به گزارش بولتن نیوز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران با اشاره به از سرگیری مذاکرات وین اعلام کرد که بازگشت همه طرفها به تعهدات یک اصل مهم و راهگشاست است.
وی در توئیتی نوشت: این روزها دکتر باقری گفتگوهای موفقی را در اروپا دنبال می کند. ما در میز مذاکرات وین آماده نيل به توافق خوب هستیم. بازگشت همه طرفها به تعهدات یک اصل مهم و راهگشاست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
آقای حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران از شکستهای فاجعهبار دولت حسن روحانی در مذاکره، توافق هسته ای، برجام و مذاکرات وین درس گرفتهاید؟
19 آبان 1400 ساعت 23:58
سخنگوی ارتش یمن اعلام کرد که ارتش این کشور در تازهترین عملیات خود علیه ائتلاف متجاوز سعودی، مناطقی از ظهران عربستان را هدف قرار داده است.
به گزارش جهان نیوز، نقل از المسیره، «یحیی سریع»، سخنگوی نیروهای مسلح یمن، اواخر روزچهارشنبه خبر داد که ارتش این کشور در تازهترین عملیات خود علیه ائتلاف متجاوز سعودی، مناطقی از ظهران عربستان را هدف قرار داده است.
یحیی سریع گفته است که این عملیات توسط یگان موشکی یمن انجام شد و در آن «ظهران الجنوب» در منطقه عسیر واقع در جنوب عربستان سعودی هدف قرار گرفت.
عملیات یگان موشکی ارتش یمن در داخل این کشور علیه نیروهای متجاوز سعودی نیز ادامه یافته و مواضع متجاوزان در مأرب واقع در شرق صنعاء و همچنین اردوگاه آموزشی ائتلاف سعودی در غرب تعز با دو موشک بالستیک هدف قرار گرفته شد.
سخنگوی ارتش یمن گفته است که در این عملیاتها موشکها دقیقاً به اهداف برخورد کرده اند.
سخنگوی نیروهای مسلح یمن همچنین در پایان گفت که در این عملیات نیز دهها تن از مزدوران، افسران و نیروهای ائتلاف سعودی بهویژه فرمانده هنگ اول در ظهران الجنوب کشته و زخمی شدهاند.
عملیات موشکی ارتش یمن همزمان با دیدار «تیموتی لیندرکینگ» نماینده آمریکا در امور یمن با «خالد بن سلمان» معاون وزیر دفاع سعودی در ریاض صورت گرفته است و در این دیدار دو طرف در این دیدار در خصوص آخرین تحولات یمن گفتگو کردند.
بر اساس این گزارش، معاون وزیر دفاع عربستان در این دیدار مدعی شد که ائتلاف سعودی متعهد به حمایت از دولت مستعفی و مردم یمن و تلاش برای دستیابی به یک راه حل سیاسی در یمن است!
در این دیدار همچنین محمد سعید الجابر، نماینده پادشاه سعودی در امور یمن و هشام بن عبدالعزیز، مدیرکل دفتر معاون وزیر دفاع عربستان حضور داشتند.
گفتنی است، تیموتی لیندرکینگ فرستاده ایالات متحده در امور یمن روز دوشنبه گذشته در اولین سفرش از زمان تصدی پست خود در ماه فوریه، وارد شهر عدن واقع در جنوب یمن شد.
حجم مغالطه در روزنامه زنجیرهای غربگرا برای توجیه رویکرد متکبرانه آمریکا در مذاکرات برجامی شدت گرفته است.
در این زمینه روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: «سخنگوی وزارت خارجه میگوید: دولت بایدن درصورت بازگشت به برجام باید ضمانت دهد که دولت های بعدی آمریکا از آن خارج نشوند. پاسخ طرف آمریکایی به این اظهارنظر قابل حدس است. آنها خواهند گفت که برجام بر اساس اختیارات رئیسجمهور آمریکا به امضا رسیده و از جنس «معاهده» نیست که رئیسجمهور آینده قادر به خروج از آن نباشد. بنابراین اگر جمهوری اسلامی پیشاپیش خواهان ضمانت لازم برای تعهد روسای جمهور آینده آمریکا به برجام است، باید آن را به صورت معاهدهای بین دو کشور درآورد. تبدیل توافقنامه برجام به معاهده، اما مستلزم تصویب آن در کنگره آمریکاست که آن هم در صورتی امکانپذیر است که تمام مسائل مورد اختلاف دو کشور را دربرگیرد...
بهطوری که رضایت حداقل شماری از اعضای جمهوریخواه کنگره را برای دادنِ رای مثبت به آن جلب کند. آیا طرف ایرانی برای برداشتن چنین گامی آماده است؟ و اگر نیست، چگونه خواهان دریافت تضمین از رئیسجمهوری است که اساسا فاقد اختیار لازم برای ارایه ضمانت در این زمینه است؟ این درست به آن میماند که وقتی ۳ کشور اروپایی در سال ۸۲ توافقنامه سعدآباد را با دولت سیدمحمد خاتمی امضا کردند، از او میخواستند که ضمانت دهد توافق بعد از پایان ریاست جمهوری او نیز پایدار میماند. آیا خاتمی اختیارِ ارایه چنین تضمینی داشت؟ و اگر به فرض تضمین هم میداد، باز چه تضمینی وجود داشت که دولت محمود احمدینژاد توافقنامه را لغو نکند؟
بنابراین، روشن است که بایدن نمیتواند درباره تعهد رئیسجمهور بعدی آمریکا به برجام ضمانت دهد. تازه اگر هم چنین ضمانتی دهد، در حد حرف خواهد بود؛ چرا که باز رئیسجمهور بعدی بنابه اختیارات خود میتواند از آن خارج شود. با چنین وضعیتی، پس چاره چیست؟ آیا ایران باید در جهت احیای توافقنامهای بکوشد که شاید ۳ سال دیگر توسط رئیسجمهور بعدی آمریکا لغو شود؟
واقعیت این است که توافقات بین کشورها در صورتی بادوام و پایدار میماند که منافع دوجانبهای را تامین کند یا مانع زیان و ضرری برای هر یک از دو طرف شود. اگر منافع مشترک دو کشور مورد نظر باشد و بر مبنای آن توافق صورت گیرد، این خودش بزرگترین تضمین برای بقای توافقنامههاست. هر توافقی که در مراحل بعد از امضای آن، منافع یکی از دو طرف را تامین نکند، معمولا ازسوی طرفی که خود را در موقعیت برتر احساس کند، لغو و با به شکل دیگری مختل میشود و تضمینهای مرسوم هم مانع آن نخواهند شد. بنابراین، اگر جمهوری اسلامی خواهان تضمین بقای برجام پس از دولت بایدن است، قاعدتا باید در جهت کشف منافع مشترک با آمریکا بکوشد و آنها را در درون یا بیرون برجام دنبال کند. چنین سیاستی نه تنها سبب استحکام برجام میشود، بلکه خروج رئیسجمهور آینده آمریکا از آن را به امری غیرممکن تبدیل میکند.
در این میان بحثِ اعتماد بین دو کشور نیز از همین جنس است. کشورها بهعنوان بازیگران بینالمللی قاعدتا نه میتوانند به همدیگر اعتماد کامل داشته باشند و نه قادرند بی اعتماد مطلق باشند. اعتماد کامل به سادهلوحی و بیاعتمادی مطلق به عدم امکان هرگونه توافق و تفاهم و گفتوگو و در شرایطی به تشنج و خصومت و جنگ رهنمون میشود.
تحلیل روزنامه اعتماد از جهات متعدد، غلط است و سندی برای محاکمه طیف متبوع خویش میباشد. چه اینکه همین طیف پیش از توافق برجام، ادعا میکردند آمریکا هم مؤدب و قابل اعتماد است و هم نمیتواند از برجام خارج شود و امضای وزیر خارجهاش تضمین معتبر است. همان زمان و در حالی که کنگره آمریکا در حالی که با سختگیری، امکان زیادهخواهی در مذاکرات را به دولت اوباما میداد و خواستار گزارشهای سه ماهه برای تایید پایبندی ایران و امکان ادامه تعلیق برخی تحریمها میشد، طیف غربگرا با گروگان گرفتن معیشت مردم و سنجاق کردن آن به مذاکرات، مجلس را تحت فشار گذاشته بود تا بدون هیچ رفتار متقابلی، برجام را بدون کمترین تغییر و تعدیلی، به عنوان یک توافق تعهدآور (معاهده) تصویب کند.
غربگرایان آن زمان نمیگفتند که برجام برای آمریکا تعهدآور نیست، اما قرار است درباره ایران معاهده الزامآور محسوب شود.
از سوی دیگر ادعای الزامآور نبودن برجام برای دولت آمریکا در حالی است که برجام، سند ضمیمه قطعنامه 2231 شورای امنیت محسوب میشود و دولت آمریکا - فارغ از اینکه دموکراتها سرکار باشند یا جمهوریخواهان و کنگره، ترکیب و نظرش چه باشد - باید به قطعنامه و امضای خود پای برجام متعهد باشد.
غربگرایان (و از جمله روزنامه اجارهای اعتماد) همچنین به هنگام بزک کردن برجام نگفته بودند که برای اجرای برجام لازم است دوباره و چندباره با آمریکا مذاکره شود و «تمام مسائل مورد اختلاف حل شود»- بخوانید امتیازات جدید به آمریکای مستکبر و سیریناپذیر واگذار شود- تا آمریکا (شاید) به تعهد خود در توافق عمل کند! ضمن این که همین حال هم نمیتواند تضمین بدهند که حتی اگر امتیازات جدید واگذار شد، دولت مستکبر آمریکا دبه نکند. آنها قادر نیستند بگویند حدیقف- سیر شدن - دولت مستکبر آمریکا کجاست که حتی به متحدان و شرکای خود هم خیانت میکند؟ برای مثال توضیح نمیدهند آمریکا با چه توجیهی، معاهده انپیتی را که از بانیان آن است، زیرپا میگذارد و دائماً بمب هستهای تولید میکنند؟ یا چرا شورای امنیت را که جزو مؤسسان و دارندگان حق وتو در آن است، بارها دور زده و به شکل خودسرانه، جنگ راه انداخته است؟ آیا در این موارد هم مثلاً با ایران طرف بوده است؟ یا ماجرا به ذات استکباریاش برمیگردد؟
اما درباره مقایسه خروج آمریکا از برجام با موضوع عدم پایبندی دولت بعد از خاتمی به توافق سعدآباد، هم این مقایسه معالفارق و غلط است. نخست این که توافق سعدآباد، سند ضمیمه قطعنامه شورای امنیت نبود، دوم اینکه تعهد طرفینی بود که آن را هم مثل برجام، طرف غربی زیرپا گذاشت. بنابراین، ایران ناچار از مقابله به مثل (پس از دو سال تعلیق داوطلبانه برنامه هستهای) شد. و سوم؛ توافق سعدآباد (و بروکسل و پاریس)، نه توسط دولت بعدی ایران بلکه توسط خود دولت خاتمی که امضا شده بود، به خاطر عهدشکنی غرب، لغو گردید و فعالیتهای هستهای از سر گرفته شد. بنابراین در آنجا هم طرف عهدشکن غرب بود و نه ایران. ایران آن زمان به مدت 2 سال و در موضوع برجام، به مدت 5 سال در برابر خدعه و عهدشکنیهای غرب صبر کرد و سپس تصمیم به تغییر سیاست همکاری یکطرفه گرفت.
و بالاخره درباره منافع مشترک، باید گفت طرف مظلوم با طرف ظالم، نمیتواند منافع مشترک داشته باشد. نمونه روشن این ادعا همکاری دولت خاتمی با آمریکا در ماجرای اشغال افغانستان (به بهانه مبارزه با طالبان) است که دولت بوش جواب این حسننیت را با تهدید ایران به حمله اتمی و قرار دادن در فهرست محور شرارت و تحریمهای جدید داد. همین رفتار در ماجرای همکاری مرحوم هاشمی با دولت بوش پدر برای آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان رخ داد، اما طرف آمریکایی که مدعی بود «حسن نیت، حسن نیت میآورد»، پس از آزادی گروگانهایش، درباره وعده لغو تحریمها دبه کرد!
حجم مغالطه در روزنامه زنجیرهای غربگرا برای توجیه رویکرد متکبرانه آمریکا در مذاکرات برجامی شدت گرفته است.
در این زمینه روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: «سخنگوی وزارت خارجه میگوید: دولت بایدن درصورت بازگشت به برجام باید ضمانت دهد که دولت های بعدی آمریکا از آن خارج نشوند. پاسخ طرف آمریکایی به این اظهارنظر قابل حدس است. آنها خواهند گفت که برجام بر اساس اختیارات رئیسجمهور آمریکا به امضا رسیده و از جنس «معاهده» نیست که رئیسجمهور آینده قادر به خروج از آن نباشد. بنابراین اگر جمهوری اسلامی پیشاپیش خواهان ضمانت لازم برای تعهد روسای جمهور آینده آمریکا به برجام است، باید آن را به صورت معاهدهای بین دو کشور درآورد. تبدیل توافقنامه برجام به معاهده، اما مستلزم تصویب آن در کنگره آمریکاست که آن هم در صورتی امکانپذیر است که تمام مسائل مورد اختلاف دو کشور را دربرگیرد...
بهطوری که رضایت حداقل شماری از اعضای جمهوریخواه کنگره را برای دادنِ رای مثبت به آن جلب کند. آیا طرف ایرانی برای برداشتن چنین گامی آماده است؟ و اگر نیست، چگونه خواهان دریافت تضمین از رئیسجمهوری است که اساسا فاقد اختیار لازم برای ارایه ضمانت در این زمینه است؟ این درست به آن میماند که وقتی ۳ کشور اروپایی در سال ۸۲ توافقنامه سعدآباد را با دولت سیدمحمد خاتمی امضا کردند، از او میخواستند که ضمانت دهد توافق بعد از پایان ریاست جمهوری او نیز پایدار میماند. آیا خاتمی اختیارِ ارایه چنین تضمینی داشت؟ و اگر به فرض تضمین هم میداد، باز چه تضمینی وجود داشت که دولت محمود احمدینژاد توافقنامه را لغو نکند؟
بنابراین، روشن است که بایدن نمیتواند درباره تعهد رئیسجمهور بعدی آمریکا به برجام ضمانت دهد. تازه اگر هم چنین ضمانتی دهد، در حد حرف خواهد بود؛ چرا که باز رئیسجمهور بعدی بنابه اختیارات خود میتواند از آن خارج شود. با چنین وضعیتی، پس چاره چیست؟ آیا ایران باید در جهت احیای توافقنامهای بکوشد که شاید ۳ سال دیگر توسط رئیسجمهور بعدی آمریکا لغو شود؟
واقعیت این است که توافقات بین کشورها در صورتی بادوام و پایدار میماند که منافع دوجانبهای را تامین کند یا مانع زیان و ضرری برای هر یک از دو طرف شود. اگر منافع مشترک دو کشور مورد نظر باشد و بر مبنای آن توافق صورت گیرد، این خودش بزرگترین تضمین برای بقای توافقنامههاست. هر توافقی که در مراحل بعد از امضای آن، منافع یکی از دو طرف را تامین نکند، معمولا ازسوی طرفی که خود را در موقعیت برتر احساس کند، لغو و با به شکل دیگری مختل میشود و تضمینهای مرسوم هم مانع آن نخواهند شد. بنابراین، اگر جمهوری اسلامی خواهان تضمین بقای برجام پس از دولت بایدن است، قاعدتا باید در جهت کشف منافع مشترک با آمریکا بکوشد و آنها را در درون یا بیرون برجام دنبال کند. چنین سیاستی نه تنها سبب استحکام برجام میشود، بلکه خروج رئیسجمهور آینده آمریکا از آن را به امری غیرممکن تبدیل میکند.
در این میان بحثِ اعتماد بین دو کشور نیز از همین جنس است. کشورها بهعنوان بازیگران بینالمللی قاعدتا نه میتوانند به همدیگر اعتماد کامل داشته باشند و نه قادرند بی اعتماد مطلق باشند. اعتماد کامل به سادهلوحی و بیاعتمادی مطلق به عدم امکان هرگونه توافق و تفاهم و گفتوگو و در شرایطی به تشنج و خصومت و جنگ رهنمون میشود.
تحلیل روزنامه اعتماد از جهات متعدد، غلط است و سندی برای محاکمه طیف متبوع خویش میباشد. چه اینکه همین طیف پیش از توافق برجام، ادعا میکردند آمریکا هم مؤدب و قابل اعتماد است و هم نمیتواند از برجام خارج شود و امضای وزیر خارجهاش تضمین معتبر است. همان زمان و در حالی که کنگره آمریکا در حالی که با سختگیری، امکان زیادهخواهی در مذاکرات را به دولت اوباما میداد و خواستار گزارشهای سه ماهه برای تایید پایبندی ایران و امکان ادامه تعلیق برخی تحریمها میشد، طیف غربگرا با گروگان گرفتن معیشت مردم و سنجاق کردن آن به مذاکرات، مجلس را تحت فشار گذاشته بود تا بدون هیچ رفتار متقابلی، برجام را بدون کمترین تغییر و تعدیلی، به عنوان یک توافق تعهدآور (معاهده) تصویب کند.
غربگرایان آن زمان نمیگفتند که برجام برای آمریکا تعهدآور نیست، اما قرار است درباره ایران معاهده الزامآور محسوب شود.
از سوی دیگر ادعای الزامآور نبودن برجام برای دولت آمریکا در حالی است که برجام، سند ضمیمه قطعنامه 2231 شورای امنیت محسوب میشود و دولت آمریکا - فارغ از اینکه دموکراتها سرکار باشند یا جمهوریخواهان و کنگره، ترکیب و نظرش چه باشد - باید به قطعنامه و امضای خود پای برجام متعهد باشد.
غربگرایان (و از جمله روزنامه اجارهای اعتماد) همچنین به هنگام بزک کردن برجام نگفته بودند که برای اجرای برجام لازم است دوباره و چندباره با آمریکا مذاکره شود و «تمام مسائل مورد اختلاف حل شود»- بخوانید امتیازات جدید به آمریکای مستکبر و سیریناپذیر واگذار شود- تا آمریکا (شاید) به تعهد خود در توافق عمل کند! ضمن این که همین حال هم نمیتواند تضمین بدهند که حتی اگر امتیازات جدید واگذار شد، دولت مستکبر آمریکا دبه نکند. آنها قادر نیستند بگویند حدیقف- سیر شدن - دولت مستکبر آمریکا کجاست که حتی به متحدان و شرکای خود هم خیانت میکند؟ برای مثال توضیح نمیدهند آمریکا با چه توجیهی، معاهده انپیتی را که از بانیان آن است، زیرپا میگذارد و دائماً بمب هستهای تولید میکنند؟ یا چرا شورای امنیت را که جزو مؤسسان و دارندگان حق وتو در آن است، بارها دور زده و به شکل خودسرانه، جنگ راه انداخته است؟ آیا در این موارد هم مثلاً با ایران طرف بوده است؟ یا ماجرا به ذات استکباریاش برمیگردد؟
اما درباره مقایسه خروج آمریکا از برجام با موضوع عدم پایبندی دولت بعد از خاتمی به توافق سعدآباد، هم این مقایسه معالفارق و غلط است. نخست این که توافق سعدآباد، سند ضمیمه قطعنامه شورای امنیت نبود، دوم اینکه تعهد طرفینی بود که آن را هم مثل برجام، طرف غربی زیرپا گذاشت. بنابراین، ایران ناچار از مقابله به مثل (پس از دو سال تعلیق داوطلبانه برنامه هستهای) شد. و سوم؛ توافق سعدآباد (و بروکسل و پاریس)، نه توسط دولت بعدی ایران بلکه توسط خود دولت خاتمی که امضا شده بود، به خاطر عهدشکنی غرب، لغو گردید و فعالیتهای هستهای از سر گرفته شد. بنابراین در آنجا هم طرف عهدشکن غرب بود و نه ایران. ایران آن زمان به مدت 2 سال و در موضوع برجام، به مدت 5 سال در برابر خدعه و عهدشکنیهای غرب صبر کرد و سپس تصمیم به تغییر سیاست همکاری یکطرفه گرفت.
و بالاخره درباره منافع مشترک، باید گفت طرف مظلوم با طرف ظالم، نمیتواند منافع مشترک داشته باشد. نمونه روشن این ادعا همکاری دولت خاتمی با آمریکا در ماجرای اشغال افغانستان (به بهانه مبارزه با طالبان) است که دولت بوش جواب این حسننیت را با تهدید ایران به حمله اتمی و قرار دادن در فهرست محور شرارت و تحریمهای جدید داد. همین رفتار در ماجرای همکاری مرحوم هاشمی با دولت بوش پدر برای آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان رخ داد، اما طرف آمریکایی که مدعی بود «حسن نیت، حسن نیت میآورد»، پس از آزادی گروگانهایش، درباره وعده لغو تحریمها دبه کرد!
معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات میگوید: مذاکرات آتی در وین باید بُرد - بُرد باشد و برای این که به بنبست نرسد، از همان جایی از سر گرفته شود که در دوره قبل متوقف شد.
غلامرضا ظریفیان به نامهنیوز گفت: چند فاکتور تعیینکننده در مذاکرات وجود دارد و مهمترینِ آنها ریلگذاریهایی است که تیم مذاکرهکننده قبلی از خود به جای گذاشتند که آن ریلگذاریها با نظر نهادهای بالادستی هم بود و صرفا تصمیم دولت وقت نبود. حالا اگر دولت جدید میخواهد مذاکرات بدون دردسر پیش برود باید بکوشد که بر همان ریل گذشته حرکت کند.
او ادامه داد: «نکته دیگر این است که باید دید چهقدر دولت آقای رئیسی میخواهد میراث دستگاه دیپلماسی دولت آقای روحانی در بحث مذاکرات را بپذیرد؟ آنطور که آقای ظریف گفته بود و بر اساس گزارشهای موجود، مذاکرات وین به نتایج مهمی رسیده بود و تا توافق نهایی مسیر طولانیای باقی نمانده بود. حالا در این شرایط باید دید که دولت آقای رئیسی میخواهد آن مسیر را ادامه دهد یا نه».
این فعال سیاسی بیان کرد: «برخی اظهارنظرهای اروپاییها و آمریکاییها نشان میدهد آنها تمایل دارند مباحث جدیدی را به مذاکرات اضافه کنند و این کار میتواند در مسیر مذاکرات خلل ایجاد کند به همین دلیل بهتر است ایران بر نقطهای تأکید کند که مذاکرات در دور قبل متوقف شد زیرا اگر قرار چارچوب جدیدی تعریف شود، ممکن است طرفهای غربی بحثهایی فرابرجامی را پیش بکشند و ایجاد بنبست در مذاکرات برای هیچیک از طرفین مناسب نیست».
ظریفیان گفت: «ما باید به دنبال مذاکرهای با نتیجهای بُرد - بُرد باشیم. اساسا برد و باخت در مذاکره آسیبزاست. تیم مذاکرهکننده کنونی باید از تجربیات گذشتگان استفاده کنند؛ هم از تجربیات مذاکرات در دوره آقای جلیلی و هم در دوره آقای ظریف. همه دیدیم که در دوران آقای جلیلی مذاکرات به بنبست رسید. مذاکرات جای بیانیهخواندن نیست و مذاکرهکنندگان باید وارد چالش و دیالوگ شوند».
اظهارات ظریفیان در حالی مطرح میشود که اولاً تیم مذاکرهکننده چه در مذاکرات پیش از برجام و چه در مذاکرات پس از روی کار آمدن دولت بایدن، بارها از خطوط قرمز عبور کرد و کوتاه آمد و با این وجود، زیادهخواهی آمریکا و غرب متوقف نشد. بنابراین برقراری
«این همانی» میان سیاستهای نظام و عملکرد تیم مذاکرهکننده، خلاف واقعیات است.
ثانیاً تخطئه مذاکرات در دوران آقای جلیلی برای اثبات عملکرد تیم روحانی در حالی است که اگر مذاکرات برجام واقعا معتبر و قابل دفاع بود، نباید به امکان عهدشکنی و زیادهخواهی پیاپی آمریکا در سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن ختم شود. این هنر نیست توافقی را امضا کنید که امتیازات نقد را یکجا از شما بگیرد و وعدههای سراسر نسیه به شما بفروشد، و ضمناً اجازه طلبکاری به طرف عهدشکن با وجود خدعه و خیانت بدهد.
اگر امثال آقای ظریفیان بگویند اینگونه نیست، باید پرسید پس چرا دولت روحانی، 5 سال پس از اجرای تعهدات خود را سرگرم مذاکرات پیاپی (از جمله 6 دور مذاکره بیحاصل اخیر) برای گرفتن حقوق ایران کرده است؟
ثالثاً مدعیان باید مصداقاً بگویند تیم آقای ظریف در 6 دور مذاکره اخیر، واقعاً به کدام نتایج مهم رسیده بود؟ آیا آمریکاییها به عنوان طرف خارج شده از توافق، پذیرفته بودند برای راستیآزمایی و جبران کاری که کردهاند، همه تحریمهای پسابرجامی را لغو کنند؟ یا تضمینی ارائه بدهند که کلاهبرداری 6 سال گذشته را مجدداً مرتکب نمیشوند؟!
رابعاً این چه استدلال غلطی است که چون طرف مقابل ممکن است بحثهای جدیدی را پیش بکشد، ما برگردیم و مذاکرات را از همان نقطه پایان از سر بگیریم؛ نقطهای که با وجود تنازل طرف ایرانی، موجب سرعقل آمدن آمریکا نشده بود؟!
خامساً، «بُرد - بُرد» همان رویهای بود که همه امتیازات هستهای را واگذار کرد و مُشتی وعده نسیه گرفت. طرف ایرانی در برجام، بخش مهمی از حقوق خود را - که مورد تأیید و امضای معاهده انپیتی- است، به شکل داوطلبانه واگذار کرد. بنابراین برجام از ابتدا هم توافق «بُرد - بُرد» نبود؛ اما حتی اگر چنین هم بوده باشد، اکنون درباره طرف زیادهخواه و ناقض توافق نمیتوان قائل به «مذاکره بُرد - بُرد» (به معنای واگذاری دوباره امتیاز برای گرفتن همان حق حداقلی خود در برجام) بود.
ارگان حزب کارگزاران ضمن تخطئه مواضع رادیکال سعید حجاریان و برخی مدعیان اصلاحطلبی نوشت: ادبیات جنگی با اصلاحطلبی سازگار نیست.
روزنامه سازندگی نوشت: به تازگی سعید حجاریان نظریهپرداز و فعال سیاسی در مصاحبهای به آسیبشناسی عملکرد اصلاحطلبان و روند اصلاحطلبی در ایران پرداخته است. حجاریان سیاست و نقشه راه را فتح سنگر به سنگر یعنی گرفتن ریاست جمهوری، مجلس، شوراها و مطبوعات ذکر کرده است.
به نظر نگارنده ایشان فقط برخی اشکالات را برشمرده و نسبت به یکی از مهمترین مشکلات اصلاحطلبی غفلت ورزیدهاند. اتفاقا این ایراد ایشان و تعابير و واژگانی که برای طراحی نقشه راه اصلاحطلبی به کار بردهاند برمیگردد. شخصا سالهاست به این تعبیر فکر میکنم و از خودم میپرسم چگونه میشود با انتخاب این ادبیات از دموکراسی، پذیرش دیگری، گفتوگو، تساهل و رواداری و حکومت مدرن حرف زد؟ دوم اینکه وقتی نقشه راه اصلاحطلبان را «فتح سنگر به سنگر» همه ارکان حاکمیتی و غیرحاکمیتی تعریف میکنید و برای آن برنامهریزی میکنید انتظار دارید جناح مقابل در برابر شما چه منشی در پیش بگیرد؟ آیا کاربرد این تعبیر جز اینکه جناح مقابل را به این نتیجه میرساند که شما درصدد حذف آنها از صحنه سیاسی بوده و هیچ خط قرمزی هم برای فتح این سنگرها ندارید؟
به نظر جنابعالی این سیاست و عملکرد جز شکل دادن یک رقابت ستیزهجویانه به کجا میانجامد؟ آیا تدارک برای حذف جناح مقابل به تمامیتخواهی اکثریت ختم نمیشود؟ جناب حجاریان شما بهتر از من میدانید که هر معنا و مفهومی باید بر واژگان و تعابیر مناسب آن بار شود. چگونه میتوان با بهره بردن از واژهها، تعابیر و ادبیات جنگی از رفرم، گفتوگو و مذاکره و زندگی مسالمتآمیز در کنار یکدیگر حرف زد؟ امروز که به سالها و رویدادها نگاه میکنم فکر میکنم گرچه ما به عنوان مخاطبان شما بطور دقیق آینده آن سیاستگذاری را نفهمیدیم اما همرزمان شما در جناح مقابل که با ادبیات جنگی بیشتر دمخور بودند بهتر متوجه معنای «فتح سنگر به سنگر» شدند! به همین دلیل با تمام قوا به مقابله با آن برخاستند. جالب اینکه بعد از گذشت این همه سال میفرمائید «یک وقتی فقط سنگر را فتح میکنید و یک وقتی حفظ هم میکنید، این دو مکمل هم هستند» از شما میپرسم چگونه باید سنگرها (بخوانید نهادهای حاکمیتی) فتح شده را حفظ میکردیم؟ مگر در تصورات اصلاحطلبانه برای کنشگری سیاسی راهی جز پیگیری قانونی وجود دارد؟ احتمالا هزینه نگهداشتن سنگرها به قول دوست نزدیک شما اکبر گنجی تبدیل افراد به سوخت
اصلاحات بود؟
جناب حجاریان از قدیم گفتهاند از کوزه همان برون تراود که در اوست. نتیجه ادبیات و روشی که جنابعالی و دوستانتان برای طراحی نقشه راه و پیشبرد اصلاحات به کار گرفتید همین شرایطی است که اصلاحات در آن قرار دارد، یعنی تبدیل رقابت سیاسی به بازی مرگ و زندگی و تحریک جناح مقابل به اینکه از فرصتی که به اصلاحطلبان برای نقشآفرینی در صحنه سیاسی داده توبه کند. در این زمین بازی، اصلاحطلبی شکست خورد چون بین اهدافی که داشت و ابزاری که برای رسیدن به آن به کار برد تضاد وجود داشت. نمیخواهم نقش عملکرد جناح مقابل در شکلگیری این روند را نادیده گرفته و همچیز را به عملکرد اصلاحطلبان و نقش شما تقلیل دهم، بلکه از شما میخواهم عمیقتر به بازخوانی انتقادی گذشته و نقش خودتان بپردازید! مگر اینکه شما هم مانند نویسنده فیلم درخت گلابی داریوش مهرجویی به پایان خط رسیده باشید!
قرار نیست تا ابد میز مذاکرات در وین برقرار باشد موضوعات خارج از برجام قابل طرح نیست
معاون سیاسی وزیر امور خارجه با بیان اینکه موضوعات خارج از برجام در دور آتی مذاکرات وین قابل طرح نیست، گفت: قرار نیست تا ابد میز مذاکرات در وین برقرار باشد، بلکه قرار است مذاکرات به توافق منجر شود.
علی باقری، معاون وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بعد از دیدار با مدیرکل سیاسی وزارت خارجه فرانسه، خواستار ایفای نقش مستقلتر پاریس در مذاکرات برجامی شد.
باقری در اولین مقصد سفرش به چند کشور اروپایی در پاریس با «فیلیپ ارورا» مدیرکل سیاسی وزارت خارجه فرانسه در محل این وزارتخانه دیدار کرد و به گفتوگو نشست. به گزارش خبرگزاری تاس، معاون سیاسی وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه با روزنامه فرانسوی فیگارو درباره نقش پاریس در مذاکرات برجام صحبت کرد. باقری در توضیح دیدارش با مدیرکل سیاسی وزارت خارجه فرانسه گفت: اگرچه رویکردهای روسیه یا چین به موضع ما نزدیکتر است اما از لحظه دیدارم (با ارورا) تصور میکنم که فرانسه میخواهد نقش جدیتری در این مذاکرات ایفا کند. وی افزود: اگر فرانسه از این پس موضع مستقلتری نشان دهد، موقعیت خود را به عنوان یک کشور مذاکره کننده تقویت خواهد کرد.
ما مذاکرات هستهای نداریم
معاون سیاسی وزیر امور خارجه در گفتوگویی با خبرگزاری صدا و سیما گفت: همانطور که میدانید فرانسه در آغاز سال جدید میلادی و در شش ماه اول سال ۲۰۲۲ ریاست اتحادیه اروپا را برعهده دارد و طبیعتا یک نقشآفرینی فراملی میتواند داشته باشد.
وی اضافه کرد: در این زمینه به نظر من یک فرصت بسیار مناسبی است هم برای ارتقای مناسبات جمهوری اسلامی ایران و فرانسه و همین طور نقشآفرینی فرانسه هم در تعاملات منطقهای و همین طور در مسیر مذاکراتی که ما در هشتم آذر ماه در وین با 1+4 خواهیم داشت. باقری همچنین اعلام کرد که گفتوگوهای مشروح، صریح و جدی و سازنده و رو به جلویی را با مدیرکل سیاسی وزارت خارجه فرانسه داشته است. معاون سیاسی وزیر امور خارجه درباره اظهارات «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه مبنی بر اینکه مذاکرات احیای برجام باید از جایی که تا ۲۰ ژوئن
رسیده بود از سر گرفته شود، بیان کرد: ما مذاکرات هستهای نداریم، چون موضوع هستهای در سال ۱۳۹۴ در قالب توافقی که بین ایران و 1+5 شکل گرفت به طور کامل توافق حاصل شد. وی خاطرنشان کرد: موضوع اصلی که الان پیش رو داریم پیامدهای ناشی از خروج آمریکا از توافق برجام است که آن پیامدها فقط منحصر به تحریمهای غیرقانونی است که علیه جمهوری اسلامی ایران وضع شده است.
موضوعات خارج از برجام
اصلا قابل طرح نیستند
باقری در گفتوگو با «رژ مالبرونو» خبرنگار ارشد لوفیگارو در پاسخ به این سؤال که اولویتهای ایران در از سرگیری مذاکرات وین از ۸ آذر (۲۹ نوامبر) چیست؟ گفت: اولویت اساسی ایران این است که موضوع لغو تحریمهای غیرقانونی باید محور اصلی گفتوگوها در دور جدید باشد. چون مسئله اصلی خروج آمریکا از توافق است، لذا تبعات و پیامدهای این خروج، تحریمهای غیرقانونی بوده است.
معاون سیاسی وزیر امور خارجه تصریح کرد: دستیابی به توافقی که نتایج عملی برای مردم ایران داشته باشد، مسئله اصلی است و این برای ما اهمیت دارد.
وی همچنین در پاسخ به سؤالی درباره تأکید رئیسجمهور مبنی بر عدم طرح درخواستهای غیرواقعبینانه از سوی طرفهای مذاکرهکننده اظهار داشت: هر چیزی که مغایر با توافق ۲۰۱۵ باشد باید کنار گذاشته شود. باقری با بیان اینکه موضوعات خارج از برجام اصلا قابل طرح نیستند، گفت: بحث مذاکرات موضوعی است که به توافق سال ۲۰۱۵ مربوط است و مثلا توان دفاعی ایران هیچ ارتباطی با آن ندارد. هر کس بخواهد دستیابی به توافق در چارچوب توافق ۲۰۱۵ را به تاخیر بیندازد، موضوعات دیگر را مطرح میکند.
معاون سیاسی وزیر خارجه همچنین درباره درخواست تضمین ایران از کاخ سفید گفت: آمریکاییها، تعهدات شان را نقض کردهاند و اروپاییها نیز ناتوان از احترام به تعهداتشان بودهاند. ما باید در شرایط پیش رو توافقی را انجام دهیم که این بار، پایدار باشد. وی یادآورشد: هر زمان طرف مقابل اراده عملی برای لغو تحریمهای غیر قانونی داشته باشد ایران نیز با راستیآزمایی مناسب در چارچوب توافق ۲۰۱۵ عمل خواهد کرد.بنابراین همه چیز به آمادگی طرف مقابل بستگی دارد. سفر اروپایی معاون امیرعبداللهیان در شرایطی انجام شده که مذاکرات ایران و گروه 1+4 قرار است هشتم آذر ماه در وین برگزار شود.
باقری پیش از این به بروکسل سفر و با «انریکه مورا» هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام دیدار و از آنجا به مسکو رفت و با «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر خارجه روسیه ملاقات کرد. وی همچنین هفته گذشته با همتای چینی تلفنی گفتوگو کرده بود.
بایدن وضعیت اضطراری
علیه ایران را یک سال
تمدید کرد
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا «وضعیت اضطراری ملی» در قبال ایران را برای یک سال دیگر تمدید کرد.
در بیانیه بایدن که توسط کاخ سفید منتشر شده، آمده است در 14 نوامبر 1979 (23 آبان 1358) رئیسجمهور وقت، وضعیت اضطراری ملی را درباره ایران اعلام کرد تا با تهدید فوقالعاده و غیرمعمولی که برای امنیت ملی، سیاست خارجی و اقتصاد آمریکا به دلیل شرایط در ایران ایجاد شده بود، تعامل شود.
در بیانیه کاخ سفید آمده است: «روابط ما با ایران هنوز عادیسازی نشده و روند اجرای توافقها با ایران به تاریخ 19 ژانویه 1981 (28 دی ماه 1359) همچنان ادامه دارد. به همین دلیل، وضعیت اضطراری ملی اعلام شده در تاریخ 14 نوامبر 1979 و اقدامات تطبیق یافته در آن تاریخ برای تعامل با شرایط اضطراری، باید پس از تاریخ 14 نوامبر 2021 (23 آبان 1400) ادامه یابد. بنابراین بر اساس قانون وضعیت اضطراری ملی، من برای یک سال دیگر وضعیت اضطراری ملی در خصوص ایران را تمدید میکنم».
این اقدام دولت آمریکا علیه ایران در حالی صورت میگیرد که مذاکرات ایران و گروه ۱+۴ درباره احیای برجام قرار است هشتم آذر ماه در وین برگزار شود.
پاسخ به ادعای سالیوان
سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه در توئیتی در واکنش به اظهارات جیک سالیوان نوشت: جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا ادعا میکند که ایران برجام را ترک کرده است.
آیا اطلاع ندارد که این آمریکا بود که این توافق را ترک کرد؟ وی تصریح کرد: مسیر بازگشت آمریکا روشن است: پذیرش تقصیر، پایان کارزار «شکست حداکثری» و تضمین آنکه حقوق بینالملل دیگر به سخره گرفته نخواهد شد. سخنگوی دستگاه دیپلماسی یادآور شد: برجام مؤید این انتظارات بدیهی و پایه است.
انرژی هستهای برای فرانسه، خوب
برای ایران، بد
رئیسجمهور فرانسه از لزوم تجهیز این کشور به راکتورهای جدیدی هستهای سخن گفت. به گزارش خبرگزاری فرانسه «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه ضمن اشاره به شیوع موج پنجم کرونا در اروپا، با پرداختن به موضوع انرژی هستهای گفت که فرانسه تلاشی را برای ساخت نیروگاههای جدید هستهای به منظور مقابله بهتر با چالشهای رو به رشد انرژی و محیط زیست آغاز خواهد کرد.
او گفت: برای تضمین استقلال انرژی فرانسه و دستیابی به اهدافمان، ما برای اولین بار در دههها ساخت راکتورهای هستهای را در کشورمان از سر خواهیم گرفت.
رئیسجمهوری فرانسه پیشتر نیز گفته بود که کشورش در زمینه انرژی حساب ویژهای بر فناوری هستهای باز کرده و در آینده به تامین انرژی از این راه اتکای زیادی خواهد داشت. امانوئل ماکرون با تاکید بر انرژی هستهای یادآور شده بود که این نوع فناوری در زمینه تامین انرژی باید همچنان به عنوان سنگ بنای استقلال راهبردی کشور مورد توجه قرار گیرد.
سخنگوی وزارت خارجه فرانسه، کشور بدعهد و سنگانداز در مسیر مذاکرات شکلگیری برجام و احیای این توافق بینالمللی، روز سهشنبه با انتشار یک بیانیه موضع پاریس درباره مذاکرات در وین برای احیای برجام را تکرار کرد. وزارت خارجه فرانسه درباره گفتوگوی تلفنی سهشنبه «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه این کشور با حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران توضیحاتی ارائه داد و بیانیه صادر کرد.
درخواست تازه وزیر خارجه فرانسه از ایران درباره مذاکرات به منظور احیای برجام در شرایطی انجام شده که این کشور اروپایی همراه با آلمان و انگلیس، بهرغم نقض تعهدات برجامیشان طی سالهای اخیر، بارها درباره ایران مواضع طلبکارانه اتخاذ کردهاند.
ایران عضو دائم
باشگاه هستهای سازمان ملل
جمهوری اسلامی ایران علیرغم مخالفت رژیم صهیونیستی و سنگاندازیهای آمریکا، به عضویت دائم کمیته علمی سازمان ملل متحد درباره آثار تشعشعات هستهای (آنسکِر) درآمد.
نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد در نیویورک در این باره اعلام کرد: به دنبال چندین دور مذاکره فشرده بر سر پیشنویس قطعنامه ارائه شده از سوی استرالیا که در نهایت با اجماع آراء به تصویب کمیته ویژه سیاسی مجمع عمومی سازمان ملل رسید، جمهوری اسلامی ایران توانست جایگاه خود را از وضعیت «ناظر» در این نهاد علمی برجسته بینالمللی به «عضویت کامل»
ارتقاء بخشد.
سوریه در برابر تطمیع کشورهای عرب تابع آمریکا ایستادگی کرد و ذرهای از محور مقاومت منحرف نشد
مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بینالملل و رئیسهیئت موسس و امنای دانشگاه آزاد اسلامی دیروز با بسام ابراهیم وزیر علوم کشور سوریه دیدار و گفتوگو کرد.
«علیاکبر ولایتی» در این دیدار که رئیس دانشگاه دمشق و سفیر این کشور در ایران هم حضور داشتند، ضمن خوش آمدگویی به وزیر علوم و هیئت همراه گفت: حدود ۳ سال قبل در ملاقات با دکتر بشار اسد در سوریه در مورد مسائل علمی، فرهنگی و سیاسی و همچنین تاسیس شعبه دانشگاه آزاد در سوریه گفتوگو کردیم و رئیسجمهور سوریه هم دستور لازم را صادر کردند و دانشگاه آزاد امکانات خوب و اهمیت ویژهای دارد و میتوان از این ظرفیت برای توسعه فعالیتهای علمی و دانشگاه دو کشور بهره برد.
ولایتی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: سوریه جایگاه ویژهای در کشورهای محور مقاومت دارد و در طول این ۱۰ سال در مقابل دشمنان ایستادگی کرد و هر کشور دیگری قطعا نمیتوانست تحمل کند و نقش دکتر بشار اسد بسیار مهم و تعیینکننده است که تحت هیچ شرایطی صحنه را ترک نکرد و این نشان دهنده ایمان و اعتقاد به سوریه و شجاعت است.
وی افزود: بسیاری از کشورهای عرب تابع آمریکا وعدههایی داده بودند که اگر سوریه از مقاومت دست بردارد کمکهایی کنند، ولی سوریه ایستادگی کرد و ذرهای منحرف نشد.
ولایتی بر گسترش همکاریهای دو طرف در همه زمینهها تاکید کرد و گفت: امیدواریم که با گفتوگوهای انجام شده این همکاریها در زمینههای علمی، دانشگاهی، فنی، پزشکی و.. روز به روز توسعه یابد.
وزیر علوم سوریه هم با ابراز خرسندی از این دیدار تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران و سوریه دارای روابط بسیار عمیقی هستند و ما از محبت مقام معظم رهبری، ملت و دولت ایران و جنابعالی نسبت به سوریه آگاه هستیم و همواره در کنار کشور سوریه ایستاده اید.
وی بر توسعه روابط و همکاریهای علمی و دانشگاهی بین دانشگاههای ایران و سوریه تاکید کرد و افزود: این روابط و همکاریها باید گسترش یابد و در این مورد بسیار جدی هستیم و علاوهبر دانشگاه آزاد، از دانشگاههای تهران، امیرکبیر و وزارت علوم هم بازدید کردیم.
بسام ابراهیم با تقدیر از همراهیهای دکتر ولایتی، از وی برای بازدید و سخنرانی در دانشگاه دمشق دعوت کرد و گفت: پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینههای علمی و فناوری بسیار حائز اهمیت است و روابط دو کشور در بحثهای علمی و پژوهشی به بهترین شکل ممکن خواهد بود و این روند تسریع خواهد شد.
وزیر علوم سوریه همچنین برای مقام معظم رهبری، ملت و دولت ایران آرزوی موفقیت و پیروزی و اظهار امیدواری کرد روابط دو کشور در سطح گسترده ادامه یابد.
رئیس دانشگاه دمشق هم با ابراز خرسندی از این دیدار بر همکاریهای دانشگاهی وعلمی تاکید کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران و سوریه دارای تاریخ و سرنوشت مشترکی هستند.
وی با گرامی داشت یاد شهید حاج قاسم سلیمانی و همه شهیدان مقاومت از حمایتهای انجام شده تقدیر و تشکر کرد.
در این دیدار همچنین درباره جزئیات همکاریهای دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه دمشق بحث و تبادل نظر صورت پذیرفت.
رئیس ائتلاف الفتح عراق در گفتوگو با سفیر ترکیه در بغداد به او تاکید کرد که عراق به پیگیری موضوع اخراج کلیه نیروهای خارجی از این کشور ادامه خواهد داد.
«هادی العامری» رئیس ائتلاف «الفتح» در پارلمان عراق، در دفترش در بغداد میزبان «علی رضا گونَی» سفیر ترکیه در عراق بود. العامری در این نشست تاکید کرد که عراق همچنان به پیگیری موضوع اخراج تمامی نیروهای خارجی ادامه میدهد. زیرا قانون اساسی عراق اجازه حضور هیچ نیروی غیر عراقی در خاک این کشور را نمیدهد و در عین حال به هیچ نیرویی اجازه نمی دهد که تهدیدی برای امنیت کشورهای همسایه از سوی گروههای مسلح مخالف کشورهایشان باشد. ترکیه در چند سال اخیر بخش هایی از شمال سوریه و همچنین عراق را اشغال کرده است و به بهانه مبارزه با گروه های کردی سعی در دائمی کردن اشغال خود را دارد. بغداد به دنبال آن است تا هم نیروهای آمریکایی و هم نیروهای ترکی را از عراق اخراج کند.
محمدرضا کلهر
وزیر خارجه امارات پس از 10 سال وارد دمشق شد و با بشار اسد رئیسجمهور سوریه گفتوگو کرد. تصاویر منتشر شده از این دیدار نشان میدهد بشار اسد به گرمی از شیخ عبدالله بنزاید آلنهیان وزیر خارجه امارات استقبال کرده است. امارات از جمله کشورهایی بود که بعد از آغاز بحران و جنگ داخلی در سوریه، رابطه با دولت بشار اسد را قطع کرده بود. پیروزیهای میدانی باعث شده که کشورهای عربی برای احیای روابط خود با دمشق از یکدیگر سبقت بگیرند. در اینجا به برخی از این تلاشها اشاره خواهیم داشت.
عمر البشیر رئیسجمهور سابق سودان در سفیر غیرمنتظره و از پیش اعلام نشده 24 آذرماه 97به دمشق رفت و مورد استقبال بشار اسد رئیسجمهورسوریه قرار گرفت. این سفر اولین دیدار رسمی یک مقام عربی از مارس 2011(از زمانی که جرقه بحران سوریه زده شد) به دمشق به شمار میرفت. کشورهای عربی بعد از گذشت 8 ماه از بحران داخلی سوریه عضویت سوریه را در اتحادیه عرب تعلیق کردند و تحریمهای سیاسی و اقتصادی را علیه دمشق وضع کردند و از ارتش این کشور خواستند تا بهزعم خود از خشونت علیه آنچه آنها «مخالفان دولت سوریه میخواندند»، بپرهیزد. در واقع این سفر به نوعی توانست جرقه نخستین دیدار سایر مقامات عربی از دمشق باشد که این خود به معنای پیروزی سیاسی نظام سوریه و نزدیک شدن دمشق به شرایط عادی بود.
امارات که از حامیان تروریستهای مستقر در سوریه به شمار میرفت، روز پنجشنبه ششم دیماه 97 سفارت خود را در دمشق بازگشایی کرد، اقدامی که یک موفقیت دیپلماتیک بزرگ برای بشار اسد محسوب میشد. در نهایت نیز سفر وزیر خارجه امارات به دمشق عادیسازی روابط امارات با سوریه را علنی کرد.
اردن هم از همان ابتدای بحران با کشورهای عربی علیه دولت سوریه همراه شد و تعاملات خود با بانک مرکزی سوریه و مبادلات تجاری خود با این کشور را کاهش داد. اما پس از قطعی شدن پیروزی سوریه، اردن مواضع خود را در مورد دمشق تغییر داد. در این ارتباط هیئت پارلمانی اردن آبانماه 97 با ولید المعلم وزیر امور خارجه کشور سوریه دیدار و با وی درباره روابط دو کشور و افق توسعه آن و آخرین اوضاع منطقه گفتوگو کرد. وزیر امور خارجه اردن نیز در نهایت آذرماه 97 در سخنانی تأکید کرد که حل و فصل سیاسی بحران کنونی سوریه حتمیاست.
عربستان نیز از جمله کشورهایی بوده که در برابر بحران سوریه مواضعی متناقض اتخاذ کرده است. این کشور که در ابتدای بحران در سال 2011 از دولت بشار اسد حمایت میکرد به سرعت به مخالف این دولت تبدیل شد و در ادامه تمام تلاش خود را برای ساقط کردن دولت بشار اسد به کار گرفت. اما با گذشت یک دهه از بحران سوریه عربستان بار دیگر سیاست خود را تغییر داده و اکنون به دنبال تنشزدایی و برقراری مجدد روابط با سوریه است. روزنامه رأیالیوم اخیرا از سفر یک هیئت بلندپایه عربستان به دمشق و دیدار با «بشار اسد»، رئیسجمهور سوریه برای آمادهسازی بازگشت روابط بین دو کشور خبر داد. این روزنامه به نقل از منابع دیپلماتیک سوریه نوشت: «هیئت عربستانی به ریاست «خالد الحمیدان»، رئیس دستگاه اطلاعات عربستان به دمشق رفته و با بشار اسد و «علی المملوک»، معاون ریاست جمهوری در امور امنیتی دیدار کرد.» همچنین روز چهارشنبه 5 خردادماه 1400خبرگزاری سانا اعلام کرد، یک هیئت از سوریه اخیرا وارد عربستان شده است. این برای اولینبار طی ۱۰ سال گذشته بود که یک هیئت سوری به عربستان سفر میکند.
در واقع اهداف اصلی به راه انداختن جنگ سوریه تجزیه این کشور و در نهایت تضعیف محور مقاومت بود. اما بعد از 10 سال دمشق پیروز این جنگ شده و محور مقاومت قدرتمندتر از هر زمان دیگری در منطقه فعالیت میکند.
آمریکا با نام حقوق بشر و دموکراسی عراق و افغانستان را به آشوب کشاند
سخنگوی وزارت خارجه چین مداخله آمریکا در امور دیگر کشورها از جمله افغانستان، عراق و سوریه را موجب هرج و مرج و تضعیفکننده امنیت منطقهای و بینالمللی خواند و بیان کرد که وعدههای «حقوق بشر و دموکراسی» آمریکا دیگر فاقد اعتبار است.
در متن مکتوب نشست خبری که در سایت وزارت خارجه چین منتشر شد، به نقل از «وانگ ونبین»، سخنگوی وزارت خارجه چین آمده است: «آمریکا، مانند گذشته، تلاش میکند تا اقدامات مداخلهجویانه خود در امور داخلی سایر کشورها را که تضعیفکننده امنیت منطقهای و بینالمللی است، با نام حقوق بشر و دموکراسی توجیه کند؛ اما چه در عراق، چه در سوریه و چه در افغانستان، حقایق بارها و بارها ثابت کرده که واشنگتن با فروختن اجباریِ دموکراسی و ارزشهای خود به دیگران، به جای ثبات و رفاه، آشفتگی و هرج و مرج را برای جهان به ارمغان میآورد.»
به گزارش فارس، وی در ادامه گفت، چک بیمحلِ «حقوق بشر» و «دموکراسیِ» آمریکا، اعتبارش را از دست داده و «دموکراسی آمریکایی» مدتهاست که ورشکسته شده است. همچنین سخنگوی وزارت خارجه چین به آمریکا درباره ادامه نقض سیاست «چین واحد» و «بازی خطرناک» در تایوان هشدار داد. او اعلام کرد، سفر هیئت کنگره آمریکا به تایوان، نقض سیاست «چین واحد» است. گفتنی است، آمریکا از سال ۱۹۷۹ سیاست چین واحد را پذیرفته و آن را مبنای روابط خود با پکن و تایوان قرارداده است. طبق این سیاست، واشنگتن تنها یک دولت مستقل را به رسمیت میشناسد و آن چین است. اما آمریکا با اعزام ناو به تنگه تایوان و کمک نظامی به تایوان عملاً در مسیر حمایت از جدایی و استقلال این جزیره است.
رئیسجمهور فرانسه در اظهاراتی گفت، پاریس برای کمک به کاهش وابستگی به کشورهای خارجی برای تامین انرژی، رآکتورهای اتمی جدیدی خواهد ساخت.
در حالی که فرانسه سالهاست که مخالف فعالیت صلحآمیز هستهای کشورمان است اما گزارشها نشان میدهد که دولت این کشور به دنبال ساخت رآکتورهای اتمی جدید است. در همین ارتباط تسنیم به نقل از رویترز نوشت: امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه تاکید کرد: فرانسه رآکتورهای اتمی جدیدی خواهد ساخت تا به کاهش وابستگی کشور به کشورهای خارجی برای تامین انرژی مورد نیاز کمک کند و به اهداف جهانی گرمایش زمین دست یابد و قیمتها را تحت کنترل درآورد.
ماکرون افزود: تصمیم برای ساخت رآکتورهای اتمی جدید برای آنکه قیمتها را تحت کنترل درآوریم، منطقی است. ما قصد داریم برای نخستین بار طی دهههای اخیر، ساخت رآکتورهای اتمی را از سربگیریم و به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر ادامه دهیم.وی اظهار داشت: این اقدام با هدف تضمین استقلال انرژی فرانسه خواهد بود، برای تضمین عرضه کافی برق و انرژی مورد نیاز کشور و دستیابی به اهداف تعیین شده تا سال 2050 برای کاهش تولید کربن.
این گزارش میافزاید: «در حالی که قیمت انرژی در فرانسه روند صعودی گرفته و 5 ماه زمان تا انتخابات ریاست جمهوری فرصت باقی است، مسئله انرژی به یکی از مهمترین نگرانیهای رای دهندگان فرانسوی تبدیل شده است»
در حالی که قیمت انرژی در اروپا به سرعت رو به افزایش است، فرانسه راهبرد کاملا متفاوتی را نسبت به آلمان در پیش گرفته است.
آلمان در واکنش به فاجعه هستهای فوکوشیما در سال 2011 میلادی، روند خروج ملی از رآکتورهای هستهای را تسریع کرد. پیشبینی میشود دولت فرانسه طی هفتههای آینده برنامه ساخت 6 رآکتور هستهای جدید را اعلام کند.
با تشدید بحران پناهجویان در مرز بین بلاروس و لهستان آژانس پناهجویان سازمان ملل از دو طرف خواست از سیاسی کردن بحران خودداری کنند.
دمل چرکین «بحران پناهجویان» در اروپا این بار در مرز بین لهستان و بلاروس سرباز کرده است. ویدئوهای منتشر شده حاکی از این است که جمعیت عظیمی از مردم در حصارمرزی بلاروس با لهستان چشم به راه و منتظر ایستادهاند. برخی از آنها سعی میکنند با استفاده از بریدن سیمخاردارهای مرز، بریدن شاخه درختان و با زور و اجبار از مرز رد شوند؛ در حالی که نگهبانان لهستانی آنها را با گازاشک آور سرکوب میکنند.
بر اساس گزارشها بسیاری از مهاجران مردان جوان هستند، اما در بین آنها زنان و کودکان نیز دیده میشوند که عمدتاً از آسیا هستند. آنها در چادرهایی در داخل بلاروس برای خود کمپ زدهاند که از طرفی بین نگهبانان لهستانی و از طرف دیگر بین نگهبانان بلاروسی گیرافتادهاند. در منطقهای که پناهجویان گیر افتادهاند در طول شب، دمای هوا در مرز به زیر صفر میرسد و تعداد زیادی از مهاجران در هفتههای اخیر فوت کردند.
با تشدید بحران نخستوزیر لهستان، لوکاشینکو رئیسجمهور بلاروس را به دلیل مسئله بحران مهاجران در مرز بلاروس با لهستان مقصر دانست؛ از طرفی کمیسیون اروپا، رئیسجمهور بلاروس را به جرم «وعدهها و فریبهای دروغین به مهاجران» متهم کرد. الکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهوری بلاروس این ادعا را رد کرده که مهاجران را برای انتقام از تحریمهای اتحادیه اروپا، به مرز این اتحادیه میفرستد. همچنین آلمان از اتحادیه اروپا درخواست کرد تا درخصوص این مسئله تمهیداتی را بیاندیشد و به امنیت مرز لهستان کمک کند.کمیسیون اروپا هم در حال حاضر به دنبال افزایش تحریمها از جمله «شرکتهای هواپیمایی کشورهای ثالث» است که در پرواز مهاجران به بلاروس نقش دارند همزمان آژانس پناهجویان سازمان ملل نیز شرایط در مرز لهستان و بلاروس را هشدارآمیز خواند و اعلام کرد نباید از هزاران فرد آسیب پذیر برای اهداف سیاسی بهرهبرداری کرد.
دانشجویان انگلیسی سفیر اسرائيل را از دانشکده اقتصاد لندن بیرون انداختند
یک وبسایت عبری گزارش کرد، سفیر رژیم صهیونیستی در انگلیس برای سخنرانی به دانشکده اقتصاد لندن رفته بود اما حامیان فلسطین نه تنها اجازه سخنرانی ندادند بلکه وی را فراری دادند.
فعالیتهای ضد صهیونیستی در اقصی نقاط جهان روز به روز بیشتر میشود و این مسئله حتی به کشورهای حامی اسرائیل نیز رسیده است. در این راستا، «زیپی هوتوولی» سفیر رژیم صهیونیستی در انگلیس سه شنبه شب به دانشکده اقتصاد لندن رفته بود تا سخنرانی کرد. بر اساس گزارش وبسایت عبری «والا»، اما وی با تشدید اعتراضات حامیان فلسطین نه تنها موفق به سخنرانی نشد بلکه ناچار شد از این دانشکده فرار کند. ویدئویی که از این اتفاق منتشر شده، نشان میدهد هوتوولی با کمک محافظانش از سالن بیرون میآید و با سرعت هر چه تمامتر سوار بر خودرو میشود تا سریع از محل دور شود. تظاهرکنندگان در محل همچنان علیه سفیر رژیم صهیونیستی شعار میدادند و تعدادی از محافظان هوتوولی به کمک نیروهای امنیتی در تلاش برای آرام کردن آنها بودند.
همچنین درحالی که روز سه شنبه «سامح شکری» طی سخنانی در یکاندیشکده آمریکایی، اقدام برخی کشورهای عربی در امضای توافقهای عادیسازی با رژیم صهیونیستی را مثبت ارزیابی کرد و مدعی شد که «این توافقنامهها یک تحول مثبت برای تشویق اسرائیل و فلسطین به باز کردن درها و رفع ایده تهدید متبادل» است، شماری از مردم این کشور در اقدامی نمادین نشان دادند که در کنار قضیه فلسطین باقی میمانند.
روزنامه «القدس العربی» در این خصوص نوشت: «شماری از فارغالتحصیلان دانشکده داروسازی مصر در شهر «دهب»، به عنوان همبستگی با آرمان فلسطین، پس از روبه رو شدن با شماری از گردشگران اسرائیلی در یک قایق تفریحی توریستی در مصر، آهنگ و ترانه معروف فلسطینی «أنا دمی فلسطینی» (من خونم فلسطینی است) را پخش و با آن همخوانی کردند.»
کاربران شبکههای اجتماعی ویدئوی از این همخوانی دانشجویان مصری را منتشر کردند که همگی، همصدا این ترانه معروف را میخواندند. امری که موجب شد در نهایت، گردشگران اسرائیلی این مکان را ترک کنند. دهب نام شهر و شهرستانی در استان جنوب سیناء مصر است و از جاذبههای گردشگری مصر به شمار میرود و گردشگران اسرائیلی اغلب به آن سفر میکنند. انتشار این ویدئو با استقبال کاربران عرب سایر کشورهای عربی همراه شد و نشان داد که مردم کشورهای عربی بر خلاف برخی حاکمان خود، همچنان برای آرمان فلسطین ارزش قائل هستند و با هرگونه عادیسازی با رژیمی اشغالگر و جعلی مخالفند.
به گفته دانشجویان مصری، داستان از آنجا شروع شد که آنها در حال سفر به شهر سیاحتی دهب بودند که با دو نفر از فلسطین اشغالی برخورد کردند. زمانی که از یکی از آنها سؤال میشود که اهل کجاست، به طرف دیگر شبه جزیره سینا اشاره میکند و میگوید: «اسرائیل». همین امر جرقه آغاز این اقدام نمادین دانشجویان مصری میشود.
به گفته این دانشجویانها هدف از این اقدام، مجبور کردن گردشگران اسرائیلی به ترک محل و ترک سفر دریایی بوده که در این امر موفق هم شدند. برخی کاربران شبکههای اجتماعی نیز با بازنشر این ویدئو، نوشتند که اقدام این دانشجویان خودجوش و نمادین بود و با این کار خود نشان دادند که ملتهای عرب مخالف عادیسازی روابط با اشغالگران هستند.
ضعف اسرائیل در زمینه سایبری
خبر دیگر اینکه، روزنامه عبری یدیعوت آحارونوت با انتشار گزارشی از اظهارات مقامات این رژیم نوشت که اسرائیل آمادگی مقابله با خطر حملات سایبری را ندارد.
بر اساس این گزارش، «آویو کوخاوی» رئیسستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی در سخنرانی خود در کمیته امور خارجی و دفاعی کنست، اعتراف کرد: «مهمترین تهدید فراروی اسرائیل در این مرحله حول محور حملات سایبری علیه مؤسسات و تأسیسات اقتصادی و مدنی است.»
به نوشته این روزنامه عبری، وی درخصوص پیامدهای منفی این حملات که میتواند به فلج شدن و اختلال در بسیاری از سیستمها و نهادها منجرشود (همانطور که اخیراً در بیمارستان «هیلل» اتفاق افتاد_ هشدار داد. در همین راستا، «گیل شوواد» مدیر شرکت آمریکایی اسرائیلی «Check Point» که یک شرکت نرمافزاری است هشدار داد که «اسرائیل آمادگی مقابله با این حملات در سطح مورد نیاز، به ویژه در زیرساختهایی مانند سیستم آب و غیره را ندارد.»
بنا بر این گزارش، هشدارهای شوواد با گزارش منتشر شده توسط «بازرسی کل» فلسطین اشغالی درخصوص خطر حملات الکترونیکی بر روند فعالیت مؤسسات مدنی و اقتصادی که تقریباً به طور کامل به سیستمهای فناوری وابسته هستند، مطابقت دارد. در هفتههای اخیر، نهادها و شرکتهای رژیم صهیونیستی به طور مکرر هدف حملات سایبری قرار گرفتند، روز هشتم آبان روزنامه جروزالمپست گزارش کرد که گروه هکری موسوم به «سایه سیاه»
(Black shadow) سرورهای شرکت اینترنتی رژیم صهیونیستی «سایبرسرو» (Cyberserve) را مورد حمله هکری قرارداده و آن را از دسترس خارج کرده و تهدید به افشای اطلاعات آن کرده است. چند روز پیش نیز رسانههای صهیونیستی نوشتند که گروهی هکری موسوم به «Moses staff» (عصای موسی)، در کمتر از یک هفته دو حمله هکری جداگانه انجام دادهاند. در حمله نخست سه شرکت مهندسی رژیم صهیونیستی را هک کردند و در حمله دوم، سرورهای اطلاعاتی شرکتهای اسرائیلی را هک کردند.
سرانجام پس از 10 سال وزیر خارجه امارات برای نخستین بار به سوریه سفر کرد و به صورت آشکار مهر تاییدی بر پیروزی دمشق بر توطئههای 10 سال گذشته زد.
بحران سوریه از سال 2011 شروع شد. در استان جنوبی درعا یک تظاهرات و اعتراض معمولی جرقه یک بحران را زد که همچنان ادامه دارد. جبهه عربی-غربی- عبری به بهانه این اعتراض به دنبال اجرای پروژه همیشگی خود در سوریه یعنی ساقط کردن بشار اسد رفتند. برای رسیدن به این منظور تروریستهایی از بیش از 80 کشور جهان جمعآوری و به سوریه اعزام شد. نتیجه این اقدام اشغال بسیاری از مناطق سوریه بود. عربستان، اردن و امارات به همراه قطر از جمله حامیان عربی تروریستها بودند و ترکیه نیز عملا به دروازه ورود تروریستها به سوریه تبدیل شد. در جهان غرب نیز آمریکا در راس حامیان تروریستها قرار داشت تا از فرصت به وجود آمده برای ضربه زدن به محور مقاومت استفاده کند. اما اوضاع طبق پیشبینی حامیان تروریستها پیش نرفت و سوریه با استمداد از ایران، روسیه و حزبالله لبنان به سرعت به جنگ با تروریستها رفت و سرانجام موفق به شکست آنها شد و توانست در نهایت بر 70 درصد خاک کشور مسلط شود. با قطعی شدن پروژه براندازی در سوریه کشورهای عربی و حامیان تروریستها به فکر عادی کردن روابط خود با سوریه افتادند، حال که جنگ و پروژه نظامی ر ا باخته بودند باید در آینده سوریه برای خود نقش و جایگاهی تعریف میکردند هرچند که این اقدام با مخالفت و عصبانیت آمریکا همراه باشد. به همین دلیل زمزمههای عادی سازی روابط جهان عرب با سوریه از چند سال پیش شنیده میشود و درنهایت اردن و امارات پیشگام عادی سازی روابط با سوریه شدند. عربستان وبحرین نیز گامهای مهمی برای عادی سازی روابط برداشتهاند. بنابراین محور مقاومت یک بار دیگر از یک بحران و پروژه خطرناک سربلند بیرون آمد. باراک اوباما رئیسجمهور پیشین آمریکا تاکید میکرد که اسد باید برود، ترامپ رئیسجمهور قبلی آمریکا نیز این سخن را تکرار کرد اما این دو رفتهاند و بشار اسد مانده است.
در این راستا وزیر خارجه امارات پس از 10 سال وارد دمشق شد و با بشار اسد رئیسجمهور سوریه گفتوگو کرد. تصاویر منتشر شده از این دیدار نشان میدهد بشار اسد به گرمی از شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر خارجه امارات استقبال کرده است. بشار اسد برای بدرقه وزیر اماراتی هم از سالن دیدار خارج شد. این اتفاق نشان دهنده مرحله جدیدی برای خروج بشار اسد از انزوا به شمار میرود. امارات از جمله کشورهایی بود که بعد از آغاز بحران و جنگ داخلی در سوریه، رابطه با دولت بشار اسد را قطع کرده بود. خبرگزاری دولت سوریه (سانا) نوشت: «رئیسجمهور بر روابط برادرانه و محکم بین سوریه و امارات از زمان فقید شیخ زاید بن سلطان آل نهیان تأکید کرد. رئیسجمهور بشار اسد از مواضع بیطرف و درست امارات قدردانی و تاکید کرد که امارات همیشه در کنار مردم سوریه بوده است.»
این خبرگزاری اضافه کرد:« شیخ عبدالله وزیر امور خارجه امارات هم نسبت به توانایی سوریه به رهبری رئیسجمهور بشار اسد و تلاشهای ملت آن برای عبور از چالشهای ناشی از جنگ ابراز اطمینان کرد. وزیر امور خارجه امارات بر حمایت کشورش از تلاشها در جهت ثبات در سوریه تاکید و بیان کرد، آنچه در سوریه رخ داد بر همه کشورهای عربی تاثیر گذاشته است. وی خاطر نشان کرد، امارات همواره آماده حمایت از مردم سوریه است.» خبرگزاری دولت امارات (وام) هم گزارش داد وزیر خارجه امارات در این دیدار بر پافشاری دولت کشورش بر امنیت و ثبات و وحدت کشور برادر، سوریه تاکید کرد.
مخالفت آمریکا
سفر وزیر خارجه امارات به دمشق و دیدار با بشار اسد با مخالفت آمریکا روبه رو شد و آمریکا این اتفاق را محکوم کرد. «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، آمریکا روابط خود با رژیم اسد را عادی سازی یا ارتقا نخواهد بخشید و از انجام این اقدام توسط دیگر کشورها نیز حمایت نمیکند. «جیم ریش» عضو ارشد کمیته روابط خارجی سنای آمریکا روز سهشنبه استقبال کشورهای عربی از عادیسازی روابط با سوریه را محکوم کرد. این سناتور جمهوریخواه در پیامی توئیتری مدعی شد: «شرمآور است که شمار رو به افزایشی از کشورها از عادیسازی روابط با [بشار] اسد استقبال میکنند.» جیم ریش در ادامه ادعاهای خود نوشت: «امارات و دیگرانی که خشونت علیه غیرنظامیان سوریه را نادیده میگیرند باید پیش از برداشتن هر گام دیگری به سمت عادیسازی روابط، در راستای اجرای قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد تلاش کنند».
همچنین برخی منابع خبری، بعدازظهر دیروز گزارش دادند که یک هواپیمای بحرینی در دمشق فرود آمده است. پایگاههای متخصص در رصد حرکت هواپیماها در این خصوص خبر دادند که هواپیمای بحرینی مذکور در فرودگاه بینالمللی دمشق فرود آمده است. رسانههای سوری و بحرینی هنوز جزئیات دقیقی درباره اینکه سرنشینان این هواپیما چه کسانی بودهاند، منتشر نکردهاند. بحرین از زمان آغاز بحران سوریه به همراه دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس روابط خود را با دمشق قطع کرد. با این حال این کشور همچون امارات در اواخر سال ۲۰۱۸ سفارت خود را در دمشق بازگشایی کرد.
از سوی دیگر، خبرگزاری روسی «اسپوتنیک» شامگاه سهشنبه خبر داد که در تجاوز دوشنبه شب جنگندههای رژیم صهیونیستی به سوریه، سامانههای دفاع هوایی نیروی هوایی سوریه 6 موشک هدایت شونده شلیک شده توسط این جنگندهها به سوی شهر حمص را رهگیری و منهدم کردهاند. وزارت دفاع سوریه شب گذشته درباره حمله جنگندههای رژیم صهیونیستی اعلام کرد که حدود ساعت 19:16 شب، دشمن اسرائیلی حمله هوایی از سمت شمال بیروت انجام داد و در این حمله برخی نقاط در مناطق مرکزی و ساحلی را هدف قرارداد. وزارت دفاع سوریه تاکید کرد که پدافند هوایی این کشور، با موشکهای دشمن مقابله کرده و اکثر آنها را سرنگون کرد و این حمله به مجروح شدن دو سرباز و برخی خسارتهای مادی منجر شد.
معاون حزبالله ضمن تأکید بر استقلال لبنان و اینکه کشورش دستنشاندگی را نمیپذیرد، تصریح کرد بیروت چیزی از سعودی نمیخواهد جز اینکه دخالتهایش در امور داخلی لبنان تمام شود.
شیخ «نعیم قاسم» معاون دبیرکل حزبالله لبنان «سید حسن نصرالله» روز چهارشنبه در اظهاراتی گفت: لبنان کشوری مستقل است که دستنشاندگی را نمیپذیرد. او درباره بحران اخیر پیش آمده میان لبنان و سعودی به خاطر اظهارات انتقادی «جرج قرداحی» وزیر اطلاعرسانی لبنان در مورد جنگ علیه مردم یمن، گفت: «این سعودی است که مشکل مذکور را با لبنان به وجود آورده است. ما هیچ درخواستی از سعودی نداریم جز اینکه از دخالت در امور داخلی ما دست بردارد.» به گزارش فارس، وی همچنین ضمن اشاره به اینکه «روز شهید» در لبنان نزدیک است، افزود که این روز نماد مقاومت است، مقاومتی که تکبر رژیم صهیونیستی را در هم شکست و چهره منطقه را تغییر داد.
نیروهای امنیتی کویت 8 نفر دیگر را به بهانه حمایت از جنبش حزبالله لبنان بازداشت کردند تا تعداد بازداشتیها در همین چند روز به 18 تن برسد.
روزنامه «القبس» به نقل از منابع مطلع نوشت، گفتوگوهای تلفنی متهمانی که در ابتدای این ماجرا در داخل ساختمانی وابسته به یک خیریه بازداشت شده بودند، به بازداشت این متهمان جدید منجر شده است.
درباره منبع اموالی که تحویل داده شده بعلاوه اموالی که این متهمان در اختیار دارند و اینکه چه کسی این اموال را اهدا کرده یا آنکه حمایتی عمدی از حزبالله وجود داشته یا خیر، تحقیق خواهد شد.
گفتنی است که کویت سه روز پیش (هفدهم آبان) نیز هشت نفر از شهروندان خود را که از ۳۰ سال پیش عضو یک کمیته خیریه در این کشور هستند به ادعای حمایت از حزبالله بازداشت کرد. القبس به نقل از یک منبع مدعی شد که این پرونده با چهار متهم آغاز شد که یکی از آنها برادر یکی از اعضای سابق پارلمان است که پس از دریافت اطلاعاتی مبنی بر انتقال مبالغی به لبنان و به ویژه به حزبالله دستگیر شدند.
به گزارش فارس، متهمان با رد اتهامات وارده بر خود تاکید کردند که ۳۰ سال است که در یک کمیته خیریه فعالیت میکنند و این کمیته بر اساس حمایت از یتیمان در لبنان و جاهای دیگر فعالیت میکند و از حزبالله حمایت نمیکند.
توقف صدور روادید برای لبنانیها
خبر دیگر آنکه کویت صدور انواع روادید برای لبنانیها را متوقف کرد. منابع این اقدام را بحران دیپلماتیک اخیر میان لبنان و برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس عنوان کردهاند. گفتنی است تمام این اتفاقات پس از اختلاف اخیر کشورهای نزدیک به آلسعود با لبنان اتفاق میافتند.
اخیرا مصاحبهای از وزیر اطلاعرسانی لبنان در رسانهها منتشر شد که مربوط به پیش از انتصاب وی به وزارت است و او در این مصاحبه در پاسخ به سؤالی درباره تحولات جاری در یمن میگوید که «تجاوز وحشیانه به یمن باید متوقف شود. آنچه که یمنیها انجام میدهند، حقوق قانونی آنها در دفاع از خود است و من پایداری مردم یمن در قبال این تجاوز را ارج مینهم.» آری همین کلام باعث شده است که کشورهای عربی حوزه خلیجفارسِ نزدیک به سعودی به هر بهانهای علیه لبنان اقداماتی انجام دهند.
۱۴۰۰/۰۸/۱۹ ۲۳:۳۶
کشورهای اروپایی جنایتکار از سال 1394 تاکنون تعهداتشان در برجام عمل نکردند و هنوز هم عمل نمی کنند.
سران بی ادب سه کشور اروپایی خیانتکار از سال 2015 تاکنون به همراه آمریکایی ها، صهیونیست ها و برخی کشورهای عربی جنایتکار هر روز هم به خاطر بهانه توافق هسته ای، برجام، مذاکرات وین و... در امور داخلی ایران دخالت و مداخله می کنند.
۱۴۰۰/۰۸/۱۹ ۲۱:۱۷
حضور نیروهای آمریکایی در سوریه، عراق و لیبی، هیچ توجیهی ندارد
آمریکا جنایتکار در سایه سکوت سازمان های بین المللی خیانتکار به 96 کشور جهان سلاح فروخته است.
خیانت ها و جنایت های آمریکا جنایتکار از سال 1945 تاکنون برای همه مردم دنیا ثابت شده که آمریکا یک جنایتکار جنگی است.
۱۴۰۰/۰۸/۱۸ - ۱۵:۰۵
از سال 1918 تاکنون در هر جای دنیا جنایتی رخ می دهد دست اسرائیل و متحدانش در کار است.
۱۴۰۰/۰۸/۲۰ - ۱۱:۲۷
آمریکا جنایتکارعامل افزایش تنشها در خلیج فارس و دریای عمان است.
فروش سلاح توسط آمریکا، انگلیس و اروپا به عربستان غیرقابل قبول است.
۱۴۰۰/۰۸/۲۰ - ۰۰:۳۷
آمریکا جنایتکار با نام حقوق بشر و دموکراسی از سال 2001 تاکنون در سایه سکوت بی شرمانه سازمان های بین المللی خیانتکار در سراسر منطقه خاورمیانه با کمک مالی عربستان سعودی جنایتکار و امارات جنایتکار جنایت می کند و آدمکشی می کند.
و این در حالی است که دونالد ترامپ بی ادب رئیس جمهور سابق آمریکا جنایتکار با دریافت رشوه از عربستان سعودی، مارات و بحرین به صورت غیر قانونی از توافق هسته ای و برجام خارج شده است.
آمریکا، غرب، عربستان سعودی، امارات و اسرائیل درسایه سکوت سازمان های بین المللی از سال 1980 تاکنون عامل جنگ، بی ثباتی، ناامنی، پیدایش و رشد تروریسم در سراسر منطقه خاورمیانه هستند.
دبیرکل بی ادب سازمان ملل چرا تاکنون در مورد دزدی دریایی آمریکا واکنش نشان نداده است.
رئیس بی ادب شورای امیت سازمان ملل چرا تاکنون در مورد دزدی دریایی آمریکا واکنش نشان نداده است.
اتحادیه اروپا جنایتکار چرا تاکنون در مورد دزدی دریایی آمریکا واکنش نشان نداده است.
ریاض از سال 1980 تاکنون سگ دست نشانده آمریکا در منطقه است.
ریاض تاکنون ثابت کرده است هیچ فرقی با رژیم کودک کش صهیونیستی ندارد.
۲۰ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۲۴
خودشیرینی رئیسجمهور کلمبیا برای صهیونیستها
رئیسجمهور کلمبیا در جریان سفر به فلسطین اشغالی در سخنانی منطبق بر سیاست تلآویو علیه تهران، با مطرح کردن اتهاماتی علیه ایران گفت که اجازه غنیسازی بیشتر به ایران را نمیدهند.
ایوان دوکه بی ادب رئیسجمهور کلمبیا پایش را از گلیمش درازتر کرده است.
نتانیاهو پایش را از گلیمش درازتر کرده است.