گروه فرهنگی: در چند سال اخیر گزینه جدیدی با عنوان «شبکه نمایش خانگی» و VOD ها به سبد رسانه مخاطبان ایرانی افزوده شده است. گزینه ای که می توان گفت رقیبی جدی برای تلویزیون به حساب می آید. با تمام نکات مثبتی که VOD ها دارند، موضوع نظارت بر محتوای آن ها و سریال هایی که با کمترین کیفیت هر روز به تعداد آن ها در این شبکه ها افزوده می شود، دغدغه و نگرانی هایی است که اهالی فرهنگ و هنر بارها به آن اشاره کرده اند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از دانا، در سال ۱۳۹۴ VOD وارد ایران شد. VOD مخفف عبارت Video on Demand به معنای «برنامه ویدئویی درخواستی ضبط شده» است. تلویزیونهای VOD محتوای متنوعی از فیلم و سریال تا برنامههای آموزشی را برای کاربرانشان فراهم میکنند؛ بخشی از این محتوا محصول خودشان و بخشی دیگر هم محصول شرکتهای تولید محتوای ویدئویی است. نتفلیکس از نمونههای جهانی و نماوا و فیلیمو از نمونههای ایرانی VOD هستند که درآمدشان را با حق اشتراک تأمین میکنند. حجتالله ایوبی، رئیس وقت سازمان سینمایی کمی قبلتر از ورود این سامانه به ایران، آن را اتفاقی بزرگ در سینمای ایران خوانده بود و گفته بود: «اقتصاد سینما با VOD دگرگون خواهد شد و در بستر آن، جایی برای دیدهشدن سینما شکل میگیرد.» مصطفی ابطحی هم که در آن زمان مدیرعامل موسسه رسانههای تصویری بود، گفته بود که به شرط درک و اجرای درست این سیستم، VOD در سینما انقلابی ایجاد خواهد کرد. با این حال از همان آغاز فعالیت این سامانه دعوا بر سر اینکه مجوز ارائه دهندگان این سرویس را وزارت ارشاد باید بدهد یا صداوسیما آغاز شد.
دولت معتقد است قوه مجریه باید این مجوزها را صادر کند، اما صداوسیما ادعا میکند که تأسیس و راهاندازی شبکههای خصوصی به هر نحو مغایر با قانون اساسی بوده و تولید و انتشار محتوای رسانهای صرفنظر از هر نوع تکنولوژی برای مردم تنها در انحصار صداوسیما است.
کمیسیون فرهنگی مجلس، دوم اردیبهشت ۱۳۹۷ ماده چهار طرح خط مشی، اداره و نظارت بر سازمان صداوسیما را تصویب کرد که بر اساس آن «مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و نظارت بر آن، منحصراً بر عهده سازمان صداوسیماست و در صورت تصویب در جلسه علنی مجلس، اجرایی میشود.»
این طرح با مخالفت محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات روبهرو شد که میگفت انحصار صداوسیما فقط باید محدود به بحث تلویزیون اینترنتی(IPTV) باشد و نباید این انحصار به VODها هم تسری پیدا کند.
البته خود VODها هم ترجیح میدادند مجوزشان را از وزارت ارشاد بگیرند تا از صداوسیما؛ هم به دلیل هزینههای پایینترش و هم به این دلیل که وزارت ارشاد معمولاً در اعمال سانسور سختگیری کمتری دارد. ولی بالاخره در مهر ماه سال گذشته بود که صداوسیما توانست کنترل سرویسهای VOD را که پیش از این در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، به دست خود بگیرد. سامانههای ارائه کننده این سرویس به دستور نهادهای قضایی ناگزیر مجبور به دریافت مجوز از صداوسیما شدند.
همان روزها علی اکبر محمودی مهریزی، مدیرکل تأمین و تولید تلویزیون تعاملی معاونت فضای مجازی صداوسیما، در گفت و گو با خبرگزاری مهر از نظارت صداوسیما بر فعالیت VOD ها خبر داد. « VOD ها میتوانند به صورت یک سرویس مستقل تحت عنوان یک موسسه فعالیت کنند که الان هم میبینیم بیش از ۴۰ تا ۵۰VOD در کشور از سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر مجوز فعالیت دارند. شورای عالی فضای مجازی سیاستگذار اصلی است و برای سازمانهای مختلف تقسیم کار میشود و فرآیند تولید از قبیل کارشناسی فیلمنامه و... برای IPTVها و VODها در معاونت فضای مجازی صداوسیما مدیریت میشود یعنی محتوایی که برای این سرویسهای تهیه میشود، باید «پیش از تولید» مجوز بگیرد و خود سرویسهای VOD طبق مقرراتی که پیش از این بود به فعالیت خود ادامه خواهند داد.»
صدا و سیما و شبکه نمایش خانگی در جایگاه دو رسانه فرهنگی و اجتماعی قرار دارند که هرکدام از آنها دارای قدرت، هزینه، امکانات و مناسبات خاص خود هستند اما در کنار این ویژگیها نوعی نگاه خاصتر هم بر عرصه هر دو حکم میراند که آن نگرش سلیقهای مسئولان هر دو رسانه است.
درواقع به جای توجه به مسئله فرهنگ سازی، ارتقای هنر و توجه به سلیقه مخاطب، بیشتر آنچه مدنظر مدیران و مسئولان این دو رسانه است، رنگ اجرا به خود می گیرد. به همین دلایل سالهاست که مخاطب تلویزیون شاهد آثار برجسته درجه یک استاندارد و فاخری نیست. از آن سو هم شبکه نمایش خانگی به دلیل نوعی از پیوند ساختاری و فکری با وزارت ارشاد دارای امکاناتی است که میتواند با توجه به نداشتن بخشی از قوانین سلیقهای سانسور در تلویزیون به تولید و پخش و عرضه آثاری بپردازد که به هیچ عنوان در تلویزیون امکان ساخت و پخش آنها وجود ندارد.
همانطور که تولید محتوای برنامههای صداوسیما برخی چارچوبها و خطوط مشخص متناسب با موازین عرفی، دینی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور دارند، باید بر فیلمهای شبکه نمایش خانگی و VODها نیز نظارتهای خاصی وجود داشته باشد؛ هر چند که این امر تاکنون به درستی اجرا نشده و سبب شده برخی تهیهکنندگان اینگونه فیلمها و سریالها، بعضی از خطوط قرمز را رد کنند و منجر شوند که فیلمهای نمایش خانگی به ضد خانوادگی تبدیل شود و خانوادهها نتوانند آنها را در حضور اعضای خانواده و فرزندان تماشا کنند. برخی سریالها در چند قسمت نخست، محتواهای مناسبی از نظر فرهنگی و کلامی دارند؛ اماپس از گذشت چند قسمت که مخاطب را درگیر خود میکنند، محتواها بیشتر به ضد ارزش نزدیک میشوند.
یکی از مشکلات سریالهای شبکه نمایش خانگی، ضعف ساختاری و محتوایی این آثار است؛ به همین دلیل سازندگان این نوع سریالها برای جبران ضعفهای خود به سمت شکستن خطوط قرمز و جذابیت کاذب و استفاده از موضوعات نامتعارف میروند.
محمدرضا عباسیان، رئیس سابق موسسه رسانه های تصویری در این خصوص می گوید: « سریال سازان ما در شبکه نمایش خانگی اصلاً چه محتوایی را روانه بازار می کنند. اگر به کارها نگاهی بیاندازیم متوجه می شویم محتواهای بیشتر آثار سرشار از خشونت است. فیلمنامه ها پراست از شخصیت های نا امید و پرخاشگر. مصرف مواد و مشروب و روابط خارج از عرف به شکل غیر قابل باوری در حال عادی سازی شدن است.»
حتما هر نهادی که مسئولیت نظارت بر محتوای VOD ها را قبول کرده، باید پاسخگوی این کج روی ها و محتواهای غیر اخلاقی این سریال ها باشد و بتواند دوباره قطار از ریل خارج شده برخی سریال های این شبکه ها را مجددا به ریل فرهنگ و هنر واقعی هنردوستان برگرداند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com