به گزارش بولتن نیوز، «الکساندر کنیازف» کارشناس سیاسی روس ضمن یادداشتی به بررسی اهداف سفر اخیر دورهای «عبدالعزیز کامل اف» وزیر امور خارجه ازبکستان به ترکمنستان، تاجیکستان و قزاقستان پرداخته است.
در این یادداشت آمده است: هدف اصلی سفر دورهای کاملاف به کشورهای آسیای مرکزی را میتوان تحقق اهداف سیاست خارجی این کشور برای سال 2021 دانست.
در 29 دسامبر سال گذشته میلادی «شوکت میرضیایف» رئیس جمهور ازبکستان ضمن پیام سالانه خود به پارلمان اولویتهای سیاست خارجی «تاشکند» را ترسیم کرد که در این رابطه «توسعه همکاری با جنوب آسیا و کمک به استقرار صلح در افغانستان» از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است.
تمرکز بر جنوب آسیا نکته و رویکرد جدیدی برای سیاست خارجی این کشور بوده و قرار است با برگزاری «کنفرانس بین المللی تعامل میان آسیای مرکزی و آسیای جنوبی» در شهر تاشکند یکی از اقدامات مهم در این جهت کلید بخورد.
انتظار میرود این کنفرانس «انگیزههای لازم برای توسعه همه جانبه همکاریهای بین منطقه و ایجاد دهلیزهای جدید حمل و نقلی را فراهم کند».
بر تعداد اولویتهای سیاست خارجی ازبکستان افزودن آسیای جنوبی (در ردیف آسیای مرکزی) با اقدامات سالهای اخیر این کشور همخوانی داشته است.
به نظر میرسد که در سفر دورهای کامل اف به «عشق آباد»، «دوشنبه» و «نورسلطان»، کسب وجهه منطقهای هدف تلاشهای تاشکند است.
عدم قرار گرفتن اسم «بیشکک» در لیست پایتختهای مورد بازدید وزیر امور خارجه ازبکستان عجیب و سوال برانگیز به نظر میرسد. شاید موضوع به آن برگردد که طبق اخبار برخی از رسانههای محلی رئیس جمهور قرقیزستان ضمن آمادگی برای سفر به «مسکو» و دیدار با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه، برای 15 روز خود را قرنطینه کرده است.
البته با توجه به رقابت فزاینده بین ازبکستان و قزاقستان برای رهبری منطقهای، برای تاشکند بیش از همه حمایت نورسلطان از اهمیت اساسی برخوردار است، چرا که تقویت مواضع منطقهی تاشکند از سوی قزاقستان با حسادت بالایی پذیرفته میشود.
نورسلطان که سالها به لحاظ اقتصادی و اجتماعی در قیاس با همسایگانش در آسیای مرکزی در وضعیت مطلوبتری قرار داشت، به طور بلندپروازانه خود را به عنوان رهبر سیاسی و اقتصادی منطقه معرفی میکرد.
اما تغییر و تحولات پویایی که طی سالهای اخیر در ازبکستان به وقوع پیوسته است، همراه با تشدید فعالیتهای سیاست خارجی و سرمایهگذاری و بهبود وجهه مثبت کشور در عرصه بین المللی و همچنین جمعیت بالا و در حال رشد سریع این کشور موجب نگرانیهای آشکار و پنهانی را در میان نخبگان حاکم قزاقستان فراهم کرده است.
بنابراین با توجه به شکل گیری حوزههای بحران در زمینههای مختلف در قزاقستان، تقویت جایگاه منطقهای تاشکند منجر به تشدید رقابتهای میان دو کشور در میان مدت خواهد شد.
قبل از سفر دورهای کامل اف به ترکمنستان، تاجیکستان و قزاقستان «حنیف اتمر» وزیر امور خارجه افغانستان نیز در دیدار خود با وی، از برگزاری کنفرانس بین المللی «آسیای مرکزی و جنوبی: ارتباط متقابل منطقهای؛ چالشها و فرصتها» حمایت کرده بود.
بدون شک آمریکا هم با توجه به منافع خود در مورد افغانستان از نقش ازبکستان به عنوان رهبر منطقهای پشتیبانی میکند.
با توجه به دولت جدید آمریکا احتمالا نیز قزاقستان به عنوان بزرگترین شریک تجاری شرکتهای آمریکایی در منطقه (سالانه حدود 2 میلیارد دلار از حساب صادرات نفت) موقعیت خود را حفظ خواهد کرد.
کارشناسان و سیاستمداران ازبک در مورد ظرفیت بازار آسیای مرکزی و ورود به بازارهای کشورهای جنوب آسیا تصورات اغراق آمیزی دارند که وجود موانع عینی مانند بحرانهای افغانستان و کشمیر و کل معماری ژئوپلیتیک آسیای جنوبی را در نظر نمیگیرد. اما دکترین «دسترسی به دریا» به عنوان یک رویای منطقهای به ازبکستان اجازه میدهد تا روی این موضوع بتواند همسایگان را پیرامون خود جمع بیاورد.
علاوه بر آن بحث وحدت منطقهای همچنین در چارچوب «مشارکت سرمایه گذاری آسیای مرکزی» که با حمایت شرکت مالی توسعه بین المللی آمریکا ایجاد گردیده است، دنبال خواهد شد. این اقدام جدید عملاً عنصری از پروژه «5+1» (آمریکا و پنج کشور آسیای مرکزی) است که فعلا قرقیزستان، تاجیکستان و ترکمنستان را نادیده گرفته است در حالی که هدف آن به اصطلاح «کمک به همگرایی منطقهای» عنوان شده است.
کاهش علاقه آمریکا به سه کشور یادشده به معنای تمرکز تلاشها روی مهمترین زمینهها برای دستیابی سریعتر به نتایج مطلوب است که از این نظر در سطح تاکتیکی دولت جدید آمریکا از دولت قبلی متفاوتتر است.
صرف نظر از روابط دوجانبه، تاشکند و نورسلطان میتوانند روی موضوعاتی در تعاملاتشان با روسیه کار کنند. این بحث با توجه به عضویت ناظر ازبکستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا از اهمیت برخوردار خواهد بود.
قزاقستان در سال جدید میلادی ریاست اتحادیه اقتصادی اوراسیا را بر عهده دارد ولی این واقعیت غیر قابل انکار است که به طور سیستماتیک اقداماتی را برای کند کردن آهنگ همگرایی در این چارچوب انجام میدهد.
با این حال وجود گزینههای فراوان باعث میشود تا رفتارهای سیاست خارجی کشورهای منطقه آشفتهتر و ناپایدارتر شود و به نوبه خود فرصتهای جدیدی را برای هرگونه دخالت خارجی در فرآیندهای منطقهای و داخلی این کشورها فراهم کند.
در حقیقت عدم وجود دستور کار مشترک برای 5 کشور منطقه همانند مراحل قبل دلیل اصلی شکست همه ابتکارات و اقدامات مربوط به همگرایی در آسیای مرکزی است. به طور طبیعی محدودیتهای ایجاد شده بر اثر همه گیری کرونا در سال 2020 منجر به انزوای جدی کشورهای منطقه از یکدیگر شد و تمام این ابتکارات را برای مدت نامعلومی غیرفعال کرد.
به این دلیل حتی سومین نشست مشورتی روسای جمهور آسیای مرکزی که قرار بود در سال 2020 در «بیشکک» برگزار گردد، به سال 2021 موکول شد. اما همه گیری کرونا فقدان شرایط برای فرایندهای همگرایی را به وضوح به نمایش گذاشت.
همانند گذشته تعیین یک دستور کار مشترک بر سر منافع منطقهای کشورهای آسیای مرکزی به دلیل خودخواهی و بلندپروازیهای نخبگان حاکم آنها (چیزی که به طور فعال از خارج حمایت میشود) غیرممکن است.
بنابراین سفر دورهای وزیر امور خارجه ازبکستان به کشورهای آسیای مرکزی بیش از رسیدگی به مشکلات همگرایی منطقهای، احتمالا به حل و فصل موضوعات روابط دوجانبه تاشکند با این کشورها مساعدت خواهد کرد.
انتهای پیام/
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com