به گزارش بولتن نیوز، طلاق، یک معضل اجتماعی است که کودکان نخستین قربانیان آن هستند و به دلیل شرایط آسیب زایی که کودکان با آن روبرو میشوند باید نگاه ویژهای به آنها داشت تا پس از گذر از این برهه زمانی بتوانند وارد مرحله جدیدی از زندگی شوند و به بهترین شکل از پس آن برآیند.
مجیدرضا رجبی روانشناس در یک برنامه رادیویی، در رابطه با فرزندان طلاق و تعریف این اتفاق برای آنها و راهکارهایی برای برخورد با طلاق والدین اظهار کرد: اعتقاد دارم برای یک بچه قلب او مادرش و مغز او پدرش است و در واقع نمیتواند میان این دو تفکیک قائل شود. به همین خاطر وقتی بچهای با بحران طلاق روبرو میشود یک مرحله یا فاز چهارگانه دارد که اول، فاز بحرانی است که از همان لحظه شروع میشود و تا چند روز امتداد دارد و دومین فاز واکنشی است که از یک تا شش هفته این مرحله طول می کشد.
وی بیان کرد: سومین فاز، اصلاح است که از یک تا شش ماه طول می کشد و چهارمین فاز هم بازیابی است که شش ماه تا دو سال طول میکشد و من اعتقاد دارم اصولا بچهای که دچار طلاق میشود به مدت دو سال بحران دارد و دچار اثراتی میشود که خفته است. به همین دلیل، آمارها نشان میدهند افرادی که در موقعیت بحران طلاق قرار میگیرند این روند، حداقل تا بیست و پنج سالگی برای آنها ادامه پیدا می کند. یعنی فرزندان نمیتوانند این معضل را هضم کنند. این در حالی است که اگرچه یک فرد بزرگسال میتواند سوگ را هضم و درک کند، امّا یک بچه با توجه به توانمندی ذهنی اش که به اندازه یک فرد بزرگسال نیست نمیتواند آن را دریافت کند و به پنج عنصر روانشناسی نیاز دارد که اول، امنیت است. یعنی بچه باید این احساس امنیت روانی را داشته باشد چراکه همیشه تصور میکند که ممکن است پدر و مادرش را از دست دهد و یا آنها فوت کنند و به همین دلیل میترسد.
این روانشناس تصریح کرد: این ترس، هر لحظه برای کودکان یک کابوس است چرا که او در این شرایط بحرانی طلاق، امنیت روانی خود را ازدست میدهد؛ به طوری که مواردی را داریم که در سه سال گذشته، پنج بار هم پدر خود را ندیده و در واقع، امنیت روانی این بچه ازبین رفته است و وقتی که حالت او را به طور بالینی، مشاهده میکنیم متوجه میشویم که این بچه امنیت خود را ازدست داده است. بنابراین، در عناصر پنجگانه اولیه روانشناختی، ما اول روی امنیت و سپس روی آرامش تاکید میکنیم. یعنی چه چیزی میتواند به این بچه آرامش دهد؟
رجبی گفت: بعضی از ما فکر میکنیم که تامین مسائل اقتصادی میتواند بچه را در شرایطی قرار دهد که امنیت او را فراهم کند، امّا باید گفت که این طور نیست چرا که او آرامش روانی میخواهد و آرامش یعنی بچهها آن چیزی میشوند که ما هستیم نه آن چیزی که ما میخواهیم و گاهی، وقتی واکنشهای پس از طلاق را مشاهده میکنیم، با بچههایی روبرو میشویم که دست به خشونت میزنند و دلیل آن هم این است که خشونت را دیده اند.
وی با اشاره به فراهم کردن آرامش برای بچههایی که در شرایط طلاق والدین خود قرار گرفته اند، گفت: باید برای بچهها آرامش فراهم شود تا بتوانند از زندگی موجود لذت ببرند. یعنی اگر بخواهیم یک پدیده گذشته را به طور مداوم، برای بچهها بیان کنیم، آنها با هویت خود دچار بحران میشوند. این در حالی است که شناسنامه، عکس و لباس بچهها هویت آن هاست و وقتی خودشان را در آینه مشاهده میکنند به یک هویتی میرسند و ما با گرفتن هویت آن ها، امنیتشان را هم میگیریم و باعث میشویم که به نام خانوادگی بچه نیز توهین شود و در حقیقت، نمیدانیم که بخشی از هویت آنها را گرفته ایم.
امید بال پرواز انسان
این روانشناس ادامه داد: پیوند ارتباط از موارد دیگر است. به همین دلیل، بچه باید یاد بگیرد که با وجود این شرایط، دنیا تمام نشده است و میتواند آغازی برای او باشد. یعنی باید درک جدیدی از معنای زندگی را برای بچه به وجود آورد. زیرا تا به درک جدیدی از معنای زندگی نرسد، نمیتواند آن را بفهمد و این موضوع برای تمامی انسانها صدق میکند و باید همه به یک ادراکی از فضای جدید برسند و بچه هم باید بداند که بخشی از زندگی خود را ازدست داده و درواقع، کل زندگی خود را ازدست نداده است.
رجبی اظهار کرد: برخی از افراد به گونهای هستند که تمامی مسائل را به صورت صفر و صد میبینند که این نگاه شناختی است و تصور میکنند که با طلاق به خط آخر رسیده اند و بدنبال این موضوع، خودکارآمدی فردی و گروهی، مورد بعدی است که باید به آن اشاره کرد. یعنی باید در توسعه فردی، خودکارآمدی بچه را بالا برد بدون این که روند زندگی اش به چه شرایطی میخواهد برسد و امید هم آخرین نکته است که به قول ویکتور هوگو" امید برای انسان مثل بال برای پرنده است. "
وی بیان کرد: ما نمیتوانیم به آدمها اطمینان دهیم، زیرا اطمینان را خداوند میدهد، امّا میتوانیم به آنها امید دهیم و معتقد هستم که در این شرایط، پدر و مادر حتما باید موقعیتها را از طریق مشاهده، شناسایی و از طریق گوش دادن، بچه را درک کنند و دسترسی بچهها به حمایتهای عملی را امکان پذیر کنند که این پیوند است. وقتی بچهای در موقعیت طلاق قرار میگیرد این معضل در چند عملکرد او تاثیر میگذارد که یکی عملکرد او در مدرسه است و در این میان، شاید ما یک حلقه مفقوده داریم. این در حالی است که بسیاری از مشاوران مدارس ما کمتر به این مسئله دقت کرده اند. زیرا بچهای در موقعیت طلاق میگیرد با افت تحصیل روبرو میشود و حتما خُلق این بچه پایین میآید و او دچار افسردگی میشود و در حقیقت، هیچ چیز او را شاد نمیکند و شرایط او به گونهای است که پر از استرس و افسردگی که این خود، زخم روانی است.
بیشتر بخوانید:
کدام استانها بیشترین آمار ازدواج و طلاق را در سال ۹۸ داشتند؟
عزت نفس پایین در کودکان طلاق
این روانشناس تصریح کرد: بسیاری از بچههایی که در موقعیت طلاق قرار میگیرند دچار افسردگی میشوند و عزت نفس پایینی پیدا میکنند و عزت نفس او سقوط میکند؛ به طوری که خودش را دوست ندارد و حتی با هم کلاسی هایش نیز تعامل پیدا نمیکند و احساس میکند که در این روند به وجود آمده دچار یک تقصیر و گناه است. از اینرو، با چند مرحله روبرو میشود که یکی انکار و دوم خشم است. زیرا بچههایی که در این موقعیت قرار میگیرند پر از خشم میشوند. یعنی ابتدا انکار میکنند و میگویند که نه این اتفاق نیفتاده است و بعد از آن خشمگین میشود و میگوید چرا من؟ و دچار چانه زنی هم میشود و میگوید کاش من این کار را نمیکردم تا پدر و مادرم از هم جدا نمیشدند و سپس، دچار افسردگی و پذیرش میشود که همین موضوع باعث میشود که غم و اندوه ناشی از طلاق در او افزایش پیدا کند و به شدت دچار انزوا و اضطراب و بداخلاقی شود.
رجبی تاکید کرد: کاش در دادگاههای ما افرادی حضور داشتند و اتاق فکری بود که وقتی زوجین میخواستند طلاق بگیرند پیش آگاهیهای ذهنی را به آنها میدادیم و اگر واقعا تصمیم به این کار گرفته اند به تصمیم آنها احترام بگذاریم. زیرا در شرایط طلاق والدین، بچه احساس تقصیر و گناه میکند و با خود میگیود حتما تقصیر من بوده است که پدر و مادرم از هم جدا شده اند و شاید من باعث دعوای آنها شده ام و بنده هم معتقد هستم که در این شرایط، پدر و مادر حتما باید چند نکته را به بچهها بگویند و تاکید کنند که تو نمیتوانی مانع طلق ما شووی و درواقع، طلاق ما تقصیر تو نیست و جدایی ما به دلیل تفاهم نداشتن ماست و نقطه مشترک ما تو هستی و در این جا باید احساس گناه را از بچه گرفت تا بچه با احساس گناه زندگی نکند.
وی با اشاره به احساس طرد شدن در کودک طلاق گفت: در این شرایط، پدر و مادر حتما باید به بچه خود اطمینان دهند. اطمینان به این مفهوم که هیچ وقت تو را ترک نمیکنم و همیشه تا لحظه زنده بودنمان کنار تو هستیم چرا که احساس طرد شدن، برای بچه، افسردگی، انزوا و در خودفرورفتگی به وجود میآورد و بچههایی که اصولاً آغوش و چسبیدن زیاد میخواهند این نشانه حس طرد شدن در آن هاست که پدر و مادرها باید دقت کنند و بچههایی که در این شرایط قرار میگیرند و احساس چسبندگی دارند را طرد نکنند و احساس آرامش را به آنها منتقل کنند. زیرا آنها دچار خشم و پرخاشگری هستند که درواقع، پرخاشگری، هیجان است که در این شرایط، هیجان رفتار بچهها افزایش پیدا کرده و حتی ممکن است انتقاد و قهر کنند و فریاد بزنند که درواقع باید گفت که قهر طرح مسئله است نه حل مسئله.
این روانشناس با شاره به بروز برخی از رفتارهای بچهها در شرایط طلاق ادامه داد: گاهی اوقات، بچهها غذا نمیخورند و خودشان را به دیوار میزنند و نمیخواهند با دوستان خود گفتگو کنند و حتی دیگران را متهم میکنند و گاهی اوقات، پرخاشگری کلامی دارند و از ادبیات سخیف نیز استفاده کرده و توهین میکنند و بدنبال آن، به شکستن اشیا میپردازند که باید گفت اگر یک نفر بعد از دو سال همچنان به این رفتارهای خود ادامه میدهد یعنی هنوز در این مرحله مانده و نتوانسته است به مراحل دیگر برود که در این شرایط، پدر و مادر نباید فرزند خود را تنبیه کنند و در مقابل، باید با او ارتباط صمیمانهای داشته باشند و صحبت کنند تا حرمت حفظ شود.
رجبی افزود: بین احساس خشم و پرخاشگری باید فاصله گذاشت و توجه کرد که هر خشمی به پرخاشگری تبدیل نمیشود چرا که پرخاشگری رفتار منفی است که شکل میگیرد و در این شرایط، باید فرزندان را به ورزش ترغیب کرد و اگر مشکل حل نشد حتما باید از یک روانشناس کودک کمک گرفت. به این دلیل که پس از آن غم و اندوه به وجود میآید که موضوعی طبیعی است و من همیشه میگویم غم، خوب و اندوه بد است. زیرا آدم را به فکر وادار میکند و به همین منظور، به بچه فرصت دهیم که غم خود را بیرون بریزد و اوقات فراقت بچه را پُر کنیم و این موضوع برای بزرگسالان هم صدق میکند. زیرا برای افرادی که دچار افسردگی شده اند مهمترین جریان زندگی این است که خود را سرگرم کنند و اعتقاد دارم یک بچه دیپلمه سالم بهتر از یک دانشمند نامتعادل است و والدین بدانند که بچه در این شرایط حتما افت تحصیلی خواهد داشت و نباید او را اذیت کنند و در مقابل، باید به او فرصت دهند تا خود را بازیابی کند چرا که ساختار ذهنی هر فردی با دیگری متفاوت است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: ترس و اضطراب، موضوع مهم دیگری است که روی بچه تأثیر میگذارد. به همین دلیل، باید به طور مداوم، به بچه اطمینان دهید که از او حمایت میکنید و والدین باید دست حمایت روی سر فرزند خود بکشند تا احساس خوب داشته باشد و حتما باید از مشاجره جلوی بچه خودداری کنند و آخرین موردی که پدر و مادران در شرایط بحرانی طلاق باید به آن توجه کنند بازگشت یا پس رفت عاطفی است؛ به طوری که برخی از بچهها دچار شب ادراری میشوند و این مشکل هم به این دلیل است که نمیتواند این شرایط را هضم کنند و نیازمند یک دوره قبل از تولد دارند. بنابراین، به بچهها فرصت دهیم که راجع به احساسات خود صحبت کنند و به آرامی و ملایمت، یک بازگشت موفقیت آمیز داشته باشند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com