گروه اجتماعی- آیت الله دکتر سید مصطفی محقق داماد – فقیه و حقوقدان که خود سالها در جایگاه رییس سازمان بازرسی کل کشور در شورای عالی قضایی حضور داشته در یادداشتی نوشته است:
به گزارش بولتن نیوز، «من سال ها در تهیه لوایح قضایی دخالت داشتم و نسبت به لوایح تهیه شده در آن دوران کاملاً پاسخ گو هستم، چه لوایح دوران شورای انقلاب و چه لوایح پس از آن. گروه تهیه کننده از شخصیتهای بالای حقوقی و فقهی تشکیل میشد و اگر بخواهم نمونههایی از مباحث مطروحه در گروه را مطرح کنم سخن به درازا میکشد ولی الآن وقتی در ذهنم عبور میدهم متوجه میشوم که افراد دارای تجربه چگونه به آثار ناشی از قوانین توجه داشتند و این است آثار تجربه.
خداوند رحمت کند یکی از اعضای شورای عالی قضایی را که با آمدنش در شورا همۀ ضوابط را ویران ساخت و گفت این قوانین را دور بریزید و همین کتاب "تحریرالوسیله" را ترجمه کنید و تصویب شود! ما خداحافظی کردیم و شد آنچه که شد!»
«درتاریخ ۱۸خرداد ۱۳۹۹ نگارنده این سطور تحت عنوان «دریغا اخلاق ؛ دریغا فرهنگ ایرانی» به مناسبت جنایت هولناک قتل دختری توسط پدرش در تالش در جریدۀ شریفۀ اطلاعات تقدیم خوانندگان کردم.
در آن یادداشت به عرض خوانندگان رسانده بودم که مادام که ریشههای این بداخلاقیها مورد بررسی قرار نگیرد و برای علاج آن به نحو صحیح اندیشه نشود، نظیر این حوادث شوم تکرار خواهد شد و این روزها شاهد پدیدهای بسیار هولناک بودیم: زنی جوان، حسب گزارش از منزل فرار کرده و به خارج از کشور رفته، پدر و سایر بستگان صرفاً برای کشتن او طراحی میکنند و با تمهید مقدمات او را به وطن برمیگردانند و سرانجام بهدست شوهرش سرش بریده میشود. شوهر، سر او را در دست میگیرد و میان بازار میگرداند و بدین وسیله اظهار افتخار، غیرت و ناموس پرستی و دینداری میکند!
در این حادثۀ تلخ و هولناک چند نکتۀ قابل توجه وجود دارد:
در مجموع، این داستان، اعمال سرزده از افراد، تقصیر ارتکابی مقتوله، حرکات بستگان، قتل فجیع قاتل، در دست گرفتن سر و راه افتادن میان مردم، تشویق مردم و لااقل تأیید با سکوت و تماشایشان، همه و همه بدون شک نشان دهندۀ سقوط و انحطاط اخلاق انسانی درجامعه ماست و شرمگین این سقوط و انحطاط در درجۀ نخستین، عموم مربیان اخلاقی جامعه اند: آموزش و پرورش ،مساجد، تکایا وبالاخره خطیبان، گویندگان ، ارباب قلم، جراید و رسانۀ ملی با داشتن کانالهای متعدد و...
اما آنچه به صاحب این قلم مربوط میشود طرح این سؤال است که آیا یکی از علل و ریشههای این بداخلاقیها کجاندیشی دینی و جهل همراه با لعاب تقدس نیست؟
بیگمان پاسخ، مثبت است . گواه براین ادعا آن است که در این روزها به جای آنکه وجدان ملی جریجهدار شود و فریاد سردهد، درگوشه وکنار شنیده میشود که برخی با چهرۀ حق به جانب میگویند مجازات آن خانم مقتوله همین بوده است!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
مثال: همین مهریه / آقای داماد بگویند چرا نمی شود زندان مهریه را حذف کرد / جواب! چون مشکل فقهی دارد. بگویند چرا نمی شود سن ازدواج کودکان را به 18 سال بالا برد. جواب! چون اشکال فقهی دارد.
نتیجه: این مباحث فایده ای ندارد