به گزارش بولتن نیوز، آیتالله سید ابوالحسن مهدوی ظهر امروز در غدیریه اصفهان با بیان اینکه سوره فجر را به اعتبار آیه آخر (یـایتها النفس المطمـئنة...) که خطاب به نفوس مطهره است سوره امام حسین (ع) مینامند.
وی با بیان اینکه باید دعا کنیم که در زمان از دنیا رفتن به این آیه مفتخر شویم، افزود: اطمینان نفس بالاترین کمالی است که یک انسان میتواند با شهادت خود و درجات والایی که قبل از شهادت دارد پیدا کند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه انسان آفریده شده که به این هدف برسد و در واقع مقصد ما همین نفس مطمئنه است، گفت: زمانی که نفس مطمئن شد دیگر انسان چیزی نخواسته چون او نمیخواهد از کمال منفک شود.
وی با اشاره به حالات مختلف نفس بیان کرد: نفس حالتهای متعدد و صفات گوناگونی دارد، نفس مطمئنه نه امر به گناه کرده و نه ملامت میکند، نفس مطمئن در واقع به مقصد رسیده است، معنای ساده آن نفسی است که به وجود پروردگار اطمینان پیدا کرده است.
آیتالله مهدوی خاطرنشان کرد: خداوند با چشم دیده نمیشود و عقل ما نیز میگوید که خالق نباید مجسم شود که اگر مجسم شد نیاز به جزء پیدا میکند، بنابراین موجودی که احتیاج به جزء پیدا میکند غنی نیست، در حالی که خداوند ما غنی است و محتاج به هیچ صفتی نیست.
وی افزود: خداوند ما سبحان است پس عظیم و اعلی است، زمانی که موجودی اینگونه اعلی و عظیم شد ما نیز حمد او را به جا می آوریم و آن خداوند خالق است.
امام جمعه موقت اصفهان اظهار داشت: زمانی که انسان عقیده خود را به صددرصد رساند و به یقین رسید و این اعتقاد با دیدن همراه شد یعنی علم الیقین به عین الیقین تبدیل شده است، پس عین الیقین همان مرحله اطمینان است.
وی بیان کرد: بنده در کتاب ایمان مراحل بعد از اعتقاد به خداوند را شرح دادهام، گفت: مراحل هفتگانهای دراصول کافی گفته شده تا جایی که انسان خداوند را با تمام وجود میبیند، زمانی که این اتفاق رخ داد انسان آرام میشود و آن نتیجه نفس مطمئنه است.
آیتالله مهدوی گفت: امام علی (ع) میفرمایند «من عبادت نکردم خدایی را که ندیدهام.» این جمله یعنی از ابتدا خداوند را با بصیرت و با چشم دل دیدم و این اعتقاد همان اطمینان است.
انتهای پیام/
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
---
خداوند در قرآن کریم و جود تواناییهای فراطبیعی فراگیر همیشگی مستقل نزد افراد زنده ی بندگان از جمله مقربان در گاه الهی مانند پیامبر (ص) و اهل بیت آن حضرت (ع) را بارها بگونه ای آشکار و رسا و قاطعانه نفی کرده است چه رسد نزد بندگان مرده.
تصور برخورداری همیشگی بندگان از جمله بندگان مقرب خدا از ویژگیهای فراطبیعی مذکور سرچشمه دیرینه در تخیلات بی پایه ی بشر دارد و در وحی الهی از جمله در قرآن کریم و در اصول استدلال علمی عقلی هیچ پایگاه استواری ندارد و تصور پوچ است.
بلحاظ حد و مرزهای دین داری قرآنی داشتن چنین تصوری و پایبند ماندن بر آن چون یک نوع هم تراز کردن خداوند توانای مطلق یکتای جهان آفرینش با بندگان بی نهایت محدود به همه ی ناتوانیها است ظلم بزرگ در حق خداوند یکتا است و بنا به حکم غیر قابل انکار قرآنی خداوند گناه کبیره ی نابخشودنی است.
قرآن کریم معجزات اندکی را که به دست برخی از پیامبران در زمان زندگی آنان تحقق یافته اند کار منحصر به خداوند معرفی کرده و خود این بنگان هیچ گونه دانش و اراده ی مستقل و هیچ توان دخل و تصرف مستقلی در آنها نداشته اند.
بنا بر آنچه گفته شد هیچ آفریده ای را توان معجزه آفرینی با اراده ی مستقل شخصی خود نیست و اذن خداوند در این زمینه به چند بنده مقرب که خود هیچ آگاهی به چگونگی تحقق کلیات و جزئیات موضوع آن نداشته اند بنا به علم و حکمت مطلق خداوند و بنا به تاکید قرآن موردی بوده و هیچ دلیل قرآنی و عقلی بر فراگیر و همیشگی و مطلق بودن این اذن وجود ندارد.
خداوند حرکت زندگی تمام آفریدگان جهان را به قوانین طبیعی که آنها را در قرآن کریم سنت الهی تغییر ناپذیر نامیده موگول کرده است و به بشر با ابلاغ کلیات اندکی از احکام چگونگی روال طبیعی بی زیان تحقق این ای قوانین وسنت را آموزش دادده است.
نا درست انجام گرفتن این قوانین و سنت طبیعی خداوند نتیجه ی نا فرمانی یا نا آگاهی بشر به چگونگی انجام خدا پسندانه ی این احکام اندک است.