گروه سیاسی: جنگ در قرهباغ در این ایستگاه به پایان رسید و تا روزگاری دیگر که جنگی دیگر دربگیرد، شرایطی بر منطقه حاکم شده که در نوبه خود جالب توجه است. در یک هفته پس از توقف جنگ، لابی بیحیا و پرروی جمهوری باکو در تهران تلاش کرده تا به هر شکل ممکن با طرح مسائل و مواضع جدید در قبال اتفاقات روی داده در قرهباغ حساسیتهای مردم ایران را کم کند و متاسفاته در این مورد برخیها در کشورمان نیز این سیاست را همراهی میکنند.
به گزارش بولتن نیوز، با این حال، در طول یکی دو روز گذشته عدهای تلاش کردند تا با هزینه کردن از رهبر انقلاب، موضوع را پایان یافته تلقی کرده و به نوعی اینگونه تبلیغ کنند که آنچه آنجا اتفاق افتاده، مورد توافق ایران بوده است.
با این حال، با نگاهی به مواضع رهبر انقلاب که در سخنرانی 17 ربیعالاول ایراد شد میتوان این مواضع را به خوبی مشاهده کرد که شامل این موارد بود: شهرها و زمینهای اشغالشده در قرهباغ باید به جمهوری باکو بازگردد، امنیت ارامنه ساکن در منطقه باید حفظ شود، مرزهای بینالمللی توسط دو طرف باید رعایت شود، تروریستهای حاضر در منطقه نباید به هیچ عنوان به مرزهای ایران نزدیک شوند. این چهار نکتهای بود که علاوه بر موضع اصلی و اولیه ایران که همان توقف جنگ بود، مطرح شد. حالا باید دید که کدام یک از این مسائل اجرا شده است که عدهای مدام از رهبر انقلاب هزینه میکنند و حتی با کمال پررویی به رسانهها (شهامت حمله مستقیم و اشاره به نام را ندارند) هم اتهام میزنند.
آیا تروریستها منطقه را ترک کردهاند؟ آیا به ارامنه ساکن در این مناطق احترام گذاشته شد؟ علاوه بر این، قرار نیست که رهبر انقلاب در ریز مسائل ورود کنند، وقتی میگویند نباید در مرزهای بینالمللی تغییری حاصل شود، یعنی اینکه قرار بوده چنین اتفاقی روی دهد که روی نداده اما سوال اینجاست وظیفه دولت و نهادهای سیاسی و نظامی در این زمینه چیست؟ آیا حتما رهبر انقلاب باید همه مسائل را یکی یکی مورد اشاره قرار میداد تا برای عدهای «فصلالخطاب» باشد؟ آیا رهبر انقلاب باید یک دو سه، مسائل روی داده شده را بر میشمرد؟ پس تکلیف حضور رژیم صهیونیستی و ناتو (در قالب نیروهای ترکیهای) در شمال مرزهای ایران چه میشود؟
روز گذشته سخنگوی وزارت امور خارجه در ادامه سیاست ماستمالزاسیون معاون این وزارتخانه مسائلی را مطرح کرد که کله آدم سوت میکشد، رسما در حال انجام سیاست تقلیل و در ادامه بیاهمیت کردن اصل ماجرا هستند. چه کسی به ایران تضمین داده که رژیم صهیونیستی در مناطق تازه تصرف شده توسط ارتش باکو و تروریستهای تکفیری مستقر نمیشود؟ چرا در نشست خبری خود به موضوع اعلامی توسط دولت باکو مبنی بر حضور ارتش رژیم صهیونیستی در پایگاهی در قرهباغ یک کلمه حرف نزد؟ حتما آن موقع که رژیم صهیونیستی میخواست با استفاده از فرودگاههای گرجستان به مراکز هستهای ما با استفاده از حریم هوایی باکو حمله کند را آقای خطیبزاده و سیدعباس موسوی یادشان نیست!!
سخنگوی وزارت خارجه برای کماهمیت نشان داده مسیر ارتباطی میان دولت باکو و جمهوری نخجوان اینگونه گفته است: «برداشت ما این است که قرار است جاده ترانزیتی سادهای ایجاد شود که کم و کیف آن و مسائل امنیتی مربوط به آن باید مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. نمایندگان ما در پایتختهای کشورهای منطقه هوشیارانه و با دقت موضوع را پیگیری میکنند!» خیلی جالب است؛ سخنگوی وزارت خارجه از «برداشت» گفته و بهنظر میرسد هیچ اطلاعی در این زمینه ندارد و اصولا نمیداند جاده وقتی «ترانزیتی» شد، دیگر ساده و غیرساده ندارد و از قرار معلوم عرض این جاده 5 کیلومتر خواهد بود! بعد هم اگر قرار است سفرای ما در این کشورها مساله را پیگیری کنند که مصیب روی مصیبت است!
جناب سخنگو که علیالقاعده باید موضع بسیار مستحکمتری هم در مورد حضور تروریستهای تکفیری اعزامی از طرف تروریست اعظم میگرفت، اینگونه خیال طرف را راحت کرده است: «امیدواریم همین اکنون نیروهای تکفیری منطقه را ترک کنند چون بهانهای برای حضور آنها نیست و امیدواریم که این موضوع هر چه زودتر اتفاق بیفتد و همانطور که قبلا نیز گفتهایم این موضوع خط قرمز ماست و به صورت جدی با آن برخورد میکنیم!» تو را به خدا نگاه کنید، وقتی سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور در مورد منافع ملی به «ابراز امیدواری» میپردازد که تروریستها بروند چون دیگر به آنها نیازی نیست، میزان فهم طرف از مسائل راهبردی و کلان را میتوان فهمید. یکی به آقای خطیبزاده بگوید طرف نیامده که بروند، آمده که بماند و در ضمن ایل و تبار و خانوادهاش را هم با خودش خواهد آورد و شما هی خواهش کن!
منبع: اخبار سوریه
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com