تهاجم فرهنگی غرب و ضعف نهادهای فرهنگی؛ عاملی برای تغییر سبک زندگی و افزایش سقط جنین

گروه اجتماعی: در مطلب پیشین پیرامون سقط جنین به بحث آمار تاسف انگیز این کار و واکنش حاکمیت به مقوله سقط پرداختیم. اما مبحث مهم سقط جنین تنها از یک زاویه قابل بررسی نیست و علاوه بر توجه به وظایف و کم کاری های دستگاه های متولی، باید سایر عوامل موثر بر افزایش آمار سقط را نیز مورد واکاوی قرار داد. مواردی همچون تغییر فرهنگ و سبک زندگی بخشی از جامعه و تاثیر این تغییرات بر مسائل گوناگون زندگی از جمله فرزندآوری و سقط جنین.

 

به گزارش بولتن نیوز، زمانی سقط جنین جز در موارد خاص و آن هم با مجوز پزشک و توجه به اینکه جنین در چند ماهگی به سر می برد تا قتل نفس اتفاق نیفتد، صورت میگرفت. علت این شیوه رفتاری سبک زندگی دین مدارانه تری بود که میان غالب افراد جامعه رواج داشت و همین امر موجب گشته بود که حتی برخی افرادی که مقید به رعایت مسائل شرعی نبودند، چندان رابطه خوبی با سقط جنین نداشته باشند یا حداقل عقیده خود را ابراز نکنند زیرا عرف جامعه چندان پذیرای این عمل نبود.

اما تهاجم فرهنگی دشمنان، سیاست های اشتباه دولت های مختلف و الگوبرداری برخی اقشار جامعه از فرهنگ غربی صادر شده توسط هالیوود، تغییر بزرگی در مسائل گوناگون که شامل سقط جنین هم می شود، به وجود آورد. البته که همه تغییرات منفی نیستند و الزاما هر آن چه که در گذشته اکثریت جامعه درست می پنداشتند، قابل قبول و پذیرش نخواهد بود. اما باید پذیرفت که تغییر بر مبنای شناختی که از طریق رسانه نسبت به غرب در جمعی به وجود می آید، بدون شک نه تنها موجب پیشرفت نخواهد شد، بلکه عاملی خواهد برای سردرگمی و بی هویتی.

برداشت نادرست از سبک زندگی غربی به تصویرکشیده شده توسط رسانه ها، این باور را در ذهن بسیاری به وجود آورد که سبک زندگی ایرانی مشکلات بسیاری دارد و حتما باید بر مبنای فرهنگ غربی تغییر پیدا کند. اینجا بود که از لباس پوشیدن تا تفریح و خرید و خوراک و حتی ازدواج و فرزندآوری تحت تاثیر این تغییر فرهنگی خام و ناپخته قرار گرفت. حتی مرحله پیش از فرزندآوری یعنی ازدواج نیز تحت الشعاع همین تفاوت ها واقع شد و سبک زندگی جدیدی نیز برای تشکیل خانوداه به اسم ازدواج سفید به وجود آمد که در واقع دو سمت ماجرا بدون داشتن تعهد رسمی به یکدیگر و تنها بر بنای یک توافق شخصی با هم هم خانه خواهند شد.

قاعدتا فرزندآوری در چنین شیوه ای مورد قبول نخواهد بود زیرا اساس چیزی مانند ازدواج سفید، بی تعهدی است و قطعا پذیرش نقش پدری و مادری، تعهدی افزون بر نقش همسری می باشد. هر چند که باید به این نکته هم اشاره کرد که همه موارد مربوط به سقط یا تغییر فرهنگی مربوط به ازدواج سفید نمی شود. روابط پیش از ازدواج با جنس مخالف، ترس از فرزندآوری به دلیل عدم استحکام زندگی و تعهد طرف مقابل، دل نگرانی از وضیت اقتصادی و آینده کودک همگی از دلایلی هستند که موجب افزایش سقط جنین طی سال های گذشته شده اند.

یک نکته اما نباید فراموش بشود که همچنان اگر بخواهیم همین مسائل را موشکافانه مورد بررسی قرار دهیم، مجددا به این نتیجه خواهیم رسید که دستگاه های فرهنگی عریض و طویلی که در سراسر کشور وجود دارند و از بودجه بیت المال ارتزاق می کنند تا یک روزی در جای مناسب به کار بیایند و بدون نیاز به زور و قوه قهریه گزاره ای را در ذهن مردم تقویت کنند و برداشت های اشتباهی را که ممکن است موجب تغییرات منفی در سبک زندگی و باورهای دینی بشود، رفع نمایند تا به دلیل نبود پاسخ مناسب و کم کاری برخی نهادها، شاهد آماری در حدود روزانه 2000 سقط جنین در کشور نباشیم، وظایف خود را به درستی انجام نداده اند تا متاسفانه اخبار بدی از سقط جنین در طول سال به گوشمان برسد.