به گزارش بولتن نیوز، ابتدای سال جاری بود که کشور با حادثه سیل روبهرو شد که حجم و گستردگی خسارتها و وسعت وقوع آن در کشور و حتی در منطقه بیسابقه بود. در چنین شرایطی که به مزارع، منازل، کسب و کارها، تأسیسات شهری و غیره خسارتهای عمدهای وارد میشود (حال حادثه سیل باشد یا زلزله و …) لزوم استفاده از بیمه برای جبران خسارتهای شخصی و عمومی بیش از پیش مطرح میشود. حال پرسش این است آیا در کشور آنچنان که باید و شاید به بیمه توجه میشود یا خیر؟
صراحتاً باید گفت که نگاه ما به بیمه؛ چه بیمه حوادث و چه بیمههای انفرادی و حتی بیمههای اجباری نوعی «نگاه انفعالی» است؛ یعنی نگاهی فعالانه، مشتاقانه و مطالبهگر نیست. مردم ایران بیمه را از این جهت میخواهند که برایشان الزاماتی قانونی وجود داشته باشد (به شکل سلبی) و یا اینکه در مواقعی الزامات اجتماعی متصور افراد شود. یعنی کمتر پیش میآید که مردم احساس خطر کنند و مابهازای آن برای جلوگیری از آسیب اقدام کنند. به دلیل همین روحیه غیر مشتاق مشتری، از سوی شرکتهای بیمه اهتمام لازم برای فروش بیمههای حوادث و بلایای طبیعی دیده نمیشود. نه تبلیغی میشود و نه راهنمایی خاصی انجام میپذیرد و نه حتی تاکنون مدلهای فروش ویژه و متنوعی به مردم (مشتری) از سوی بیمهها ارائه شده است. در کشور شاهد این امر میتوان بود که بعد از بلایای طبیعی در یک بازه زمانی معین و کوتاهمدت، اشتیاقی از روی اضطرار برای بیمهشدن (در انواع مختلف آن) به وجود میآید. اما پس از مدتی که آبها از آسیاب میافتد، آش همان است و کاسه همان. بلایا و خطرات طبیعی و غیرطبیعی هم کار خود را میکنند؛ به همین دلیل عملکرد شرکتهای بیمه با توجه به رویکرد جامعه و فرهنگ مردم، رضایتبخش نبوده است.
دلیل آن هم عدمتمایل مردم از سویی و نداشتن تنوع و تبلیغات نامناسب بیمهها از سوی دیگر است. یعنی یک سیکل معیوب دوسویه از جانب مردم (مشتری) و بیمهگر است. اینکه ابتدا باید فرهنگسازی رخ بدهد، بعد اشتیاق ایجاد شود و یا اینکه ابتدا باید خطر و بلایا به سراغ بیایند تا از شرکتهای بیمه برای پوشش بیمهای استمداد شود، همان دعوای فلسفی اول مرغ بود یا تخم مرغ؟ است که هیچ نتیجهای دربر نخواهد داشت. اما در سیل اخیر آنچه رخ داده، این است که عملکرد شرکتهای بیمه در پوششدادن ریسکها و بلایای طبیعی مطلوب نبوده و نیست. از سویی، عملکرد جامعه نیز در اقبال خرید پوششهای بیمهای و پوششهای ارزانقیمتی که صنعت بیمه ارائه میکند قطعاً مطلوب و مورد توجه نبوده است. برای پوشش و رفع این شکاف و تغییر فرهنگ، ضمن اذعان به اینکه تغییر فرهنگ یک ملت زمانبر و نیاز به تغییر دارد، باید گفت که در این راستا دستاندرکاران صنعت بیمه باید با ارائه احسن خدمات و ویژگیهای منحصربهفرد خود، آرامش و امنیت را به مردم هدیه دهند.
اما واقعیت این است که بیمه در سلسلهمراتب نیازهای مردم ایران در رده نیازهای ثانویه محسوب میشود، بر این اساس صنعت بیمه کشور در موقعیت بسیارشکنندهای قرار دارد، زیرا کاملاً به شاخصهای کلان اقتصادی وابسته است. یعنی نمیتوان از جامعهای که درآمد سرانه آن هر روز کمتر میشود، شاخص اشتغال در جامعه کاهش یافته و سرمایهگذاری وجود ندارد، انتظار داشت بخشی از درآمدی را که وجود ندارد به بیمه تخصیص دهند. بنابراین باید ابتدا یک بستر اقتصادی عادی را مفروض گرفت، در غیر این صورت هیچ برنامه کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدتی در بهبود صنعت بیمه و رغبت عمومی به آن جواب نمیدهد. حال با فرض بهبود شرایط اقتصادی به نظر میرسد بحث اول اجباریکردن و استفاده از روشهای سلبی برای روی آوردن مردم به بیمه باید در دستور کار مقامات و سازمانهای ذیربط قرار بگیرد. زیرا مسئله چندوجهی است و هم نهادهای ناظر نقش دارند، دولت و شرکتهای بیمه نیز نقشهای دیگری بر عهده دارند که باید همه این موارد درمجموع و در کنار هم دیده شوند و نقشی اساسی به صنعت بیمه در کشور اختصاص داده شود. نکته دیگر اینکه بیمه در تمام دنیا به استاندارد شدن زندگی و صنایع و خدمات و … کمک میکند که این نکته نیز در کشور مغفول مانده و باید بیمه نقش عمدهای در بالا بردن استاندارهای زندگی در کشور ایفا کند.
منبع:گفتمان
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com