به گزارش بولتن نیوز، دکتر حمید سوری درباره وضعیت کرونا در کشور و نبود شهر قرمز و نارنجی کرونایی، گفت: همانطور که بارها اعلام کردهام، اساس رنگبندیهای فعلی را غیر علمی میدانم. این رنگبندی نهتنها کمککننده نیست، بلکه گمراهکننده هم هست. زیرا نمیتواند تصویر روشن و درستی را از سطح خطر در جامعه و شهرهای مختلف ارائه دهد. بنابراین صحبت کردن درباره رنگبندی باید کنار گذاشته شود.
وی گفت: آنچه که اکنون برای رنگبندی استفاده میشود، میزان بستری به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است که کاملا اشتباه است. در واریانت دلتا که شدت بیماری و بستریها بالا بود، نقص رنگبندی کمتر خودش را نشان میداد، اما در اُمیکرون که نسبت شدت ابتلا در آن پایین است، این رنگبندی میتواند تصویر اشتباه و گمراهکنندهای را ارائه کند. در کشورهای مختلف از شاخصهای متعدد استفاده میکنند. به عنوان مثل بسیاری از کشورهای اروپایی بین ۲۰ تا ۲۱ شاخص را برای رنگبندی شهرها استفاده میکنند تا بتوانند سطح خطر را به درستی بسنجند. نمیتوان بر اساس یک متغیر بگوییم که فلان شهر بیخطر یا کم خطر است. زیرا منطق رنگبندی، سطحبندی خطر بوده و اینکه بر اساس سطح خطر سیاستهای مناسب را اتخاذ کنید و اولویتبندی کنید. وقتی معیار اشتباه باشد، پیام اشتباه دریافت میشود؛ به طوری که جایی که اولویت دارد، ممکن است بدون اولویت تعریف شود و برعکس.
سوری با بیان اینکه در حال حاضر نبود شهر قرمز و نارنجی به این معنا نیست که منطقه پرخطر نداریم، گفت: این صحبت کاملا استنتاج اشتباهی است.
وی افزود: در عین حال از آنجایی که تعداد تستهای روزانهمان برای کرونا بسیار محدود است و تعداد مرگها هم بر اساس تست مثبت اعلام میشود، ممکن است خطایی از این بابت وجود داشته باشد و منجر به کمشماری شود. به طوری که عدهای به دلیل کرونا فوت کنند، اما از آنجایی که تعداد تست کم است و این افراد با تست مثبت نبودهاند، جزء آمار حساب نشوند.
سوری با بیان اینکه متاسفانه در زمینه میزان تست به ازای یک میلیون نفر جمعیت رتبه ۱۱۸ را در دنیا داریم، گفت: به طور متوسط هر ایرانی تا به حال ششدهم بار تست شده است. حال این میزان را با دانمارک مقایسه کنید که هر دانمارکی در این دوره به طور متوسط ۲۲ بار تست شده است. باید توجه کرد که میزان تست هم باید بر اساس مطالعات بومی هر کشور انجام شود. ممکن است ۲۲ بار برای هر نفر برای جامعه خودشان خوب باشد، اما اینطور نیست که الزاما برای کشور ما هم خوب باشد و باید مطالعه کنیم.
سوری ادامه داد: با این حال مساله مشخص این است که خوشبختانه وضعیت موجودمان، وضعیت نسبتا مطلوبی است و نشاندهنده این است که یک افول نسبی در سطح جامعه ایجاد شده است، اما این افول فقط مختص کشور ما نیست و اکثر کشورهای دنیا، کمابیش این شرایط را دارند. اگر بخواهیم وضعیت کشورمان را هم با سایر کشورها مقایسه کنیم، باید به فاکتورهایی مانند زمان واکسیناسیون انبوه، سطح ایمنی جامعه و چرخش ویروس و ... توجه کنیم.
وی تاکید کرد: به نظر میرسد که ویروس کرونا یک آتشبس یکطرفه اعلام کرده و مشخص نیست که این آتشبس تا چه زمانی ادامه یابد. مداخلاتی که ما در سطح کلان انجام دادیم، عمدتا بر پایه واکسیناسیون استوار بوده و شواهد بینالمللی نشان میدهد که حتی کشورهایی که پوشش واکسیناسیونشان از ما بیشتر بوده، مجددا بازگشت پیک و اپیدمی را داشتند؛ به نحوی که این روند رو به افزایش هم هست؛ به طوری که در هفته گذشته حدود ۳۰ کشور روند افزایشی داشتند و در این هفته این تعداد به ۴۰ کشور رسید. این روند افزایشی نگرانیها را تشدید میکند و هیچ تضمینی وجود ندارد که کشور بعدی، کشور ما نباشد.
سوری گفت: منظور از آتشبس یکطرفه کرونا، این است که ما سیاستهای موثر آنچنانی به عنوان یک بسته پیشگیرانه در مقابل اپیدمی نداشتیم که انتظار داشته باشیم که وضعیت اپیدمی در پاسخ به مداخلات ما باشد. آنچه اکنون میبینیم، آتشبس یکطرفه ویروس است و خود ویروس احتمالا یک عقبنشینی تاکتیکی کرده و منتظر است تا به ما شبیخون بزند. وقتی دو طرف باشد، به این معناست که مداخلات ما موثر بوده و ویروس شکست خورده است، اما ما سیاستهای کلان موثری نداشتیم و فقط واکسیناسیون انجام دادیم. واکسیناسیون هم یک بخشی از بستههای پیشگیرانه و کنترل و مدیریت اپیدمی است.
سوری با بیان اینکه وضعیت موجود کشور خوب، اما بسیار شکننده است، گفت: بر این اساس باید از عادیانگاری شرایط بپرهیزیم. درست نیست که اپیدمی را تمام شده تلقی کنیم یا تصور کنیم که شرایط کاملا عادی شده است. اصلا اینطور نیست. در حال حاضر عمده موارد افزایشی اپیدمی در کشورهای آمریکای جنوبی بوده و به تدریج به سمت شرق در حرکت است. به طوری که کشورهای اطراف ما هم مانند عربستان سعودی، پاکستان و ... مقداری روند افزایشیشان آغاز شده و ممکن است که کشور ما هم از این روند افزایشی مصون نماند.
وی تاکید کرد: ما باید در وهله اول آمادگی علمی داشته باشیم و بعد هم برای هر سناریوی احتمالی باید نقشه راه و بسته پیشگیرانه مناسبی را داشته باشیم که بعید به نظر میرسد که چنین برنامهای وجود داشته باشد. باید توجه کرد که دلیل روندهای افزایشی در سایر کشورها، یا سابواریانتهای جدید است یا اینکه جمعیت دچار عادیانگاری شده است. باید توجه کرد که وقتی جمعیت کشور دچار عادیانگاری میشود، محافظتش کاهش یافته و ویروس هم به دنبال میزبان حساس است.
سوری با بیان اینکه یادمان هم نرود که فعلا در خوشبینانهترین شکل ۷۵ درصد جمعیت کشورمان واکسن تزریق کردهاند، گفت: باز هم اگر در خوشبینانهترین شکل واکسنها ۷۰ درصد اثربخشی داشته باشند، یعنی حدود ۵۰ میلیون نفر از جمعیت کشورمان مصون هستند. بنابراین هنوز نزدیک ۳۵ میلیون و با حذف کودکان زیر ۵ سال نزدیک ۲۵ میلیون فرد حساس در جامعه داریم که ویروس میتواند آنها را به عنوان میزبان انتخاب کند. بنابراین وقتی رعایت پروتکلها ضعیف شده و دچار خوشبینی میشویم، ویروس میچرخد، افراد حساس را پیدا کرده و مجددا طغیان پیدا میکند.
وی گفت: در عین حال از آنجایی که واکسیناسیون مصونیت دائمی نمیدهد، مرتبا تعداد افراد حساسمان افزایش مییابد و با گذشت زمان، اثربخشی واکسن هم کاهش مییابد. البته باید توجه کرد که الگوی اپیدمی در جوامع مختلف تابع متغیرهای زیادی است که برای اینکه بتوانیم سیاست و تصمیم درست و هوشمندانه اتخاذ کنیم، باید ضمن توجه به تجارت بینالمللی، به اصول اپیدمیولوژی هم توجه داشته باشیم و مهمتر از این دو با انجام مطالعات بومی، بهترین الگو یا شیوه مداخله را برای کشورمان اتخاذ کنیم.
سوری ادامه داد: اینکه فلان کشور برای فلان گروه دز چهارم واکسن کرونا را تزریق کرد یا سازمان جهانی بهداشت توصیه کرد، دلیلی نمیشود که کشورها چشمبسته فقط از توصیهها یا تجارب دیگر کشورها پیروی کنند. ضعف بزرگ ما این است که مطالعات بومیمان برای تصمیمگیری بسیار ضعیف است و بر همین اساس تصمیمگیریهایمان مبتنی بر شرایط علمی نیست. ممکن است ما در کشورمان به دز چهارم نیاز داشته باشیم یا نداشته باشیم، ممکن است برای گروههای خاصی نیاز باشد و ... بدون مطالعه و چشمبسته نمیتوان تصمیمگیری کرد. باید مطالعات بومی همراه با شفافسازی دادهها و اطلاعات وجود داشته باشد.
این اپیدمیولوژیست درباره پیشبینی از آینده کرونا گفت: فکر میکنم احتمال هیچ اتفاقی صفر نیست. در شرایط معمول روند اپیدمی، باید منتظر خیزشهای بعدی باشیم. مگر اینکه اتفاقی خارج از شرایط عادی و اختیارات بشر رخ دهد؛ یا ویروس به صورتی نابود شود و ... در مجموع احتمال پایان یافتن پاندمی در حال حاضر ضعیف است. زیرا سایر شاخصهای اپدمیولوژی چنین چیزی را نشان نمی دهند. برای اینکه بتوانیم به مرحله خاموشی اپیدمی برسیم، باید حداقل دو دوره از بیماری بگذرد و هیچ مورد ابتلای جدیدی در یک جامعه دیده نشود. هرگز تا به حال به این شرایط نرسیدهایم. برخی کشورها مانند نیوزیلند که به این شرایط رسیدند، کشورشان تحت مراقبت شدید است و به محض مشاهده یک مورد بیماری به سرعت و با شدت با آن مقابله میکنند تا گسترش نیابد.
سوری تاکید کرد: نگرانی دیگری که وجود دارد، این است که خود نظام سلامت در هر کشوری نیز از اپیدمی خسته شده باشد که خدا نکند این اتفاق برای کشوری رخ دهد. خستگی پاندمی ممکن است در مردم ایجاد شود، اما زمانیکه متولیان مدیریت اپیدمی دچار خستگی شوند، خطرناک است و باید نسبت به آن هشدار داد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com