حسین قدیانی و بسیاری همچون او بر اساس کدام حقوق شهروندی حق انتقاد از یک مسئول جمهوری اسلامی را که می بایست از وی انتظار اظهارنظرهای صحیح و در چهارچوب نظام داشت، ندارند؟!
گروه سیاسی _ سید محسن عبدالهی: شب گذشته در حال نگاهی گذرا به فضای مجازی بودم که ناگهان با یک خبر ناراحت کننده رو در رو شدم. در آن خبر آمده بود که حسین قدیانی، نویسنده انقلابی به علت شکایت شهیندخت مولاوردی به 6 ماه حبس محکوم شده است.
به گزارش بولتن نیوز، اینکه نگارنده چه موضعی نسبت به قدیانی دارد آن چنان اهمیتی ندارد ولی برای آگاهی آن دسته که احتمالا نویسنده را متهم به سیاسی بازی و طرفداری از هم گروهی می کنند، بد نیست روشنگری نمایم. میان من و حسین قدیانی نه تنها رفاقت و آشنایی وجود ندارد، بلکه اتفاقا در فضای مجازی نیز چندین بار با یکدیگر بحث داشته ایم و در نهایت هر دو صفحه اینستاگرام یکدیگر را مسدود کرده ایم. به برخی از مواضع و واکنش های او نیز نقدهایی تند وارد می دانم. اما اینجا اتفاق دیگری رخ داده است که نباید در قبال آن سکوت کرد.
در سال 96 شهیندخت مولاوردی که دستیار ویژه رئیس جمهور در امور حقوق شهروندی بوده و همچنان نیز در این سمت مسئولیت دارد، اظهارنظری درباره زیارت اربعین انجام داد که با واکنش های بسیاری همراه گشت. حسین قدیانی در صفحه اینستاگرام خود و برای چند ساعت متنی در پاسخ به مولاوردی منتشر کرد که از سر جوش و خروش غیرتمندانه وی نسبت به منحرف کردن اذهان از حماسه اربعین و سیاه نمایی مولاوردی برآمده بود.
همین انتشار پست چند ساعته موجب شد که دستیار ویژه حسن روحانی در امور حقوق شهروندی، حقوق شهروندی و حق اعتراض یک شهروند را از وی سلب و علیه قدیانی اقدام به شکایت نماید. و جالب آن که وی نه از جیب خود بلکه برای بستن دهان منتقد که زمانی از آن به خدا پناه می بردند و شعارهای فضایی سر می دادند، از طریق معاونت حقوقی نهاد ریاست جمهوری اقدام به شکایت می کند. طی دو سال گذشته روند رسیدگی به دادگاه قدیانی ادامه داشت تا در نهایت به موجب حکم دادگاه تجدید نظر، حسین قدیانی محکوم به گذراندن 6 ماه حبس شد.
جدا از اینکه آن پست قدیانی اتفاقا در خاطر نگارنده مانده است و تند و تیز بودن آن هم غیر قابل انکار است، اما توهینی که به موجب آن چنین رفتاری را از طرف معاون سابق رئیس جمهور و دستیار ویژه کنونی وی شاهد باشیم، صورت نگرفته بود. افزون بر آن روزانه هزاران نفر در همین فضای بی در و پیکر مجازی به ارزش های نظام و مقدسات اسلام توهین می کنند و هر متنی را منتشر می کنند. چرا رگ غیرت مولاوردی و معاونت حقوقی ریاست جمهوری برای آن مسائل به جوش نیامد؟!
حسین قدیانی و بسیاری همچون او بر اساس کدام حقوق شهروندی حق انتقاد از یک مسئول جمهوری اسلامی را که می بایست از وی انتظار اظهارنظرهای صحیح و در چهارچوب نظام داشت، ندارند؟! آیا با چنین رفتاری از سوی دستیار ویژه رئیس جمهور صحبت از پناه به خدا از بستن دهان منتقد و زنده باد مخالف من و حقوق شهروندی بیش از یک مسخره بازی بی معنا نخواهد بود؟! با چنین اتفاقی به نظر می رسد اساس وجود چنین سمتی نیز از بین رفته است و حسن روحانی بهتر است که هر چه زودتر چنین جایگاهی را ملغی کند زیرا ادامه فعالیت مولاوردی در مقام دستیار امور شهروندی تنها باعث هدر رفتن بیت المال برای حقوق دادن به فردی می شود که از اساس حاضر به شنیدن صدای یک شهروند عادی آن هم در فضای اینستاگرام نیست.
و یک نکته که بد نیست در پایان گفته شود. اگر مولاوردی از یک فرزند شهید رسانه ای انقلابی و بابت انتشار متنی انتقادی در فضای مجازی و صفحه اینستاگرام شخصی بر آشفته می شود و شکایت می کند و حکم حبس وی را نیز دریافت می کند، چگونه است که احدی با خود مولاوردی بابت لایک کردن پست جرثومه فسادی همچون معصومه علینژاد کاری ندارد؟! مگر نه اینکه علینژاد عامل آمریکا و یک ضدانقلاب تابلو دار است؟! لایک وی توسط معاون سابق و دستیار ویژه فعلی رئیس جمهور ایران نشانگر کدام موضع مولاوردی است و چه مجازاتی خواهد داشت؟! و حتی اگر فرض را بر این بگیریم که به قول خود مولاوردی اتفاقی لایکی بر پست علینژاد زده شده است، آیا باز هم می توان اظهارنظر های ساختارشکنانه وی را اتفاقی دانست و در قبالشان تنها سکوت کرد؟!
؟ پس باید بعد از این خانم که همیشه در جهت منافع متخاصمین با انقلاب و اسلام در داخل و خارج حرکت میکند مد نظر قاضی نباشد؟!
پس چرا مدعی العموم قوه قضائیه علیه توهین هایی این خانم منحرف و اسلام ستیز بر اسلام و مردم مسلمان وا داشته هرگز عکس عملی نداشته؟!
مگر عضو دولت نا محبوب و پر مسئله و مشکوک بنفش بودن منصونیت قضایی تحت هر شرایط را تضمین میکند؟!
جناب آقای روحانی!
قسم به خون سیدالشهدا فردی چون من هرگز از فردی چون شما و شرکایتان آنهم نه بابت "رفتار مجرمانه" بلکه برای بیان حق عذرخواهی نمیکند! قدرمسلم سخنان شما دربارهی سپاه در ۲ مقطع قبل و بعد از انتخابات هرگز نمایش صدق در سخن نبود! و معالاسف هنوز هم سخناننتان بسی متغیر است! در آخرین نمونه، هنوز ۲۴ ساعت نگذشت که حضرتعالی از موضع عکس کوتاه آمدید! سئوال اینجاست؛ از چه چیزی باید عذر بخواهم؟! از بیان حقیقت؟! الغرض! این شکایت را و نیز این حکم را چون مدالی زرین بر گردن میآویزم و در محضر خداوند به خود میبالم که دولت لیبرال شما با کارنامهای ضعیف و خفیف که مایهی آبروریزی جریان تَکراری حامی شما بوده، شاکی این قلم است! شما زندان رفتن حسین قددیانی را شاید ببینید ولی هرگز حتی در عالم خواب هم شاهد عذرخواهی من از خودتان نخواهید بود! صدالبته به کرات نشان دادهام که هیچ وقت اهل قهرمانبازی نبودهام و به وقت ضرورت، فراری از عذر و عذرخواهی نبودهام اما من در دین امام احرار عالمم که سرش از بدن جدا شد ولی زیر بار حرف_زور نرفت! به معاونت حقوقیتان این مهم را گوشزد کنید که حسین قدیانی آزادهتر از آن است که از حسن روحانی معذرت بخواهد! در نهایت، توصیه میکنم شما را به پرهیز از حاشیه و پرداختن به متن! یعنی به کار! کاش از زندان رفتن ما نانی برای این مردم عزیز و شریف، گرم میشد که خود داوطلبانه روانهی محبس میشدم! و اما همه میدانند که این چیزهای آمده در متن تجدیدنظرخواهی معاونت حقوقی نهاد ریاستجمهوری، بهانهای بیش نیست! هدف اصلی شرکای شما آن است که اینجانب، زبان را قفل کنم و از دردهای این ملت شهیدپرور ننویسم و یا ناظر بر ترسی موهوم، از مهر و محبت و عشقم به امین آمال و آلام مردم؛ خامنهای حکیم بکاهم اما حتم کنید که این آرزو را به گور خواهند برد شرکای شما! شجاعانه و بیهیچ هراسی از شما و شرکا هنوز هم معتقدم که دولتمرد یا دولتزنی که محیط زیست خدمت را اِشغال کند ولی برای مردم کار نکند، از آنجا که بازیافت نمیشود، قطعا مقامی دون از آشغال دارد! در هر دولتی ولو دولت حزباللهی، این حکم صادق است!
از چه برآشفتهاید؟!
بارها شما دم از رفراندوم زدهاید! کاش همین گزاره را به رفراندوم بگذارید و از آحاد ملت، نظرخواهی کنید که آیا سخن مرا قبول دارند یا نه! و هیچ واهمهای ندارم این نظرسنجی فقط در میان رأیدهندگان به شما انجام شود! و با وجود آنکه حکم اخیر را مصداق بیعدالتی میدانم لیکن در برابر قانون سر تعظیم فرود میآورم! اما قانون، نه شما!
لطفا چنانچه راهکاری برای یاری ایشان و دکتر حسن عباسی عزیز در برابر فشارهای ناجوانمردانه وجود دارد لطفا اطلاع رسانی نمایید.
متاسفم که در کشور اندک معاندانی که به ساحت اسلام و انقلاب انواع توهین ها و افتراها و تهمت ها را از قلم مزدور و حلقوم کثیف و معاند خود خارج میکنند تحت محاکمه قرار نمیگیرند اما نیروهای ارزشی به مدد الیگارشی زر و زور اصلاح طلبان و دولت بنفش شان یکی یکی به زندان محکوم میشوند آنهم در آستانه انتخابات که بوجود این نیروهای ارزشی برای آگاه سازی جامعه از عملکرد نفوذیان و معاندان اصلاح طلب نیاز مبرم است، بهر صورت اینکه از نیروهای ارزشی حمایت نشود امری زشت و نوعی خیانت به این مردان مرد و مومنین راستین به انقلاب و اسلام است.