گروه اقتصادی - سعید ساویز کارشناس انرژی در یادداشتی نوشت: رویکارآمدن جمهوریخواهان در کاخ سفید و سیاستهای توسعه نفتی دونالد ترامپ فصلی نو در همکاری واشنگتن-ریاض آغاز کرد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه شرق، چرخش به سود شیل در اوپک، سرمایهگذاری در صنایع نفتی ایالات متحده و خرید سنگین تسلیحاتی از آمریکا، حسن مطلع این دوران همکاری بود. در ازای این همکاری، بنسلمان یک خواسته مشخص داشت و آنهم بستن شمشیر برای ایران از رو بود.
ترامپ از هر قراردادی که میتوانست مسیر توسعه نفتی او را مسدود کند، خارج شد و نام خود را بهعنوان یک یاغی در صفحه سیاست بینالملل ثبت کرد. در داخل اتحادیه عرب و حوزه خلیج فارس همه کشورها بنا نداشتند تا چشمبسته دنبالهرو سیاستهای عربستان باشند؛ قطر کوچک که یکی از بزرگترین قدرتهای گازی جهان است، خیلی زود نشان داد که قصد ندارد عربستان را بهعنوان لیدر جهان عرب بشناسد و این اختلافات و وضع تحریمها علیه قطر باعث شد اولین تلنگر به شیشه ترکخورده اوپک از سوی قطر زده شود و این کشور از پیمان اوپک خارج شود.
در آن دوران بسیاری از مقالات در روزنامههای عرب به این موضوع اختصاص داشت که مگر تولید نفت قطر چقدر است و آیا اصلا بود یا نبود این کشور در اوپک مهم است و حتی با یادآوری خاطره سایر کشورهای خارجشده از اوپک پیشبینی میشد که قطر نادم و پشیمان به اوپک باز خواهد گشت.چیزی که عربستان متوجه آن نبود، سایه روسیه بر اقتدار نفتیاش در بین کشورهای تولیدکننده نفت بود که آرامآرام سنگینتر و سنگینتر میشد و میرفت تا به چند دهه حکمرانی بیچونوچرای ریاض بر بازار نفت خاتمه دهد.
وزیدن باد موافق به بادبانهای شیل و نبود مانعی برای توسعه سرطانی آن کار را به جایی رسانده بود که تنها یک توفان میتوانست آن را متوقف کند. ساختارهای استارتاپی و نوین صنایع کوچک و چالاک نفتی در آمریکا اگرچه برای رشد ظرفیت بالایی داشت اما هرگز تاب مقاومت در مقابل توفانهای بلندمدت قیمت را نداشت. کووید 19 و بحران بیسابقه حاصل از آن، اولین خروجیاش، سقوط شدید میزان تقاضا بود. قیمت نفت به کف رسید، بیکاری اوج گرفت و در این میان عربستان وارد دامی شد که از پیش توسط پوتین پهن شده بود.
بازی قیمت مشخصترین تأثیری که بر کشورهای تولیدکننده نفت داشت، قطع امید از تدبیر سعودی و متمایلشدن به مدیریت روسیه بود. کشورهای تولیدکننده نفت که بیش از پیش به تدبیری در بازار نفت برای حفظ اقتصاد در حال فروپاشی و کشورهای بحرانزدهشان نیاز داشتند، تنها چیزی که دریافت کردند، همان روش همیشگی قلدرمآبانه افزایش تولید تا شکستن استخوان دیگران بود.
منفیشدن قیمت در بازار آمریکا، اولتیماتوم به عربستان و کاهش داوطلبانه میلیونی در تولید، همه از عواقب بازی قیمت بود؛ اما دیگر جایگاه عربستان در اوپک از دست رفته بود و افزایش بیکاری و سقوط اقتصاد در آمریکا تکیهگاه و متحده طرازاول آنها را در خطر عدم انتخاب مجدد قرار داد.
دستوپازدن سیاسی در سال آخر برای جمهوریخواهان نتیجه بههمراه نداشت و حتی عقبنشینی از سیاستهای چهارساله نیز نتوانست کشتی در حال غرقشدن آنها را نجات دهد؛ اما دموکراتها با پیروزی در انتخابات، بنسلمان را در چالش سختی قرار دادند.
میلیاردها دلار خرجشده بدون هیچ حاصل مشخصی، اعتبار ازدسترفته در اوپک، شکاف ایجادشده در اتحادیه عرب و حالا فروریختن دیواری که به پشتوانه آن تمام این بلندپروازیها انجام شده بود، وضع سیاسی را در عربستان در وضعیت قرمز قرار داد.بنسلمان پیش از آنکه پای بایدن به کاخ سفید باز شود، دست به دو عقبنشینی مشخص زد؛ اول روابط را با قطر به حالت گذشته بازگرداند و دست دوستی بهسوی دوحه دراز کرد که البته دوحه با درایت کامل این دست را فشرد، ولی اعلام کرد که در روابط با ایران متأثر از ریاض نیست و دوم داوطلبانه بنا دارد یک میلیون بشکه دیگر از تولید خود کم کند تا شاید با نشاندادن حسن نیت، احترام خود را در بازاری که بهزودی باید موج ورود ایران به بازار را تحمل کند، باز یابد.
این روزها با شروع فرایند واکسیناسیون در جهان، بازگشت تقاضا، رویکارآمدن بایدن و بازگشت احتمالی به برجام ورق سیاسی را احتمالا علیه بنسلمان در ریاض برمیگرداند، مگر اینکه تهران به هر دلیلی پنجره سیاسی بازشده را ندید بگیرد و با فرصتسوزی به مخالفانش این مهلت را بدهد که مذاکره و عادیسازی روابط را با ایران محال جلوه دهند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com