گروه بین الملل- محمدصادق شهبازی، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی در یادداشت پیش رو، معتقد است:ایران همراه چهلوپنج کشور دیگر در چهلوچهارمین نشست شورای حقوقبشر سازمان ملل بیانیه امضا کرده و از اقدامات چین در سینکیانگ حمایت کرده و گفته حقوقبشر در آنجا تضمین شده و اطلاعات در مورد تضییقات چین علیه مسلمانان غلط است.
به گزارش بولتن نیوز، چین دوست ماست، منافع مشترک، دشمن مشترک و همکاری در سطح راهبردی داریم. این دوستی بهنفع هر دوی ماست و باید تعمیق شود.
ولی این دوستی نباید سبب شود چشممان را بر اشکالات دوست ببندیم، حرف خلاف بزنیم و مسلمانان مظلوم را رها کنیم. اگر باهم دوستیم باید اشکالات همدیگر را اصلاح کنیم. کمااینکه اگر اشکالات دوستانمان در سوریه را اصلاح میکردیم کار میتوانست به پیدا شدن زمینه سوءاستفاده دشمن در بیداری اسلامی نرسد و تروریستها فرصت پیدانکنند.
با چین باید همکاری کرد، در جاهایی مثل هنگکنگ دربرابر جداییطلبی امریکایی-انگلیسی ایستاد. برای اصلاح وضعیت مسلمانان اویغور با چین مطالبه و صحبت جدی کرد تا راه برای سوءاستفادهچیها، غرب و تجزیهطلبان بسته شود.
وگرنه مدل فعلی سیاست خارجی ما درتعامل با چین، ما، مسلمان چین و دولت چین را با مشکل روبرو میکند و زمینه مشکل در چین، محوریت یافتن جداییطلبان غربگرا، تداوم فشار علیه مسلمانان، در موضع اتهام قرار گرفتن ما را بین مسلمانان و سایر حقطلبان دنیا فراهم میکند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
انقلاب از همه جنبشهای اسلامی از مورو در فیلیپین تا پولیساریو در صحرای
غربی حمایت می کردیم و همه مسلمانان جهان از فرانسه تا آفریقای جنویی عکس
و تصویر امام خمینی را در دست داشتند.
اتفاقا ایران هم به اتکا نفوذ شدید خود در مسلمان کشورهای مختلف می
توانست نظر خود را به دیگران تحمیل کند و مثلا وقتی شوروی ایران را تهدید
نظامی می کند سفیر ایران به وزیر خارجه شوروی پاسخ می دهد که اگر دست از
پا خطا کنید ما هم بمب 50 میلیون تنی خود در شوروی را منفجر خواهیم کرد!
وزیر شوروی وحشت زده می پرسد منظورتان مسلمانان شوروی هستند؟ که سفیر
ایران پاسخ مثبت می دهد. در نتیجه شوروی هرگز جرات حمله به ایران را پیدا
نمی کند.
اما بعد از امام خمینی متاسفانه حمایتهای ایران صرفا به چند گروه محدود
فلسطینی و لبنانی محدود شد. ما چچن و ترکستان و کشمیر و میانمار و مورو و
کوزوو... را رها کردیم.
نتیجه اش چه شد؟ از دست دادن حمایت جهانی مسلمانان.
اینکه این مردم به تدریج از ایران رویگردان شدند و جذب دلارهای سعودی شده
و وهابی شدند.
رهبران اولیه چچن و مرحوم شهید جوهر دودایف و یا اصلان مسخادوف به هیچ
وجه وهابی نبودند و صرفا مسلمانانی استقلال طلب بودند. اما ما به آنها
خیانت کردیم. نتیجه این شد که کار به دست امثال شامیل باسایف وهابی افتاد
و الان هم همان بچه هایی که در جنگ چچن متولد شدند هستند که داعش را بنا
کرده اند و امثال ابوعمر الشیشانی (= چچنی) شده اند.
هرگز یادم نمی رود که همین ...... که در آن زمان دبیر شورای
عالی به اصطلاح امنیت ملی بود در گفتگوی ویژه خبری اخبار سراسری حاضر شد
و گفت ما از چچن حمیت نمی کنیم چون مسلمانان روسیه که فقط چچنیها نیستند
و رابطه با روسیه برای ما بیشتر از جان این مسلمانان ارزش دارد!
ما بودیم که اندیشه اسلام انقلابی و حاکمیت اسلام را در دنیا زنده کردیم.
امثال داعش و بوکوحرام فرزندان انقلاب اسلامی هستند.
البته فرزندانی که ما بزرگشان نکردیم و مثل بچه سر راهی بردیم آنها را
گذاشتیم پشت در خانه سعودی!
سعودی هم آنها را بزرگ کرد و با دلار نفتی شیر داد و از آن جانیانی سفاک
پرورید و آنها را امروز به جان خود ما انداخته است.
ما همین اشتباه را در کشمیر داریم مرتکب می شویم. کشمیر و پاکستانی که در
بین کشورهای اسلامی بیش از همه نظر مثبت به ایران و انقلاب اسلامی داشت.
اما امروز مردم کشمیر و پاکستان می بینند که چگونه سران نظام جمهوری
اسلامی با امثال نارندرا مودی ملاقات می کنند البته از ایران رویگردان
شده و جذب سعودی می شوند .همان مودی قاتل که هنوز پرونده جنایاتش در
گجرات و کشتار هزاران مسلمان باز است و اتفاقا نخست وزیر حزب بهاراتا
جاناتا است یعنی همان حزبی که به مسجد بابری حمله کرد و آن را با خاک
یکسان کرد. همان مودی که دوست و برادر اسراییل است و اتفاقا دولتش بیش از
همه به ایران خیانت کرد و اولین کشوری بود که به دستور آمریکا از هرید
نفت ایران خوداری کرد!
اما ما می رویم التماس همین مودی را می کنیم که بیا چابهار سرمایه گذاری
کن و او هم بله می گوید!
یعنی نمی دانیم مودی قبلا از آمریکا اجازه گرفته است تا با سرمایه گذاری
در چابهار مردم پاکستان را علیه ایران تحریک کند؟