تاجزاده این بار صادق بودگاهی اتفاق می افتد که کس یا کسانی با نیت غلط بر هدف زنند تیری. این بار همه در اردوی اصلاح طلبان که متهم به کدخدا پرستان ایرانند این اتفاق با قلم کسی که خود را از همه ملت جدا کرده بود رقم خورده است.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از پایگاه خبری صبح اقتصاد گاهی اتفاق می افتد که کس یا کسانی با نیت غلط بر هدف زنند تیری. این بار همه در اردوی اصلاح طلبان که متهم به
کدخدا پرستان ایرانند این اتفاق با قلم کسی که خود را از همه ملت جدا کرده بود رقم خورده است.
مصطفی تاجزاده از مفسدان سیاسی، امنیتی کشور که به اتهام فتنه در سالهای ۷۸ و ۸۸ و نیز تقلب در انتخابات تهران بازداشت و مجرم شناخته شده بود، در نوشتهای به پایان دوران اصلاحات و غربگرایی در ایران اعتراف کرد و در مقاله ای نوشت: « مهمترین پیام انتخابات اخیر ناامیدی ۹۲درصد ایرانیان از توان نیروهای غربگرا در حل مشکلات کشور است. به این صورت که ۵۸ درصد مردم در انتخاباتی که در دوران اصلاحطلبان و توسط دولت مورد حمایت اصلاحطلبان برگزار شد شرکت نکردند و ۴۲درصدی که شرکت کردند به نمایندگان اصلاحات رای ندادند!! دولت ائتلافی اعتدالگرایان و اصلاحطلبان اکنون دو راه بیشتر ندارد، اول انجام استعفا و خداحافظی از قدرت برای همیشه و اصلاح رویکردها و راهبردها برای جلب اعتماد مجدد مردم و دوم ادامه وضع موجود تا انتخابات ۱۴۰۰ و حذف تاریخی توسط مردم.» این اعتراف صادقانه اما دیرهنگام را میتوان واقع بینانه ترین تحلیل یک اصلاحطلبِ غربگرا در شرایط فعلی دانست که اگر تاجزاده از آن عقب نشینی نکند، فصل نوینی از تاریخ سیاسی ایران در جمهوری اسلامی ظهور گرا را تداعی خواهد نمود. روزی که یحیی کیان تاج بخش از اعضای بنیاد سوروس و از متهمان اغتشاشات تهران اعتراف کرد که سیدمحمد خاتمی در سال ۱۳۸۵ با جورج سوروس در نیویورک دیدار و گفت و گو کرده است اصلاح طلبان خود را باخته همه صحنه های سیاسی در ایران میدیدند اما با انگیزه سیاسی بروی خود نمی آوردند. تاج بخش بدون اینکه کسی از او بخواهد رسما اعلام کرد بعد از تاسیس دولت اصلاحات در سال ۱۳۷۶ مکانیزم هایی در شیوه براندازی حکومت دینی در ایران طراحی شد. او به صراحت اذعان کرد که: به دنبال این روشها برای تغییرات، استحاله فرهنگی در دستور کار قرار گرفت. تا زمینه نوعی توسعه سیاسی با رویکرد استحاله سیاسی محقق شود. تاج بخش در اعترافات خود با صداقت و صراحت اذعان کرده بود که: به دلیل ادامه فعالیت افراد سرشناس جریان های سیاسی سازندگی و احزاب اصلاحات و همکاری و حمایت برخی از مسئولین جمهوری اسلامی مثل نماینده جمهوری اسلامی در سازمان ملل و برخی فعالین سیاسی یک حاشیه امن برای این فعالیت ها و همکاری ها بین عناصر داخلی و خارجی ایجاد کردیم که موجب ایجاد عدم حساسیت نظام نسبت به برنامه ریز ی های طولانی مدت شد و می توان گفت این عدم حساسیت باعث شد تا نیروهای بیگانه بویژه آمریکایی ها از دو طریق احزاب سیاسی و NGO های غیردولتی وارد فضای ایران شده و برای نفوذ در ساختار رسانه ای و احزاب برنامه ریزی کنند. وی در این اعترافات تصریح میکند که اگر ما یکی از اولین نمونه های ساختار ساز برای براندازی را ارتباط سفر عطریانفر برای آماده سازی و ارتباط با بنیاد سوروس قبل از سال ۷۶ بدانیم می توانیم نتیجه آن را ملاقات مستقیم خاتمی همراه محمد جواد ظریف با جرج سوروس در نیویورک در سال ۱۳۸۵ بدانیم که فضا را برای انجام انقلاب مخملی همانند دیگر کشورها در بلوک شرق اروپا تصور کنیم. اعتراف به شکست دائمی اصلاح طلبان نوعی اعتراف به شکست برنامه های آمریکایی، انگلیسی هم هست. بخشی از این شکست را ناکارامدی دولت روحانی و اهتمام آشکار و پنهان این دولت به تحمیل برجام در کشور پایه ریخت و برخی دیگر را ترور مستقیم آمریکا در عراق که منجر به قیام در بدرقه شهیدان مقاومت سپهبد شهید قاسم سلیمانی و ابو مهدی المندس و یاران دیگرشان گردید، وسعت داد. انتخابات مجلس یازدهم زمینه ای برای کاهش قدرت رسانه ای جریان های از ریشه انگلیسی و آمریکایی در کشور شد. اگر مجلس تدبیر عمیق خود را در هدایت اقتصاد از چنگال فراماسونهای داخلی بخرج دهد بدون شک این انقلاب که این جمهوری با ظهور یک قدم نزدیکتر خواهد شد. بشرط دقت در انتخاب فرد و راه. والسلام