گروه سیاسی: انتشار نامهای از سوی مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران مبنی بر دعوت از رهبری برای حضور در آن دانشگاه، واکنشهای نسبتا وسیعی در فضای مجازی به همراه داشت. تشکل تهرانی در این نامه از رهبر انقلاب دعوت کرده بود تا با حضور در آن دانشگاه، توضیح و تحلیل خود را در خصوص کارنامه جمهوری اسلامی در چهلمین سالگرد انقلاب ارائه کند.
به گزارش بولتن نیوز، نامه - آن گونه که در برخی واکنشها منعکس شد - دارای لحنی غیرمودبانه نبود. نقدهای جدیتر اما، در خصوص عدم اولویتسنجی از سوی نگارندگان آن بود. منتقدان بر این عقیده بودند که رهبری، از معدود مسوولین جمهوری اسلامی است که دارای مرتبترین جلسات دانشجویی طی چند دهه گذشته با تشکلها و فعالین دانشجویی بوده و همواره از دریافت نقطهنظرات انتقادی دانشجویان استقبال کرده است. در حالی که، متن نامه دانشجویان تهرانی با شروعی بدین شکل که «بیست سال از تنها حضور دانشجومحور حضرتعالی به عنوان رهبر نظام در دانشگاه تهران گذشته است»، واقعیت را به نوعی پنهان کرده است.
ناپختگی دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران در نحوه نگارش و عدم اولویتسنجی صحیح آنها، زمینه سوءاستفادۀ بعضی فرصتطلبان داخلی و خارجی و همچنین برخی جریانات رقیب جنبش عدالتخواه دانشجویی را فراهم آورد. انعکاس این نامه در شبکههای معاند جمهوری اسلامی، زمینهساز حملات شدید به این تشکل دانشجویی شد؛ به گونهای که گردانندگان مجمع عدالتخواه دانشگاه تهران در بیانیه دیگری، ناچار به توضیح درباره مواضع اصولی خود شدند.
اما هنوز جوهر نامه اول خشک نشده بود که نامهای بی مهر و امضاء در سربرگ تشکل دانشجویان عدالتخواه شیراز، در فضای مجازی منتشر شد. با وجود تردیدها درباره صحت آن نامه، از آنجایی که در کانال رسمی تشکل مذکور نشر یافته بود، شبههها درباره اعتبار آن پایان یافت. به علاوه، افراد منتسب به تشکل شیرازی، به دفاع از آن متن پرداختند.
نامه اخیر با لحنی نسبتا پرخاشگرانه، آیتالله العظمی خامنهای را، نه در جایگاه رهبر انقلاب اسلامی، که به عنوان «رهبر جمهوری اسلامی» خطاب قرار داد؛ ادبیاتی که از ابتدای تاسیس جنبش عدالتخواه، هیچگاه در خصوص رهبران انقلاب بکار برده نشده بود.
نویسنده یا نویسندگان این نامه، در همان جملات آغازین، دوستان خود در مجمع عدالتخواه دانشگاه تهران را با تعابیر و توصیفات کنایهآمیز به کنار رانده و خود را مردِ میدان "پاسخخواهی" از «مهمترین فرد در بدنه حاکمیت» نمایاندند.
پایان پاراگراف اول کافی بود تا خوانندگانِ نامه اطمینان یابند که فضای ذهنی حاکم بر متن، متفاوت از چارچوب گفتمانی جنبش عدالتخواه دانشجویی است. آنچه در نامه تشکل شیرازی دیده نمیشد، اعتنا به مفهوم ارتباطِ «امام» و «امت» بود که از بدو تاسیس جنبش به عنوان راهبرد هدایتگری انتخاب شده بود. جوانان شیرازی با ترکیبی از ادبیات نیروهای مخالف جمهوری اسلامی، در صندلی اپوزیسیون نشستند و نماینده پوزیسیون و حاکمیت را به پاسخگویی فراخواندند.
اما تضاد اصلی نویسندگان نامه با گفتمان جنبش عدالتخواه، در پرده پایانی آن نمایان میشود. جایی که آنها در پوشش برند عدالتخواهی - در کنار چند موضوع تکرار شده - خواستار توضیح آیتالله خامنهای درباره بارزترین نقطه قوت جمهوری اسلامی در دوران رهبری وی میشوند. پاسخخواهی درباره «اهداف حضور جمهوری اسلامی در منطقه» که کلیدواژهای شناخته شده در ادبیات سیاسی است، به روشنی مسیر نویسندگان نامه را در معرض قضاوت قرار میدهد.
این بار، جنبش عدالتخواه دانشجویی ارکان اصولی خود را در معرض خطر میبیند. تضاد و تقابل با نظام سلطه و دفاع از جریان مقاومت، هویت جنبش عدالتخواهی است. اکنون تشکلی بر آمده از این سازمان دانشجویی، پنجه به صورت جنبش کشیده و سردرگم در وسط خاکریز، بین جبهه خودی و دشمن ایستاده. کلمات قابل فهمی از آن میان به گوش میرسد. پیام اما واضح نیست. یکی از این طرف فریاد میزند: آنجا جای ایستادن نیست برادر... بیا پایین!
امیر تفرشی - عضو موسس «جنبش عدالتخواه دانشجویی»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com