به گزارش بولتن نیوز به نقل از خراسان،خادم- گفت و گو درباره قرارداد امضا شده «مشارکت جامع راهبردی» میان جمهوری اسلامی ایران و چین در قالب نقشه راهی 25 ساله، هر روز در حال افزایش است. اگرچه ممکن است برخی با نیت خیرخواهانه انتقاد هایی بعضا جدی به این قرارداد داشته باشند و با این تصور که قرارداد چین با ایران جزو معدود قرارداد های پکن با دیگر کشورهاست نگاهی کاریکاتوری به آن بیندازند اما نگاهی به قرارداد های چین با دیگر کشورها و از جمله عمده کشورهای خاورمیانه واقعیت های جالبی را نشان می دهد که میتواند این تلقی را دستخوش تغییر کند. به عنوان نمونه باید به بهره برداری 25 ساله چین از بندر حیفا اشاره کرد. در ادامه درباره منطق قراردادی چین و حجم و شیوه های همکاری این کشور با طرف های تجاری خود خواهیم گفت.
احیای جاده ابریشم و بازیابی نقش خاورمیانه
قضاوت درباره آن چه قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین نامیده شده خارج از چارچوب طرح «راه ابریشم جدید» قضاوتی ناقص خواهد بود. طرحی که «شی جین پینگ»، با آغاز ریاست جمهوریاش بر چین در دهه دوم قرن 21 آن را در قالب پروژه «یک کمربند و یک جاده» ارائه کرد. پروژه ای که روی سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از ۶۰ کشور جهان و توسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» گام برمیدارد. پکن برای پیشبرد این پروژه عظیم اقتصادی سعی کرده که از رقابتهای ملی و فرقهای منطقه غرب آسیا دوری کند. همچنین، آن ها در یک دهه اخیر تلاش کردهاند برخلاف ابرقدرت های پیشین و رقبای غربی خود، به جای زورآزمایی با رقیبان غربی خود در حوزه های نظامی و سیاسی از دریچه اقتصاد ،قدرت و نفوذ خود را تثبیت کنند. به طور کلی چین در ارتباط با کشورها به جای ایجاد «اتحاد»، (اتحاد استراتژیک مانند روابط آمریکا- اسرائیل، یا نمونه تعدیل شده آن مانند روابط آمریکا و عربستان سعودی) «مشارکت» (Partnership) را مبنا قرار داده است. مشارکت دوستانه، مشارکت راهبردی، مشارکت همکاری راهبردی، مشارکت جامع راهبردی و مشارکت راهبردیِ جامع همکاری از جمله سطوح مختلفی است که پکن نوع ارتباطش با دولتها را در آن چارچوب قرار میدهد. هدف چین، ایجاد یک منطقه اقتصادی یکپارچه و هماهنگ در مسیر کشورهای جاده ابریشم قدیم است اما به آن محدود نمیشود. راه ابریشم نوین از سه مسیر شمالی، مرکزی و جنوبی تشکیل شده است. بخش شمالی چین را از طریق کشورهای آسیای مرکزی به روسیه و اروپا متصل میکند. مسیر مرکزی از آسیای مرکزی به ایران و خلیج فارس و همچنین ترکیه و دریای مدیترانه میرسد. مسیر جنوبی از چین آغاز و به آسیای جنوب شرقی، جنوب آسیا و پاکستان و اقیانوس هند ختم خواهد شد. شی جین پینگ رئیس جمهور چین ۱۴ می 2017 گفته بود که هدف این طرح گسترش نفوذ چین در عرصه بینالمللی نیست بلکه «با پیشبرد این برنامه ما رویکرد قدیمی بازی بین دشمنان را دنبال نخواهیم کرد و مدل تازهای از همکاری و نفع دو جانبه را ایجاد خواهیم کرد که در نهایت به رشد اقتصاد باز در دنیا منجر خواهد شد.»
در آفریقا، آسیای مرکزی، آسیای جنوب شرقی و آمریکای جنوبی، چین معمولاً معاملات خود را با هیاهوی رسانهای و عکس برداری تبلیغ میکند. در مقابل، در خاورمیانه و اروپا، پکن سعی دارد تا آن جا که ممکن است به دلیل آن چه در بالا اختلافات منطقهای اعلام شد، چراغ خاموش توافقات خودش را پیش ببرد. به عنوان مثال، درخصوص چگونگی همکاری صندوق سرمایه داری مستقل ابوظبی با شرکت هوش مصنوعی چین اطلاعات کمی منتشر شده است. به گزارش میدل ایست نیوز، تاکنون چین در پروژه کمربند و جاده با 18 کشور عربی قرارداد امضا کرده و با 9 کشور عربی نیز در بانک توسعه آسیایی سرمایه گذاری کرده و از اعضای مؤسس آن بوده اند. اما همواره، یکی از شروط تصریح شده در این قراردادها «محرمانه» تلقی کردن آنها بوده است. چین قراردادهای متعددی با مصر و الجزایر و مراکش و اردن در حوزه انرژی و حمل و نقل بسته است. در یکی از تازه ترین این موارد، باید از توافق نامه راهبردی چین با عراق که در دولت عادل عبدالمهدی امضا شد و به توافق نامه «نفت دربرابر توسعه» شهرت یافت یاد کرد. با این حال محرمانگی تنها به منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا خلاصه نمیشود. مارس 2019، شی جین پینگ به «رم» سفر کرد و در دیدار باجوزپه کونته، نخست وزیر ایتالیا، توافق نامه های اقتصادی به ارزش 20 میلیارد یورو امضا کردند. توافق نامه ای که جزئیات آن هنوز منتشر نشده است. بر اساس این توافق، ایتالیا به اولین کشور عضو گروه هفت قدرت صنعتی جهان (G7) بدل شد که در پروژه راه ابریشم جدید چین یا همان طرح «یک کمربند و یک راه» مشارکت میکند. دو دهه پیش، شریک اول تجاری بیشتر کشور های جهان آمریکا بود و حالا با گذشت 20 سال، چین شریک اول اقتصادی بیشتر کشورهای حاضر در آسیا، اروپا، اقیانوسیه، آفریقا و آمریکای جنوبی است. محرمانگی با وجود رقیب چالش برانگیزی چون آمریکا به نظر دلیل قانع کننده برای پکن بوده است.
همان طور که پیش از این خواندید چین سعی می کند قراردادهایی را که با دیگر کشورها می بندد محرمانه نگه دارد اما بد نیست بدانید که این کشور برای مشارکت با کشورهای دیگر پنج سطح مختلف همکاری تعریف کرده است که با توجه به اهمیت هر کشوری در یکی از این پنج سطح قرار می گیرد. کشورهایی مثل ایران، عربستان، امارات، مصر و الجزایر در بالاترین این سطوح قرار دارند چون این کشورها اهمیت زیادی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا دارند. جدای از منطق چین درباره نحوه همکاری اقتصادی با کشورهای دیگر نگاهی داریم به حجم ،تنوع و شرایط این قراردادها و این تلقی که قرارداد ایران و چین قراردادی یک طرفه و استعماری است و به ادعای برخی مخالفان این قراردادکه قراردادی برای فروش ایران است واقعی نیست .کافی است به مفاد برخی قرارداد های چین با کشورهای دیگر نگاهی بیندازیم که بعضا برخی از این ها کاملا در بلوک سیاسی مخالف چین قرار می گیرند و به لحاظ سیاسی در طرف غربی تعریف می شوند .جالب است بدانید مشابه قراردادی را که چین با ایران بسته قبلا با بیشتر کشور های خاورمیانه منعقد کرده است . کشورهایی مثل بحرین،عربستان ، مصر، امارات، ترکیه و لبنان از جمله این کشورها هستند.بنابراین به نظر می رسد شاید ایران یکی از آخرین کشورهایی باشد که به این روند می پیوندد. چینی ها فقط در یکی از قراردادهایشان با رژیم اشغالگر قدس ساخت و بهره برداری 25 ساله بندر حیفا را در اختیار گرفته اند.
حتی برخی از این کشورها در راستای این توافقات با چین موسسات آموزش زبان چینی در کشورهای خود در قالب این قراردادها ایجاد کرده یا حتی آن را در دروس مدارس خود گنجانده اند مانند عربستان که متعهد شده آموزش زبان چینی را در مدارس و حتی دانشگاه های خود معرفی کند .
جنگ رسانه ای درباره پروژههای سرمایه گذاری چین در حالی است که به گفته الیوت آبرامز، دیپلمات با سابقه آمریکا و مسئول امور ایران در کابینه دونالد ترامپ، پکن در ۱۵ سال گذشته (سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۹ میلادی) در مجموع ۱۸۲ میلیارد دلار در آمریکا سرمایه گذاری کرده است که به طور متوسط ۱۲ میلیارد دلار در هر سال میشود. میزان سرمایه گذاری چین در همین دوره در کشورهای استرالیا ۹۸ میلیارد دلار (سالانه 6.5 میلیارد دلار)، در بریتانیا ۸۳ میلیارد دلار (سالانه 5.5 میلیارد دلار) و در کشورهایی همچون برزیل، کانادا، آلمان و سوئیس کمتر از این مقادیر بوده است. همچنین، شرکت ملی نفت فلات قاره چین (CNOOC) سال ۲۰۱۳ حدود ۱۵ میلیارد دلار در شرکت نکسن (Nexen) کانادا سرمایهگذاری کرد.
همان طور که نوشتیم شرکت چینی با مرکزیت شانگهای نیز برنده یک مناقصه اسرائیلی شده که بر اساس آن، از سال ۲۰۲۱ سرپرستی فعالیتهای حیفا را به مدت ۲۵ سال در دست خواهد داشت. بر این اساس چین ساخت دو بندر (حیفا و شهر ساحلی اشدود در نزدیکی تلآویو) را برعهده گرفته است. بندر کنونی اشدود در زمان حاضر میزبان حضور ناوگان ششم دریایی آمریکاست. در سطح جهانی، چین ده ها «مشارکت جامع استراتژیک» از جمله با روسیه، پاکستان، انگلیس، بلاروس، کامبوج، شیلی، لائوس، میانمار، تایلند، ویتنام، الجزایر، آرژانتین، استرالیا و برزیل دارد. قراردادهای مشترکی با اتحادیه اروپا به ارزش 113 میلیارد یورو امضا شده است. با این حال از سرمایه گذاری بزرگ ترین اقتصاد جهان هیچ گاه به عنوان کابوس یاد نشده است.بنابراین به نظر می رسد آن چه در روابط این کشورها با چین مدنظر بوده نوعی منفعت دو طرفه را دنبال می کند و نباید با نگاهی یکجانبه به موضوع نگریست بماند که به دلیل اهمیت ایران برای چین که هم دارای منبع عظیم نفتی و گازی است و هم می تواند مسیرها را در کریدور اقتصادی چین کم کند نقش مهمی داشته و خبری از این گونه موارد که شاید از دید برخی از هموطنان استثمار یا وطن فروشی باشد، دیده نمی شود و قطعا در روند انعقاد قراردادهای جزئی این تفاهم هم نهادهای مسئول همچون مجلس بر قراردادها نظارت خواهند کرد .
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com