۵. ماسک (۱۹۹۴)
این فیلم بهسادگی بهترین فیلم از سه فیلمی بود که جیم کری را در سال ۹۴ به اوج شهرت رساند. او در نقش یک بانکدار پاییندست، مهربان و ترحم برانگیز ظاهر میشود و بهعنوان “ماسک” او مثل یک طوفان عمل میکند. او بهظاهر پر از هرجومرج دیوانهوار است اما کنترل شدیدی بر روی حرکات خود، اجرایش و صورت خمیر مانندش دارد. استعداد او برای تغیر شخصیتش در این فیلم بسیار کارآمد است و او این فرصت را میابد که استعداد خود را در رقصیدن (و آواز خواندن) به نمایش بگذارد و البته توانایش را برای خلق کردن تصاویر کارتونی؛ او بهترین گرگی است که برای بانوی جذابش زوزه کشیده.
Liar Liar
۴. دروغگو دروغگو (۱۹۹۸)
جیم کری در نقش یک کاراکتر میانسال با برازندگی تعجبآوری ظاهر میشود آن هم بعد گذراندن چهارده سال اول زندگی حرفهایاش در نقش یک کودک ابدی. او سطحی از خویشتنداری را بهعنوان یک “مرد خوب” به نمایش میگزارد. کل فیلم همچون پلَت فُرمی برای او عمل میکند که قابلیتهای خود را به نمایش بگزارد و این قابلیتها بسیار باشکوه هستند. بر خلاف «ماسک» که در آن شخصیت “مرد خوب” در درون شخصیت “ماسک” ذوب میشود، اینجا مرد خوب همهجا به دنبال کشیده میشود، دستوپا میزند و جیغ میکشد، درحالیکه کمدین فیزیکی ما هر کاری که میخواهد میکند. قطع ارتباط بین ذهن و بدن که جیم کری درصحنه “این خودکار آبی است” ارائه میدهد حیرتآور است. جوری که او مأیوسانه در خود غرق میشود زمانی که درمیابد که “من یک پدر بد هستم” به شدت تأثیرگذار است.
Man on the Moon
۳. مرد روی ماه (۱۹۹۹)
جیم کری بارها اظهار داشته که اَندی کافمن فقید یکی از بزرگترین کمدینهای بوده که بر او تأثیر گذاشته. پس این کاملاً مناسب بوده که او این شانس را داشته باشد که قهرمان خود را در این فیلم زندگینامهای به تصویر بکشد. بیشتر تمرکز فیلم بر روی زندگی بزرگسالی کافمن است و دشواریهای که او در طول حرفه کمدی خود با آن روبرو بوده. تعدادی از دوستان و همکاران واقعی اندی کافمن در این فیلم به ایفای نقش پرداختند؛ بعضی در نقش خود ظاهر شدند و برخی در نقشهای دیگر؛ اما در نهایت این بازی کری در نقش کافمن بود که واقعاً فیلم را ساخت. او مافوق خودش عمل میکند. چنان در عمق تاریک و مبهم نقش ناپدید میشود که میترسیم که آیا دوباره میتواند راه خود را به بیرون پیدا کند یا نه. شما کری را در نقش کافمن نمیبینید، شما کافمن را میبینید.
The Truman Show
۲. نمایش ترومن (۱۹۹۸)
پس از چندین سال ایفای نقش در کمدیهای سر راست و ساده، جیم کری بالاخره در نقشی غنیتر با مفهومی والاتر به کار پرداخت. داستان فیلم «نمایش ترومن» میتوانست تبدیل به درامی تاریک و شیطانی و یا تریلری مملو از صحنههای اکشن شود اما بیشترین جنبههای بارز «نمایش ترومن» در جذابیت بیگناهی آن نمود میکند. جیم کری در شیرینترین و دوستداشتنیترین حالت خود در اینجا ظاهر میشود؛ او با این مسئله دستوپنجه نرم میکند که آیا واقعاً میخواهد بداند که پشت پوسته زندگی راحتش چه چیز نهفته یا نه. لحظات کمدیک زیادی در مسیر اکتشاف ترومن در شرایط مشکوکش وجود دارد اما او به مراتب بسیار محافظهکارانهتر و در لایههای پنهان تراز همیشه این کمدی را به نمایش میگذارد. “صبحتون بخیر… و در صورتی که دوباره ندیدمتون، ظهر، عصر و شبتون هم بخیر”.
Eternal Sunshine of the Spotless Mind
۱. درخشش ابدی یک ذهن پاک (۲۰۰۴)
در حالی که او بیشتر دهه ۹۰ را صرف کمدیهای معمول خود کرده بود، کسی نمیتوانست حدس بزند او با یکی از بازیگران برتر نسل خود در درامی شگفتانگیز و موردتقدیر تمام منتقدان درباره طبیعتِ عشق و حافظه همکاری کند؛ اما این دقیقاً همان کاری بود که او در «درخشش ابدی یک ذهن پاک» انجام داد. او پا به پای کیت وینسلت Kate Winslet در یکی از غیرمعمولترین و چشمنوازترین فیلمهای اوایل دهه دو صفر شرکت جست. این فیلم عجیب که نیمه کمدی نیمه علمی تخیلی ـ عاشقانه است برنده جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی (چارلی کافمن) Charlie Kaufman شد و در بسیاری از نظرسنجیها در بالای لیست بهترین فیلمهای دهه دو صفر قرار دارد. “نمی دونم چرا من عاشق هر دختری میشم که باهام خوب حرف میزنه و یه کم محبت میکنه”
منبع: بلاگ نماوا
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com