گروه سیاسی: ماجرای انتصاب علیرضا زاکانی به عنوان شهردار تهران، بازنمایی احوالات سیاست و سیاستمداری در کشور ماست؛ در واقع این سال ها به تکرار و به کرات دیده ایم سیاست ورزانی که مدیر، وزیر و شهردار شده اند که نه با ماهیت سیاست ورزی آشنا بوده اند نه مقدمات مترتب برآن.
به گزارش بولتن نیوز،شاید این تصور در ذهن مخاطبان این یادداشت شکل بگیرد که زاکانی سیاستمداری آشنا با اصول و فرمول سیاسی است پس به واسطه همین شاخص از دایره آنچه در بالا ذکر شد خارج می گردد. در راستای پاسخ به این مسئله باید تأکید کرد که البته چنین نیست و این تصور اشتباه است و مطالب بالا در مورد زاکانی هم صدق روشنی دارد و واقعیات در این باره برخلاف سطح رویت پذیر شخصیت سیاسی – حقوقی زاکانی می باشد. چونکه سبقه سیاسی گرایی زاکانی نه تنها در ترازوی سنجش سنگین تر از سیاستدانی اوست بلکه زاکانی آنچه از خود در طول این سال ها به نمایش گذاشته است وجه رسانه ای اش به عنوان یک شخصیت سیاسی نوظهور در آسمان سیاست ایران بوده است نه چیز دیگری.
واقعیت آن است که همه آنچه که در نقد زاکانی بواسطه پذیرش مسئولیت شهرداری از سوی او به عنوان شهردار گفته می شود نقدهایی واقع گرایانه و منصفانه است. چونکه پذیرش مسئولیت مذکور فارغ از دایره توانمندی های علمی از سوی ایشان که از منتقدان شرایط ایجاد شده موجود بود، موجب شگفتی است. در واقع قرار گرفتن زاکانی در مسئولیت و جایگاه شهردار تهران در یک کلام ساده می تواند تداوم و استمرار ابعاد مدیریتی پیشین باشد که این بار در کالبد زاکانی و در قالب جریان سیاسی دیگر تبلور و ظهور یافته است.
شایان به ذکر است که دلیل عمده نقدها در این باره به زاکانی، شخصیت حقیقی و انقلابی ایشان نیست بلکه شخصیت حقوقی ایشان است که بازنمایی از جریان انقلاب است. در واقع قرار گرفتن زاکانی در این مقام بواسطه عدم تجارب قبلی در عرصه های اجرایی – مدیریتی از یکسو نفی آنچه می باشد که تا پیش از این در مقام مدعی العموم و از سوی جریان انقلاب از جریان سیاسی لیبرال ها طلب می کرد و از سوی دیگر حضور زاکانی در این عرصه با توجه به وجود افراد دیگری که از گزینه های مطرح این جایگاه بودند که هم از نظر علمی و سابقه اجرایی و هم از حیث ارتباط شغلی – علمی و مدیریتی از این ایشان (اگر نگوییم اصلح تر) متخصص تر بودند خط بطلانی بر گزاره های تحلیلی و ادعایی زاکانی با هدف روشنگری ها در طول این سالها می باشد.
در حقیقت به نظر می رسد آنچه که در این باره اتفاق افتاده است بیش از آنکه تحقیقی – مطالعه شده و بر حسب کارآمدی باشد بیشتر جنبه سیاسی کاری و سیاسی بازی و کلونی گرایی – محفلی(نئوپوتیسم) داشته است. چرا که اگر ضوابط و قواعد مبتنی بر اصل تحول در کنار مطالبه گری های عمومی در عرصه سیاسی را به عنوان معیار در نظر گرفته می شد مطئمناً زاکانی گزینه نهایی و معرفی شده برای شهرداری تهران نبود.
البته این ماجرا وجه دیگری نیز دارد که باید مورد توجه قرار گیرد؛ وجه شاخص و برجسته این ماجرا رویکرد جناب زاکانی به موضوع مذکور است. چرا که اولاً قرار گرفتن ایشان در این جایگاه به معنای ناتمام گذاشتن پروژه های پژوهشی در مرکز پژوهش های مجلس و رها کردن آنهاست و این مسئله به خودی خود جای سوال دارد. دوم اینکه به نظر می رسد آقای زاکانی با این انتصاب و اما و اگرهایی که در این باره رسانه ای شده است درصدد بوده تا ضعف و نقصانی را که در این باره بر ایشان وارد می شود را جبران کند. در واقع آقای زاکانی با قرار گرفتن در جایگاه شهردار بدون توجه به مسئولیت ها و تکالیف آن که نیاز به تخصص های مربوطه دارد تنها درصدد بوده تا عدم سابقه اجرایی خود را از این طریق جبران کند و در این باره برای خود رزومه ای در خور بسازد.
کوتاه سخن اینکه، هیچ یک از کسانی که به نقد جناب زاکانی به سبب آنچه حادث شده است نگاهی تنگ نظرانه به قضیه مذکور ندارد؛ به واقع آنچه در این باره به بوته نقد در آمده است عمدتاً بر حسب دلسوزی و بر اساس تکلیف گرایی و مسئولیت پذیری در عرصه انقلابی گری و دغدغه های مرتبط با آن از یکسو و از سوی دیگر جهت هشدار و پیشگیری از شرایطی است که می تواند زمینه خروج انقلابی ها را از مسیر انقلاب و ایده ای مبتنی بر انقلابی گری را فراهم سازد. پس جناب زاکانی بهتر بود پیش از هر رایزنی، تلاش و فشار جهت انتخاب و انتصاب و ... مصالح انقلاب را در نظر می گرفتند و با این مبنا پای گذاشتن بر نفس خواسته های شخصی با هدف صیانت از منافع مردم و آرمان های انقلاب را برای همگان معنا و تفسیر می کردند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اما شما زمان ریاست جمهوری رفسنجانی، خاتمی، روحانی کدام خراب شده بودید؟
زمان تصدی شهرداری توسط کرباسچی، نجفی، ملک مدنی کجا بودی؟
شهرداري تهران مرد ميدان مي خواهد
نه مدير اتو كشيده پشت ميز نشين
جايگاه شهرداري تهران قبل از انكه صرفا يك محل وجايگاه فني و تخصصي باشد مديريتي وسياسي است كه در طول سنوات گذشته چنين بوده است
( نگاه به سوابق شهرداران قبلي از ابتدا تا كنون تاييد اين مدعاست)
وظايف وحدود اختيارات شخص شهردارتهران را قانون مشخص كرده كه به اندازه چندين وزار تخانه هم كار دارد وهم مسو ليت درواقع هم بايد توان كار كردن داشته باشد وهم قدرت ريسك و تصميم گيري وخلاقيت درمديريت
پس بايد از چنان جنم و جبروت و توانمندي وخلا قيت ومد يريت وشخصيتي بر خور دار باشه كه
اولا بتواند خانواده بزرگ و متخصص ودلسوز ومتدين شهرداري را با خود همراه كند
ثانيا ساير دستگاهاي ديگر را كه در اين چهار سال گذشته تره هم براي شهرداري خرد نمي كردند هم باز خواست كند به دليل كم كاري وهم براي ايندهمسوليت بخواهد
ثالثا بايد تمام تلاش وكوشش خودرا براي مديريت يك پار چه شدن در جهت رفع مشكلات ومعضلات كلان شهر تهران بر دارد
رابعا با مشورت وبكار گيري همكاران متخصص و كار امددر شهرداري مي تواند تهراني سر بلندو اباد را رقم بزند
براي اجرايي كردن مطالب فوق
بايد فردي انقلابي جسور وقلدر و نترس ومورد قبول و وثوق بزرگان سكان شهرداري را بدست بگيرد
در چنين شرايطي كه شهرداري در اين دوره جهار ساله به نابودي رفته وشهروندان عزيز تهراني به اميد روزهاي بهتر واينده اي روشنتر با حمايت دكتر قاليباف به ليست ايتلاف راي دادند ومنتخبين ششم دكتر زاكاني را به عنوان شهردارانتخاب نموده اند بايد كمر بندهارا بست وبه كمك امد تا نااميديها را به اميد و نميشود رابه ميشود ونميتوانيم را به ميتوانيم تبديل كنيم و
از اين برادر بسيحي جانباز كه در ميدانهاي دفاع مقدس ابديده شده وتجربيات ارزشمندي در مديريت كلان داردومرد ميدان است و مبارزه با فساد ورانت خواري را كه در شهرداري كم نداريم سر لوحه كارش ميباشد حمايت كنيم
قطعا با روحيه انقلابي وكار جهادي كه در وي هست در شهرداري هم موفق خواهند بود
يقين دارم شماهاهم مثل من اعتقاد داريد كه شهرداري مرد ميدان ميخواد