چند وقتی است که موضوع ازدواج دختران زیر 18 سال، سوژه خبری بسیاری از رسانه ها، خبرگزاری ها و فضای مجازی است و هر از چندگاهی به نحوی در این زمینه اطلاع رسانی هایی می شود که در نتیجه آن در یک مورد در شهر مشهد، مردم از ازدواج یک دختر 9 ساله جلوگیری کردند و همین موضوع موجب شد که حساسیت ها نسبت به این قضیه بیشتر شود.
تا اینکه در جلسه علنی اوایل امسال مجلس شورای اسلامی با 151 رای موافق، 34 رای مخالف و هفت رای ممتنع از 209 رای نمایندگان حاضر با یک فوریت طرح اصلاح ماده 1941 قانون مدنی موافقت کرد. بر اساس ماده واحده این طرح و در صورت تصویب نهایی، عقد نکاح دختران قبل از 13 سال تمام شمسی و پسران قبل از 16 سال تمام شمسی ممنوع می شود.
دخترکانی که هنوز رنگ و بوی بازی در چهره شان نمایان است، چگونه می توانند تاب و توان یک زندگی پر از مشکل در شرایط کنونی را داشته باشند، به راستی چرا برخی خانواده ها دختران خردسال خود را راهی خانه بخت می کنند. شاید اگر جلوی این قضیه گرفته شود، هنوز هم بتوانند با عروسک هایشان روزگار را سپری کنند.
بر اساس این تصمیم مجلس شورای اسلامی، حداقل سن ازدواج برای دختران 16 سال تمام شمسی و پسران 18 سال تمام شمسی تعیین شده است. همچنین عقد ازدواج بین سنین 13 تا 16 در دختران و 16 تا 18 در پسران منوط به اذن ولی و رعایت مصلحت و تشخیص دادگاه به شرط داشتن قابلیت صحت جسمی برای تزویج با نظر پزشکی قانونی میسر است.
بر اساس آمار اعلام شده در سالنامه آماری سازمان ثبت احوال کشور درباره وضعیت ازدواج در گروه سنی 14 سال و کمتر در پنج سال اخیر، تعداد کل ازدواج های ثبت شده در این گروه های سنی 40 هزار و 651 مورد، در سال 1392 نیز میزان این ازدواج ها 41 هزار و 437 مورد، در سال 1393 نیز 40 هزار و 404 مورد، در سال 94 نیز آمار ازدواج ها 37 هزار و 117 مورد و در سال 95 تعداد ازدواج های 14 سال و کمتر به 39 هزار و 279 مورد رسید.
طیبه سیاوشی نماینده تهران و از طراحان طرح اصلاح ماده 1941 قانون مدنی نیز می گوید: ازدواج، یکی از مهمترین وقایع حیاتی هر انسانی است و تصمیم گیری صحیح و مناسب در این زمینه، سعادت فرد و شکوفایی جامعه را در بر دارد. در این زمینه علاوه بر بلوغ جسمی، برخورداری از استعداد روحی و روانی لازم برای پیشبرد زندگی زناشویی شرط اساسی است.
عضو فراکسیون زنان مجلس ادامه می دهد: کم اهمیت پنداشتن بلوغ فکری و روانی زوجین در ازدواج می تواند صدمات جبران ناپذیری بر خانواده و در نتیجه بر پیکره اجتماع وارد کند و عموما افرادی که به سن رشد نرسیده اند در ادای تکالیف شرعی خود در مقابل همسر با مشکل مواجه هستند. آسیب جسمانی، تلفات جانی، اختلالات روحی و روانی، محرومیت تحصیل، مشکلات تربیت فرزند و افزایش طلاق از مهم ترین مشکلات ناشی از ازدواج زودهنگام است.
فریده اولادقباد رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی نیز می گوید: با تصویب کلیات و جزییات این طرح و تایید شورای نگهبان، ازدواج دختران زیر ۱۳ سال و پسران زیر ۱۶ سال ممنوع می شود. اکنون در بسیاری از استان ها این اتفاق می افتد و حتی در تهران در حاشیه ها، بخش ها و سکونتگاه های رسمی نیز مواردی به ما گزارش شده است.
وی مهمترین علت ورود فراکسیون زنان به این موضوع را آثار و تبعات جسمی و روحی برای این دختران می داند و می افزاید: دخترانی که زیر ۱۳ سال ازدواج می کنند، معمولا با تصمیم گیری والدین تن به این ازدواج ها می دهند و خودشان رضایتی ندارند و بعد از مدتی که شرایط سنی آنها می گذرد و وارد مسایل اساسی زندگی می شوند دچار مشکلات روحی، اضطراب و پرخاشگری می شوند.
اولادقباد تصریح می کند: یکی از موارد دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که این دختران بعد از ازدواج از ادامه تحصیل باز می مانند و نمی توانند مهارت های اصلی زندگی را آموزش ببینند. صرف اینکه دختران به بلوغ جسمی می رسند نمی تواند دلیلی برای ازدواج آنها و تشکیل خانواده باشد قطعا دختران در این سن نمی توانند وظایف همسری و مادری را به خوبی انجام دهند، آنها هنوز خودشان کودک هستند.
نماینده مردم تهران در مجلس تاکید می کند: معمولا این دختران به دلیل اینکه دچار افسردگی و اضطراب می شوند، مورد خشونت کلامی و جسمی قرار می گیرند و بعد از مدتی به دلیل چالش هایی که با آن مواجه هستند، طلاق می گیرند.
** اعتیاد عامل اصلی ازدواج دخترم
زمانی که پای درد دل خانواده های برخی از این دختران می نشینیم تازه متوجه می شویم که آنها چه دردهایی دارند و چگونه به خاطر مشکلات دختران خودشان را که تا چند وقت قبل حتی کارهای روزمره آنها را مادرشان انجام می داد، اکنون وارد عرصه جدیدی از زندگی یعنی ازدواج و مسئولیت همسرداری و تربیت فرزند کرده اند.
یکی از این مادران که دردهایش را با بغض و گریه عنوان می کند، می گوید: دخترم تنها 11 سال داشت چون پدرش معتاد بود و نمی توانست هزینه های مصرف موادش را تامین کند، او را مجبور به ازدواج کرد.
وی ادامه می دهد: هر روز میان من و پدرش دعوا بود که دخترم خیلی بچه است و نمی تواند یک زندگی را اداره کند اما نمی پذیرفت. هر روز من را کتک می زد. دخترم را که می دیدم دلم ریش ریش می شد نمی توانستم کاری برایش انجام دهم چون پدر معتادش مواد می خواست و او را به یک موادفروش داد. در واقع او را فروخت.
گفتن این واژه خیلی برایم سخت است اما واقعیت است که دخترم به خاطر مواد پدرش بدبخت شد. اکنون تنها 17 سال دارد و 6 سال از زندگی مشترک او و همسرش می گذرد تنها چیزی که از زندگی فهمیده فقط خشونت و کتک بوده است. اما آیا چاره ای دیگر دارد. در میان حرف های این مادر، غم لانه کرده است غمی که هیچ وقت پایانی ندارد چون کودکش اکنون دختر جوانی شده است. کودکی در بغل دارد و به سختی زندگی می کند.
وقتی به او می گویم که مجلس شورای اسلامی طرحی را تصویب کرده که دیگر اجازه ازدواج دختران زیر 13 سال داده نمی شود، برق در چشمانش نمایان می شود و می گوید: خوشحالم که دیگر عروسک های زندگی دیگر خانواده ها این همه سختی را تحمل نمی کنند و بار یک زندگی پر از سختی نصیب شان نمی شود.
** مرگ بهتر از زندگی
یک روز وارد یکی از خطوط BRT تهران شدم دیدم یک خانم جوان حدود 35 ساله را دیدم که چهره ای کاملا نگران و عبوس داشت و با یک نفر همراهش صحبت می کرد. فقط تنها چیزی که متوجه شدم این بود که می گفت خواهش می کنم هیچ وقت ازدواج نکن.
این موضوع خیلی برایم جای سوال بود، چرا یک دختر جوان این موضوع را مطرح می کند. فرد همراهش که نمی دانم چه نسبتی با او داشت به شوخی گفت حالا که خودت ازدواج کردی و دو فرزند داری ما رو منع می کنی. از این صحبت و حرف های بعدی آنها متوجه شدم که این دختر هم هیچ نسبتی با او ندارد چون از دردهای زیادی که کشیده است، خبر ندارد.
من هم که شم خبری ام گل کرده بود نمی توانستم بی تفاوت بمانم به دختر جوان گفتم ببخشید من ناخواسته حرف هایت را شنیدم می توانم چند سوال از شما بپرسم. حتی در گوشش گفتم من خبرنگارم اگه از نظر شما اشکالی ندارد می خواهم به عنوان یک سوژه این موضوع را پیگیری کنم.
اول کمی من و من کرد بعدش گفت مهم نیست بنویس تا بقیه مانند من بدبخت نشوند. بحث را با او (فهیمه) آغاز می کنم، می گوید دلم خون است نپرس که چگونه ازدواج کردم.
- چرا؟
زمانی که فقط از زندگی دو چیز را متوجه می شدم اینکه با دوستان همسن و سال خودم بازی کنم و در کنار خانواده روزگارم را با درس و مدرسه سپری کنم، به یکباره همه چیز با خاک یکسان شد.
- این همه غمی که در چهره ات داری نشان از روزگار سخت دارد؟ چرا تن به این ازدواج دادی؟
ای بابا زندگی پستی و بلندی های زیادی دارد اما زندگی های ما که هنوز فهم و درک ازدواج را نمی دانیم، سخت تر و پرمشقت تر است.
فقط 14 سال داشتم یک روز از مدرسه برگشتم دیدم مهمان داریم. مادرم گفت دخترم اینها آمده اند تو را ببینند. گفتم چرا؟ گفت حالا صبر کن ببینم چه می شود بعد دلیلش را می گویم.
دل تو دلم نبود چون شنیده بودم که بعضی دختران زود ازدواج می کنند. سریع این موضوع در ذهنم خطور کرد، نگران شدم اما گفتم بذار وقتی مهمانی تمام شد موضوع را متوجه می شوم فعلا خودم رو نگران نکنم.
مهمانی تا پاسی از شب طول کشید، دل تو دلم نبود خیلی استرس داشتم اما همان چیزی بود که انتظارش را داشتم، گرچه در یک خانواده روستایی دورافتاده به خاطر عقاید سنتی نبودم اما پدر و مادرم مرا مجبور به این ازدواج کردند. در یکی از شهرهای نزدیک تهران زندگی می کردیم اما برای ازدواج به تهران آمدیم.
برخلاف برخی از خانواده ها که دخترانشان را به مردان میانسال یا حتی سالخورده می دهند اما همسر من 15 سال از من بزرگتر بود، معتاد هم نبود. پدرم هم به خاطر شرایط اقتصادی نامناسب یا اعتیاد مرا مجبور به این ازدواج نکرد.
- می توانم دلیلش را بدانم؟
پدرم خیلی سنتی بود دوست داشت دختر زود ازدواج کند به همین دلیل من و تنها خواهرم از سن 14 که گذشتیم ازدواج کردیم هر دو در سن 14 و 15، اما واقعا هیچ چیز از زندگی نفهمیدم فقط ترس از اینکه باید از خانواده جدا شوم، یک زندگی جدید تشکیل دهم همه دغدغه ام بود. ازدواج کردم. اما همه روزهای کودکی، جوانی و حتی اکنون که به میانسالی نزدیک می شوم، در آتشی سوخت که پدر و مادرم برایم روشن کرده بودند.
زمانی که وارد زندگی شدم سختی های زیادی کشیدم، اینکه نمی توانستم آشپزی کنم، نیازهای عاطفی و روحی همسرم را برآورده کنم، اینکه پس از یک سال از ازدواج زمانی که فقط 15 سال داشتم بچه دار شدم و هزاران هزار مشکل دیگر که هنوز هم قادر به حل آنها نیستم، پیش رویم بود. اما حال که از آنها گذر کرده ام تازه می فهمم که چه روزهای شیرینی از زندگی را گذرانده ام که هیچ لذتی از آنها نبرده ام.
اکنون دو فرزند دختر و پسر دارم. همسرم هم به دلیل تصادف حدود پنج سال پیش فوت کرد. هیچ وقت حاضر نیستم دو فرزندم را مجبور به ازدواج زودهنگام کنم حتی اگر بخواهند تا زمانی که زنده ام با آنها زندگی می کنم.
رضا جعفری، رئیس اورژانس اجتماعی کشور ممنوعیت ازدواج زیر 13 سال را یکی از مهمترین عوامل کاهش آسیب های اجتماعی و مراجعه به سازمان بهزیستی می داند و می گوید: ایجاد مشکلات اجتماعی مانند فرار از منزل، گرایش به مواد مخدر، خودکشی و سایر آسیب ها از عواملی است که بر اثر ازدواج در سنین پایین ایجاد می شود. به همین علت پس از تصویب طرح شاهد کاهش مراجعه به بهزیستی و مداخلات اورژانس اجتماعی در این زمینه خواهیم بود.
وی با اشاره به اینکه یکی از مهمترین آثار منفی ازدواج در سنین پایین، عدم امکان ادامه تحصیل، ترک تحصیل یا افت تحصیلی کودکان است، ادامه می دهد: این عامل می تواند در کسب موقعیت های شغلی و پایگاه اقتصادی و اجتماعی در درازمدت اثرات منفی بر سرنوشت و آینده دختران بر جای بگذارد.
فاطمه سعیدی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی نیز می گوید: اگرچه حتی ۱۳ سالگی هم برای ازدواج دختران سن پایینی است اما همین تصویب یک فوریت ممنوعیت ازدواج دختران قبل از ۱۳ سال را باید به فال نیک گرفت. اصلاحات اساسی از همین اقدامات تدریجی و گام به گام آغاز می شود.
همایون هاشمی یکی دیگر از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی می گوید: نباید قضیه به این مهمی را کوچک جلوه داد، باید مجلس به کمک دخترانی که اختیار موضوع ازدواج را در سنین پایین ندارند، بشتابد؛ در 20 سال فعالیتی که در سازمان بهزیستی داشتم بیشترین مشکلات مربوط به ازدواج های زودهنگام بود که آثار روانی، اقتصادی و جنایی به دنبال دارد.
لعیا جنیدی معاون حقوقی رئیس جمهوری نیز می گوید که با ازدواج زودهنگام کودکان به ویژه دختران، فرصت تحصیل از این افراد گرفته می شود و در واقع آنها از درس محروم می شوند.
جنیدی معتقد است با این اقدام فرزندان لازم التعلیم این مملکت عملا از حق تحصیل و حمایت در عرصه درس محروم می شوند که به همین منظور باید تمهیداتی اندیشیده شود تا در زمان معقولی که هست، فرصت تحصیل برای آنها وجود داشته باشد.
با وجود اینکه بسیاری از کارشناسان اجتماعی، جامعه شناسان و مسئولان و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی با ازدواج حتی زیر 15 تا 18 سال دختران مخالف هستند و معتقدند باید سن ازدواج را به 18 سال و بالاتر رساند اما برخی از کارشناسان حوزه زنان و خانواده می گویند نباید ازدواج زیر 18 سال را ممنوع کرد.
کبری خزعلی عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، با بیان برخی مشکلات دخترانی که در سنین بالای 18 سالگی ازدواج می کنند، خواستار رفع ممنوعیت ثبت ازدواج در این سنین شد.
وی می گوید: سوال این است؛ آنهایی که می گویند سن ازدواج را باید بالای 18 سال ببریم در حالی که دین اجازه این کار را نداده و از نظر روانشناسی هم تایید نشده است، همچنین اینکه در دنیا ازدواج در سنین مختلف وجود دارد مانند اینکه در آمریکا و فرانسه و کشورهای مختلف سن ازدواج 15 یا 16 سالگی و سن کار 11 یا 12 است، آیا احتمال بزهکاری این افراد را نیز بررسی کرده اند.
خزعلی می گوید: چطور می شود که سن ازدواج را روی 18 سال قرار می دهند، بعد معلوم می شود که بر اساس سن و میزان رشد، سن های مختلفی برای ازدواج در تمام دنیا مطرح است اما برای بررسی بزهکاری برنامه ای وجود ندارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com