گروه بینالملل ـ امیر تفرشی: سخنان اخیر «نیکلاس مادورو»، رئیسجمهور ونزوئلا، در نیویورک مبنی بر آمادگی برای گفتگو با رئیسجمهور آمریکا، بازتاب نسبتاً گستردهای در فضای رسانهای ایران داشت.
به گزارش بولتن نیوز، این موضوع زمانی بیشتر در کانون توجه قرار گرفت که همزمان اخباری مبنی بر درخواستهای مکرر از سوی ترامپ برای گفتگو با رئیسجمهور ایران و رد این درخواست از طرف ایرانی شنیده میشود.
نشر دهندگان اظهارات رئیسجمهور ونزوئلا، اغلب، سخنان وی را حاکی از ضعف وی در مقایسه با موضع طرف ایرانی تلقی میکنند. مشابه این تحلیلها، زمانی که دولت کوبا نیز (در سنوات مختلف) از مذاکره با دولتهای آمریکا استقبال میکند، مطرح میشود.
البته درکِ مقصود از انتشار و تغلیظ اینگونه اخبار در ایران پیچیده نیست. هدف ثانویۀ منتشرکنندگان این نوع اخبار که اغلب نیروهای دستِ راستی هستند، تحقیر و زیر سؤال بردن دولتهایی است که بهانحاءمختلف لقب انقلابی را یدک میکشند. هدف کانونی اما طعنه زدن به رقیب سیاسی داخلی و کشیدن صندلی از زیر اوست؛ با این جملات گفته و ناگفته که: این هم از هندوانههای که توزرد درآمدند؛ یا اینکه: این سرنوشت محتوم همه انقلابیها ازجمله شماست. پسدستها را بالا ببرید!
اما مشکل کجاست؟ بهطور خلاصه، مشکل، عدم درکِ محیط سیاسی و کانتکست منازعات مابین ایران و آمریکا در مقایسه با منازعات سیاسی برخی دولتهای مستقل در آمریکای لاتین با ایالاتمتحده است.
بر این اساس، درک مناسبات و پیچوخمهای روابط کشورهای مستقل آمریکای لاتین با ایالاتمتحده نیازمند شناخت از ماهیت روابط، تاریخچه، مسائل دوجانبه و تحولات روزمره در میان طرفین است. لذا تعمیمِ نوع مناسبات جمهوری اسلامی با دولت آمریکا که دارای ماهیت و تاریخچهای متفاوت از کشورهای آمریکای لاتینی است، منجر بهاشتباه در نتیجهگیری میشود.
بهعنوانمثال، پسازآنقلاب کوبا، دولت این جزیره (بهعکس ایران) هیچگاه پیشقدم در قطع روابط سیاسی با دولت آمریکا نبوده است. اتفاقاً این واشنگتن بوده است که در سال ۱۹۶۱ روابطش را هاوانا قطع میکند. در سالهای پسازآن نیز کوباییها همواره خواستار گفتگو بر اساس احترام متقابل با همسایه شمالی خود بودند و اینطرف آمریکایی بود که امتناع میورزید. لذا مذاکرات طرفین در سال ۲۰۱۴ در حقیقت بازگشت آمریکا به گفتگو با کوبا بود.
همچنین در مورد ونزوئلا، راهبردِ تعریفشدۀ رئیسجمهور کنونی این کشور، خلع سلاح مخالفان داخلی و خارجی از طریق «دعوت به صلح و گفتگو» ست. مادورو برای خنثیسازی تلاشهای داخلی و بینالمللی که میخواهد از او چهرهای دیکتاتور و غیرقابل انعطاف ترسیم کند، همواره رقبای داخلیاش را به مذاکره و گفتگو دعوت میکند. «میز دیالوگ» یکی ابزارهای دائمی اوست. وی حتی میانجی گران بینالمللی را بکار میگیرد تا مخالفانش را بهپای میز مذاکرات بکشاند.
رئیسجمهور ونزوئلا از همین شیوه در برابر مخالفان خارجیاش نیز استفاده میکند. او دستهایش را باز میکند و با لحنی که مخصوص رهبران انقلابی آمریکای لاتین است، آمادگیاش برای گفتگو با "هر" کس، در "هر" زمینهای اعلام میکند. فرقی نمیکند که آن فرد «دونالد ترامپ» رئیسجمهورِ نژادپرست آمریکاست یا «ایبان دوکه» رئیسجمهور راستگرای کلمبیا. برای همه واضح است که او در چارچوب اصولی که همواره آنها تکرار میکند، حریفان خود را به «رینگ مذاکره» یا مناظره دعوت میکند. بر همین مبنا و در همین زمان، وی ابایی از اخراج دیپلماتهای مداخلهگرِ این کشورها ندارد؛ کما اینکه در ماهها و سالهای گذشته، بهکرات دیپلماتهای آمریکایی یا سایر کشورهایی که سعی در مداخله در امور داخلی ونزوئلا داشتهاند، ناچار به ترک کاراکاس شدهاند.
خلاصه کلام اینکه کوبای «کاسترو»ها یا ونزوئلای «چاوز» و «مادورو»، در فضای منازعاتی متفاوت با آنچه میان ایران آمریکاست، قرار دارند. این تفاوت، مستلزم بهکارگیری راهبردها و تاکتیکهای بعضاً متضاد از سوی طرفین است. لذا تعمیم شرایط هر یک بهطرف دیگر، به نتایجی نامعتبر منتهی خواهد شد.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com