1-جان كين-JOHN KEANE- نظريه پرداز
معروف كودتاهاي مخملي در اروپاي شرقي- دهه 1980- است. او يك استراتژيست استراليايي
تبار و مقيم انگليس است كه رياست «مركز مطالعات دموكراسي لندن» در دانشگاه وست
مينستر انگلستان را برعهده دارد. او يكي از مشاوران ارشد سرويس اطلاعات خارجي
انگليس - MI6- است و از اواخر دهه 90 ميلادي با همكاري برخي از اعضاي مركزيت
گروه هايي كه بعدها جبهه اصلاحات را تشكيل دادند، پروژه اي با عنوان «جامعه مدني
ايران» را در مركز مطالعات دموكراسي لندن، كليد زد. جان كين در اجراي اين پروژه با
همكاران آمريكايي خود نظير جرج سوروس، سرمايه دار صهيونيست مقيم آمريكا، جرج
شولتز، وزير امور خارجه اسبق آمريكا، فرانتس فوكوياما، استراتژيست بلندآوازه
پنتاگون، مايكل لدين، يكي از مشاوران امنيتي دولت ريگان و... همكاري نزديك داشته
است.
اولين پروژه عملياتي اين گروه آمريكايي-انگليسي، در 18 تير 1378 -9 ژوئيه 1999- به
اجرا درآمد كه در آن تقريبا تمامي اصحاب و گروه هاي حاضر در فتنه
آمريكايي-اسرائيلي 88 البته، در مقياسي كوچكتر و محدودتر، حضور فعال داشتند. اين
پروژه - بخوانيد فتنه- كه آشوب هاي خياباني از محورهاي اصلي آن بود، بعد از حضور
پرشور و انقلابي مردم به سختي شكست خورد.
گروه آمريكايي-انگليسي ياد شده 3 ماه بعد، يعني مهرماه 1378 جان كين را براي بررسي
علل و عوامل منجر به شكست فتنه 18 تير 78 به ايران فرستاد. او در جريان اين سفر كه
در پوشش استاد دانشگاه وست مينستر صورت گرفته بود با چند تن از اعضاي مركزيت حزب
مشاركت، نهضت آزادي و برخي ديگر از گروه هاي همسو، نشست هاي طولاني داشت و درباره
جايگاه مدعيان اصلاحات و ميزان پايگاه مردمي آنها به تحقيق و بررسي پرداخت.
در اوايل خرداد 1383 ريچارد رورتي، بلندآوازه ترين فيلسوف و استراتژيست آمريكايي و
از رهبران بخش عمليات سري سازمان سيا در جنگ هاي علمي و عقيدتي و باز هم در پوشش
مطالعات آكادميك به ايران آمد و با اعضاي مركزيت جبهه اصلاحات درباره تهيه يك مدل
عملياتي جنگ نرم و فرمول متناسب با شرايط جمهوري اسلامي ايران به بحث و تبادل نظر
پرداخت. رورتي - كه اكنون مرده است- بر تربيت يك «نيروي اجتماعي سازمان يافته»
تاكيد داشت كه مي توانند «در يك لحظه تاريخي» و الزاما يك دوره انتخاباتي -رياست
جمهوري يا مجلس- وارد عمل شوند. 4 ماه بعد، جان كين در ادامه برنامه آموزشي ريچارد
رورتي و با ماموريت تشكيل يك «هسته مادر» با همان پوشش آكادميك قبلي به ايران آمد
و براي مدعيان اصلاحات يك كارگاه آموزشي برگزار كرد. اين كارگاه در بانك اطلاعاتي
«مركز تحقيقات سياست هاي علمي كشور»، با عنوان «دوره آموزشي گذار به مردم سالاري»
ثبت شده است و...
اين قصه، سر دراز دارد و ارائه فهرستي از استراتژيست هاي كودتاهاي مخملي كه قبل از
فتنه 88 براي برنامه ريزي فتنه و آموزش مدعيان اصلاحات به ايران سفر كرده اند و
شرح مباحث رد و بدل شده و آموزش هاي ارائه شده از جانب آنها به اصحاب فتنه، «مثنوي
هفتاد من كاغذ» خواهد بود كه بيرون از حوصله اين يادداشت است و ان شاءالله الرحمن
در آينده اي نه چندان دور به آن خواهيم پرداخت.
و اما، اين شرح مختصر از آنجا در صدر يادداشت پيش روي، ضروري به نظر مي رسيد كه در
پي اشاره به يكي از دستور العمل هاي جان كين به اصحاب فتنه 88 هستيم و لازم بود
خوانندگان گرامي از جايگاه و نقش مديريتي نظريه پردازان بيروني فتنه باخبر باشند
تا از الزام فتنه گران به اجراي اينگونه دستور العمل هاي ديكته شده، ارزيابي دقيق
تري داشته باشند.
2- جان كين در يكي از دستور العمل هاي خود به فتنه گران مي گويد (نقل به مضمون)؛
تفرقه و اختلاف ميان گروه ها و جريانات حامي نظام اسلامي- بخوانيد اصولگرايان- مي
تواند پي آمدهاي تعيين كننده و نقش آفريني براي جنبش دموكراسي خواهي -بخوانيد
كودتاي مخملي- داشته باشد. جان كين از موارد زير به عنوان دستاوردهاي مورد اشاره،
ياد مي كند؛
اول: جان كين مي گويد؛ گروه هاي حامي نظام اسلامي و يا دستكم، برخي از رهبران
آنها، سابقه اي طولاني از حضور در مراكز تصميم ساز و سياست پرداز جمهوري اسلامي
دارند و از سوي ديگر اكثر آنان در حمايت از حاكميت دچار نوعي دگماتيسم - بخوانيد
غيرت ديني و انقلابي- هستند.
اختلاف اين گروه ها با يكديگر در شرايط عادي و فضاي آرام، بروز چنداني ندارد ولي
در شرايط حساس نظير انتخابات كه پاي ورود به مراكز تصميم گيري در ميان است، اين
اختلاف ها مي تواند به نقاط بحراني نزديك شود. گروه هاي حامي نظام در اين حالت و
در گرماگرم اختلاف با يكديگر، براي نشان دادن برتري و حقانيت خود، اسرار نظام را
فاش مي كنند.
در توضيح دستور العمل جان كين بايد گفت؛ از آنجا كه اين گروه ها و يا به قول جان
كين، رهبران آنها سابقه سياهي در كارنامه فعاليت سياسي و اجتماعي خود ندارند- و يا
به ندرت داراي چنين سوابقي هستند- در جريان درگيري و اختلاف با يكديگر، براي غلبه
بر حريف، از كيسه نظام مايه مي گذارند و برخي از اسرار نظام را فاش مي كنند كه
هرچند، به خودي خود، ناروا و مخدوش نيست ولي بايد از نگاه نامحرمان پنهان بماند.
حضرت امام(ره) در اين باره خطاب به جوانان پرشور و انقلابي مي فرمودند(نقل به
مضمون)؛ فرزندان حزب اللهي من از مسائلي سؤال نكنيد كه اگر مسئولان در پي پاسخ آن
باشند، اسرار جمهوري اسلامي ايران در اختيار نامحرمان قرار مي گيرد و آسيب هاي جدي
به نظام وارد خواهد آمد.
دوم: جان كين مي گويد؛ اگر گروه هاي طرفدار نظام هوشياري به خرج داده و هيچ سري از
اسرار نظام را هم فاش نكنند، كمترين نتيجه درگيري و اختلاف آنان، متهم كردن يكديگر
به ناكارآمدي و ارائه دليل براي اثبات برتري خويش است و در اين حالت، مردم نسبت به
كارآمدي و مديريت آنان دچار ترديد مي شوند و زمينه براي رويكرد به گروه هاي حريف
فراهم مي آيد!
سوم: از نگاه جان كين كه در آموزه هاي «جين شارپ» و «رابرت هلوي» نيز ديده مي شود،
اختلاف گروه هاي حامي نظام با يكديگر در صورت تداوم مي تواند به پرخاشگري هر يك
عليه ديگري منجر شود. بعيد نيست گروه هاي ياد شده در مخالفت با يكديگر تا آنجا پيش
بروند كه حريف اصلي را در «حلقه خود» - منظورش در ميان اصولگرايان- تعريف كنند. در
توضيح بيشتر نظر مشترك جان كين، جين شارپ و رابرت هلوي بايد گفت؛ حالت ياد شده به
احتمال زياد- و نزديك به يقين- با غفلت از دشمن اصلي همراه خواهد بود، ضمن آن كه
به قول «شارپ» سوابق مردمي گروه هاي حامي نظام را نيز به زير سؤال مي كشد و آنان
را در نگاه مردم «قدرت طلب»! معرفي خواهد كرد!
چهارم: «سياه نمايي» و ايجاد ترديد نسبت به آينده نظام يكي ديگر از شاخصه هايي است
كه دشمن در اختلاف ميان جريانات حامي نظام- اينجا اصولگرايان- به آن اميد بسته
است. چرا كه اكثر شخصيت هاي اصلي گروه هاي اصولگرا در مديريت كشور- با ضريب اثر و
جايگاه متفاوت- نقش داشته اند و از اين روي هنگامي كه با هم درگير مي شوند و عليه
يكديگر موضع گرفته و كارآمدي طرف مقابل را زير سؤال مي برند، بي آن كه بخواهند و
متوجه باشند، عليه نظام دست به سياه نمايي زده اند! و بعيد نيست اين توهم را پديد
آورند كه مديران نظام از قدرت و توان تدبير امور برخوردار نيستند! و...
3- و اما، با توجه به شرايط حساس منطقه كه ملت هاي مسلمان، جمهوري اسلامي ايران را
به عنوان الگوي موفق پيش روي خود دارند و از سوي ديگر، اين بيداري به گفته حكيمانه
و مستدل حضرت آقا به قلب اروپا و غرب راه يافته و جنبش فراگير و ضد نظام سرمايه
داري وال استريت را آفريده است و نه فقط دوستان كه دشمنان تابلودار و كينه توز
ايران اسلامي نيز با صراحت به آن اعتراف مي كنند و تمامي شواهد و رخدادها- باز هم
به قول آقا- از رسيدن دنيا به «پيچ بزرگ تاريخي» حكايت مي كند، به آساني مي توان
نتيجه گرفت كه انتخابات مجلس نهم اگرچه در جغرافياي ايران اسلامي صورت مي پذيرد
ولي دامنه نفوذ و اثر آن بسيار فراتر از مرزهاي جغرافيايي ايران است. آيا غير از
اين است؟! اگر چنين است- كه هست- بديهي است، خدشه در «الگوي» موفق و پيش روي
بيداري اسلامي، اصلي ترين نياز دشمنان بيروني در شرايط كنوني است بنابراين بدون
كمترين ترديد بايد گفت؛ تفرقه اصولگرايان پروژه دشمن است. و به قول شاعر؛
من در عجبم ز مي فروشان كايشان
به ز آنكه فروشند چه خواهند خريد؟!
حسين شريعتمداري
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com