گروه اجتماعی- فهیمه طباطبایی: اگر در گذشتههای نه چندان دور، قبولی در مقاطع کارشناسی و حتی کاردانی دانشگاهها، برای خیلی از دانشآموزان ایرانی رؤیای غیرقابل تعبیر بود، حالا چند سالی هست که حتی تحصیل در مقطع ارشد و دکتری هم دیگر یک آرزو نیست.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از همشهری، برای خیلی از رشتههای ارشد و دکتری در بسیاری از دانشگاهها، کافی است که صرفا بهعنوان یک داوطلب در کنکور شرکت کنید و با کمترین نمرات (و حتی نمرات منفی)، در آزمون قبول و در مقطع ارشد و دکتری دانشگاههای دولتی و آزاد مشغول تحصیل شوید. قبولی در نوبت روزانه دانشگاههای دولتی طراز اول اگر چه همچنان بسیار سخت است ولی اگر ممکن نشد، پذیرفته شدن در پردیس خودگردان همان دانشگاهها بهاحتمال زیاد برایتان مقدور خواهد بود، به شرطی که بتوانید از پسِ شهریههای بالای آن برآیید. البته اگر پردیس دانشگاه دولتی هم نشد، دانشگاه غیرانتفاعی و دانشگاه آزاد هستند و کارتان را راه میاندازند. خلاصه اینکه این روزها بیشتر داوطلبان تحصیلات تکمیلی با تلاش بسیار کم میتوانند تا مقطع دکتری ادامه تحصیل دهند.
قبولی در دکتری با نمره منفی
افزایش پذیرش دانشجو در مقطع ارشد و دکتری با افزایش ظرفیت در دانشگاههای دولتی و آزاد، پیام نور و غیرانتفاعی در همه این سالها ادامه داشته و حتی دانشگاههای مهمی همچون دانشگاه تهران، علامه طباطبایی، شهید بهشتی و... با ایجاد پردیس دانشگاهی خودگردان و دریافت شهریههای نسبتا زیاد، اقدام به جذب دانشجوی مازاد به ظرفیت معمول خود، میکنند. مثلا در سالجاری درصد یکی از داوطلبان کارشناسی ارشد در مهندسی برق که مجاز به انتخاب رشته در دانشگاه دولتی شده اینگونه است:« زبان منفی یک درصد، ریاضیات منفی 15.3درصد، مدارهای الکترونیکی 12.8درصد، الکترونیک 15.6درصد، ماشینهای الکتریکی منفی 8درصد، سیستمهای کنترل خطی منفی 11.1درصد، سیگنالها منفی 22درصد، الکترو مغناطیس منفی 3درصد و مقدمهای بر مهندسی پزشکی منفی 16.6درصد». همچنین سال گذشته چند کارنامه از پذیرفتهشدگان مرحله اول آزمون دکتری در رسانهها و فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد افرادی توانستهاند با درصدهای پایین و حتی منفی در رشتههایی همچون اقتصاد، مهندسی پزشکی، جغرافیا و برنامهریزی روستایی یا مهندسی عمران پذیرفته شوند.
10برابر شدن تعداد دانشجویان دکتری
براساس آمار مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، تعداد دانشجویان کارشناسی ارشد، دکتری حرفهای و دکتری تخصصی در کمتر از 10سال در دانشگاههای دولتی 6.3برابر شده است. مجموع تعداد پذیرفتهشدگان کارشناسی ارشد، دکتری حرفهای و دکتری تخصصی در سال تحصیلی 89-88، 65هزار و 53نفر بوده است که در سال تحصیلی 97-96به 415هزار و 909نفر افزایش پیدا کرده است. طبق این آمارهای رسمی تعداد پذیرفتهشدگان کارشناسی ارشد طی سال 89-88 تنها در دانشگاههای دولتی 50هزار و 358نفر بوده که در سال 97-96 به 258هزار و 169نفر رسیده یعنی 5.1برابر شده است. همچنین طبق همین آمارها تعداد دانشجویان دکتری حرفهای در سال 89-88 در دانشگاههای دولتی 6هزار و 656 نفر بوده که در سال 97-96 با بیش از 10 برابر رشد به 71هزار و 609نفر رسیده است. علاوه بر این تعداد دانشجویان دکتری تخصصی هم در کمتر از 10 سال گذشته بیش از 10برابر رشد داشته است تا جایی که تعداد دانشجویان پذیرفته شده در این مقطع در دانشگاههای دولتی از 8هزار و 39نفر در سال 89-88 به 86هزار و 131نفر در سال 97-96 رسیده است. این آمارهای رشد، تنها مختص دانشگاههای دولتی است، در شرایطی که در سالهای گذشته تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای آزاد و غیردولتی نیز چندین برابر شده است که آمار دقیق و رسمی از آنها وجود ندارد.
افزایش تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی از چه زمانی شروع شد؟
افزایش ظرفیت دورههای تحصیلات تکمیلی از سال1387 کلید خورد، زمانی که محمد مهدی زاهدی، وزیر وقت علوم، تحقیقات و فناوری از تصمیم این وزارتخانه برای افزایش 20درصدی ظرفیت پذیرش مقطع کارشناسی ارشد دانشگاههای دولتی خبر داد و گفت: «اولویت اجرای شیوه آموزشی پذیرش دانشجوی ارشد در 10دانشگاه برتر است که درصورت فراهم بودن شرایط تا 14دانشگاه نیز افزایش خواهد یافت. در عین حال رشتههای جدید بسیار زیادی برای نخستین بار تعریف شده است که این موارد باعث خواهد شد در مجموع حداقل 20درصد افزایش ظرفیت داشته باشیم.»
زاهدی این را هم گفت که «دانشگاهها علاوه بر پذیرش دانشجوی ارشد در دورههای آموزشی و پژوهشی (همانند گذشته) در ظرفیت جدیدی دانشجوی ارشد آموزشی نیز پذیرش میکنند و ظرفیت آموزشی و پژوهشی آنها تغییری نخواهد کرد. این روند جدید پذیرش قطعا باعث تقویت روند تولید علم خواهد شد.» پس از زاهدی، کامران دانشجو وزیر بعدی علوم نیز همین رویه را ادامه داد و ظرفیت پذیرش دانشجو در تحصیلات تکمیلی را افزایش داد. او سال90 در نشست مشترک روسای دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور گفت: «وزارت علوم باید با رعایت استانداردهای لازم، سرعت روند توسعه تحصیلات تکمیلی را ادامه داده تا پاسخگوی متقاضیان باشد. دولت قصد دارد تحصیلات تکمیلی را در شهرستانها نیز گسترش دهد. روند رشد دانشگاههای شهرستانها و همچنین ارتقاء و ماندگاری اعضای هیأت علمی با تاسیس دورههای تحصیلات تکمیلی بهتر میشود.» او درباره افزایش پذیرش در مقطع دکتری هم گفت: «روسای دانشگاهها باید ظرفیت پذیرش دانشجوی دوره کارشناسی ارشد و دکتری را افزایش دهند. موضوع حائز اهمیت، تحول در آموزش عالی است و در این راستا راهاندازی دورههای دکتری پژوهشی، مسیر حرکت را متحول میکند و با استفاده از این روش و نیز افزایش ظرفیت پذیرش در دورههای دکتری میتوان به جای گسیل دانشجویان به دیگر کشورها، ظرفیت پذیرش دانشجوی دکتری را هر سال به 15 تا 20هزار نفر در کشور برسانیم که در این خصوص اراده مسئولان دانشگاه مهم است.»
کاهش تقاضا در کارشناسی؛ افزایش پذیرش در تحصیلات تکمیلی
فاطمه سرشتی، کارشناس آموزش عالی در اینباره به همشهری میگوید: «متأسفانه کاهش تقاضا در مقطع کارشناسی باعث شد که مسئولان وزارت علوم تصمیم بگیرند برای پرکردن صندلیهای خالی دانشگاهها بهویژه در مراکز غیرانتفاعی و آزاد، ظرفیت پذیرش در تحصیلات تکمیلی را افزایش دهند. این تصمیم باعث پایین آمدن کیفیت آموزش در این دو مقطع شد و آسیب بزرگی را به نظام آموزش عالی زد.»
وی افزود: «اتفاق بدتر وقتی رخ داد که برخی از دانشگاههای تراز اول کشور همچون دانشگاه تهران، علامه و شهید بهشتی برای درآمدزایی، پردیس راهاندازی کردند. به این ترتیب برخی داوطلبان با تلاش علمی کمتر در این پردیسها پذیرفته شدند و در کنار دانشجویان تراز اولی نشستند که 4سال در مقطع کارشناسی تلاش کرده و درس خوانده و در آزمون نمره خوبی گرفته بودند و مدرکی معادل آنها گرفتند. این رویه ناعادلانه هنوز هم ادامه دارد و هر سال ضربههای بدتری را به نظام آموزش عالی کشور وارد میکند.
البته مسئولان وزارت علوم در دولت یازدهم و دوازدهم بارها نسبت به این رویه غلط در پذیرش دانشجو انتقاد کرده و خواهان تغییر رویه در این زمینه شدند. اما کماکان دانشگاهها بهخصوص در بخش غیردولتی به پذیرش بالا و بدون ضابطه خود ادامه میدهند و پردیسهای دانشگاههای دولتی نیز فعالیت خود را ادامه میدهند.»
تحصیلات تکمیلی برای پر کردن صندلی دانشگاهها
حمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی درباره نظارت مجلس روی این اقدام وزارت علوم گفت: «ما در اینباره برنامه ششم توسعه را داریم که متأسفانه دولت به آن عمل نمیکند و ما شاهد هستیم که دانشگاهها صرفا چون هیأت علمی زیاد و صندلی متعدد دارند، اقدام به جذب دانشجو در دوره ارشد و دکتری میکنند.
وی با بیان اینکه وزارت علوم نقشه آمایش سرزمین ندارد و نمیداند که نیازهای کشور در صنعت، کشاورزی و خدمات چیست و کجاست، افزود: «آنها میدانند که فارغالتحصیلان دانشگاهها بیکار خواهند ماند و این را هم میدانند که این دانشجویان چه بسا اگر مدرک نداشتند، مفیدتر بودند و شغل پیدا میکردند اما باز هم تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها را گسترش میدهند.»
او با تأکید بر اینکه کشور به این تعداد دانشجوی ارشد و دکتری نیاز ندارد، اظهار داشت: «هدف متأسفانه پرکردن فضای دانشگاه و ساعات تدریس هیأت علمی است که نهتنها مشکلی از کشور حل نمیکند بلکه مسائل متعددی را نیز بهوجود آورده. دانشجویی که با مدرک پایین میتوانست در شهر یا روستای خودش کشاورزی و دامپروری کند یا به کسبوکار معمولی دیگری مشغول شود، حالا با مدرک ارشد و دکتری دیگر راضی به انجام چنین کارهایی نیست و آن امکان شغلی را هم از دست میدهد.»
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینکه بارها و بارها این نکات را در جلسات متعدد چه در داخل مجلس و چه در وزارت علوم، به مسئولان یادآور شدیم و از آنها خواستهایم که به قانون برنامه ششم توسعه پایبند باشند، تأکید کرد: «ولی آنها در اکثر مواقع اینطور به ما پاسخ میدهند که اتفاقا نمایندگان برای کسب رأی در حوزه انتخابی خود، دنبال توسعه دانشگاهها در مراکز استانشان هستند اما همیشه اینطور نیست و حرف بسیاری از نمایندگان مجلس این است که چرا برخی رشتهها مانند دامپروری، کشاورزی و صنایع دریایی در تهران تدریس میشود مگر فارغ التحصیلان قرار است در تهران کار کنند؟ نمایندگان میگویند که چنین رشتههایی را به استانهای دیگر منتقل کنید که امکان اشتغالزایی و کارآفرینی در آنجا هست ولی مسئولان وزارت علوم دنبال آن هستند که صورت مسئله را پاک کنند.»
افزایش ظرفیت پذیرش در مقاطع تحصیلات تکمیلی، چه بهدلیل پرکردن صندلیهای خالی دانشگاهها انجام شده باشد، چه با انگیزه درآمدزایی یا هر دلیل و انگیزه دیگری، به زعم کارشناسان کاهش کیفیت آموزش عالی در کشور را بهدنبال داشته و سبب افت اعتبار مدارک دانشگاهی شده است. آنها میگویند: افزایش فارغالتحصیلان دورههای تحصیلات تکمیلی، بدون برنامهریزی برای ارتقای کیفیت آموزش در دانشگاه و مهمتر از آن، بدون پذیرش براساس نیازهای صنعت و بازار کار، صرفا سطح مدرک دانشگاهی جامعه بیکاران را افزایش میدهد و گرهی از مشکلات کشور را باز نمیکند.
لشکر فارغالتحصیلان دکتری و کارشناسی ارشد بیکار
محمدرضا ظریفیان ـ معاون اسبق وزیر علوم
برای بررسی مسئله افزایش بیرویه پذیرش در تحصیلات تکمیلی، باید به تاریخچه عملکرد وزارت علوم در اواسط دهه80 شمسی برگردیم؛ آنجا که وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دولت دهم تصمیم گرفت در همه زیرنظامهای آموزش عالی اعم از دانشگاه دولتی، آزاد، غیرانتفاعی، پیام نور و جامع علمی کاربردی دست به توسعه فضا، افزایش هیأت علمی و دانشجو بزند و جامعه را تشویق به گرفتن مدرک در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری کند. دقیقا بعد از این تصمیم بود که ما با گسترش بهشدت کمّی دانشگاهها مواجه شدیم بدون آنکه هیچ نقشه آمایش سرزمین تهیه شده باشد که نیازهای کشور در بحث اشتغال را نشان دهد. نتیجه هم این شد که ظرف 8سال، تعداد 2میلیون و 300هزار دانشجو به 4میلیون و 500هزار دانشجو رسید. همچنین تعداد دانشگاههای دولتی که طی 80سال به 67 باب رسیده بود، به یکباره به 160مورد افزایش پیدا کرد. تعداد دانشگاههای غیردولتی نیز از 80 به 350عدد رسید و دانشگاه پیام نور نیز در همه مراکز استانها تاسیس شد. این گسترش بدون پشتوانه و ضابطه، بیسابقه بود و حاصلی جز ارائه آمارها و اعداد نجومی در جلسات و محفلهای سیاسی از سوی مدیران وقت و تعریف و تمجید از افزایش تعداد دانشجو و بهاصطلاح خودشان توسعه علم نداشت. این در حالی بود که نظام آموزش عالی آسیبهای بسیار جدی و جبرانناپذیر بهخصوص در تحصیلات تکمیلی دید که تا سالهای سال جبران آن ناممکن خواهد بود. بهطور نمونه، اگر کلاسهای کارشناسی ارشد تا آن زمان با 5 تا 7 دانشجو برگزار میشد و استاد فرصت پیدا میکرد که با تکتک دانشجویان ارتباط برقرار کند و بر فعالیت پژوهشی آنها نظارت دقیق داشته باشد، یکباره به کلاسهای 20 تا 25نفره تبدیل شد که استادان نمیتوانستند بر همه پایاننامهها آنطور که باید نظارت کنند. همچنین در این بازه زمانی پردیسهای دانشگاههای دولتی ایجاد شدند که با دانشگاه آزاد اسلامی رقابت کنند. در طرف مقابل هم به بسیاری از مراکز دانشگاه آزاد در شهرستانها مجوز پذیرش دانشجو در تحصیلات تکمیلی داده شد و همه این اتفاقات در حالی رخ داد که هیچیک از این دانشگاهها، امکانات دانشگاهی و مهمتر استادان معتبر و کارکشته هیأت علمی را نداشتند و نتیجه این شد که طی 8سال، 10هزار دانشجو از این مراکز مدرک دکتری گرفتند؛ رقمی 2.5برابر کشور ژاپن و این در حالی است که نسبت پژوهش به تولید ناخالص ملی ما 1.5برابر این کشور است. از سویی، سایتهای دانشگاهی ما طی این سالها به 2هزار و 700 مورد رسید که به اندازه سایتهای دانشگاهی کشور چین است که چندین برابر ما جمعیت دانشجویی دارد. همچنین این افزایش بیمهار پذیرش دانشجو، هیأت علمی و ساختمانها حاصلش این شد که دولت نتوانست هزینه چنین فضای گستردهای را بپردازد و آن را مدیریت کند و در نهایت پدیدههای عجیبی همچون سرقت علمی و پایاننامه تقلبی هم بهدنبال آن شکل گرفت که امروز معضل جدی محافل علمی و دانشگاهی است. از سوی دیگر همه میدانیم تحصیلات تکمیلی متکی به پژوهش است و تعداد دانشجویان آن ارتباط مستقیمی با پژوهش دارد که این نسبت هماکنون بهطور کلی نادیده گرفته شده و به مدرکگرایی تقلیل پیدا کرده است. حتی اگر فرض بگیریم که کیفیت آموزش هم بالا باشد، باز هم ما به این تعداد دانشجو نیاز نداریم، چون فقط به لشکر فارغالتحصیلان بیکار، تعداد دیگری اضافه میکنیم. وزارت علوم در سالهای گذشته تلاش کرد که با پدیده مدرکگرایی و مدرکفروشی مقابله کند و تا حدودی هم توانسته که این مسئله را در دانشگاههای دولتی حل کند اما شاهد آن هستیم که دانشگاه آزاد و مراکز غیرانتفاعی هنوز دچار اغراق در حوزه پذیرش دانشجو هستند و از موضع اشتباه خود کوتاه نمیآیند. بهنظر من شورایعالی انقلاب فرهنگی باید در این موضوع ورود کند و بسیار جدی و حساس به عملکرد این دانشگاهها بپردازد، شاید با این روش بتوان مقابل این پدیده شوم ایستاد.
تعداد دانشجویان دکتری حرفهای دانشگاه دولتی از 6656 نفر در سال 89- 88 به 71هزارو609 نفر در سال 97-96 رسیده است
تعداد دانشجویان دکتری غیرحرفهای دانشگاه دولتی از 8039 نفر در سال 89- 88 به 86 هزار و 131نفر رسیده است
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
تعداد دانشگاه ها:
آمریکا 280 دانشگاه
آلمان 412 دانشگاه
انگلیس 291 دانشگاه
ایران 2596 دانشگاه !!!!؟؟؟