تماشا : می شد حدس زد. می شد از همان
اول هم فهمید که «امیر» پسر عجیب و غریب سریال وضعیت سفید، برای خیلی ها
محبوب است؛ پسری خجالتی با حال و هوای خاص خودش در بزنگاه عاشقی در ابتدای
راه بلوغ. یونس غزالی در نقش امیر آن قدر خوش درخشید که تبدیل به یکی از
استثنایی ترین کاراکترهای نوجوان در میان فیلم ها و سریال های ایرانی شود.
به
قول حمید نعمت الله، کاراکتر امیر، از آن کاراکترهای آنتیک است که یونس
نازنین هم به شکل خارق العاده ای آن را به تصویر کشیده است؛ همان پسری که
در اولین تجربه کارگردانی روح الله حجازی یعنی فیلم «در میان ابرها» هم از
او بازی بسیار خوبی رو در روی الناز شاکردوست دیده بودیم. او یک انیماتور
خوب است و تا حالا هم چند انیمیشن دوبعدی ساخته که انگار خیلی هم مورد توجه
دوستانش قرار گرفته.
یونس، اخلاق های خاص خودش را دارد و اهل
مصاحبه نیست. حالا یونس غزالی در نظر سنجی از مخاطبان تماشا با 66 درصد آرا
توانسته محبوب ترین بازیگر این سریال شود. جالب اینکه عباس غزالی، برادر
یونس که در این سریال در نقش عموبهروز او بازی می کرد، هم توانست در رده
دوم جای بگیرد. دیدیم حالا که یونس خودش اهل حرف نیست. با مادرش، خانم
اقباله آشنا شویم. برای این گپ و عکس ها، عباس غزالی خیلی به ما کمک کرد؛
برادری که دلش هم برای یونس ضعف می رود. او برای رسیدن عکس های کودکی شان
بی دریغ به ما کمک کرد که از همین جا از او تشکر ویژه می کنیم.
*شما چند فرزند دارید؟شش فرزند، پنج پسر و یک دختر دارم. یونس فرزند آخر خانواده است.
*یونس دقیقا چه زمانی به دنیا آمد؟ تاریخ تولدش چه زمانی بود؟26 شهریور سال 1370 در بیمارستان آپادانا به دنیا آمد. متاسفانه ساعتش یادم نیست ولی قبل از اذان ظهر بود.
*چه شد که اسمش را یونس گذاشتید؟نیت
کردم و خواستم که اسم پسرم را از قرآن انتخاب کنم. قرآن را باز کردم و
سوره یونس آمد و چون اسم خیلی زیبایی بود، این اسم را روی پسرم گذاشتم.
*عباس و یونس در کودکی شان بچه های بازیگوش و شیطانی بودند؟عباس آره، خیلی شیطان بود، زرنگ و باهوش و خیلی هم فرز بود. اما یونس برعکس، پسر خیلی آرامی بود و خیلی هم حرف گوش کن بود.
*خاطره ای از شیطنت آنها دارید که برایمان تعریف کنید؟خاطره
که زیاد دارم. یادم است که همیشه از مدرسه عباس به من زنگ می زدند که
دنبال او بروم چون مدام دعوا می کرد و مصدوم می شد یا سرش یا دستش یا پایش
زخم شده بود و این برای من و پدرش دیگر عادی شده بود. درباراه یونس هم
خاطره ای که یادم می آید؛ او تازه یاد گرفته بود راه برود و تاتی تاتی می
کرد که ما چند تا خانواده شده بودیم و به پارک رفته بودیم. مشغول حرف زدن
بودیم که یکهو به خودم آمدم دیدم یونس نیست. فکر کردم دست پدرش یا برادرانش
است بعد که دیدم پهلوی آنها هم نیست، خیلی نگران شدم و گریه کردم و به
حراست پارک سپردیم و اسمش را صدا کردند و بعد از چند دقیقه یونس را کنار
رودخانه ای که در آن پارک بود و اتفاقا خیلی هم عمیق و بزرگ بود، دیدم که
لب رودخانه ایستاده بود و خدا را شکر پیدایش کردیم.
*یونس بچه درسخوانی بود یا برای درس خواندنش مجبور بودید مدام به او تذکر بدهید یا تنبیه اش کنید؟یونس
خیلی درسخوان بود و هیچ وقت درباره درس خواندن تذکری به او ندادم. خودش
درسش را می خواند و نمرات عالی می گرفت. یونس در دو سالگی پای تلویزیون می
نشست و خیلی مجذوب نگاه می کرد. همه بچه های من از بچگی دست به قلم بودند و
نقاشی هایشان خیلی خوب بود اما عباس و یونس واقعا نقاشی را دوست داشتند و
دنبال کردند اما از یک جایی دیگر عباس نقاشی را رها کرد ولی یونس همچنان
با علاقه آن را ادامه می دهد و الان برای خودش انیماتور شده.
*شما و همسرتان چقدر با بازیگرشدن عباس و یونس موافق بودید؟خیلی زیاد. من و پدرش علاقه مند بودیم که فرزندانمان پا به عرصه هنر بگذارند و بازیگر شوند.
*سریال وضعیت سفید را کامل دیدید؟بله دیدم.
*اگر صادقانه بخواهید بگویید در این سریال عباس بهتر بازی کرد یا یونس؟صادقانه
والله هردوتایشان. لحظاتی عباس خیلی خوب بود و لحظاتی هم یونس در بازی اش
درخشید ولی در کل نقش دو پسرم نسبت به باقی بازیگران در این سریال و حتی در
کارهای دیگر، نقش های سختی بود که گاهی ما را نگران می کرد و من می
ترسیدم. مثلا یادم است که در صجنه ای یونس ریسه های چراغانی را دور خودش
پیچیده بود و آن چراغ ها روشن و خاموش می شد. خیلی وحشت کردم و همین طور آن
صحنه ای که عباس برای ترک اعتیاد در آن خزینه رفته بود و زیر آب نفسش را
حبس کرده بود از دیدن این صحنه ها خیلی عصبی می شدم.
*کاراکتر امیر روحیات خیلی خاصی دارد. چقدر روحیه یونس به امیر نزدیک است؟خیلی.
به خصوص آن جاهایی که کنجکاوی، تحقیق و جست و جو می کرد یا نقاشی می کرد،
به شخصیت خودش خیلی نزدیک بود. ولی آن جاهایی که پررویی و گستاخی می کرد
واقعا متعجب می شدم که آیا این پسرم است؟ چون یونس خیلی پسر باادب و بی سر و
صدایی است.
دلم براش تنگ شده