر آنها را در جامعه فراهم کنیم و یک کنشگر توسعه باشیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com