گروه فرهنگی: رسانه ملی با وجود فرازوفرودهایی که طی سالهای گذشته تجربه کرده هنوز هم بر اساس نظرسنجیهای متعددِ مراکز مستقل، بیشترین مخاطب را در اختیار دارد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از نور نیوز، بدیهی است کثرت مخاطب به معنی تأثیرگذاری مطلق همه برنامههای رسانه ملی و پذیرش آن از سوی مخاطبین نیست و به تناسب هر برنامه لازم است بازخوردهای آن بهصورت علمی و آماری اخذ، بررسی و تحلیل شود تا زمینهساز تأکید یا تغییر در سیاستها و شیوههای اتخاذ شده باشد.
با گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و تغییرات مدیریتی متعدد در صداوسیما، هنوز این رسانه با چالش جدی در حوزه پیگیری سیاستهای ثابت و مبتنی بر جذب مستمر و تأمین مصرف رسانهای اقشار مختلف مردم که از ضرورتهای امنیت ملی است، روبروست.
گرچه مبتنی بر قوانین کشور، انحصار انتشار صوت و تصویر فراگیر در اختیار رسانه ملی است اما واقعیت اجتنابناپذیر این است که به مدد فراگیری رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی، دهها رقیب خرد و کلان در کنار صداوسیما شکل گرفته که عدم توجه به نقش و اثرگذاری آنها میتواند ظرفیتهای این مجموعه عظیم رسانهای در جلب و نگهداری مخاطب را با چالشهای جدی روبرو نماید.
عمدهترین کارکرد رسانهها، آفرینش پیامهای غیرمستقیم و ایجاد و ترویج جریانهای خبری است.
انتشار پیامهای غیرمستقیم، عموماً بر ناخودآگاه مخاطبین تأثیر میگذارد و ماندگاری بالایی دارد تا جایی که در بسیاری موارد میتواند با تغییر رفتار مخاطبین نیز همراه شود.
جریانهای خبری نیز که میتوان از آن به عنوان کار ویژه اصلی یک رسانه نام برد هم ضمن آنکه بستر اصلی افزایش آگاهی و اطلاعات مخاطبین در موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... است تعیینکننده خطمشی و باورهای گردانندگان یک رسانه است.
از همین رو در مدعیترین کشورهایی که «جریان آزاد اطلاعات» را مبنای اصلی فعالیت رسانهای خود معرفی میکنند نیز چارچوبهای محکمی در حوزه تولید و انتشار اطلاعات دارند که عملاً فیلتر کردن هوشمندانه و حرفهای اطلاعات بوده و در نقطه مقابل فرضیه جریان آزاد اطلاعات قرار دارد.
به هر شکل و با علم به اجتنابناپذیر بودن اتخاذ این اصول در فعالیت رسانهای، باید بر این واقعیت تأکید کرد که تأثیرگذاری یک رسانه بر مخاطبین به میزان تطابق خروجیهای آن با واقعیتها و باورهای مخاطبین بستگی تام دارد.
اعتمادسازی در مخاطبینی که با پذیرش قواعد حرفهای یک رسانه به دنبال دریافت اقوال مختلف و حتی متضاد از رویدادهای گوناگون هستند تنها با متنوع سازی و ارائه نمایهای قابلقبول از بیطرفی نسبی محقق میشود و عدم توجه کافی به آن میتواند یک رسانه را در سراشیبی افول و کاهش تأثیرگذاری قرار دهد.
اقدامات اخیر رسانه ملی در ایجاد گفتگوهای چالشی، اگر چه دیر ولی بسیار مغتنم و قابل احترام است. گفتگوهایی از این دست پیشتر نیز در حول و حوش مسائل مختلف شکل گرفته بود اما ویژگی نوع اخیر آن که البته مخاطبین رسانه ملی نیز باید به آن خو بگیرند این است که:
نخست: افرادی به مناظرهها دعوت میشوند که به دلیل ظرفیتهای فکری، علمی و تجربی توانمندی ایجاد گفتگوهای چالشی و عمیق را دارند.
دوم: به جای رویکرد نتیجه محوری در گفتگوها بر آگاهی محوری تأکید شده و در نهایت مخاطب است که در مورد نتیجه گفتگو قضاوت میکند.
سوم: حفظ بیطرفی حداکثری مجری، فضای آرام و البته بیطرفانهای را بر برنامه حاکم کرده و مخاطب با اعتماد بیشتری گفتگوها را پیگیری میکند.
چهارم: در گفتگوها اصل بر شفاف گویی و مسئله محوری است. اتخاذ این رویکرد جدید و ویژگیهای قابل توجه این برنامه ضمن آنکه از توان حرفهای بالقوه رسانه ملی که تاکنون استفاده مؤثری از آن نشده، خبر میدهد تا حد زیادی توانسته مخاطبین عادی را به شبکهای جلب نماید که اصولاً بنیانگذاری آن با هدف تعاطی افکار نخبگان و نه عموم مردم انجام شده است.
از تأثیر ایجابی این نوع گفتگوها که بگذریم لاجرم اصحاب رسانه بر این نکته واقف هستند که اتخاذ شیوههای غیرحرفهای، شعاری، القایی و نتیجه محور با دعوت از جریانهای همسو و همفکر که اصولاً چالشی در بین آنها وجود ندارد به همان نسبت میتواند بهصورت سلبی ایجاد شبهه نموده و واکنش منفی و عدم اعتماد در افکار عمومی را به دنبال داشته باشد.
برنامه «شیوه» که زاده درک درست از یک ضرورت مغفول است به طور قطع میتواند به عنوان یک اسلوب و روش دائمی مد نظر مدیریت رسانه ملی باشد و از این طریق مرجعیت اصلیترین رسانه کشور را ارتقاء دهد.
پیگیری و تداوم این روش در طراحی و تولید برنامههای مختلف که لازمه آن استفاده از کارشناسان مجرب با تفکرات مختلف است رویه مبارکی است که به طور قطع ضمن بالا بردن ظرفیت گفتگو در کشور، رسانه ملی را به مداری بالاتر در کار حرفهای و مخاطب محور ارتقاء میدهد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
صدا و سیما خود نقش موثری در حوادث اخیر داشته است
در این بحبوحه بعضی چیزها افشا شد که ارزش پرداختن به آنها را دارد:
معلوم شد سی میلیاری در یک قلم به برنامه بی خاصیت و مبتذل دورهمی که در آن هر فسادی با سئوالهائی که در شرع ممنوع است پرداخته می شد، پرداختند
* معلوم شد مهران مدیری قمار باز بوده و اموالش را در قمار می باخته است
* معلوم شد که یک بار به خاطر چک برگشتی در حال رفتن به زندان بوده که "سیما" بدهی او را پرداخته، این در حالی است...
در تبلیغات:
یک شماره مجهول توسط علی دائی تبلیغ می شد که پول بدید تا بیمه دزدی موبایل شوید(هر چه فکر کردم چگونه می شود که در ترافیک اتوبان امام علی علیه السلام در ساعت ۱۱ شب نشسته ام ناگهان دست موتوری وارد شده و موبایل را قاپید و رفت و من در ماشین نه می توانم دنبالش کنم نه می توانم شاهد بگیرم و نه با نیروی انتظامی ارتباط بگیرم و بعد بیام از علی دائی و یا تشکیلات او پول موبایلم را دریافت کنم، یک دزدی آشکار بدون هیچ آورده ای)
و ناگهان در آستانه این آشوب های سلبریتی زده شاهد پاس گل آقای گل هستیم که ربطی به هیچ ندارد...
خلاصه؛ بلبل نبود عاشق گل، این کلاه را ما دوختیم و بر سر بلبل گذاشتیم
تلویزیون ما اینها را ساخت
جشنواره فجر ما این شل حجابی و بی حجابی را ابداع و ترویج کرد، و به این فاسقان جایزه هم داد و از بین این فاسقان داور هم انتخاب کرد...
رامبد جوان و مهران مدیری را ساخته و بیشترین وقت را در اختیار این جرثومه های خودش ساخته را در اختیار ایشان قرار داد
هم در نمایش و هم در فوتبال
الان ایرج طهماسب که با کلاه قرمزی کاتریاردر شد و ترک وطن هم کرد و در کنار دخترانش در افتضاح ترین شکل ممکن عکس انداخت و به در صفحه خودش ارسال کرد به ایران باز گشته در باز با توجه به تخصصش یه برنامه بسیار مبنذل را در حوزه کودکان تولید می کنه و گاه در اتوبان ها هم ازش تبلیغ می شه
گناه خیلی از خواص بیشتر از فساق هنر و... خیلی هاست...
تا صدا و سیما اصلاح نشود
تا مسئولین اصلاح نشوند
میخ به سندان کوفتن است
هر کدام از این فساق حوزه ابتذال چند پرونده علنی فساد جنسی و مالی دارند...
همین شهریاری بیش از دو دهه است که به جرم های... و غیره یه پاش زندانه...
اینجوری میشه:
قربون برم خدارو
یه بوم و دو هوارو