گروه سیاسی: محمدرضا کائینی، پژوهشگر تاریخ معاصر به اظهارات محسن صفایی فراهانی درباره اتفاقی که برای سینما رکس آبادان رخ داد؛ واکنش نشان داد و نوشت: آیا صفایی فراهانی و همگنان او حاضرند بپذیرند که چهل سال دستیار جهل بودهاند تا امروزه در قامت دگراندیش و دگر خواه موردپذیرش قرار گیرند؟
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در صفحه اینستاگرام نگارنده منتشرشده، به شرح زیر است:
درگذشتههای نهچندان دور، در میان انواع و اصناف چهارپایانِ باربر، گونهای بود به نام "خر دیزه". معروف بود که این تیره از الاغ، بهرغم تمامیت خصال مثبتی که برای آن متصور است، یک عادت بد دارد: راضی است به پرتاب خود از ارتفاع و نهایتاً مرگ، به دلخوشی آنکه به صاحب خود ضرر بزند! فی الحال حکایت برخی پشیمان شدگان از انقلاب و مطرودان نظام است که در پی آناند که از هر واقعهای، کلوخی بسازند برای پرتاب بهسوی پیشینه خویش.
آخرین مورد از این فقره، اظهار لحیه محسن صفایی فراهانی است که: انقلابیون آبادان، سینما را به آتش کشیدند، چون از دسته جُهالی بودند که بر ظلم شوریده بودند!
داستان سینما رکس اما معادله چندان دشواری نیست. رژیم شاه از انجام این کار سود میبرد، چون درصدد بود که مخالفان خود را در ستیز با سینما و ابتذال آن نشان دهد، اما انقلابیون از چه روی باید به چنین کاری دست یازند؟ که ادعای شاه را عملاً اثبات کنند؟ که بگویند ما هنر ستیز و کشتار گریم؟ بحث وقتی به اینجا میرسد، پای استدلال این جماعت چوبین میشود و سخنشان گنگ و درمیآیند که: عدهای از انقلابیونِ جاهل، نابلد وبی تدبیر چنین کردند! پسازآن به نشان، به چه کسانی اشارت میکنند؟ چهرههایی چون کیاوش و رشیدیان و...الخ!
آیا مردم آبادان و در مقیاس کلیتر خوزستان، اینان را به چنین صفاتی میشناسند؟ یا بالعکس، هرچه در عرصه دین و مبارزه آموختهاند را مرهون ایشان میدانند؟ برخی دیگر بدین تشبه کردهاند که: انقلابیون سینما را آتش زدند تا مردم خوزستان را به حرکت علیه شاه تحریک کنند و این خطه را از خمود و خاموشی به درآورند! بلافاصله این پرسش میآید که: اقدام به چنین کاری، آگاهی و انقلاب میآفریند یا برعکس دعاوی شاه را بر هنر ستیزی و تحجر انقلابیون اثبات میکند؟ و اساساً در نگاهی کلیتر: آیا جهل میتواند بر ظلم پیروز شود؟
پیروزی بر ظلم-از آن نظر که هوشمند وساختارگراست-به عقل و درایتی بیش از آن نیازمند است و آیا اینهمه از جهل برمیآید؟ آیا صفایی فراهانی و همگنان او حاضرند بپذیرند که چهل سال دستیار جهل بودهاند تا امروزه در قامت دگراندیش و دگر خواه موردپذیرش قرار گیرند؟ آیا مخاطبان این جماعت، به بلاهتی که مقتضای چنین پذیرشی است، تن درخواهند داد؟
پ ن اول: آنچه از محسن صفایی فراهانی در این وجیزه منقول آمد، برگرفته از گفتوشنود جدید حسین دهباشی با او در برنامه خشت خام است.
پ ن دوم: هدف ما در این مختصر، پژوهشی تاریخی در باب واقعه آتشسوزی سینمارکس آبادان نبود که این مجالی موسع میطلبد.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
انقلابیون هرگز به سینمایی که مردم در آن حاضر بودند حمله نمی کردند چه
رسد که درها را قفل کنند و آب شیرهای آتش نشانی را قطع کنند و آتش نشانی
هم با تاخیر طولانی بیاید و..