به گزارش بولتن نیوز، ماجرای قتل بابک خرمدین با توجه به اینکه در نوع خود جنایت عجیبی بود، اما پرداخت زیاد به این مسئله و حضور خبرنگاران در جریان بازجویی سوالبرانگیز بود. واکنشهای افراد مختلف به این ماجرا متفاوت بود، برخی خواستار کاشت درخت در محل پیدا شدن جنازه در سطل زباله شدند و برخی دیگر مثل همه وقایع خشونت آمیز فقط به ساخت جک و لطیفه بسنده کردند. در همین راستا برای تحلیل این موضوع با دو تن از فعالان و تحلیل گرانه رسانه صحبت کردیم.
ضعف در دروازه بانی خبر و آسیب رسانی به حوزه فرهنگ خانواده
محمد امامی کورنده، دکترای مدیریت رسانه و تحلیل گر مسائل فرهنگی و رسانه درباره وارونه ساختن واقعیتها در ماجرای قتل بابک خرمدین گفت: شایعه سازی و وارونه کردن واقعیات کار مردم نیست و این موضوع ضعف مدیریت حاکم بر رسانهها در پوشش اخبار این چنینی است. اشتباه بزرگ روابط عمومی پلیس و قوه قضائیه حضور خبرنگاران درمراحل بازجویی این دو نفر و به تصویر کشاندن و عادی سازی عمل قبیح این دو نفر بود. همچنین در مقابل دوربین قاتلان که اتفاقا پدر و مادر مقتول نیز هستند، از اول تا آخر کل ماجرا را با آب و تاب تعریف میکنند و همه چیز عادی پیش میرود.
وی افزود: البته پلیس طبق وظیفه انتظامی و قوه قضاییه طبق وظیفه خود عمل کرده است، اما به این ماجرا هم به روشی بد و غیر حرفهای و هم بسیار زیاد پرداخته شد. سوال اینجاست چرا در جلسه بازجویی از خبرنگاران دعوت میکنند؟! نظیر این اتفاق در پرونده قتل همسر نجفی شهردار سابق تهران اتفاق افتاد. این کار یعنی ساده و غیر مهم نشان دادن یک اتفاق تلخ و بزرگ و غیر قابل قبول در جوامع انسانی. اگر قبح حوادث این چنینی در کشور ریخته شود نه تنها این موضوع بلکه موضوعات دیگر باعث افزایش التهاب، اضطراب و تشویش افکار عمومی خواهد شد.
این تحلیلگر رسانه افزود: با اعلام این اتفاق و رسانهای شدن این ماجرای دردناک بسیاری از اختلافات نهفته بین والدین و فرزند سر باز میکند و بعد از این موضوع مهم احترام به والدین و حفظ ارزشها در خانوادهها میتواند روند رو به کمرنگی پیدا کند. زیرا در حقیقت جایگاه والدین به عنوان افرادی که فرزندان خود را تکریم میکنند متزلزل شده است. برای مدیریت صحیح رسانهای در این پرونده بهتر بود این تیتر زده میشد که قاتلان بابک خرمدین پدر و مادرش بودند و نباید گفته شود پدر و مادرش او را کشتند. بحث دروازه بانی خبر بسیار مهم است.
این فعال رسانهای در ادامه تاکید کرد: کسی که به التهاب بیشتر این فضا دامن میزند دولت است که رسانهها را در اختیار دارد و در نشر اخبار این چنینی تسریع بخشیده است. در روند رسیدگی و بازجویی پرونده خیلی با احترام، قاتلان از سوی بازپرس ویژه قتل عمد و پلیس آگاهی تکریم میشوند و مردم با آگاهی این را میبینند. از طرفی این رفتارها با قاتلان ، احساس امنیت در جامعه تضعیف و امنیت اقتصادی، جانی و روانی تهدید میشود. دولتی که درگیر قیمت گوشت و مرغ و حالا هم برنامه ریزی برای جدول برق است اهمیت این موضوعات برایش در درجه دهم است.
این تحلیل گر رسانه و فرهنگ همچنین درباره جک ساختن و به طنز گرفتن مسایل این چنینی بیان کرد: یکی از راههای فرار از واقعیت به شوخی گرفتن یا انکار یا طنز پراکنی طنز تلخ است. بهترین راهکار مدیریت رسانهای برای این پرونده، این بود که حداقال یک روانشناس و روانپزشک درباره زوایای پنهان این موضوع صحبت کنند نه این که مسئولان دادگاه بگویند این دو حتی هیچ گونه مشکل روانی نداشتند. یعنی پیام این صحبت این بود که اگر پدر و مادرت را عصبانی کنی حتی اگر مشکل روانی هم نداشته باشند ممکن است و یا میتوانند تو را بکشند.
وی تشریح کرد؛ البته بسیاری از خانوادهها به صورت نامحسوس در خفا و پنهانی در منازل و خانواده با تحقیر، سرزنش، تمسخر و توهین به ترور شخصیتی و آزار روحی فرزندانشان میپردازند، اما نقطه عطف اینجا است نوع رفتارهای زشت و انتشار اتفاقی که افتاده باعث رشد دملهای چرکی در خانوادهها میشود و پرداختن به این اخبار به صورت رگباری چیزی جز تشویش روانی ندارد.
رسانه باید همانند قطب نما جهت درست به مردم را نشان دهد
اسماعیل دهقی، کارشناس رسانه درباره پررنگ شدن این اتفاق گفت: قرار نیست رسانه مردم را با هر چیزی جذب کند و به آن بپردازد. درست است که جنایت در نوع خودش بی نظیر بوده است. هر اتفاقی یک وزنی در جامعه دارد اما سوال اینجاست که چرا افکار عمومی الان باید به این سمت بروند. رسانه برای ما حکم قطب نما را دارد و جهت درست را باید آن نشان دهد. کار رسانه این است که خبری که مولد فکر بیمار است را شاخ و برگ ندهد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com