گروه اقتصادی: از قدیم گفتهاند: «خیلی از كارها دل شیر میخواهد»، به ویژه كاری به بزرگی اداره بنگاهی با 40 هزار نفر كارمند و کارگر. البته شاید بگویید؛ درست است كه اداره كردن بنگاهی با این تعداد كارمند سخت است اما خیلیها از عهده این كار سخت به خوبی برمیآیند.
به گزارش بولتن نیوز، اما دشواری زمانی به چشم میآید كه مسئولیت بنگاهی را بپذیری كه سرنوشت كار 40 هزار نفر به صورت مستقیم و 460 هزار نفر به صورت وابسته به آن، بستگی داشته باشد, مسئولیت بنگاهی را بپذیری كه ارتزاق 2 میلیون نفر را بر عهده دارد؛ البته این تنها یك روی این كار سخت است.
بنگاهی كه زیان انباشتهاش حدود 15 هزار میلیارد تومان است، بنگاهی كه تعهدات معوق بسیاری دارد، بنگاهی كه با مسائل مالی دست و پنجه نرم میكند، بنگاهی كه تولیدش به شدت افت كرده و همكاران بینالمللیاش را از دست داده است! واقعاً پذیرش مسئولیت در چنین شرایطی دل شیر میخواهد.
در یكی از نامساعدترین اوضاع و احوال گروه خودروسازی سایپا، سكان اداره این بنگاه بزرگ اقتصادی به محمدرضا سروش واگذار شد. سروش كه دانش آموخته مهندسی مكانیك از دانشكده فنی دانشگاه تهران در مقطع كارشناسی و مهندسی صنایع در مقطع كارشناس ارشد (مدیریت سیستم ها و بهرهوری) از دانشگاه صنعتی شریف و دكترای مدیریت مالی استراتژیك (DBA) را داشت در 23 مهرماه 97 مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا شد.
با احتساب امروز، 66 روز از انتصابش میگذرد؛ در همین مدت كوتاه ابتدا با آرام كردن جو مدیریتی سازمان، سعی كرد تا برنامههایش را قدم به قدم در مسیر بهبود تولید پیش ببرد، شنیدن اخبار «افزایش 20 درصدی تولید خودرو در گروه سایپا» یكی از دستاوردهای كوتاه مدت وی است.
حضور سروش در راس یكی از بزرگترین بنگاههای اقتصادی ایران، فرصتی است كه سبك و سیاق مدیریتی نامبرده برای عبور از بحران به منصه ظهور برسد؛ با مروی بر تجارب چندین ساله وی در صنعت خودروسازی میتوان به سرفصلهای «پیام سروش» برای نجات صنعت خودروسازی ایران پی برد:
صنعت خودرو از جهت چرخه عمر محصول جزو صنایع بالغ محسوب میشود، در این صنعت، تولید انبوه با حاشیه سود محدود صورت میگیرد.
در بخش توسعه نوآوری صنعت خودرو جهانی، فعالیتهایی در حوزه سبكسازی، مدیریت سوخت، جایگزینی قوای محركه با سوختهای جدید و توسعه آپشنهایی برای جذب بازار و مشتریان انجام شده است.
صنعت خودروسازی ایران در نوآوری و توسعه فن آوری به موفقیتهایی دست یافته اما با این حال به واسطه محدویتهای ساختار بنگاهداری در كشور، از تمام ظرفیتها در حوزه فنآوری این صنعت استفاده نشده است.
بخشی از محدودیتهای صنعت خودرو به محیط بنگاهداری و بخشی دیگر به محیط حقوقی كشور مربوط میشود كه موجب عدم توفیق این صنعت در توسعه فن آوری شده است.
• در مدیریت بنگاهداری، اصول حاكمیتی شركتی و تغییر و تحولات مالكیتی باید به نحوی باشد كه منافع ذی نفعان و سهامداران در اولویت قرار گیرد و دچار خدشه نشود.
در بسیاری از خودروسازیهای بزرگ دنیا مالكیت از مدیریت جدا است, مشكل امروزین ما در صنعت خودروسازی بحث مالكیت است، آنهم در زمانی كه مدیریت در سایه مالكیت و بهتبع آن تاثیرگذاری بر تصمیمات اساسی خودروساز باشد. بر همین مبنا بنگاههای تولیدی مدتهاست كه به واسطه عدم مالكیت مشخص دچار زیان شدهاند. بنابراین لازم است شرایط بنگاهداری در اقتصاد كشور مورد بازنگری جدی قرار گیرد.
صنعت خودرو نیاز به بازنگری در حوزههای محصول و تكنولوژی دارد و فعالیتهایی در این زمینه انجام شده كه نیاز به تكمیل برای بهرهبرداری است.
با توجه به وجود فرصتهای فراوان در بازار، ابزارهای جدیدی با تكنولوژی نو نظیر استارت آپها در اقتصاد صنعت خودرو بسیار تاثیرگذارند كه باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
محمدرضا سروش كه از سال ۷۴ تا ۷۶ معاون توسعه ساخت داخل گروه بهمن، ۷۶ تا ۸۶ مدیرعامل گروه بهمن و از سال ۹۰ تا ۹۴، مدیرعامل و عضو هیات مدیره گروه بهمن بوده است. در پرونده كاری او دو دوره مدیرعاملی هلدینگ بهمن، نایب رییس بورس كالا و عضویت در هیات مدیره شركتهای بزرگی در سطح ملی نیز دیده می شود.
امروزه وی یكی از پر مسئولیتترین و سختترین مشاغل مدیریتی را عهدهدار است، شاید اگر بخواهیم مهمترین ركن پیام سروش را مطرح كنیم باید به «تبعیت از اصول بنگاهداری اقتصادی» اشاره کنیم؛ دیدگاه و روشی كه میتواند به عنوان نیروی پیش برنده بنگاههای خودروسازی عمل كرده و آنها را از ورطه ورشكستگی نجات دهد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com