قوجانی:«قهرمان داستان ما همچنان محمد جواد ظریف است که نشان داد همچنان برجام زنده و هنوز بود و نبودش در سیاست خارجی ایران مهم است.»
نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
به گزارش بولتن نیوز به نقل از کیهان، سردبیر ارگان کارگزاران دیروز در ویژهنامه پایان سال روزنامه سازندگی مطلبی را با عنوان «یک داستان محرمانه» منتشر کرده و آن را یک روایت ناگفته از استعفای ظریف عنوان کرده در حالیکه مطلب جدیدی از آن ماجرا را روایت نکرده.
قوچانی از آنجا که مقدمه مطلب را درامگونه نوشته، تلاش کرده از بازگشت ظریف و تصویر حضور روحانی، ظریف و واعظی در کنار یکدیگر در مراسم استقبال از نخستوزیر ارمنستان و چتر بالای سر روحانی در آن، به شیوهای نوستالژیک استفاده کند و عبارت «یک چتر برای سه نفر: رئیس، وزیر و رئیسدفتر» را برای آن بهکار برده، این در حالی است که چتر تنها بالای سر روحانی قرار گرفته بود!سردبیر سازندگی ظریف را یکی از قهرمانان ماجرای استعفایش دانسته و نوشته است: «قهرمان داستان ما همچنان محمد جواد ظریف است که نشان داد همچنان برجام زنده و هنوز بود و نبودش در سیاست خارجی ایران مهم است.»روزنامه مدعی اصلاحات قانون چندی پیش نوشت: «برجام یک نوزاد مرده بود.»
آفتاب تابان و فتح الفتوح مدعیان اصلاحطلبی که حیات و ممات کشور و مردم را به آن گره زده و گفته بودند با وجود آن تحریمها یکباره لغو و رونق اقتصادی پدید میآید، به نوشته خودشان به دوگانه بودن و نبودنش آن هم در سیاست خارجی رسیده است.
مطلب دیگر اینکه، استعفای ظریف در شرایطی رخ داد که جمهوری اسلامی ایران در جشن چهل سالگی به سر میبرد و در مسیر برقراری ثبات و امنیت در منطقه و مبارزه با فتنه تکفیر و حامیان منطقهای، غربی و آمریکاییاش بر بلندای پیروزی و اقتدار ایستاده است. خاصه اینکه این استعفا با سفر بشار اسد به تهران به منزله جشن پیروزی مقاومت همزمان بود که پس از 8 سال مقاومت در برابر ائتلاف کفر جهانی انجام شد و فرصتی دلچسب برای شیپورچیهای بیگانه فراهم کرد تا دستاوردهای شگرف انقلاب و نظام را به حاشیهای ببرند و با سوار کردن استعفای ظریف بر متن این پیروزیها، آن را نشانه ناکارآمدی نظام معرفی کنند!
اذعان روزنامه زنجیرهای به نچرخیدن چرخ کارخانهها در پسابرجام
روزنامه همدلی در گزارشی نوشت:«تولید در کشور رکود بیسابقهای را تجربه میکند. بیش از 60 درصد از واحدهای تولیدی تعطیل شده است و ما بقی نیز با 30 تا 40 درصد از ظرفیت خود مشغول به کار هستند».
یکی از وعدههای مهم روحانی در سال ۹۲، به کار انداختن چرخ کارخانهها در کشور بود. وی تاکید داشت که «هم باید چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ کارخانهها». در شرایط فعلی چرخ سانتریفیوژها با برجام از کار افتاد و به دلیل چیدن همه تخممرغها در سبد برجام و بیعملی ستاد اقتصادی دولت، چرخ کارخانهها نیز از حرکت ایستاده است.
دولت به جای فرش قرمز پهن کردن برای خارجیها به فکر داخل باشد
حجتالاسلام سیدرضا اکرمی نماینده پنج دوره مجلس شورای اسلامی در گفتوگویی با روزنامه آرمان ضمن انتقاد از دولت به دلیل نداشتن سخنگو به مدت هفت ماه اظهار داشته است دولت به جای فرش قرمز پهن کردن برای خارجیها برای تولیدکنندگان داخلی فرش قرمز پهن کند.
وی در این مصاحبه گفته است:«در شرایط کنونی در حدود هفت ماه است که دولت سخنگو ندارد و هنوز هیچدلیلی برای این مسئله وجود ندارد که چرا مسئولان دولت هیچکسی را بهعنوان سخنگو معرفی نمیکند. این در حالی است که اطلاعرسانی و تنویر افکار عمومی یکی از ضروریات غیرقابل انکار دولت آقای روحانی به شمار میرود. این انتقادی بوده که اغلب کارشناسان نسبت به دولت عنوان کردهاند و لزوم اطلاعرسانی دقیق را به دولت گوشزد کردهاند. هنگامی که دولت سخنگو ندارد و از تیم اطلاعرسانی قوی و تاثیرگذار برخوردار نیست فرصت برای مخالفان دولت فراهم میشود که اقدامات دولت را تخطئه کنند و دولت را در منظر افکار عمومی ناکارآمد و ناتوان جلوه بدهند».
اکرمی افزوده است:«نکته دیگر اینکه ما برای حل مشکلات کشور باید نگاه به داخل و ضعفهای داخلی داشته باشیم و به جای اینکه فرش قرمز را برای خارجیها پهن کنیم باید برای تولیدکنندگان داخلی فرش قرمز پهن کنیم ما باید بپذیریم که در شرایط کنونی در یک وضعیت خاص و حساس قرار داریم. پژوهشگران باید این مسئله را بررسی کنند که در سال97 چه اتفاقی در زمینه تصمیمگیریهای اقتصادی و سیاسی در کشور رخ داده که یکباره وضعیت تغییر کرد؟ آیا در کشور جنگ، قحطی یا خشکسالی رخ داده که همه چیز از این رو به آن رو شد؟ دولت یازدهم با جان کندن تورم بالای کشور را یک رقمی کرد اما به یکباره مشخص نشد چه اتفاقی در کشور رخ داد که تورم به 50 یا 60درصد رسیده است. تنها اتفاقی که در این زمینه رخ داد این بود که آمریکا از برجام خارج شد و ترامپ ایران را تهدید و سپس تحریم کرد. با این وجود بهنظر میرسد برخی از تحریمهای ترامپ حریص شدهاند».
فرار مدعیان اصلاحات از یک لکه ننگ!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در گزارشی با عنوان «بندباز سیاسی» به فعالیت مرجان شیخ الاسلامی در انتخابات مجلس ششم پرداخته است.
این روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب در این گزارش کوشش کرده تا او را یک بندباز سیاسی بنامد. در بخشی از این گزارش آمده است: «هم زمان با مطرح شدن نام شیخ الاسلامی، پوستری از کاندیداتوری او در انتخابات مجلس ششم با آرم و لوگوی جبهه مشارکت از حوزه انتخابیه کرمانشاه منتشر و سبب شد برخی برای زدنش، او را متصل به جریان اصلاحطلب معرفی کنند. این در حالی بود که مرجان شیخ الاسلامی در جریان انتخابات مجلس هشتم نامش در فهرست انتخاباتی اصولگرایان مستقل به چشم میخورد. فهرستی که متعلق به چهرههای سرشناس[!] پارلمانتاریست مجلس هفتم بود. اصولگرایان منتقد مجلس هفتم تا به حال هیچ توضیحی درباره چگونگی قرار گرفتن نام شیخ الاسلامی در این فهرست ندادهاند.»در این باره لازم به ذکر است که پس از افشای فساد مالی مرجان شیخ الاسلامی روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان «چگونه یکی دیگر از حامیان خاتمی صدها میلیارد تومان را دزدید و فرار کرد؟ » که در 18 اسفند منتشر شد به این موضوع پرداخت. در بخشی از این گزارش آمده بود: «او[مرجان شیخ الاسلامی] مدیرمسئول خبرگزاری میراث فرهنگی و همزمان بهعنوان دبیر سرویس پارلمانی روزنامه همبستگی مشغول به فعالیت بود. وی پیشتر با همکاری برخی از خبرنگاران اصلاحطلب این خبرگزاری را راهاندازی کرد...»در ادامه گزارش کیهان آمده بود: «یکی از خبرنگاران سابق خبرگزاری میراث اطلاعات جالبی از پایهگذاری و نحوه رشد آن افشا کرد. فرزانه ابراهیمزاده در صفحه شخصی خود نوشت سال 1381 به این خبرگزاری که ظاهراً اوایل کارش بوده پیوسته است. مدیر خبرگزاری - مرجان شیخالاسلامی- با وعدههای توخالی و به نوعی استثمار خبرنگاران کار را پیش میبرده و در سال 83 به کاخ نیاوران و از آنجا با حمایت وزارت ارشاد وقت[دولت اصلاحات] به ساختمانی نوساز در خیابان ویلا نقل مکان میکند و دهها خبرنگار دیگر را به کار میگیرد. این خبرگزاری در انتخابات سال 1384 به ستاد انتخاباتی مصطفی معین و سپس مرحوم هاشمی تبدیل میشود...»
گزارش کیهان در ادامه تصریح میکند: «او[مرجان شیخالاسلامی] در انتخابات مجلس ششم به عنوان عضو جبهه مشارکت و عضو تحریریه روزنامه صبح امروز به مدیرمسئولی «سعید حجاریان» کاندیدا شد. این درحالی است که در این سال شعار وی برای شرکت در انتخابات مجلس ششم «خاتمی را تنها نمیگذاریم» بود. مدعیان اصلاحات برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی ادعا میکنند وی در انتخابات مجلس هشتم تغییر موضع داده و در لیست اصولگرایان بوده است حال آنکه لیست مورداشاره این جریان لیست قلابی «اصولگرایان مستقل!» به سرلیستی سعید ابوطالب است که ابتدا سبحانی به عنوان سرلیست معرفی شده بود اما وی از شهر دامغان کاندید شد و اصلاً از حوزه انتخابیه تهران ثبتنام نکرد. نکته دیگر حضور پرویز کاظمی اولین وزیر کار جدا شده از دولت نهم در این لیست قلابی که بعدها تبدیل به حامی روحانی و عضو ستاد انتخاباتی وی شد و هماکنون در دادگاه پرونده بانک سرمایه به عنوان یکی از متهمین اصلی در حال محاکمه است.»
این بار هم تقصیر شهردار قبلی است؟!
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی نوشت:«هیچ وقت فراموش نمیکنیم روزی را که ساختمان پلاسکو، پیش چشم هزاران تماشاگر در آتش سوخت فرو ریخت و ۱۶ آتش نشان را در خود مدفون ساخت! یادمان نمیرود التهاب ثانیهها را، روزهایی را که خانواده آتش نشانها رو به روی خرابهای به نام پلاسکو مینشستند و لحظهها را میشمردند! با همه این اوصاف پنج شنبه گذشته اتفاقی رخ داد که بیشباهت به پلاسکو نبود و میتوانست باز هم فاجعهای را رقم بزند! زیرا باز هم خیلی ازاشتباهاتی که در حادثه پلاسکو باعث به وجود آمدن آن فاجعه بود، رخ داد ! با این اوصاف پر واضح است که پلاسکو با تمام آن روزهای تلخ درس عبرتی برای ما محسوب نشده است!».
بر اساس این گزارش «ساعت ۲۲ شب پنجشنبه بود که مجتمع بزرگ تجاری پایتخت دچار آتش سوزی شد. این حادثه خوشبختانه تلفاتی نداشت اما بخشهایی از طبقه اول و طبقه سوم این ساختمان ۱۴ طبقه دچار آتشسوزی شد و دود زیادی تا طبقه پنجم سرایت کرده بود. دود بسیار شدید ورود آتشنشانها را به داخل ساختمان بدون تجهیزات دشوار کرده بود اما خوشبختانه این حادثه در زمان تعطیلی پاساژ رخ داد و تلفاتی نداشت.»
گفتنی است هنگامی که فاجعه پلاسکو رخ داد روزنامههای زنجیرهای به میانه میدان آمده و با نهایت سوءاستفاده از وضعیت رخ داده شهرداری وقت تهران و مسئولین را مورد حمله و هجمه قرار دادند تا ماهی خود را از آب گلآلود بگیرند، امروز و با گذشت چند سال از آن فاجعه و تغییر شورای شهر تهران و انتخاب شهرداران اصلاحطلب و همسو با روزنامههای زنجیرهای باز فاجعههایی با شدت و ضعف در تهران رخ میدهد و زنجیره ایها از همان ادبیات استفاده نمیکنند!
کار ثابت مدعیان اصلاحطلبی چیست؟
روزنامه اعتماد دیروز گفتوگویی را با محسن بهاروند، دستیار وزیر امور خارجه منتشر کرد. وی به اعتماد گفته است: «با مشکلات اقتصادی را بر گردن برجام انداختن، وضعیت اقتصادی یک کشور بهبود نخواهد یافت. ما به اقتصاد درون زا و سرمایهگذاری نیاز داریم. باید محیط و بستری فراهم شود که سرمایههای داخلی کشور در تولید به کار بیفتد... نمیتوانیم توافق را مقصر بدانیم. اقتصاد با یک توافق خوب یا بد نمیشود.»
مغلطهای که مصاحبه شونده به کار میبرد، جالب است! از یکسو مدعی است که مقصر مشکلات اقتصادی برجام نیست، از سوی دیگر میگوید به اقتصاد درون زا نیاز داریم! خب این برجام که یکدفعه از آسمان به زمین نیامده، محصول معطل گذاشتن سیاستهای اقتصاد درون زا و برون گرا و اعتماد به دشمن است. در نتیجه مشکلات موجود ناشی از بیتوجهی به درون و اتکا به بیرون توسط دولت است که پیامد آن برجام است. دیروز گفتند آفتاب تابان است و عامل رونق اقتصادی و متلاشیکننده دیوار تحریم، امروز میگویند ربطی به برجام ندارد! مدعیان اصلاحطلبی نسبت به فرار از پاسخگویی و مسئولیت پذیری و تلاش برای انحراف افکار عمومی ابایی ندارند. کار هر روز آنهاست.
اصرار زنجیرهایها برای کوبیدن بر طبل دروغ
تیتر یک روزنامه ابتکار در شماره روز گذشته به گزارشی با عنوان «موافق دیروز، مخالف امروز» اختصاص داشت. در روتیتر این گزارش به وضوح میتوان عصبانیت طیف مدعی اصلاحطلبی را از مواضع اصولی و شفاف سعید جلیلی دید. در روتیتر این گزارش آمده: «طعنههای سعید جلیلی به دولت برای ماندن[!] در فضای سیاسی ادامه دارد.»
یعنی به عبارتی این روزنامه زنجیرهای تلاش کرده با یک کار رسانهای زشت به ترورشخصیت سعید جلیلی بپردازد و انتقادات او از دولت را غیرواقعی عنوان کرده و آنها را ابزاری برای باقی ماندن در فضای سیاسی کشور نامیده است!
در بخشی از این گزارش آمده: «سعید جلیلی اما همچنان در حال طعنهزدن به دولت در قضیه برجام بود. این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه این هفته تهران اظهار کرد: «ما از عزیزان دولت خواستهایم بیان کنند مشکلات اقتصادی کشور چه میزان به دستگاههای اجرایی و مدیریت داخلی و چه میزان به تحریمها و چه میزان به فلان کنوانسیون ربط دارد؟ امروز اکثر صاحبنظران و فعالان اقتصادی کشور میگویند ۸۰ درصد شرایط اقتصادی امروز مربوط به مشکلات داخلی و مسئله مدیریتی است. گمرک، بیمه و مالیات باید حل شود.»
در جملات بالا که روزنامه زنجیرهای ابتکار آنها را در گزارش خود آورده چه طعنهای دیده میشود؟! جلیلی در کمال احترام و ادب گفته است: «ما از عزیزان دولت خواسته ایم...» روزنامه ابتکار به مدیرمسئولی «محمدعلی وکیلی» نماینده عضو لیست امید در مجلس منتشر میشود. وکیلی اخیرا در جایگاه هیئترئیسه وقتی زاهدی نماینده کرمان به انتقاد از گفتههای او پرداخت خطاب به او گفت: «دهانت را ببند؛ خفه شو.»
سپس این گزارش به وانمودهسازی از یک واقعیت میپردازد و مینویسد: «مذاکرات ایران با اروپاییها در موضوعات مختلف ازجمله برجام، پالرمو و CFT و FATF از زمان آقای احمدینژاد هم مطرح بود و اتفاقا مسئولیت موضوع هم با آقای جلیلی بود که ایشان امروز منتقد است و آن زمان نه تنها منتقد نبود بلکه موافق هم بود؛ موضوع همان موضوع است اما اینکه چه اتفاقی افتاده است که آقای جلیلی آن زمان با تمام قوت موافق آن بودند و حالا با تمام قوت مخالف آن هستند.»
این در حالی است که پیش از این بارها به این موضوع پاسخ داده شده است. در آن زمان موضوع «برنامه اقدام ویژه» برای ایران مطرح نبود و تنها بحث بر سر تدوین یک قانون داخلی بود طبق آنچه آن نهاد مالی میخواهد. اصلا تمام بحث بر سر این برنامه اقدام است که در دولت تدبیر و امید به صورت مخفیانه مورد پذیرش قرار گرفت. در دولت گذشته هرگز هیچ برنامه اقدامی آن هم با محتوای خطرناک فعلی برای تعامل با FATF تدوین نشد و چنین برنامهای هم وجود نداشت.