کد خبر: ۷۷۷۲۵۷
تاریخ انتشار:
زیان‏ده‏بودن لزوماً به معنای عملکرد ضعیف یک شرکت دولتی نیست

تاملی در باب عملکرد ضعیف و ابعاد مختلف مقوله زیان در شرکت‏های دولتی

طی روزهای اخیر انتشار صورت‏های مالی شرکت‏های دولتی در سامانه کدال، انبوهی از انتقادات را در خصوص ناکارآمدی، عملکرد ضعیف و زیان‏ شناسایی شده توسط این نهادها به دنبال داشته است.
تاملی در باب عملکرد ضعیف و ابعاد مختلف مقوله زیان در شرکت‏های دولتی

گروه اقتصادی: طی روزهای اخیر انتشار صورت‏های مالی شرکت‏های دولتی در سامانه کدال، انبوهی از انتقادات را در خصوص ناکارآمدی، عملکرد ضعیف و زیان‏ شناسایی شده توسط این نهادها به دنبال داشته است. در این نوشتار چالش‏های مرتبط با عملکرد بنگاه‏های دولتی از سه بعد مورد بررسی قرار گرفته و تلاش شده است به سه سوال اساسی در این زمینه پاسخ داده شود: آیا زیان‏ده بودن همواره به معنای عملکرد ضعیف یک بنگاه دولتی است؟ عملکرد برخی از شرکت‏های دولتی ضعیف است یا آنها تلاش دارند عملکرد ضعیفی را از خود به نمایش گذارند؟ و ضعیف عملکرد شرکت‌هایی که واقعاَ عملکرد ضعیفی دارند، در چه مواردی ریشه دارد؟

به گزارش بولتن نیوز، زیان‏ده‏بودن لزوماً به معنای عملکرد ضعیف یک شرکت دولتی نیست. قبل از قضاوت در خصوص عملکرد شرکت‏های دولتی باید این نکته را مد نظر قرار داد که تا چه حدی عملکرد این شرکت‏ها قابل سنجش است و یا از معیار درستی برای ارزیابی استفاده شده است. بخش بزرگی از نهادهایی که تحت عنوان شرکت‏های دولتی شناخته می‏شوند در واقع شرکت به مفهوم تجاری آن نیستند. از جمله این شرکت‏ها می‏توان به صدا و سیما، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، بانک مرکزی ج.ا.ا.، سازمان هدفمندی یارانه‏ها، سازمان حمایت از مصرف‏کننده‏گان و تولیدکننده‏گان، سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‏ای، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سازمان مرکزی تعاون روستایی، شرکت مادرتخصصی خدمات کشاورزی و شرکت شهرک‏های کشاورزی اشاره کرد. به برخی از چنین نهادهایی، تصدی‏گری برخی از فعالیت‏های دولت محول شده است و در برخی دیگر، اهداف اجتماعی همانند امنیت اجتماعی، امنیت غذایی، خودکفایی، ایجاد زیرساخت‏ها و ارائه خدمات عمومی، تثبیت قیمت‏ها و .. نقش پررنگ‏تری نسبت به بازده اقتصادی دارند. در مواردی که یک شرکت اهداف اجتماعی را دنبال می‏کند، خلق ارزش اجتماعی را باید در کنار سودآوری در نظر گرفت. سودآوری پایین در کنار خلق ارزش اجتماعی بالا توجیه‏پذیر است، اما در مواردی که بازده اقتصادی پایین در کنار عدم اثرگذاری اجتماعی شرکت قرار دارد، باید در فعالیت شرکت و یا نحوه فعالیت آن تجدید نظر کرد. حتی در صورت زیان‌ده بودن یک شرکت دولتی، مادامی که ارزش اجتماعی قابل توجهی در آن خلق شود، باید به عنوان یک سرمایه‏گذاری استراتژیک و ابزاری در جهت پیشبرد اهداف کلان مد نظر قرار گیرد. علیرغم صحیح بودن نگرش فوق، سنجش ارزش اجتماعی خلق شده توسط شرکت‏های دولتی کار آسانی نیست. به دلیل فقدان سیستم قیمت تمام شده در شرکت‏ها به ویژه شرکت‏هایی که از ساختار بازار انحصاری برخوردارند و یا از محل وظایف حاکمیتی درآمد کسب می‏کنند، ارزیابی عملکرد آنها از این منظر بسیار مشکل و در برخی از موارد غیرممکن است. همچنین، در برخی موارد، دلایلی خارج از اختیارات بنگاه بر عملکرد آن به شدت تاثیر می‏گذارد. به عنوان نمونه، شرکت فرودگاه‏ها و ناوبری هوایی ایران سهم قابل توجهی از درآمد خود را از محل پروازهای عبوری کسب می‏کند و افزایش و یا کاهش ترافیک هوایی کشور خارج از اختیار این شرکت است. زیان‏ده بودن به عنوان ابزاری در جهت عدم خروج منابع مالی و استفاده از منابع عمومی صرف نظر از اینکه شرکت‏های دولتی واقعا عملکرد ضعیفی دارند یا خیر، دلایلی وجود دارد که دستکم برخی از آنها برای شناسایی سود کم یا حتی زیان در صورت‏های مالی خود انگیزه پیدا می‏کنند. یکی از دلایل مهم برای شناسایی سود کم این است که شرکت‏های دولتی 50 درصد از سود ویژه خود، 10 درصد از سهم سود دولت و 25 درصد از سود خود را به صورت مالیات پرداخت می‏کنند. خروج منابع شرکت تحت عناوین فوق، این فرصت را از آنها دریغ می‏کند تا در مواردی از جمله فعالیت‌ها و طرح‏های توسعه‌ای خود سرمایه‏گذاری کنند، بنابراین تا جای ممکن تلاش می‏کنند که در صورت‏های مالی سود شناسایی نشود. برای شناسایی زیان در این نهادها نیز انگیزه‏هایی وجود دارد. در صورتی که زیان شناسایی شده بیشتر از نصف ارزش سرمایه شرکت باشد، مطابق با ماده 141 قانون تجارت، هیئت مدیره باید در رابطه با انحلال شرکت یا ادامه فعالیت آن از طریق راهکارهایی مثل اخذ معافیت مالیاتی موقت، افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی‏ها و یا کاهش سرمایه اقدام کند. در شرکت‏های دولتی این انگیزه وجود دارد که از طریق تمسک به این قانون، بدهی خود را از محل منابع عمومی دولت پداخت کنند. همچنین ماده (6) قانون رفع موانع تولید رقابت‏پذیر و ارتقای نظام مالی کشور این امکان را فراهم می‏کند که شرکت‏های دولتی با تمسک به آن، بدهی‌های ناشی از تکالیف قانونی را به دولت منتقل کنند. نوع رابطه میان خزانه‏داری کل کشور با شرکت‏های دولتی نیز از جمله مواردی است که تمایل به شناسایی زیان را در میان این شرکت‏ها تقویت می‏کند. خزانه‏داری کل کشور سود سهام و مالیات پرداختی شرکت‏های دولتی را به صورت یک دوازدهم و در طی ماه‏های سال دریافت می‏کند. دریافت این مقادیر توسط خزانه‏داری کل کشور بر اساس عملکرد شرکت صورت می‏گیرد و در صورتی که مابه‎‏التفاوتی میان ارقام مصوب و عملکرد وجود داشته باشد، این مغایرت طی دوره‏های بعد دریافت خواهد شد. ریشه‏های عملکرد ضعیف شرکت‏ها فارغ از مباحث پیشین، دلایلی نیز وجود دارد که شرکت‏های دولتی واقعاَ عملکرد ضعیفی دارند و عملکرد ضعیف آنها بر مبنای سایر مسئولیت‌های آنها قابل توجیه نیست. موارد زیر نمونه‌ای از این عوامل هستند: سهم بزرگی از عملکرد ضعیف در شرکت‏های دولتی را می‏توان به مشکلات موجود در حاکمیت شرکتی آنها و چالش‏های مربوط به آن، نظیر مساله کارگزاری در کنار نظارت ناکافی بر این شرکت‌ها ارتباط داد. مساله کارگزاری زمانی به وجود می‏آید که مالک بنگاه دولتی (دولت) و کنترل‏کننده آن (وزارتخانه و یا دستگاه اجرایی مافوق) اهداف متفاوتی را دنبال می‏کنند و یا حتی در درون شرکت، اعضای هیئت مدیره و سایر مدیران اهداف متفاوتی نسبت به ارکان مافوق خود دنبال می‏کنند. معمولا رابطه کارگزاری به گونه‌ای عمل می‌کند که مدیران انگیزه و منافعی از سودآوری بنگاه ندارند. از سوی دیگر، در حال حاضر بیش از 300 شرکت دولتی در کشور وجود دارد. وظایفی از قبیل اظهار نظر پیرامون دستور جلسات مجامع عمومی، عزل و نصب مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره، اتخاذ تصمیم در مورد انحلال یا واگذاری شرکت‏ها، بررسی و تصمیم در خصوص صورت‏های مالی بنگاه‏ها و راهبری برنامه‏ریزی و بودجه این شرکت‏ها بر عهده وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان برنامه و…

طی روزهای اخیر انتشار صورت‏های مالی شرکت‏های دولتی در سامانه کدال، انبوهی از انتقادات را در خصوص ناکارآمدی، عملکرد ضعیف و زیان‏ شناسایی شده توسط این نهادها به دنبال داشته است. در این نوشتار چالش‏های مرتبط با عملکرد بنگاه‏های دولتی از سه بعد مورد بررسی قرار گرفته و تلاش شده است به سه سوال اساسی در این زمینه پاسخ داده شود:

آیا زیان‏ده بودن همواره به معنای عملکرد ضعیف یک بنگاه دولتی است؟
عملکرد برخی از شرکت‏های دولتی ضعیف است یا آنها تلاش دارند عملکرد ضعیفی را از خود به نمایش گذارند؟
و ضعیف عملکرد شرکت‌هایی که واقعاَ عملکرد ضعیفی دارند، در چه مواردی ریشه دارد؟

 

زیان‏ده‏بودن لزوماً به معنای عملکرد ضعیف یک شرکت دولتی نیست.

قبل از قضاوت در خصوص عملکرد شرکت‏های دولتی باید این نکته را مد نظر قرار داد که تا چه حدی عملکرد این شرکت‏ها قابل سنجش است و یا از معیار درستی برای ارزیابی استفاده شده است. بخش بزرگی از نهادهایی که تحت عنوان شرکت‏های دولتی شناخته می‏شوند در واقع شرکت به مفهوم تجاری آن نیستند. از جمله این شرکت‏ها می‏توان به صدا و سیما، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، بانک مرکزی ج.ا.ا.، سازمان هدفمندی یارانه‏ها، سازمان حمایت از مصرف‏کننده‏گان و تولیدکننده‏گان، سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‏ای، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سازمان مرکزی تعاون روستایی، شرکت مادرتخصصی خدمات کشاورزی و شرکت شهرک‏های کشاورزی اشاره کرد. به برخی از چنین نهادهایی، تصدی‏گری برخی از فعالیت‏های دولت محول شده است و در برخی دیگر، اهداف اجتماعی همانند امنیت اجتماعی، امنیت غذایی، خودکفایی، ایجاد زیرساخت‏ها و ارائه خدمات عمومی، تثبیت قیمت‏ها و .. نقش پررنگ‏تری نسبت به بازده اقتصادی دارند.

در مواردی که یک شرکت اهداف اجتماعی را دنبال می‏کند، خلق ارزش اجتماعی را باید در کنار سودآوری در نظر گرفت. سودآوری پایین در کنار خلق ارزش اجتماعی بالا توجیه‏پذیر است، اما در مواردی که بازده اقتصادی پایین در کنار عدم اثرگذاری اجتماعی شرکت قرار دارد، باید در فعالیت شرکت و یا نحوه فعالیت آن تجدید نظر کرد. حتی در صورت زیان‌ده بودن یک شرکت دولتی، مادامی که ارزش اجتماعی قابل توجهی در آن خلق شود، باید به عنوان یک سرمایه‏گذاری استراتژیک و ابزاری در جهت پیشبرد اهداف کلان مد نظر قرار گیرد.

علیرغم صحیح بودن نگرش فوق، سنجش ارزش اجتماعی خلق شده توسط شرکت‏های دولتی کار آسانی نیست. به دلیل فقدان سیستم قیمت تمام شده در شرکت‏ها به ویژه شرکت‏هایی که از ساختار بازار انحصاری برخوردارند و یا از محل وظایف حاکمیتی درآمد کسب می‏کنند، ارزیابی عملکرد آنها از این منظر بسیار مشکل و در برخی از موارد غیرممکن است. همچنین، در برخی موارد، دلایلی خارج از اختیارات بنگاه بر عملکرد آن به شدت تاثیر می‏گذارد. به عنوان نمونه، شرکت فرودگاه‏ها و ناوبری هوایی ایران سهم قابل توجهی از درآمد خود را از محل پروازهای عبوری کسب می‏کند و افزایش و یا کاهش ترافیک هوایی کشور خارج از اختیار این شرکت است.

زیان‏ده بودن به عنوان ابزاری در جهت عدم خروج منابع مالی و استفاده از منابع عمومی

صرف نظر از اینکه شرکت‏های دولتی واقعا عملکرد ضعیفی دارند یا خیر، دلایلی وجود دارد که دستکم برخی از آنها برای شناسایی سود کم یا حتی زیان در صورت‏های مالی خود انگیزه پیدا می‏کنند. یکی از دلایل مهم برای شناسایی سود کم این است که شرکت‏های دولتی 50 درصد از سود ویژه خود، 10 درصد از سهم سود دولت و 25 درصد از سود خود را به صورت مالیات پرداخت می‏کنند. خروج منابع شرکت تحت عناوین فوق، این فرصت را از آنها دریغ می‏کند تا در مواردی از جمله فعالیت‌ها و طرح‏های توسعه‌ای خود سرمایه‏گذاری کنند، بنابراین تا جای ممکن تلاش می‏کنند که در صورت‏های مالی سود شناسایی نشود.

برای شناسایی زیان در این نهادها نیز انگیزه‏هایی وجود دارد. در صورتی که زیان شناسایی شده بیشتر از نصف ارزش سرمایه شرکت باشد، مطابق با ماده 141 قانون تجارت، هیئت مدیره باید در رابطه با انحلال شرکت یا ادامه فعالیت آن از طریق راهکارهایی مثل اخذ معافیت مالیاتی موقت، افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی‏ها و یا کاهش سرمایه اقدام کند. در شرکت‏های دولتی این انگیزه وجود دارد که از طریق تمسک به این قانون، بدهی خود را از محل منابع عمومی دولت پداخت کنند. همچنین ماده (6) قانون رفع موانع تولید رقابت‏پذیر و ارتقای نظام مالی کشور این امکان را فراهم می‏کند که شرکت‏های دولتی با تمسک به آن، بدهی‌های ناشی از تکالیف قانونی را به دولت منتقل کنند.

نوع رابطه میان خزانه‏داری کل کشور با شرکت‏های دولتی نیز از جمله مواردی است که تمایل به شناسایی زیان را در میان این شرکت‏ها تقویت می‏کند. خزانه‏داری کل کشور سود سهام و مالیات پرداختی شرکت‏های دولتی را به صورت یک دوازدهم و در طی ماه‏های سال دریافت می‏کند. دریافت این مقادیر توسط خزانه‏داری کل کشور بر اساس عملکرد شرکت صورت می‏گیرد و در صورتی که مابه‎‏التفاوتی میان ارقام مصوب و عملکرد وجود داشته باشد، این مغایرت طی دوره‏های بعد دریافت خواهد شد.

ریشه‏های عملکرد ضعیف شرکت‏ها

فارغ از مباحث پیشین، دلایلی نیز وجود دارد که شرکت‏های دولتی واقعاَ عملکرد ضعیفی دارند و عملکرد ضعیف آنها بر مبنای سایر مسئولیت‌های آنها قابل توجیه نیست. موارد زیر نمونه‌ای از این عوامل هستند:

سهم بزرگی از عملکرد ضعیف در شرکت‏های دولتی را می‏توان به مشکلات موجود در حاکمیت شرکتی آنها و چالش‏های مربوط به آن، نظیر مساله کارگزاری در کنار نظارت ناکافی بر این شرکت‌ها ارتباط داد. مساله کارگزاری زمانی به وجود می‏آید که مالک بنگاه دولتی (دولت) و کنترل‏کننده آن (وزارتخانه و یا دستگاه اجرایی مافوق) اهداف متفاوتی را دنبال می‏کنند و یا حتی در درون شرکت، اعضای هیئت مدیره و سایر مدیران اهداف متفاوتی نسبت به ارکان مافوق خود دنبال می‏کنند. معمولا رابطه کارگزاری به گونه‌ای عمل می‌کند که مدیران انگیزه و منافعی از سودآوری بنگاه ندارند. از سوی دیگر، در حال حاضر بیش از 300 شرکت دولتی در کشور وجود دارد. وظایفی از قبیل اظهار نظر پیرامون دستور جلسات مجامع عمومی، عزل و نصب مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره، اتخاذ تصمیم در مورد انحلال یا واگذاری شرکت‏ها، بررسی و تصمیم در خصوص صورت‏های مالی بنگاه‏ها و راهبری برنامه‏ریزی و بودجه این شرکت‏ها بر عهده وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان برنامه و بودجه است. این در حالی است که دو نهاد مذکور با محدودیت نیروی انسانی و در نتیجه محدودیت نظارت بر شرکت‏های دولتی مواجه هستند.
تعداد بالای شرکت‏های دولتی، غیر از این نظارت بر آنها را دشوار می‌کند، باعث گسترش ساختار بروکراتیک می‌شود و از منظر حسابداری، هزینه سربار این شرکت‏ها افزایش می‏یابد. تبدیل واحدهای تابعه به شرکت دولتی منجر به کوچکتر شدن خریدها و متحدالشکل نبودن اقلام آن، کاهش استفاده بهینه از ماشین‏آلات و تجهیزات و نیروی انسانی، کاهش به اشتراک‏گذاری دانش تجربی و افزایش هزینه نیروی انسانی و در عین حال کاهش توان تخصصی و سایر معضلات مربوط به کاهش بازدهی نسبت به مقیاس خواهد شد.
حاکم شدن نگرش مالی به جای نگرش راهبردی نیز از جمله مهمترین چالشهای حاکمیتی مربوط به بنگاه‏داری دولتی در ایران است. این موضوع بدین مفهوم است که نهاد مالک که کل یا سهم بزرگی از مالکیت بنگاه را بر عهده دارد، در عمل به جز موارد مالی نظارتی بر نحوه عملکرد بنگاه ندارد. این موضوع در شرکت‏های نسل دوم که قبلاً به صورت اداره کل ذیل یک شرکت مادرتخصصی فعالیت می‏کردند و در حال حاضر اعضای هیئت آن از سایر وزارتخانه‏ها و دستگاه‏های اجرایی حضور دارند، بیشتر به چشم می‏خورد.

جمع‌بندی

در این نوشتار برخی از مهم‌ترین مباحث مرتبط با عملکرد ضعیف شرکت‏های دولتی و ابعاد مختلف مقوله زیان در این شرکت‌ها تشریح شود. طبیعتاً پیش‏نیاز اصلی برای سنجش عملکرد یک شرکت دولتی، دسترسی به آمار و اطلاعات است. انتشار صورت‏های مالی شرکت‏های دولتی، قدمی بزرگ ولی ابتدایی برای حرکت در این مسیر بود. شایسته است علاوه بر اطلاعات مالی، اطلاعات عملکردی، بودجه‏ریزی و منابع انسانی شرکت‏هایی که در بودجه سنواتی حضور دارند انتشار یابد. همچنین ساز و کاری برای ارزیابی شرکت‏هایی که اهداف اجتماعی را دنبال می‏کنند، مشخص گردد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین